پرش به محتوا

تاویل در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می باشند' به 'می‌باشند'
جز (جایگزینی متن - 'می اید' به 'می‌آید')
جز (جایگزینی متن - 'می باشند' به 'می‌باشند')
خط ۱۳: خط ۱۳:




2- قول متاخرین :  «تاویل» بمعنای ان است که  است که از کلامی،  خلاف ظاهرش قصد شود . بنابراین همه آیات قرآنی دارای تاویل نمی باشند.بلکه فقط  آیات متشابه است که دارای تاویل و معنی خلاف ظاهر دارند که جز خدا کسی را برآنها احاطه نخواهد داشت مانند آیاتی که تجسم و آمدن و نشستن و رضا و سخط و تاسف و سایر لوازم مادیت را به خدا نسبت می دهند و نیز آیاتی که برخی از معاصی را بفرستادگان خدا و پیامبران معصوم نسبت می‌دهد. <ref>القرآن  فی الاسلام  ص 39-49  اختلف المفسرون فی معنى التأویل اختلافا شدیدا ، وبعد الفحص فی أقوالهم یمکن ارجاعها إلى أکثر من عشرة  إلا أن المشهور فیه قولان : 1 -قول القدماء ، ومحصل کلامهم أن التفسیر والتأویل بمعنى واحد وهما مترادفان . وعلیه فلکل الآیات القرآنیة تأویل ، وبمقتضى قوله تعالى ( وما یعلم تأویله الا الله ) یختص العلم بالآیات المتشابهة بالله عز شأنه... 2 -قول المتأخرین ، وهو أن التأویل المعنى خلاف الظاهر الذی یقصد من الکلام . وعلیه فلیس لکل الآیات تأویل ، وانما یختص ذلک بالآیات المتشابهة التی لا یحیط بعلمها الا الله ، کالآیات الظاهرة فی الجسیمة والمجئ و الاستواء والرضا والسخط والأسف وغیرها من الأوصاف المنسوبة الیه جل جلاله وکذلک الآیات الظاهرة فی نسبة الذنب إلى الرسل والأنبیاء المعصومین علیهم السلام .</ref>  
2- قول متاخرین :  «تاویل» بمعنای ان است که  است که از کلامی،  خلاف ظاهرش قصد شود . بنابراین همه آیات قرآنی دارای تاویل نمی‌باشند.بلکه فقط  آیات متشابه است که دارای تاویل و معنی خلاف ظاهر دارند که جز خدا کسی را برآنها احاطه نخواهد داشت مانند آیاتی که تجسم و آمدن و نشستن و رضا و سخط و تاسف و سایر لوازم مادیت را به خدا نسبت می دهند و نیز آیاتی که برخی از معاصی را بفرستادگان خدا و پیامبران معصوم نسبت می‌دهد. <ref>القرآن  فی الاسلام  ص 39-49  اختلف المفسرون فی معنى التأویل اختلافا شدیدا ، وبعد الفحص فی أقوالهم یمکن ارجاعها إلى أکثر من عشرة  إلا أن المشهور فیه قولان : 1 -قول القدماء ، ومحصل کلامهم أن التفسیر والتأویل بمعنى واحد وهما مترادفان . وعلیه فلکل الآیات القرآنیة تأویل ، وبمقتضى قوله تعالى ( وما یعلم تأویله الا الله ) یختص العلم بالآیات المتشابهة بالله عز شأنه... 2 -قول المتأخرین ، وهو أن التأویل المعنى خلاف الظاهر الذی یقصد من الکلام . وعلیه فلیس لکل الآیات تأویل ، وانما یختص ذلک بالآیات المتشابهة التی لا یحیط بعلمها الا الله ، کالآیات الظاهرة فی الجسیمة والمجئ و الاستواء والرضا والسخط والأسف وغیرها من الأوصاف المنسوبة الیه جل جلاله وکذلک الآیات الظاهرة فی نسبة الذنب إلى الرسل والأنبیاء المعصومین علیهم السلام .</ref>  




خط ۴۷: خط ۴۷:
   
   


ایشان معتقد  است تاویل در قرآن  بمعنای تفسیر عینی و حقیقی معنا – در برابر تفسیر لفظ - بوده بگونه ای که موول  به ان برمی‌گردد و تفسیر حقیقی ایات متشابه هم مختص خداوند و راسخین در علم است که به اذن الهی قادر به تفسیر ان می باشند . ایشان برخلاف  علامه طباطبائی که تاویل را خارج از محدوده الفاظ و معانی می داند تاویل را مربوط به حقیقت معانی برخی از الفاظ می داند
ایشان معتقد  است تاویل در قرآن  بمعنای تفسیر عینی و حقیقی معنا – در برابر تفسیر لفظ - بوده بگونه ای که موول  به ان برمی‌گردد و تفسیر حقیقی ایات متشابه هم مختص خداوند و راسخین در علم است که به اذن الهی قادر به تفسیر ان می‌باشند . ایشان برخلاف  علامه طباطبائی که تاویل را خارج از محدوده الفاظ و معانی می داند تاویل را مربوط به حقیقت معانی برخی از الفاظ می داند


تبیین  :  
تبیین  :  
خط ۹۷: خط ۹۷:




نکته دوم : تاویل ایات متشابه مختص به خداوند و راسخان در علم می باشد اما معنای این گفتار ان نیست که ایات متشابه فاقد مفهوم می باشند چون در اینصورت تبعیت از ان معنا نداشت – فیتبعون ما تشابه منه ...- <ref>علوم القرآن ص 228-231- ونستخلص من ذلک أمرین  :   
نکته دوم : تاویل ایات متشابه مختص به خداوند و راسخان در علم می باشد اما معنای این گفتار ان نیست که ایات متشابه فاقد مفهوم می‌باشند چون در اینصورت تبعیت از ان معنا نداشت – فیتبعون ما تشابه منه ...- <ref>علوم القرآن ص 228-231- ونستخلص من ذلک أمرین  :   
أحدهما : التأویل جاء فی القرآن بمعنى ما یؤول إلیه الشئ لا بمعنى التفسیر ، وقد استخدم بهذا المعنى للدلالة على تفسیر المعنى لا تفسیر اللفظ ، ای على تجسید المعنى العام فی صورة ذهنیة معینة والاخر : ان اختصاص الله سبحانه والراسخین فی العلم بالعلم بتأویل الآیات المتشابهة لا یعنی أن الآیات المتشابهة لیس لها معنى مفهوم ، وان الله وحده الذی یعلم بمدلول اللفظ وتفسیره ، بل یعنی أن الله وحده الذی یعلم بالواقع الذی تشیر إلیه تلک المعانی ، ویستوعب حدوده وکنهه . وأما معنى اللفظ فی الآیة المتشابهة فهو مفهوم بدلیل أن القرآن یتحدث عن اتباع مرضى القلوب للآیة المتشابهة ، فلو لم یکن لها معنى مفهوم لما صدق لفظ ( الاتباع ) هنا ، فما دامت الآیة المتشابهة یمکن ان تتبع فمن الطبیعی ان یکون لها معنى مفهوم ، وکیف لا یکون لها معنى مفهوم وهی جزء من القرآن الذی أنزل لهدایة الناس وتبیان کل شئ... ! وهکذا یمکننا فی هذا الضوء ان نضیف إلى المعانی الاصطلاحیة التی مرت بکلمة التأویل معنى آخر یمکن استنباطه من القرآن الکریم هو : تفسیر معنى اللفظ ، والبحث عن استیعاب ما یؤول إلیه المفهوم العام ، ویتجسد به من صورة ومصداق . :- انتهی</ref>
أحدهما : التأویل جاء فی القرآن بمعنى ما یؤول إلیه الشئ لا بمعنى التفسیر ، وقد استخدم بهذا المعنى للدلالة على تفسیر المعنى لا تفسیر اللفظ ، ای على تجسید المعنى العام فی صورة ذهنیة معینة والاخر : ان اختصاص الله سبحانه والراسخین فی العلم بالعلم بتأویل الآیات المتشابهة لا یعنی أن الآیات المتشابهة لیس لها معنى مفهوم ، وان الله وحده الذی یعلم بمدلول اللفظ وتفسیره ، بل یعنی أن الله وحده الذی یعلم بالواقع الذی تشیر إلیه تلک المعانی ، ویستوعب حدوده وکنهه . وأما معنى اللفظ فی الآیة المتشابهة فهو مفهوم بدلیل أن القرآن یتحدث عن اتباع مرضى القلوب للآیة المتشابهة ، فلو لم یکن لها معنى مفهوم لما صدق لفظ ( الاتباع ) هنا ، فما دامت الآیة المتشابهة یمکن ان تتبع فمن الطبیعی ان یکون لها معنى مفهوم ، وکیف لا یکون لها معنى مفهوم وهی جزء من القرآن الذی أنزل لهدایة الناس وتبیان کل شئ... ! وهکذا یمکننا فی هذا الضوء ان نضیف إلى المعانی الاصطلاحیة التی مرت بکلمة التأویل معنى آخر یمکن استنباطه من القرآن الکریم هو : تفسیر معنى اللفظ ، والبحث عن استیعاب ما یؤول إلیه المفهوم العام ، ویتجسد به من صورة ومصداق . :- انتهی</ref>
   
   
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:


   
   
2-از منظر علامه طباطبائی تاویل قرآن ، اختصاص به محکمات نداشته بلکه همه ایات دارای تاویل می باشند .
2-از منظر علامه طباطبائی تاویل قرآن ، اختصاص به محکمات نداشته بلکه همه ایات دارای تاویل می‌باشند .




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش