پرش به محتوا

میثم تمار: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'می رفت' به 'می‌رفت'
جز (جایگزینی متن - 'می رساند' به 'می‌رساند')
جز (جایگزینی متن - 'می رفت' به 'می‌رفت')
خط ۴۰: خط ۴۰:
میثم، فرزند یحیی، ابتدا غلام زنی از طایفه بنی اسد بود، حضرت علی(ع) او را خرید و آزاد کرد. <ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 291</ref> وی در زمان [[پیامبر]] نیز می زیست; هر چند در حوادث زمان آن حضرت یادی از او نشده، اما او را از اصحاب پیامبر(ص) به شمار آورده اند.
میثم، فرزند یحیی، ابتدا غلام زنی از طایفه بنی اسد بود، حضرت علی(ع) او را خرید و آزاد کرد. <ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 291</ref> وی در زمان [[پیامبر]] نیز می زیست; هر چند در حوادث زمان آن حضرت یادی از او نشده، اما او را از اصحاب پیامبر(ص) به شمار آورده اند.


میثم تمّار، مسلمانی فداکار و شیعه ای وفادار و خالص بود. گفته اند که شش پسر داشت که همه همچون پدر، در راه [[ایمان]] و مسلمانی استوار بودند و از هواداران [[اهل بیت]] به شمار می رفتند. آنها مورد علاقه [[امامان شیعه]] بودند. [[امام حسین]]، [[امام باقر]] و [[امام صادق]] بارها از میثم به نیکی یاد کرده اند. <ref>بحار الانوار، ج 53، ص 113</ref>
میثم تمّار، مسلمانی فداکار و شیعه ای وفادار و خالص بود. گفته اند که شش پسر داشت که همه همچون پدر، در راه [[ایمان]] و مسلمانی استوار بودند و از هواداران [[اهل بیت]] به شمار می‌رفتند. آنها مورد علاقه [[امامان شیعه]] بودند. [[امام حسین]]، [[امام باقر]] و [[امام صادق]] بارها از میثم به نیکی یاد کرده اند. <ref>بحار الانوار، ج 53، ص 113</ref>


ارتباط میثم با امام علی(ع) در زمان خلافت آن حضرت صمیمی تر و بیشتر شد. در همان زمان بود که حضرت او را از بردگی رهاند و آزاد کرد.
ارتباط میثم با امام علی(ع) در زمان خلافت آن حضرت صمیمی تر و بیشتر شد. در همان زمان بود که حضرت او را از بردگی رهاند و آزاد کرد.
خط ۴۸: خط ۴۸:
گاهی میثم تمّار، گوشه ای از آموخته ها و رازهایی را که از امام خود فرا گرفته بود، با مردم در میان می گذاشت و مایه شگفتی آنان می شد. این نوع علوم و آگاهی ها را (علم مَنایا و بلایا) می نامند. میثم تمار، رازدار بود و جز به ضرورت و هنگام نیاز، آنچه را از مولایش فرا گرفته بود، فاش نمی ساخت.
گاهی میثم تمّار، گوشه ای از آموخته ها و رازهایی را که از امام خود فرا گرفته بود، با مردم در میان می گذاشت و مایه شگفتی آنان می شد. این نوع علوم و آگاهی ها را (علم مَنایا و بلایا) می نامند. میثم تمار، رازدار بود و جز به ضرورت و هنگام نیاز، آنچه را از مولایش فرا گرفته بود، فاش نمی ساخت.


وی در کوفه می زیست و میان او و امام علی(ع)، صمیمیتی خاص وجود داشت. حضرت گاهی به مغازه خرما فروشی او می رفت و هم صحبتش می شد و در این دیدارها از [[قرآن]] و حکمت های دینی به او می آموخت. <ref>همان، ص 525</ref>
وی در کوفه می زیست و میان او و امام علی(ع)، صمیمیتی خاص وجود داشت. حضرت گاهی به مغازه خرما فروشی او می‌رفت و هم صحبتش می شد و در این دیدارها از [[قرآن]] و حکمت های دینی به او می آموخت. <ref>همان، ص 525</ref>


در صحنه های مختلف، پا به پای یاران خالص [[علی(ع)]] حضور داشت و همچون پروانه ای از فروغ ولایتِ علوی، نور می گرفت. همراه افراد زبده ای چون ([[کمیل]]) در مواقف نیایش و عبادت مولا حاضر می شد. انیس شب های عرفانی آن حضرت و همدم راز و نیازهای امام بود.
در صحنه های مختلف، پا به پای یاران خالص [[علی(ع)]] حضور داشت و همچون پروانه ای از فروغ ولایتِ علوی، نور می گرفت. همراه افراد زبده ای چون ([[کمیل]]) در مواقف نیایش و عبادت مولا حاضر می شد. انیس شب های عرفانی آن حضرت و همدم راز و نیازهای امام بود.
خط ۶۴: خط ۶۴:
=افتخار میثم تمار شهادت بر سر عقیده و ایمان بود=
=افتخار میثم تمار شهادت بر سر عقیده و ایمان بود=


از این رو میثم، پیوسته دار بر دوشی بود که انتظار شهادت داشت و شهادت بر سر عقیده و ایمان را افتخار می دانست و با همه خطرها و فشاره، هرگز از دفاع و جانبداری خاندان رسالت و خط [[امامت]] و [[ولایت]] دست برنمی داشت. پس از [[شهادت]] امیر المؤمنین(ع)، گاهی از کوفه به [[مدینه]] می رفت و با [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] دیدار می کرد.
از این رو میثم، پیوسته دار بر دوشی بود که انتظار شهادت داشت و شهادت بر سر عقیده و ایمان را افتخار می دانست و با همه خطرها و فشاره، هرگز از دفاع و جانبداری خاندان رسالت و خط [[امامت]] و [[ولایت]] دست برنمی داشت. پس از [[شهادت]] امیر المؤمنین(ع)، گاهی از کوفه به [[مدینه]] می‌رفت و با [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] دیدار می کرد.


مردم کوفه، در آن دوران خفقان که امویان حکومت را در دست داشتند، فضایل اهل بیت و مناقب امیر مؤمنان را از زبان او می شنیدند. او به توصیه مولایش علی(ع) عمل می کرد و فضیلت های آن حضرت و این خاندان پاک را همه جا نشر می داد، با آن که می دانست او را دستگیر خواهند کرد و از شاخه نخلی به دار خواهند آویخت. حتّی آن درخت خاص ّ را هم می دانست کدام است.
مردم کوفه، در آن دوران خفقان که امویان حکومت را در دست داشتند، فضایل اهل بیت و مناقب امیر مؤمنان را از زبان او می شنیدند. او به توصیه مولایش علی(ع) عمل می کرد و فضیلت های آن حضرت و این خاندان پاک را همه جا نشر می داد، با آن که می دانست او را دستگیر خواهند کرد و از شاخه نخلی به دار خواهند آویخت. حتّی آن درخت خاص ّ را هم می دانست کدام است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۴۲۳

ویرایش