۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
=تربیت و تحصیل= | =تربیت و تحصیل= | ||
او در سال ۱۴۰۰ه.ق از مصر به یمن سفر کرد، به مدت سه ماه به عنوان معلم در منطقه خولان، قبیله بنی بهلول کار کرد. سپس به ولایت مأرب سفر کرد. ووردش به آنجا همزمان شد با افتتاح مدارس وطنی متعلق به [[عبدالعزیز بن عبدالله بن باز]] در مأریب وادی عبیده برای علوم اسلامی و حفظ قرآن کریم که تعداد آن ها حدود سی مدرسه بود. او چندین سال در آنجا به عنوان معلم کار | او در سال ۱۴۰۰ه.ق از مصر به یمن سفر کرد، به مدت سه ماه به عنوان معلم در منطقه خولان، قبیله بنی بهلول کار کرد. سپس به ولایت مأرب سفر کرد. ووردش به آنجا همزمان شد با افتتاح مدارس وطنی متعلق به [[عبدالعزیز بن عبدالله بن باز]] در مأریب وادی عبیده برای علوم اسلامی و حفظ قرآن کریم که تعداد آن ها حدود سی مدرسه بود. او چندین سال در آنجا به عنوان معلم کار میکرد. سپس خود را وقف یادگیری علوم اسلامیکرد و به علوم حدیث، فقه و اول فقه پرداخت. در سال ۱۴۰۶ با شیخ ابو عبدالرحمن مقبل الوداعی از استان مأرب دیدار کرد و شیخ ابو الحسن پرسش های مهمی در علم حدیث از او کرد و در کتاب "المقترح فی الإجابة عن أسئلة المصطلح" اثر شیخ مقبل چاپ شد. | ||
ابوالحسن در سال ۱۴۰۹ به دار الحدیث دمّاج در فرمانداری صعدة سفر کرد و سه ماه نزد شیخ ابو عبدالرحمن مقبل بن هادی وداعی ماند و در درسهایش شرکت کرد و در مسائل تبلیغ عمومی و خصوصی نشست و کتاب "شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" را در آن زمان چاپ کرد. | ابوالحسن در سال ۱۴۰۹ به دار الحدیث دمّاج در فرمانداری صعدة سفر کرد و سه ماه نزد شیخ ابو عبدالرحمن مقبل بن هادی وداعی ماند و در درسهایش شرکت کرد و در مسائل تبلیغ عمومی و خصوصی نشست و کتاب "شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" را در آن زمان چاپ کرد. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
==برخورد با مخالفین== | ==برخورد با مخالفین== | ||
با این حال، ابوالحسن به آنها پاسخ مودبانه و عادلانه داده است و آنچه از حرف آنها حق بوده، پذیرفته و از آنها تشکر کرده است. با آنها از حد تجاوز نکرده و با بزرگواری قبل از عدالت با آنها رفتار کرده است، آنها را عفو | با این حال، ابوالحسن به آنها پاسخ مودبانه و عادلانه داده است و آنچه از حرف آنها حق بوده، پذیرفته و از آنها تشکر کرده است. با آنها از حد تجاوز نکرده و با بزرگواری قبل از عدالت با آنها رفتار کرده است، آنها را عفو میکرد و و برای ایشان دعا کرد. این در خصوص جرمهای آنها در حق شخصی او بود. | ||
اما در خصوص جرم آنها نسبت به دعوت سلفی، همه شبهههای ایشان را علمی و با صبر پاسخ داد و هیچ ابهامی باقی نگذاشت. | اما در خصوص جرم آنها نسبت به دعوت سلفی، همه شبهههای ایشان را علمی و با صبر پاسخ داد و هیچ ابهامی باقی نگذاشت. |