۵٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اندیشه اتحاد در رساله «تنبیه الامة و تنزیه الملة» میرزای نایینی ''' عنوان | '''اندیشه اتحاد در رساله «تنبیه الامة و تنزیه الملة» میرزای نایینی ''' عنوان مقالهای است که در شماره بیست و نهم [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|نشریه اندیشه تقریب]] به قلم بهنام دارابی به چاپ رسیده و در این جا با اندکی تصرف آورده شده است. این مقاله به برخی از ابعاد اندیشه تقریبی [[محمد حسین غروی نایینی|مرحوم نایینی]] در کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملة» اشاره میکند. | ||
=مقدمه= | =مقدمه= | ||
آیتالله محمدحسین غروی نایینی در سال 1277هـ. ق در نایین متولد شد. پدرش شیخالاسلام میرزا عبدالرحیم از خاندان بزرگ منوچهری بود که پدرانش نسل در نسل لقب شیخ الاسلامیداشتند. او تحصیلات ابتدایی خود را در نایین گذراند و پس از آن در هفده سالگی به اصفهان رفت و دروس عالی فقه، اصول، فلسفه و حکمت را از استادان این حوزه آموخت و پس از آن راهی نجف اشرف شد و سپس به سامرا رفت و از محضر میرزای شیرازی بهرهها برد. در سال 1316 ق مقیم نجف شد و به تدریس و پرورش طلاب پرداخت که آیات عظام سید محمود شاهرودی و سید محسن طباطبائی حکیم و سید محمدهادی میلانی و سید ابوالقاسم خوئی و عبدالحمید حلی از آن جملهاند.<ref>امین، 61406ق، ص55</ref> | |||
امر دیگر که نقش میرزا در آن بارز بود نهضت مشروطه و مبارزه با استبداد و استعمار است. میزای نایینی در همه این عرصهها از پیشگامان بود و این رخدادها موجب تبعید ایشان و | امر دیگر که نقش میرزا در آن بارز بود نهضت مشروطه و مبارزه با استبداد و استعمار است. میزای نایینی در همه این عرصهها از پیشگامان بود و این رخدادها موجب تبعید ایشان و آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی به ایران شد. سرانجام ملک فیصل پادشاه وقت عراق در اثر فشار مردم و علما مجبور به عذرخواهی از آن دو شد و پس از یک سال دوری از نجف، ایشان را به این حوزه بازگرداند. | ||
تنبیه الامه و تنزیه المله معروفترین اثر نایینی است که در ربیعالاول سال 1327ق (پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط محمد علی شاه قاجار و پیش از فتح تهران توسط مشروطهخواهان) به زبان فارسی نوشته شد و در همان سال در بغداد به چاپ رسید.<ref>ناظم الاسلام کرمانی، 1357ش، ج2، ص535</ref> | تنبیه الامه و تنزیه المله معروفترین اثر نایینی است که در ربیعالاول سال 1327ق (پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط محمد علی شاه قاجار و پیش از فتح تهران توسط مشروطهخواهان) به زبان فارسی نوشته شد و در همان سال در بغداد به چاپ رسید.<ref>ناظم الاسلام کرمانی، 1357ش، ج2، ص535</ref> این رساله اثری علمی و فقهی در مورد مشروطیت است که میرزای نایینی در آن به تبیین نظریه سیاسی مقبول و پذیرفته شده در اسلام میپردازد و به مبارزه با کجفهمی برخی از دین و سوءاستفاده گروهی دیگر از آن میپردازد و در صدد آگاه کردن مردم به حقوق خود و بیداری است. | ||
هرچند این رساله در بیان مشروطه و حکومت است اما به مسائل و مشکلات جهان اسلام، از جمله اختلاف و تفرقه امت نیز میپردازد و ضرورت اتحاد مسلمین را که اساس سیاست داخلی و خارجی اسلام است بیان میکند. | هرچند این رساله در بیان مشروطه و حکومت است اما به مسائل و مشکلات جهان اسلام، از جمله اختلاف و تفرقه امت نیز میپردازد و ضرورت اتحاد مسلمین را که اساس سیاست داخلی و خارجی اسلام است بیان میکند. | ||
=اتحاد اسلامی در رساله تنبیه الامة و تنزیه الملة:= | =اتحاد اسلامی در رساله تنبیه الامة و تنزیه الملة:= | ||
روح همبستگی و اتحاد اسلامی در جایجای این کتاب ارزشمند موج میزند و میرزا بدون هیچگونه تعصبی مصالح امت را در نظر میگیرد و اهل فرقهگرایی نیست. تفرقه را عذاب الهی میداند و به صراحت مینویسد: «به مقتضای اخبار وارده در تفسیر آیه مبارکه «قُلْ هُوَ الْقادِرُ | روح همبستگی و اتحاد اسلامی در جایجای این کتاب ارزشمند موج میزند و میرزا بدون هیچگونه تعصبی مصالح امت را در نظر میگیرد و اهل فرقهگرایی نیست. تفرقه را عذاب الهی میداند و به صراحت مینویسد: «به مقتضای اخبار وارده در تفسیر آیه مبارکه «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یبْعَثَ عَلَیکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یلْبِسَکُمْ شِیعاً وَ یذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ» (انعام/65)، به دعای نبی رحمت عذابهای آسمانی و زمینی نازله بر امم سابقه، از امت، مرفوع و به همین تفرق و به هم افتادن و بأس و شدت و قتل و نهب و هتک نوامیس و سایر عذاب دنیوی به همدیگر چشانیدن، تبدیل شده است.»<ref>غروی نایینی، 1380ش، ص158</ref> | ||
این اندیشه مرحوم میرزای نایینی ضمن چند محور در این کتاب قابل پیگیری است: | این اندیشه مرحوم میرزای نایینی ضمن چند محور در این کتاب قابل پیگیری است: | ||
==روش علمی میرزای نایینی== | == روش علمی میرزای نایینی == | ||
یکی از عواملی که موجب همبستگی مسلمین و نزدیکی مذاهب میشود، آشنایی پیروان مذاهب اسلامی با سایر مذاهب و مبانی آنهاست که فقه مقارن شاخص آن در حوزههای علمیه است. این روش علمی علاوه بر اینکه موجب شناخت مسلمانان از یکدیگر و از بین رفتن سوءبرداشتها و دشمنی ناشی از جهل میشود، حاصل آن را نیز علمیتر و محققانه میکند و اثر را از انحصار در یک مذهب بیرون آورده و برای قاطبه مسلمین قابل استفاده میگرداند. | یکی از عواملی که موجب همبستگی مسلمین و نزدیکی مذاهب میشود، آشنایی پیروان مذاهب اسلامی با سایر مذاهب و مبانی آنهاست که فقه مقارن شاخص آن در حوزههای علمیه است. این روش علمی علاوه بر اینکه موجب شناخت مسلمانان از یکدیگر و از بین رفتن سوءبرداشتها و دشمنی ناشی از جهل میشود، حاصل آن را نیز علمیتر و محققانه میکند و اثر را از انحصار در یک مذهب بیرون آورده و برای قاطبه مسلمین قابل استفاده میگرداند. | ||
میرزای نائینی محققی فرامذهبی و آشنا با فقه و مبانی اهل سنت است و کتاب خود را فقط برای شیعیان نگارش نکرده است بلکه همانند طبیبی دلسوز و آشنا با درد امت اسلامی نسخه مینویسد، برای نمونه، آنجا که در برابر کسانی که مشروعیت انتخابات را زیر سؤال میبرند، به بیان مبانی آن میپردازد و بدون هیچ تعصبی مشروعیت آن را، هم بر اساس مبانی فقهی اهل سنت و هم امامیه بیان میکند: | میرزای نائینی محققی فرامذهبی و آشنا با فقه و مبانی اهل سنت است و کتاب خود را فقط برای شیعیان نگارش نکرده است بلکه همانند طبیبی دلسوز و آشنا با درد امت اسلامی نسخه مینویسد، برای نمونه، آنجا که در برابر کسانی که مشروعیت انتخابات را زیر سؤال میبرند، به بیان مبانی آن میپردازد و بدون هیچ تعصبی مشروعیت آن را، هم بر اساس مبانی فقهی اهل سنت و هم امامیه بیان میکند: | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
ایشان در جای دیگر مینویسد: | ایشان در جای دیگر مینویسد: | ||
«به مقتضای آنچه اساس مذهب ما طایفه امامیّه، بر آن مبتنی و کلمه الهیّه عصمت را در ولایت بر سیاست امور امّت معتبر دانستیم، درجه این محدودیّت نه فقط بر همان خودسرانه تحکّم و مستبدّانه ارتکاب نداشتن واقف و به همین اندازه مقصور است. اما بنا بر اصول اهل سنت که نه عصمت و نه نصب الهی عزّ اسمه، هیچ یک را لازم ندانستند، هرچند درجه محدودیّت به جایی که مذهب ما مقتضی است نباشد، لکن عدم تخطّی از کتاب و سنّت و سیره مقدسه نبویّه را در نفس عقد بیعت، شرط لازمالذکر و اندک تخلف دلبخواهانه و حکمرانی را منافی مقام و منصب دانسته و در لزوم جلوگیری متفق شدند و علی هذا، محدودیّت سلطنت اسلامیّه به همان درجه اولی که عبارت از خودسرانه ارتکاب و استیثار نداشتن است، با اغماض از مرحله اهلیّت تصدّی و هم اغماض از آنچه لازمه مقام عصمت و خاصّه مذهب ماست، قدر مسلم بین الفریقین و متیقّن علی المذهبین و متفق علیه امت و از ضروریّات دین اسلام است. »<ref>پیشین</ref> | «به مقتضای آنچه اساس مذهب ما طایفه امامیّه، بر آن مبتنی و کلمه الهیّه عصمت را در ولایت بر سیاست امور امّت معتبر دانستیم، درجه این محدودیّت نه فقط بر همان خودسرانه تحکّم و مستبدّانه ارتکاب نداشتن واقف و به همین اندازه مقصور است. اما بنا بر اصول اهل سنت که نه عصمت و نه نصب الهی عزّ اسمه، هیچ یک را لازم ندانستند، هرچند درجه محدودیّت به جایی که مذهب ما مقتضی است نباشد، لکن عدم تخطّی از کتاب و سنّت و سیره مقدسه نبویّه را در نفس عقد بیعت، شرط لازمالذکر و اندک تخلف دلبخواهانه و حکمرانی را منافی مقام و منصب دانسته و در لزوم جلوگیری متفق شدند و علی هذا، محدودیّت سلطنت اسلامیّه به همان درجه اولی که عبارت از خودسرانه ارتکاب و استیثار نداشتن است، با اغماض از مرحله اهلیّت تصدّی و هم اغماض از آنچه لازمه مقام عصمت و خاصّه مذهب ماست، قدر مسلم بین الفریقین و متیقّن علی المذهبین و متفق علیه امت و از ضروریّات دین اسلام است.»<ref>پیشین</ref> | ||
توجه به امت واحده بودن مسلمین، تسلط بر منابع اهل سنت، رعایت ادب اختلاف و احترام به نظر مخالف و روحیه و روش علمی فارغ از خودخواهی را در جای جای آثار این بزرگ میتوان یافت. | توجه به امت واحده بودن مسلمین، تسلط بر منابع اهل سنت، رعایت ادب اختلاف و احترام به نظر مخالف و روحیه و روش علمی فارغ از خودخواهی را در جای جای آثار این بزرگ میتوان یافت. | ||
==دلسوزی نسبت به امور تمام مسلمانان و آگاهی از وضع آنها== | == دلسوزی نسبت به امور تمام مسلمانان و آگاهی از وضع آنها == | ||
میرزا نه فقط برای ایران و شیعیان که برای کل مسلمانان نگران است، به خوبی با وضع آنان و کشورهای اسلامی آشنا است و میداند در بلاد اسلامی و حتی کشورهای غربی چه میگذرد و علاوه بر مسلمانان با غرب و قوانین و انقلابهای آن آشناست و تمام آزادیخواهان جهان را میستاید. <ref>رک: پیشین، ص45، 87 و 88</ref> | میرزا نه فقط برای ایران و شیعیان که برای کل مسلمانان نگران است، به خوبی با وضع آنان و کشورهای اسلامی آشنا است و میداند در بلاد اسلامی و حتی کشورهای غربی چه میگذرد و علاوه بر مسلمانان با غرب و قوانین و انقلابهای آن آشناست و تمام آزادیخواهان جهان را میستاید. <ref>رک: پیشین، ص45، 87 و 88</ref> | ||
میرزا بر خلاف بسیاری دیگر از همعصرانش که بر طبل دشمنی شیعیان و سنیها میکوبیدند، دوشادوش معاصرش آخوند خراسانی، مصالح امت را بر هر چیز ترجیح میدهد؛ آنجا که آخوند خراسانی خطر فروپاشی عثمانی و غربزدگی را، فارغ از تعصبات مذهبی و توجه به سنی بودن آن منطقه، خیرخواهانه گوشزد میکند و پیام میدهد که : | میرزا بر خلاف بسیاری دیگر از همعصرانش که بر طبل دشمنی شیعیان و سنیها میکوبیدند، دوشادوش معاصرش آخوند خراسانی، مصالح امت را بر هر چیز ترجیح میدهد؛ آنجا که آخوند خراسانی خطر فروپاشی عثمانی و غربزدگی را، فارغ از تعصبات مذهبی و توجه به سنی بودن آن منطقه، خیرخواهانه گوشزد میکند و پیام میدهد که: | ||
«این سیل عظیم بنای تمدن بشری که از بلاد غرب به سمت ممالک اسلامیه سرازیر است، اگر ماها رؤسای اسلام جلوگیری نکنیم و تمدن اسلام را کاملاً به موقع اجرا نگذاریم، اساس مسلمانی تدریجاً از آثار آن سیل عظیم محو و نابود خواهد شد.»<ref>پیشین، ص102</ref> | «این سیل عظیم بنای تمدن بشری که از بلاد غرب به سمت ممالک اسلامیه سرازیر است، اگر ماها رؤسای اسلام جلوگیری نکنیم و تمدن اسلام را کاملاً به موقع اجرا نگذاریم، اساس مسلمانی تدریجاً از آثار آن سیل عظیم محو و نابود خواهد شد.»<ref>پیشین، ص102</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
باید توجه داشت میرزا در عصری این سخن را میگوید که چندی پیش از آن بسیاری از عالمنمایان دربار صفوی و دربار عثمانی خون یکدیگر را مباح و غیر همکیشان خود را بدتر از کفار میدانستند. | باید توجه داشت میرزا در عصری این سخن را میگوید که چندی پیش از آن بسیاری از عالمنمایان دربار صفوی و دربار عثمانی خون یکدیگر را مباح و غیر همکیشان خود را بدتر از کفار میدانستند. | ||
==طرح مستقیم مسئله اختلاف و علل و آثار آن== | == طرح مستقیم مسئله اختلاف و علل و آثار آن == | ||
وی در خاتمه کتاب به شرح عوامل استبداد پرداخته و چند مورد را ذکر میکند که مستبدین با استفاده از این روشها به زورگویی میپردازند. آن را قوای استبداد مینامد و سپس به ارائه راهکار در این مورد میپردازد. | وی در خاتمه کتاب به شرح عوامل استبداد پرداخته و چند مورد را ذکر میکند که مستبدین با استفاده از این روشها به زورگویی میپردازند. آن را قوای استبداد مینامد و سپس به ارائه راهکار در این مورد میپردازد. | ||
عوامل استبداد از نظر میرزا چند چیز است: جهل مردم، استبداد دینی، نفوذ شاهپرستی (استبداد سیاسی) و القای خلاف فی مابین و تفریق کلمه است. در این مورد مینویسد: | عوامل استبداد از نظر میرزا چند چیز است: جهل مردم، استبداد دینی، نفوذ شاهپرستی (استبداد سیاسی) و القای خلاف فی مابین و تفریق کلمه است. در این مورد مینویسد: | ||
«هرچند اصل این قوه خبیثه و اساسش و جهات و فعلیت خارجهاش غالباً به شعبه استبداد دینی و مقداری هم به شاهپرستی مستند است و مستقلاً در عرض آنها نباشد لکن چون تمام استعبادات واقعه در امم سابقه و این امّت به همین تفرق کلمه ملیّه منتهی و قوای ثلاثه سابقه به منزله مقدمات آن و نتیجه مطلوبه از آنها و همین تفرق و اختلاف و فی الحقیقه جزء اخیر علت و اصول سابقه معدّات آن است. »<ref>پیشین، ص138</ref> | «هرچند اصل این قوه خبیثه و اساسش و جهات و فعلیت خارجهاش غالباً به شعبه استبداد دینی و مقداری هم به شاهپرستی مستند است و مستقلاً در عرض آنها نباشد لکن چون تمام استعبادات واقعه در امم سابقه و این امّت به همین تفرق کلمه ملیّه منتهی و قوای ثلاثه سابقه به منزله مقدمات آن و نتیجه مطلوبه از آنها و همین تفرق و اختلاف و فی الحقیقه جزء اخیر علت و اصول سابقه معدّات آن است.»<ref>پیشین، ص138</ref> | ||
میرزا اختلاف را مهمترین عامل استبداد میداند و موضوع را اینچنین تبیین میکند که اولاً سه اصل جهل، استبداد دینی و شاهپرستی (استبداد سیاسی) مقدمه و ایجاد کننده اختلاف است. از طرفی خود اختلاف موجب تقویت همان عوامل میشود و به راستی که بسیاری از به ظاهر عالمان و دینفروشان همواره بر طبل اختلاف و تکفیر میکوبند و خود را حق مطلق و دیگران را کفر مطلق میدانند. | میرزا اختلاف را مهمترین عامل استبداد میداند و موضوع را اینچنین تبیین میکند که اولاً سه اصل جهل، استبداد دینی و شاهپرستی (استبداد سیاسی) مقدمه و ایجاد کننده اختلاف است. از طرفی خود اختلاف موجب تقویت همان عوامل میشود و به راستی که بسیاری از به ظاهر عالمان و دینفروشان همواره بر طبل اختلاف و تکفیر میکوبند و خود را حق مطلق و دیگران را کفر مطلق میدانند. | ||
ایشان برای هشدار دادن به این گروه به آیه 31 سوره توبه و اخبار وارد شده در تفسیر آن استناد نموده و مینویسد: «از اخبار وارده در تفسیر آیه مبارکه «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیمَ» که خدای خود قرار دادن نصاری، احبار و رهبانشان را به همین تمکین و طاعت از پاپان و پادریان، تفسیر فرمودهاند، ظاهر است، همچنانکه گردن نهادن به اردات دلبخواهانه سلاطین جور در سیاسات ملکیه، عبودیّت آنان است، همینطور گردن نهادن به تحکمّات خودسرانه رؤسای مذاهب و ملل هم که به عنوان دیانت ارائه میدهند، عبودیّت آنان است. »<ref>پیشین، ص39</ref> | ایشان برای هشدار دادن به این گروه به آیه 31 سوره توبه و اخبار وارد شده در تفسیر آن استناد نموده و مینویسد: «از اخبار وارده در تفسیر آیه مبارکه «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیمَ» که خدای خود قرار دادن نصاری، احبار و رهبانشان را به همین تمکین و طاعت از پاپان و پادریان، تفسیر فرمودهاند، ظاهر است، همچنانکه گردن نهادن به اردات دلبخواهانه سلاطین جور در سیاسات ملکیه، عبودیّت آنان است، همینطور گردن نهادن به تحکمّات خودسرانه رؤسای مذاهب و ملل هم که به عنوان دیانت ارائه میدهند، عبودیّت آنان است.»<ref>پیشین، ص39</ref> | ||
و نیز به نکته مهم دیگری اشاره میفرماید: | و نیز به نکته مهم دیگری اشاره میفرماید: «استعباد قسم اول به قهر و تغلب، مستند و در ثانی به خدعه و تدلیس مبتنی و اختلاف تعبیر آیات و اخبار که در قسم اول «عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرائِیلَ» و (إتَّخَذَهُمُ الفراعنَه عبیداً) و در قسم دویم «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً» فرمودهاند، ناظر به این معنا و فیالحقیقه، منشأ استعباد قسم دوم، تملک قلوب است.» <ref>پیشین، ص40</ref> | ||
عامل دیگر، استبداد سیاسی و شاهپرستی است. در این مورد نیز چند نکته اهمیّت دارد: یکی آنکه شاخه استبداد سیاسی و دینی به هم وصل است: «و از اینجا ظاهر شد، جودت استنباط و صحّت مقاله بعض از علمای فن که استبداد را به سیاسی و دینی منقسم و هر دو را مرتبط به هم و حافظ یکدیگر و با هم توأم دانستهاند. »<ref>پیشین</ref> | عامل دیگر، استبداد سیاسی و شاهپرستی است. در این مورد نیز چند نکته اهمیّت دارد: یکی آنکه شاخه استبداد سیاسی و دینی به هم وصل است: «و از اینجا ظاهر شد، جودت استنباط و صحّت مقاله بعض از علمای فن که استبداد را به سیاسی و دینی منقسم و هر دو را مرتبط به هم و حافظ یکدیگر و با هم توأم دانستهاند.»<ref>پیشین</ref> | ||
استبداد دینی و عالم نمایان وابسته به ثروت و حمایت حکاماند و از طرفی حکام مشروعیت خود را از آنان میجویند و با خرید آنها بر اختلاف امت دامن میزنند تا خود در این میان قدرت مطلقه گردند و میرزای نایینی دریافته بود که هرگاه امت با هم متحد شدند دشمن داخلی و خارجی را شکست دادند و هرگاه که متفرق گشتند به خاک مذلّت کشیده شدند. | استبداد دینی و عالم نمایان وابسته به ثروت و حمایت حکاماند و از طرفی حکام مشروعیت خود را از آنان میجویند و با خرید آنها بر اختلاف امت دامن میزنند تا خود در این میان قدرت مطلقه گردند و میرزای نایینی دریافته بود که هرگاه امت با هم متحد شدند دشمن داخلی و خارجی را شکست دادند و هرگاه که متفرق گشتند به خاک مذلّت کشیده شدند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
وی پس از بیان قوای استبداد به عنوان فقیهی توانا به غور در آیات و روایات میپردازد و چنین نتیجه میگیرد: | وی پس از بیان قوای استبداد به عنوان فقیهی توانا به غور در آیات و روایات میپردازد و چنین نتیجه میگیرد: | ||
«در لسان آیات و اخبار تمام استعبادات را به همین تفرق کلمه ملیّه و تشتت اهوا و اختلاف آرا مستند فرمودهاند. قال عزّ من قائله: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الأَْرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ...» (قصص/4) کلمه مبارکه «شیعاً» را به معنای متفرقین، تفسیر فرمودهاند. دلالت آیه مبارکه، به ترتّب فرعونیت و استعبادیه بودن سلطنت فرعون بر همین تفریق کلمه، بسی ظاهر و هویدا است.»<ref>پیشین، ص138</ref> و پس از آن نیز خطبه 192 | «در لسان آیات و اخبار تمام استعبادات را به همین تفرق کلمه ملیّه و تشتت اهوا و اختلاف آرا مستند فرمودهاند. قال عزّ من قائله: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الأَْرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ...» (قصص/4) کلمه مبارکه «شیعاً» را به معنای متفرقین، تفسیر فرمودهاند. دلالت آیه مبارکه، به ترتّب فرعونیت و استعبادیه بودن سلطنت فرعون بر همین تفریق کلمه، بسی ظاهر و هویدا است.»<ref>پیشین، ص138</ref> و پس از آن نیز خطبه 192 نهجالبلاغه را به صورت کامل در این راستا نقل میکند. | ||
=راهکارهای میرزای نایینی برای از بین بردن اختلاف و ایجاد همبستگی= | =راهکارهای میرزای نایینی برای از بین بردن اختلاف و ایجاد همبستگی= | ||
یرزای نایینی پس از طرح مشکل اختلاف و آثار شوم آن به حل این معضل و ارائه راهکار نجات از آن میپردازد و مسائل مهمی را مطرح میکند و فایده آن را «حفظ حریّت رقاب و صیانت از حقوق ملیّه از اغتصاب و منع تعدیّات اشرار و دفع تجاوزات گرگان آدمیخوار» ذکر کرده و ادامه میدهد: «بلکه حفظ تمام موجبات شرف و نوامیس دینیه و استقلال قومیه و عدم وقوع در اشدّ از محنت بنیاسرائیل الی غیر ذلک، همه بر اتحاد کلمه و عدم تشتت آرا و مختلف نشدن اهوا مترتب است.» <ref>پیشین، ص155</ref> | یرزای نایینی پس از طرح مشکل اختلاف و آثار شوم آن به حل این معضل و ارائه راهکار نجات از آن میپردازد و مسائل مهمی را مطرح میکند و فایده آن را «حفظ حریّت رقاب و صیانت از حقوق ملیّه از اغتصاب و منع تعدیّات اشرار و دفع تجاوزات گرگان آدمیخوار» ذکر کرده و ادامه میدهد: «بلکه حفظ تمام موجبات شرف و نوامیس دینیه و استقلال قومیه و عدم وقوع در اشدّ از محنت بنیاسرائیل الی غیر ذلک، همه بر اتحاد کلمه و عدم تشتت آرا و مختلف نشدن اهوا مترتب است.» <ref>پیشین، ص155</ref> | ||
==رفع جهالت امت== | == رفع جهالت امت == | ||
جهل از نظر میرزا از عوامل اصلی اختلاف و به تبع آن رقیّت است و مقدمه هر کار و اولین قدم در رسیدن به اتحاد برطرف کردن جهل عمومی و تبیین مسائل و آموزش همگانی است که خود میرزا با اقدام به انتشار این کتاب به فارسی و با زبان ساده اولین قدمها را در این مسیر برداشت. | جهل از نظر میرزا از عوامل اصلی اختلاف و به تبع آن رقیّت است و مقدمه هر کار و اولین قدم در رسیدن به اتحاد برطرف کردن جهل عمومی و تبیین مسائل و آموزش همگانی است که خود میرزا با اقدام به انتشار این کتاب به فارسی و با زبان ساده اولین قدمها را در این مسیر برداشت. | ||
علاوه بر آنکه حذف استبداد سیاسی و دینی و جهل که ایجاد کننده اختلاف و دامن زننده به آتش آن و مقدمه ایجاد وحدت است و نایینی برای آن راهکار دارد پیشنهاداتی نیز مطرح میسازد که به طور مستقیم به اتحاد مربوط است. | علاوه بر آنکه حذف استبداد سیاسی و دینی و جهل که ایجاد کننده اختلاف و دامن زننده به آتش آن و مقدمه ایجاد وحدت است و نایینی برای آن راهکار دارد پیشنهاداتی نیز مطرح میسازد که به طور مستقیم به اتحاد مربوط است. | ||
==تهذیب اخلاق== | == تهذیب اخلاق == | ||
وی مینویسد: | وی مینویسد: «شدت اهتمام شارع مقدس در تهذیب از اخلاق رذیله خودخواهی و نفسپرستی ـ به مراتب و درجاتش ـ و تخلق به مواسات و ایثار و نحو ذلک، همه برای استحکام مبانی اتحاد و قلع مواد تفرق است. چه بالضروره، مبدأ تفرق کلمه و تشتّت اهوا و اختلاف آرا به همان رذیله خودخواهی و نفسپرستی و حرکت بر طبق اغراض شخصیّه و تقدّم و تحکّم آنها بر مصالح و اغراض نوعیّه منتهی است. مادامی که این رذائل و ملکات بهیمیه، مالک اختیار و خودپسندی و نفسپرستی در کار، و مبادی مواسات و ایثار و لااقل گذشت از اغراض شخصیّه و تقدیم نوعیّات بر آنها، عند الدوران، در نفوس، متمکن نباشد، حفظ این حصن از محالات است.... پس اولین وظیفهای که بعد از رفع جهالت امت و تشریح حقیقت استبداد و مشروطیت و مساوات و حریّت، فریضه ذمه دعات حریّت و توحید و حُمات دین و وطن و ترقیخواهان نوع است، بذل جهد و صرف مهجه در تهذیب اخلاق امت است.» <ref>پیشین، ص156</ref> | ||
==گسترش سنتهای وحدتآفرین اسلام== | == گسترش سنتهای وحدتآفرین اسلام == | ||
نایینی روح حاکم بر تمام احکام اسلامی را اتحاد میداند و گسترش سنتهای وحدتآفرین اسلامی را موجب آن میشمارد: «از حکمتهای منصوصه برای تشریع جمعه و جماعت، که هر شبانهروزی، پنج مرتبه مسلمانان در عبادات، با هم مجتمع و از حال یکدیگر با خبر شوند، همین حفظ اتحاد و در اخبار وارده منصوص است. همچنین تحریص بر سایر جماعات موجبه الفت و محبت و ترغیب به ضیافتهای بی تکلّف و احسانهای بیمنت و عیادات مرضی و تشییع جنایز و تعزیت مصاب و معاونت بر قضای حوائج و اجابت خواهش و عفو و صفح از زلات و نسخ انزوا و رهبانیت و تحریم نمیمه و ایذاء و تفتین و افساد، الی غیر ذلک از تشریعات راجعه به استحکام اتحاد و الفت و دفع و رفع منافرت، تماماً برای حفظ این حصن حصین امت است» <ref>پیشین، ص153</ref> | نایینی روح حاکم بر تمام احکام اسلامی را اتحاد میداند و گسترش سنتهای وحدتآفرین اسلامی را موجب آن میشمارد: «از حکمتهای منصوصه برای تشریع جمعه و جماعت، که هر شبانهروزی، پنج مرتبه مسلمانان در عبادات، با هم مجتمع و از حال یکدیگر با خبر شوند، همین حفظ اتحاد و در اخبار وارده منصوص است. همچنین تحریص بر سایر جماعات موجبه الفت و محبت و ترغیب به ضیافتهای بی تکلّف و احسانهای بیمنت و عیادات مرضی و تشییع جنایز و تعزیت مصاب و معاونت بر قضای حوائج و اجابت خواهش و عفو و صفح از زلات و نسخ انزوا و رهبانیت و تحریم نمیمه و ایذاء و تفتین و افساد، الی غیر ذلک از تشریعات راجعه به استحکام اتحاد و الفت و دفع و رفع منافرت، تماماً برای حفظ این حصن حصین امت است» <ref>پیشین، ص153</ref> | ||
==تشکیل انجمنهای علمی== | == تشکیل انجمنهای علمی == | ||
ایشان در رساله تنبیه الامة مینویسد: «مقدمه مهمه در تحصیل حقیقت اتحاد، تشکیل انجمنهای صحیحه علیه و مرتب نمودن آنها است از اعضای مهذب و کامل در علم و عمل و اخلاق و نوعخواهی و ترقیطلب و با درایت و کفایت در حفظ جامعه اسلامیه و احیای رابطه نوعیه؛ نه مثل بعضی انجمنهای تأسیس شده بر غرضورزی و زورگویی و هنگامهجویی و مال مردمخوری و رفعتطلبی و اعمال هر نوع غرض و مرض شخصی که منتج، عکس مقصود و موجب رمیدن و انصراف قلوب از اصل دخول در وادی اتحاد و وسیله استبداد است.... بالجمله غرض از تشکیل انجمنها و قرآن مجید و سایر معظمات دینیه را به میان نهادن و قسم یاد کردن، رفع ید از اغراض شخصیه و همدستی بر اعلا کلمه اسلامیه و حفظ جامعه نوعیه و ترقی دادن نوع است به عمل، نه همدستی و مساعدت بر اغراض همدیگر.» <ref>پیشین، ص157</ref> | ایشان در رساله تنبیه الامة مینویسد: «مقدمه مهمه در تحصیل حقیقت اتحاد، تشکیل انجمنهای صحیحه علیه و مرتب نمودن آنها است از اعضای مهذب و کامل در علم و عمل و اخلاق و نوعخواهی و ترقیطلب و با درایت و کفایت در حفظ جامعه اسلامیه و احیای رابطه نوعیه؛ نه مثل بعضی انجمنهای تأسیس شده بر غرضورزی و زورگویی و هنگامهجویی و مال مردمخوری و رفعتطلبی و اعمال هر نوع غرض و مرض شخصی که منتج، عکس مقصود و موجب رمیدن و انصراف قلوب از اصل دخول در وادی اتحاد و وسیله استبداد است.... بالجمله غرض از تشکیل انجمنها و قرآن مجید و سایر معظمات دینیه را به میان نهادن و قسم یاد کردن، رفع ید از اغراض شخصیه و همدستی بر اعلا کلمه اسلامیه و حفظ جامعه نوعیه و ترقی دادن نوع است به عمل، نه همدستی و مساعدت بر اغراض همدیگر.» <ref>پیشین، ص157</ref> | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
<br /> | <br /> | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده: عالمان | [[رده:عالمان]] | ||