احمد بن علوان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'می‌گفت')
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
خط ۴۴: خط ۴۴:
نیکی را در ما نهادی و ما را به درجات بالاتر رساندی
نیکی را در ما نهادی و ما را به درجات بالاتر رساندی
ما را به راه هایی که بر ما پیشی گرفته ای، هدایت کردی
ما را به راه هایی که بر ما پیشی گرفته ای، هدایت کردی
طریقه شیخ عمر بن المسن [[قادریه|قادریه]] بود که به [[عبدالقادر گیلانی]] متوفی 561 هَ نسبت داده می شود.
طریقه شیخ عمر بن المسن [[قادریه|قادریه]] بود که به [[عبدالقادر گیلانی]] متوفی 561 هَ نسبت داده می‌شود.
این طریقت از طریق گروهی از بزرگان مانند: علی الحداد ، مدافع بن أحمد الخولانی ، عثمان بن ساوح ،  عمر بن المسن وعلی بن أحمد الرمیمة وارد یمن شد.هنگامی که برخی از آنان در [[مکه]] با شیخ عبدالقادر ملاقات کردند.
این طریقت از طریق گروهی از بزرگان مانند: علی الحداد ، مدافع بن أحمد الخولانی ، عثمان بن ساوح ،  عمر بن المسن وعلی بن أحمد الرمیمة وارد یمن شد.هنگامی که برخی از آنان در [[مکه]] با شیخ عبدالقادر ملاقات کردند.


خط ۶۲: خط ۶۲:
==فقر==
==فقر==


انصاف او را بر آن داشت تا پیروان خود را با حق رو به رو کند و آنان را خطاب قرار دهد، بدان معنی  که فقر نه از تراشیدن ریش، پابرهنه بودن، نه از بد اخلاقى و گستاخى،  نه از بی پروا خوردن مسکر و نه ارتکاب به موسیقی و لهو ولعب و نه به احکامی که با احکام الهی منافات دارد و بر خلاف سنت پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم که بی همتاست بلکه فقر به علم طریقت و عمل و ایمان و به سبب توفیقی است که از جانب خداوند به او ارزانی می شود.
انصاف او را بر آن داشت تا پیروان خود را با حق رو به رو کند و آنان را خطاب قرار دهد، بدان معنی  که فقر نه از تراشیدن ریش، پابرهنه بودن، نه از بد اخلاقى و گستاخى،  نه از بی پروا خوردن مسکر و نه ارتکاب به موسیقی و لهو ولعب و نه به احکامی که با احکام الهی منافات دارد و بر خلاف سنت پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم که بی همتاست بلکه فقر به علم طریقت و عمل و ایمان و به سبب توفیقی است که از جانب خداوند به او ارزانی می‌شود.


ایشان به همگان از جمله کسانی که عرفان را به عنوان آموزه عملی و معرفتی، آراء و عقاید و الگوی عبادت و تقوا مناسب همگان نمی‌پذیرند، این شعر را مطرح کرد: اگر آنچه را که من می گویم بگیری، فردا پیروز می شوی و اگر امتناع کنی، پروردگار عرش به من پاداش خواهد داد.ابن علوان خصوصیتی داشت که بدنبال آن بود و به آن نیز رسید و آن این بود که اندیشه‌اش ماننده مائده ای باقی بماند که همه بتوانند از آن بهرمند گردند. عبدالهادی بن محمد السودی در شعر خود در مدح ابن علوان این حقیقت را تأیید می‌کند: مردم با یکدیگر اختلاف دارند مگر در محبت نسبت به که این خود مایه پیوندی بین ایشان شده است.
ایشان به همگان از جمله کسانی که عرفان را به عنوان آموزه عملی و معرفتی، آراء و عقاید و الگوی عبادت و تقوا مناسب همگان نمی‌پذیرند، این شعر را مطرح کرد: اگر آنچه را که من می گویم بگیری، فردا پیروز می شوی و اگر امتناع کنی، پروردگار عرش به من پاداش خواهد داد.ابن علوان خصوصیتی داشت که بدنبال آن بود و به آن نیز رسید و آن این بود که اندیشه‌اش ماننده مائده ای باقی بماند که همه بتوانند از آن بهرمند گردند. عبدالهادی بن محمد السودی در شعر خود در مدح ابن علوان این حقیقت را تأیید می‌کند: مردم با یکدیگر اختلاف دارند مگر در محبت نسبت به که این خود مایه پیوندی بین ایشان شده است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش