۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
==برخی نظرات== | ==برخی نظرات== | ||
<br> | <br> | ||
درباب توسلات: علامه سهارنپوری (رح) در باب توسل به پیامبر (ص) و اولیاء | درباب توسلات: علامه سهارنپوری (رح) در باب توسل به پیامبر (ص) و اولیاء مینویسد: نزد مشایخ ما توسل به [[انبیاء]] و اولیاء جایز و بیان جمله (اسهم انی اتوسل الیک بفلان) نزد شاه محمد اسحاق دهلوی، شیخ امداد الله و شیخ رشید احمد صحیح است و ایرادی بر آن وارد نیست. | ||
<br> | <br> | ||
در این کتاب در پاسخ این پرسش که آیا جایز است کسی پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه وآله) در دعا به آن حضرت متوسل شود، | در این کتاب در پاسخ این پرسش که آیا جایز است کسی پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه وآله) در دعا به آن حضرت متوسل شود، مینویسد: «عندنا و عند مشایخنا یجوزالتوسل فی الدعوات بالانبیاء و الصالحین من الاولیاء و الشهداء والصدیقین فی حیاتهم و بعد وفاتهم بأن یقول فی دعائه اللهم انی أتوسل الیک بفلان أن تجیب دعوتی و تقضی حاجتی الی غیر ذلک کما صرح به شیخنا و مولانا الشاه محمد اسحق الدهلوی و بینه فی فتاواه شیخنا و مولانا رشید احمد الگنگوهی››…. | ||
<br> | <br> | ||
از دیدگاه بزرگان و اساتید ما توسل در دعاها به پیامبران، افراد شایسته از اولیا، شهدا و صدیقین در حیات و پس از مرگ جایز است به این صورت که خدایا به واسطه فلان پیامبر یا بنده خوبت به تو متوسل می شوم تا دعای مرا اجابت و خواسته مرا بر آورده سازی. به این دیدگاه مولانا محمد اسحاق دهلوی تصریح فرموده و مولانا رشید احمد گنگوهی آن را در فتاوای خود روشن ساخته است. | از دیدگاه بزرگان و اساتید ما توسل در دعاها به پیامبران، افراد شایسته از اولیا، شهدا و صدیقین در حیات و پس از مرگ جایز است به این صورت که خدایا به واسطه فلان پیامبر یا بنده خوبت به تو متوسل می شوم تا دعای مرا اجابت و خواسته مرا بر آورده سازی. به این دیدگاه مولانا محمد اسحاق دهلوی تصریح فرموده و مولانا رشید احمد گنگوهی آن را در فتاوای خود روشن ساخته است. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
در ادامه می گوید: محمد بن عبدالوهاب خون و اموال و عرض مسلمین حلال دانست و همه را مشرک خواند و اهل قبله را کشت و این قوم همان خوارج می باشند لذا هیچ کدام از مشایخ ما در سلسله این گروه نمی باشند. | در ادامه می گوید: محمد بن عبدالوهاب خون و اموال و عرض مسلمین حلال دانست و همه را مشرک خواند و اهل قبله را کشت و این قوم همان خوارج می باشند لذا هیچ کدام از مشایخ ما در سلسله این گروه نمی باشند. | ||
<br> | <br> | ||
و در صفحه 47 کتاب بعد از اینکه از بزرگان دیوبند در مورد تکفیری ها | و در صفحه 47 کتاب بعد از اینکه از بزرگان دیوبند در مورد تکفیری ها مینویسد: آنان مانند خوارج اهل بغیند و حکم اهل بغى در مورد آنان صادق است؛ | ||
سپس در ادامه اضافه می نماید: امّا در تکفیر مسلمانان پیشین، هرگز ما کسى را تکفیر نمى کنیم کسى که تکفیر کند بدعت کرده و عمل او موجب خروج از دین است و اهل قبله را هر چند جزو مبتدعه باشند تا وقتى که ضرورتى از دین را انکار نکرده باشند تکفیر نمى کنیم. | سپس در ادامه اضافه می نماید: امّا در تکفیر مسلمانان پیشین، هرگز ما کسى را تکفیر نمى کنیم کسى که تکفیر کند بدعت کرده و عمل او موجب خروج از دین است و اهل قبله را هر چند جزو مبتدعه باشند تا وقتى که ضرورتى از دین را انکار نکرده باشند تکفیر نمى کنیم. | ||
<br> | <br> |