۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'میگردد') |
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
عقیده تنزیه: علامه کوثری در بحث توحید به اهلحدیث خرده میگرفت و برخی از آنان را مُشَبِّه و مُجَسِّم میخواند. برای نمونه، او ابنخزیمه را مجسّم و جاهل به اصول دین میدانست و کتاب التوحید او را «کتاب الشرک» میخواند<ref>کوثری، محمد زاهد، مقالات الکوثری، قاهره: مکتبة التوفیقیة، بیتا. ص 301- ابن ابیالعز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص50</ref>. | عقیده تنزیه: علامه کوثری در بحث توحید به اهلحدیث خرده میگرفت و برخی از آنان را مُشَبِّه و مُجَسِّم میخواند. برای نمونه، او ابنخزیمه را مجسّم و جاهل به اصول دین میدانست و کتاب التوحید او را «کتاب الشرک» میخواند<ref>کوثری، محمد زاهد، مقالات الکوثری، قاهره: مکتبة التوفیقیة، بیتا. ص 301- ابن ابیالعز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص50</ref>. | ||
انتقادات تند علامه کوثری بر شاه ولی الله دهلوی: علامه کوثری درباره شاه ولی الله دهلوی | انتقادات تند علامه کوثری بر شاه ولی الله دهلوی: علامه کوثری درباره شاه ولی الله دهلوی مینویسد: آگاهی های او از کتابهای متقدمین کم است و کمیت او در شناخت رجال احادیث و تاریخ علوم و مذاهب می لنگد تا جایی که در بسیاری از مباحث علمی دچار لغزش میگردد<ref>محمد زاهد الکوثری، حسن التقاضی فی سیره الامام ابی یوسف القاضی، مکتبه الازهریه للتراث، ص96.</ref>. در ادامه مینویسد: وی در اعتقادات و فقه پیرو حنفیان پیشین بود، اما از زمانی که به حجاز سفر کرد و حلقه شاگردان شیخ ابوطاهر بن ابراهیم کورانی شافعی درآمد، از راه صحیح حنفیان خارج شد و در توحید ازدیدگاه صحیح استادش در هند شیخ احمد بن عبدالأحد سرهندى معروف به امام ربّانى ( توحید شهودی ) متمایل به وحدت وجود از طریق نظریه تجلی گردید. کوثری می گوید که این نظریه منجر به اتحاد و حلول می شود و این دیدگاه در نزد اندیشمندان باطل است. وی در ادامه دهلوی را متهم به لامذهبیت می کند که تقلید را رها کرده و گونه ای از حشویه حنفیه نادر و منحرف را در اعتقادات و فقه تبلیغ می نماید که منجر به گسترش لامذهبیت در شبه قاره گردید<ref>همان، ص 97 و 98.</ref>. | ||
=فعالیتهای سیاسی و اجتماعی= | =فعالیتهای سیاسی و اجتماعی= | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
برخلاف آثارِ قسمت دوم از تألیفاتی وی، بیشترِ آثارِ قسمت اول هنوز بهصورت خطی باقی ماندهاند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 35- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 40.</ref>. علامه کوثری از علمای بزرگ اهل سنت کتاب هایی علیه سلفیه و وهابیت نوشت که در ضمن نام بردن آثار و تالیفات وی به آن اشاره می شود. <br> | برخلاف آثارِ قسمت دوم از تألیفاتی وی، بیشترِ آثارِ قسمت اول هنوز بهصورت خطی باقی ماندهاند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 35- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 40.</ref>. علامه کوثری از علمای بزرگ اهل سنت کتاب هایی علیه سلفیه و وهابیت نوشت که در ضمن نام بردن آثار و تالیفات وی به آن اشاره می شود. <br> | ||
اما آثار و تالیفات وی عبارتند از:<br> | اما آثار و تالیفات وی عبارتند از:<br> | ||
<big>محق التقول فی مسألة التوسل:</big> علامه کوثری در این کتاب اتهام شرک ورزی به توسل جویندگان به رسول خدا و خاندان پاکش را ردّ کرد و آنها را واسطه حقیقی ارتباط با خداوند می داند<ref>همان، ص 44.</ref>. وی در این کتاب | <big>محق التقول فی مسألة التوسل:</big> علامه کوثری در این کتاب اتهام شرک ورزی به توسل جویندگان به رسول خدا و خاندان پاکش را ردّ کرد و آنها را واسطه حقیقی ارتباط با خداوند می داند<ref>همان، ص 44.</ref>. وی در این کتاب مینویسد: برخی از حشویه بخاطر زیارت قبور و توسل مسلمانان را متهم به شرک می کنند و با تبیین ادلۀ توسل از کتاب و سنت و عقل و سیرۀ مسلمانان (اعم از صحابه و تابعین و علما)، جواز آن را اثبات می کند؛<br> | ||
<big>التعقب الحثیث لما ینفیه ابن تیمیة من الحدیث (خطی):</big> ابن تیمیه در کتاب "منهاج السنة" ورود برخی روایت ها در برخی موضوعات را رد کرده است. کوثری در این کتاب نقدی بر نوشته های ابن تیمیه نگاشته است<ref>همان، ص 41.</ref>. این کتاب جزو تألیفاتی که تا قبل از زمان هجرتِ او از شهر «آستانه» نگاشته شده است و به صورت خطی است و هنوز چاب نشد. سعید ممدوح | <big>التعقب الحثیث لما ینفیه ابن تیمیة من الحدیث (خطی):</big> ابن تیمیه در کتاب "منهاج السنة" ورود برخی روایت ها در برخی موضوعات را رد کرده است. کوثری در این کتاب نقدی بر نوشته های ابن تیمیه نگاشته است<ref>همان، ص 41.</ref>. این کتاب جزو تألیفاتی که تا قبل از زمان هجرتِ او از شهر «آستانه» نگاشته شده است و به صورت خطی است و هنوز چاب نشد. سعید ممدوح مینویسد: احتمال دارد این کتاب مفقود شده است<ref>ممدوح، محمود سعید، رفع المنارة، ص22.</ref>.<br> | ||
<big>الإشفاق علی أحکام الطلاق:</big> چاپخانه «مجلة الاسلام» این اثر را چاپ کرد. و این کتاب پاسخ به کتاب "نظام الطلاق"، اثر شیخ احمد شاکر است<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 38- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 42.</ref>. وی در این کتاب به نقد اندیشۀ ابنتیمیه و ابنقیم جوزی و ادله آنها میپردازد.<br> | <big>الإشفاق علی أحکام الطلاق:</big> چاپخانه «مجلة الاسلام» این اثر را چاپ کرد. و این کتاب پاسخ به کتاب "نظام الطلاق"، اثر شیخ احمد شاکر است<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 38- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 42.</ref>. وی در این کتاب به نقد اندیشۀ ابنتیمیه و ابنقیم جوزی و ادله آنها میپردازد.<br> | ||
<big>تبدید الظلام المخیم من نونیة ابن القیم:</big> این اثر نیز مقدمه و تعلیقه بر کتاب «السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل للسبکی الکبیر» است. علامه کوثری در این کتاب | <big>تبدید الظلام المخیم من نونیة ابن القیم:</big> این اثر نیز مقدمه و تعلیقه بر کتاب «السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل للسبکی الکبیر» است. علامه کوثری در این کتاب مینویسد ابن تیمیه به مذهب حشویه دعوت کرد و ابن قیم مقلد ابن تیمیه است<ref>تقی الدین سبکی، السیف الصقیل فی الرَّدِّ عَلَى ابنِ زَنجفِیل، علامه کوثری، ص 4 و 6.</ref>.<br> | ||
<big>البحوث الوفیة فی مفردات ابن تیمیة (خطی):</big> این کتاب نیز از آثاری است که محمد زاهد کوثری قبل از سفر خود به شهر آستانه، در نقد آرای ابنتیمیه نگاشته است و هنوز بهصورت خطی باقی مانده و به چاپ نرسیده است<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 37- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 41.</ref>. | <big>البحوث الوفیة فی مفردات ابن تیمیة (خطی):</big> این کتاب نیز از آثاری است که محمد زاهد کوثری قبل از سفر خود به شهر آستانه، در نقد آرای ابنتیمیه نگاشته است و هنوز بهصورت خطی باقی مانده و به چاپ نرسیده است<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 37- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 41.</ref>. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
*نظم عوامل الإعراب (به زبان فارسی). این کتاب خطی، اولین اثر ایشان است<ref>همان، ص 40.</ref>؛<br> | *نظم عوامل الإعراب (به زبان فارسی). این کتاب خطی، اولین اثر ایشان است<ref>همان، ص 40.</ref>؛<br> | ||
*ازاحة شبهة المعمم عن عبارة المحرم (خطی): عالمی با نام "محرم" شرحی بر شرح عبدالرحمان جامی بر کتاب "کافیه ابن حاجب" در موضوع نحو می نگارد. ایشان در باب "ندبه در منصوبات" عبارتی | *ازاحة شبهة المعمم عن عبارة المحرم (خطی): عالمی با نام "محرم" شرحی بر شرح عبدالرحمان جامی بر کتاب "کافیه ابن حاجب" در موضوع نحو می نگارد. ایشان در باب "ندبه در منصوبات" عبارتی مینویسد. یکی از شاگردان شیخ را می بیند که چند سطر از این شرح را حذف کرده تا معنای عبارت کتاب ـ از نظر اوـ درست شود. اما به اعتقاد ایشان باید این عبارت را حفظ کرد و آن را به گونه ای تأویل کرد تا عبارت با معنا شود. به همین دلیل رساله ای ده صفحه ای در این باره نوشت؛<br> | ||
الجواب الوفیّ فی الرّدّ علی الواعظ الأوفی (خطی): در ساحل دریای سیاه سرزمینی به نام "اوف" وجود دارد. این منطقه به داشتن واعظان بسیار، شهرت دارد. یکی از این واعظان به شهر سکونت استاد عزیمت کرد و در آن جا به وعظ و خطابه مشغول بود. این واعظ در کار خود شهرت یافت. روزی استاد کوثری در جلسه سخنرانی او حاظر شد. واعظ مشهور در این جلسه که بعد از ظهر برگزار شده بود، حمله تندی به صوفیه کرد. از آنجا که مرحوم کوثری در آن زمان از هواداران صوفی ها بود، از این جلسه خارج شد و به منزل خود رفت و تا پیش از ظهر روز بعد رساله ای بیست صفحه ای نوشت. این رساله در پاسخ به اظهارات واعظ بود. پیش از ظهر روز بعد که این رساله را به واعظ داد، زبان واعظ بند آمد و دست از بدگویی نسبت به صوفیه کشید؛<br> | الجواب الوفیّ فی الرّدّ علی الواعظ الأوفی (خطی): در ساحل دریای سیاه سرزمینی به نام "اوف" وجود دارد. این منطقه به داشتن واعظان بسیار، شهرت دارد. یکی از این واعظان به شهر سکونت استاد عزیمت کرد و در آن جا به وعظ و خطابه مشغول بود. این واعظ در کار خود شهرت یافت. روزی استاد کوثری در جلسه سخنرانی او حاظر شد. واعظ مشهور در این جلسه که بعد از ظهر برگزار شده بود، حمله تندی به صوفیه کرد. از آنجا که مرحوم کوثری در آن زمان از هواداران صوفی ها بود، از این جلسه خارج شد و به منزل خود رفت و تا پیش از ظهر روز بعد رساله ای بیست صفحه ای نوشت. این رساله در پاسخ به اظهارات واعظ بود. پیش از ظهر روز بعد که این رساله را به واعظ داد، زبان واعظ بند آمد و دست از بدگویی نسبت به صوفیه کشید؛<br> | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۲۱: | ||
=وفات= | =وفات= | ||
علامه کوثری اواخر عمرش را در شهر [[قاهره]] گذراند. وی در عصر روز یک شنبه نوزدهم ذیقعده سال 1371 در سن هفتاد و پنج سالگی، در حالی که هنوز از حواس پنج گانه و عقل و هوشیاری کامل برخوردار بود، از دنیا رفت و کنار قبر [[ابوالعباس طوسی]] متکلم مشهور، دفن گردید<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب، 1410 ق. ص ب- کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 28- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 15- کوثری، محمد زاهد، التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز، ص 22.</ref>. احمد خیری | علامه کوثری اواخر عمرش را در شهر [[قاهره]] گذراند. وی در عصر روز یک شنبه نوزدهم ذیقعده سال 1371 در سن هفتاد و پنج سالگی، در حالی که هنوز از حواس پنج گانه و عقل و هوشیاری کامل برخوردار بود، از دنیا رفت و کنار قبر [[ابوالعباس طوسی]] متکلم مشهور، دفن گردید<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب، 1410 ق. ص ب- کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 28- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 15- کوثری، محمد زاهد، التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز، ص 22.</ref>. احمد خیری مینویسد: علامه کوثری در آخرین دیدار من با او به من گفت این شعر را روی قبر من بنویس<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 22.</ref>: | ||
یا واقفا بشفیر اللحد معتبرا *** قد صار زائر أمس الیوم قد قبرا | یا واقفا بشفیر اللحد معتبرا *** قد صار زائر أمس الیوم قد قبرا | ||
فالموت حتم فلا تغفل وکن حذرا***من الفجاءة وادع للذی عبرا | فالموت حتم فلا تغفل وکن حذرا***من الفجاءة وادع للذی عبرا |