پرش به محتوا

محمدبن الفضل البلخی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">بندانگشتی| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-ali...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
|-
|-
|زاده
|زاده
ایران  
افغانستان<ref>[https://tarajm.com/people/10154 أبي عبد الله محمد بن الفضل البلخي"محمد بن الفضل البلخي"]</ref>  
|-
|-
|درگذشت
|درگذشت
|319 هجری قمری
|319 هجری قمری
ایران
ازبکستان
|-
|-
|دین و مذهب
|دین و مذهب
خط ۲۵: خط ۲۵:
[[ابوعثمان الحیری]] او را دوست می داشت و درباره او می گفت:اگر در خود نیرو می یافتم نزد برادرم محمد بن الفضل می رفتم و با دیدن او آرامش می یابم. دیدن او انسان ساز است <ref>طبقات الأولياء، تأليف: ابن الملقن، ج1، ص51</ref> <ref>شذرات الذهب في أخبار من ذهب، تأليف: ابن العماد، ج2، ص279</ref>.  
[[ابوعثمان الحیری]] او را دوست می داشت و درباره او می گفت:اگر در خود نیرو می یافتم نزد برادرم محمد بن الفضل می رفتم و با دیدن او آرامش می یابم. دیدن او انسان ساز است <ref>طبقات الأولياء، تأليف: ابن الملقن، ج1، ص51</ref> <ref>شذرات الذهب في أخبار من ذهب، تأليف: ابن العماد، ج2، ص279</ref>.  


=شاگردان=
=اساتید=


احمد الخضرویه با او همراه شد و علم [[حدیث]] را از او گرفته و در سمرقند واعظ و متذکر بود.همانطور که قبلا ذکر شد سلمی در طبقات تصوف و طوسی در اللمع  از وی سخن به میان آورده اند<ref>جورج طرابيشي (2006). معجم الفلاسفة (الطبعة الثالثة). بيروت، لبنان: دار الطليعة. صفحة 186</ref>.
احمد الخضرویه بر او استادی کرد و علم [[حدیث]] را به او آموخت<ref>عبدالکریم بن هوازن قشیری، ترجمه رسالة قشیریه، ج۱، ص۵۷، چاپ فروزانفر، تهران ۱۳۶۱ ش</ref> و در سمرقند واعظ و متذکر بود.همانطور که قبلا ذکر شد سلمی در طبقات تصوف و طوسی در اللمع  از وی سخن به میان آورده اند<ref>جورج طرابيشي (2006). معجم الفلاسفة (الطبعة الثالثة). بيروت، لبنان: دار الطليعة. صفحة 186</ref>.
 
=منصب قضاوت=
 
بلخی را در سمرقند به منصب قضاوت گماشتند، وی از آن‌جا آهنگ [[حجاز]] کرد، در نیشابور او را بزرگ داشتند سپس به سمرقند بازگشت<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۳، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش</ref>.


=گفتار=
=گفتار=


او را از بلخ اخراج کردند زیرا آیات را به گونه ای خاص نقل می کرد و معتقد بود سه نوع علم دارد:
او را از بلخ اخراج کردند زیرا آیات را به گونه ای خاص نقل می کرد<ref>علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۷۷، چاپ ژوکوفسکی، با مقدمه قاسم انصاری، تهران ۱۳۷۱ ش</ref> و معتقد بود سه نوع علم دارد:
معرفت به خدا، معرفت از خدا ، معرفت با خدا.
معرفت به خدا، معرفت از خدا ، معرفت با خدا.
اول علم به صفات خداوند، دوم علم ظاهر و باطن و حلال و حرام و سوم علم خوف و امید و حب و اشتیاق به خداوند.
اول علم به صفات خداوند، دوم علم ظاهر و باطن و حلال و حرام و سوم علم خوف و امید و حب و اشتیاق به خداوند.
 
نشانه بدبختی سه چیز است: علم بدون عمل، عمل بدون اخلاص و مصاحبت با صلحا و رعایت نکردن شان و منزلت ایشان.
نشانه بدبختی سه چیز است: علم بدو عمل، عمل بدون اخلاص و مصاحبت با صلحا و رعایت نکردن شان ایشان.


=وفات=
=وفات=
confirmed
۳٬۹۰۲

ویرایش