پرش به محتوا

نهج‌البلاغه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد'
جز (جایگزینی متن - 'می مانند' به 'می‌مانند')
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۹: خط ۴۹:
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابو اسحاق صابی <ref>ابو اسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابو اسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان رابطه ای صمیمی داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می گوید و از فقدان او چنین می نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref>
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابو اسحاق صابی <ref>ابو اسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده‏اند. ابو اسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مى‏ورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان رابطه ای صمیمی داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می گوید و از فقدان او چنین می نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref>


ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری، درباره او چنین می نویسد:
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری، درباره او چنین می‌نویسد:


او اینک نابغه دوران، و نجیب ترین بزرگان [[عراق]]، و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره ای وافر از تمام خوبیها و نیکوییهاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاسته اند، چه گذشتگان و چه معاصران. و اگر بگویم او سرآمد شاعران [[قریش]] است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را می توان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت. <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155</ref>
او اینک نابغه دوران، و نجیب ترین بزرگان [[عراق]]، و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره ای وافر از تمام خوبیها و نیکوییهاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاسته اند، چه گذشتگان و چه معاصران. و اگر بگویم او سرآمد شاعران [[قریش]] است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را می توان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت. <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۷۸

ویرایش