۸۷٬۸۹۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن') |
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها ـ که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی ـ نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.<ref>همان</ref> | بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها ـ که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی ـ نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.<ref>همان</ref> | ||
ایشان در تبیین تفسیر سوم از وحدت اسلامی و بیان مبانی ان | ایشان در تبیین تفسیر سوم از وحدت اسلامی و بیان مبانی ان مینویسد : | ||
...مسلمین مایه وفاقهای بسیاری دارند که میتواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خدای یگانه را میپرستند و همه به نبوت رسول اکرم(ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج میکنند و مانند هم نماز میخوانند و مانند هم روزه میگیرند و مانند هم تشکیل خانواده میدهند و داد و ستد مینمایند و کودکان خود را تربیت میکنند و اموات خود را دفن مینمایند و جز در اموری جزئی، در این کارها با هم تفاوتی ندارند. <ref>همان</ref> | ...مسلمین مایه وفاقهای بسیاری دارند که میتواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خدای یگانه را میپرستند و همه به نبوت رسول اکرم(ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج میکنند و مانند هم نماز میخوانند و مانند هم روزه میگیرند و مانند هم تشکیل خانواده میدهند و داد و ستد مینمایند و کودکان خود را تربیت میکنند و اموات خود را دفن مینمایند و جز در اموری جزئی، در این کارها با هم تفاوتی ندارند. <ref>همان</ref> | ||
ایشان در ادامه از وحدت جهان بینی – فرهنگی – تمدنی مسلمانان | ایشان در ادامه از وحدت جهان بینی – فرهنگی – تمدنی مسلمانان مینویسد : | ||
مسلمین همه از یک نوع جهانبینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و باشکوه و سابقهدار شرکت دارند. وحدت در جهانبینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستشها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعی خوب، میتواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرتهای عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصا اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.<ref>همان</ref> | مسلمین همه از یک نوع جهانبینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و باشکوه و سابقهدار شرکت دارند. وحدت در جهانبینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستشها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعی خوب، میتواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرتهای عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصا اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.<ref>همان</ref> | ||
ایشان وحدت اسلامی رااز از اصول مسلم قرآنی دانسته و دراین زمینه | ایشان وحدت اسلامی رااز از اصول مسلم قرآنی دانسته و دراین زمینه مینویسد : | ||
مسلمانان به نص صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط میکند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته، استفاده نکنند؟ <ref>همان</ref> | مسلمانان به نص صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط میکند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته، استفاده نکنند؟ <ref>همان</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
شهید مطهری در رد تصور ناصواب برخی که می گویند : "مذاهبی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند، مانند شافعی و حنفی، میتوانند با هم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرار گیرند، اما مذاهبی که در اصول با یکدیگر اختلاف نظر دارند – نظیر اختلاف شیعه و سنی در مساله امامت ،- به هیچ وجه نمیتوانند با یکدیگر برادر باشند... به همین دلیل شیعه و سنی به هیچ وجه نمیتوانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در یک جبهه قرار گیرند، دشمن هرکه باشد!"<ref>همان ص 27</ref> ایشان در ادامه | شهید مطهری در رد تصور ناصواب برخی که می گویند : "مذاهبی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند، مانند شافعی و حنفی، میتوانند با هم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرار گیرند، اما مذاهبی که در اصول با یکدیگر اختلاف نظر دارند – نظیر اختلاف شیعه و سنی در مساله امامت ،- به هیچ وجه نمیتوانند با یکدیگر برادر باشند... به همین دلیل شیعه و سنی به هیچ وجه نمیتوانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در یک جبهه قرار گیرند، دشمن هرکه باشد!"<ref>همان ص 27</ref> ایشان در ادامه مینویسد : | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
ایشان در ادامه نسبت به تبیین سیره امام علی علیه السلام در ترجیح مصالح اسلامی بر مصالح شخصی | ایشان در ادامه نسبت به تبیین سیره امام علی علیه السلام در ترجیح مصالح اسلامی بر مصالح شخصی مینویسد : | ||
علی در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود، بلکه کاری حسابشده و انتخاب شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حداکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهای آرزوی او بود. او همواره در آرزوی شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوستر بود. علی در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامی و همکاری است. خود کراراً به این مطلب تصریح میکند. | علی در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود، بلکه کاری حسابشده و انتخاب شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حداکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهای آرزوی او بود. او همواره در آرزوی شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوستر بود. علی در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامی و همکاری است. خود کراراً به این مطلب تصریح میکند. | ||
ایشان با تمسک به گفتار حضرت امیر ع در اهمیت وحدت اسلامی | ایشان با تمسک به گفتار حضرت امیر ع در اهمیت وحدت اسلامی مینویسد :امام علی علیه السلام در یکی از نامههای خود به مالک اشترمینویسد: | ||
فأمسکتُ یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام، یدعون الی محق دین محمد(ص)، فخشیتُ ان لم انصُر الاسلام و اهلهُ ان اری فیه ثلما او هدما تکونُ المُصیبةُ به علی اعظم من فوت ولایتکُمُ التی انما هی متاعُ ایام قلائل <ref>[[نهج البلاغه]] نامه 62</ref> | فأمسکتُ یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام، یدعون الی محق دین محمد(ص)، فخشیتُ ان لم انصُر الاسلام و اهلهُ ان اری فیه ثلما او هدما تکونُ المُصیبةُ به علی اعظم من فوت ولایتکُمُ التی انما هی متاعُ ایام قلائل <ref>[[نهج البلاغه]] نامه 62</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
ایشان به موضعگیری وحدت بخش و مدبرانه امام علی علیه السلام در شورای شش نفره ای که توسط خلیفه دوم جهت انتخاب خلیفه تشکیل شد اشاره نموده و | ایشان به موضعگیری وحدت بخش و مدبرانه امام علی علیه السلام در شورای شش نفره ای که توسط خلیفه دوم جهت انتخاب خلیفه تشکیل شد اشاره نموده و مینویسد : | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
شهید مطهری سیره مذکوراز امام علی علیه السلام را ناقض اصل "همه یا هیچ "دانسته | شهید مطهری سیره مذکوراز امام علی علیه السلام را ناقض اصل "همه یا هیچ "دانسته مینویسد : | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
==گفتار علامه امینی درزمینه وحدت اسلامی== | ==گفتار علامه امینی درزمینه وحدت اسلامی== | ||
شهید مطهری در زمینه عدم منافات بین اندیشه اتحاد مسلمین برغم اختلافات مذهبی به نقل از علامه امینی | شهید مطهری در زمینه عدم منافات بین اندیشه اتحاد مسلمین برغم اختلافات مذهبی به نقل از علامه امینی مینویسد : | ||