۸۷٬۸۹۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نمود' به 'مینمود') |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
آل بویه از گروهی از ساکنان منطقه دیلم(به معنای عام که شامل [[گیلان]] فعلی هم می شود)، بودند که پس از پذیرش [[اسلام]]، [[مذهب تشیع]] را انتخاب کرده بوده و در گروه های بزرگی وارد ارتش خلافت شدند. | آل بویه از گروهی از ساکنان منطقه دیلم(به معنای عام که شامل [[گیلان]] فعلی هم می شود)، بودند که پس از پذیرش [[اسلام]]، [[مذهب تشیع]] را انتخاب کرده بوده و در گروه های بزرگی وارد ارتش خلافت شدند. | ||
نام این سلسله از «بویه» پدر سه برادری که آن را بنیان گذاشتند گرفته شده است. بویه پسر «فناخسرو» در دیلم با گمنامی و تنگ دستی زندگی | نام این سلسله از «بویه» پدر سه برادری که آن را بنیان گذاشتند گرفته شده است. بویه پسر «فناخسرو» در دیلم با گمنامی و تنگ دستی زندگی میکرد. از اینکه عموم تاریخ نویسان نوشته اند که روزیِ او از صید ماهی بوده است، چنین فهمیده می شود که مسکن او در ناحیه گیلان فعلی و در یکی از سواحل دریا یا سواحل رودخانه ای بوده است. <ref>. البته عده ای از مورخان این ادعا را رد نموده اند و آن را به عنوان ادعایی ساختگی رد میکنند (ر. ک تاریخ ایران در قرون نخستین اسلام. برتو(اشپولر)</ref> | ||
بویه سه پسر داشت که بعداً هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ «علی» نام داشت، پسر دوم «حسن» و سومی «احمد» که بعد ها از طرف [[خلیفه]] آن زمان القاب «معزالدوله»، «عمادالدوله» و «رکن الدوله» به ترتیب به آنها اعطا شد. این سه پسر پس از تحمل سختی های زیاد و با کوشش فراوانی که به کار بردند، به پیشرفت فوق العاده ای نائل شدند و بنا به گفته [[ابن ابی الحدید]] چنان سلطنتی تشکیل دادند که در عظمت و شکوه ضرب المثل بود. | بویه سه پسر داشت که بعداً هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ «علی» نام داشت، پسر دوم «حسن» و سومی «احمد» که بعد ها از طرف [[خلیفه]] آن زمان القاب «معزالدوله»، «عمادالدوله» و «رکن الدوله» به ترتیب به آنها اعطا شد. این سه پسر پس از تحمل سختی های زیاد و با کوشش فراوانی که به کار بردند، به پیشرفت فوق العاده ای نائل شدند و بنا به گفته [[ابن ابی الحدید]] چنان سلطنتی تشکیل دادند که در عظمت و شکوه ضرب المثل بود. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
==خدمات امنیتی== | ==خدمات امنیتی== | ||
عضدالدوله به عنوان امیر و سرداری توانمند به خوبی می دانست که اداره ی یک کشور اسلامی و ایجاد رفاه و آسایش کامل برای مردم، نیازمند برقراری امنیت است. بر این اساس هنگام ورود به بغداد متوجه شد که راهزنان امنیت راههای منتهی به آن شهر را از بین برده اند. از این رو به لشکریان خود مأموریت داد تا دزدان آن مناطق را دستگیر کرده یا از بین بیرند. یکی دیگر از تدابیر امنیتی عضدالدوله گروگان گیری سران قبایل غارتگر بود. وی تنی چند از سران قبایل را روانه زندان | عضدالدوله به عنوان امیر و سرداری توانمند به خوبی می دانست که اداره ی یک کشور اسلامی و ایجاد رفاه و آسایش کامل برای مردم، نیازمند برقراری امنیت است. بر این اساس هنگام ورود به بغداد متوجه شد که راهزنان امنیت راههای منتهی به آن شهر را از بین برده اند. از این رو به لشکریان خود مأموریت داد تا دزدان آن مناطق را دستگیر کرده یا از بین بیرند. یکی دیگر از تدابیر امنیتی عضدالدوله گروگان گیری سران قبایل غارتگر بود. وی تنی چند از سران قبایل را روانه زندان میکرد و هر چند وقت یک بار، گروگان ها را با عده ای دیگر از آنها جایگزین مینمود. | ||
عضدالدوله به منطور ایجاد امنیت خارجی و کنترل آمد و شد اتباع خارجی دستور داد تا نگهبانان مسافرانی که بدون گذرنامه رفت و آمد میکردند، را بازداشت کنند. در سایه چنین تدابیری امنیت نسبی در بغداد حکمفرا شد. | عضدالدوله به منطور ایجاد امنیت خارجی و کنترل آمد و شد اتباع خارجی دستور داد تا نگهبانان مسافرانی که بدون گذرنامه رفت و آمد میکردند، را بازداشت کنند. در سایه چنین تدابیری امنیت نسبی در بغداد حکمفرا شد. | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
==نظامیان آل بویه== | ==نظامیان آل بویه== | ||
ارتش آل بویه به جای مواجب نقدی، اقطاع دریافت میکردند، ولی اقطاع آنها راضی | ارتش آل بویه به جای مواجب نقدی، اقطاع دریافت میکردند، ولی اقطاع آنها راضی نمیکرد. ارتش آل بویه همانند ارتش سلسله های قبل از آن، خود را سنگ بنای کل نظام می دانستند و از این موفقیت خود بهره می بردند. هسته ی اصلی دیلمی در ارتش آل بویه، برای دراز مدت کافی به نظر نمی رسید. بنابراین، آل بویه حتی پیش از فتح بغداد، همانند مرداویج لشکرهای بردگان ترک را به ارتش خود افزودند. این لشکر ها برای هر ارتش اسلامی در شرق ضروری به نظر می رسیدند. ترکان در برابر دیلمیان، هنگامی که از اصول تخطی میکردند به کار میرفتند و برعکس این امر نیز صادق بود. مهم تر این بود که ترکان عمدتاً سواره نظام بودند، اما دیلمیان که زادگاهشان در کوه و جنگل بود، پیاده نظام بودند. به تدریج کردها و غیره نیز در ارتش استخدام شدند. علاوه بر رقابت میان گروه های قومی گوناگون این واقعیت نیز وجود داشت که حداقل در آغاز حکومت آل بویه ترکانی که جایگزین دیلمیان شدند، [[سنی]] بودند. رفته رفته سربازگیری از میان نیرو های دیلمی کاهش یافت تا آنجا که ارتش آخرین اخاف آل بویه را فقط سربازان ترک تشکیل می دادند. <ref> آل بویه، کلودکاهن، ص 36</ref> به این ترتیب آل بویه به پایان خود نزدیک شد. | ||
=پانویس= | =پانویس= |