۸۵٬۹۵۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رفت' به 'میرفت') |
جز (جایگزینی متن - 'می باشند' به 'میباشند') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
مفاد این نظریه چنانکه گذشت این است که :جامعه چیزی نیست جز مجموعه ای از افرادی که در کنار یکدیگر و با تفکراتی گوناگون زیست می کند و هریک دارای هویت و روح واحدی | مفاد این نظریه چنانکه گذشت این است که :جامعه چیزی نیست جز مجموعه ای از افرادی که در کنار یکدیگر و با تفکراتی گوناگون زیست می کند و هریک دارای هویت و روح واحدی میباشند بگونه ای که با قطع نظر از افراد ، جامعه مفهومی نخواهد داشت؛ بنابر این اختلاف در وجود یا عدم وجود جامعه دعوائی است لفظی؛ در خارج موجودی بنام جامعه نداریم و افراد منشا اعتبار جامعه هستند . | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
1-در اثبات این نظریه هیچ نوع دلیل مبرهن و منطقی غیر از اظهار عجز و ناتوانی از شناخت قوانین جامعه ارائه نشده است- چنانکه در کلمات گورویچ مشاهده نمودید- بنابر این نفس این نظریه مخالف روش تحقیق علمی است که مبتنی بر پذیرش سلسله ای از قوانین بوده و غرض علم جامعه شناسی کشف انها است . | 1-در اثبات این نظریه هیچ نوع دلیل مبرهن و منطقی غیر از اظهار عجز و ناتوانی از شناخت قوانین جامعه ارائه نشده است- چنانکه در کلمات گورویچ مشاهده نمودید- بنابر این نفس این نظریه مخالف روش تحقیق علمی است که مبتنی بر پذیرش سلسله ای از قوانین بوده و غرض علم جامعه شناسی کشف انها است . | ||
عجز بشر از درک سنتهای جوامع بشری مستلزم ان نیست که حکم به نفی وجود روابط علی و معلولی در پدیده های اجتماعی بنمائیم ؛ روش علمی مقتضی است که در صدد کشف روابط و نظامات پیچیده عالم از طریق تجربه و مشاهده بر ائیم و با توجه به اینکه معتقدین به این نظریه از پیروان کاربرد روش علمی در جوامع و رفتاراجتماعی | عجز بشر از درک سنتهای جوامع بشری مستلزم ان نیست که حکم به نفی وجود روابط علی و معلولی در پدیده های اجتماعی بنمائیم ؛ روش علمی مقتضی است که در صدد کشف روابط و نظامات پیچیده عالم از طریق تجربه و مشاهده بر ائیم و با توجه به اینکه معتقدین به این نظریه از پیروان کاربرد روش علمی در جوامع و رفتاراجتماعی میباشند این نظرمخالف و مناقض با اصل این مبنای پذیرفته شده انان نیزمی باشد. | ||