۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'میدهد') |
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'میگفت') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
حسن صباح چون بر الموت مستقر شد، دعوت کنندگانی را به اطراف فرستاد و اساس مذهب خود را بر «تأویل تنزیل» خصوصا آیات «متشابه» نهاد و مىگفت: هر تنزیلى را تأویلى باشد و هر ظاهرى را «باطنى» و | حسن صباح چون بر الموت مستقر شد، دعوت کنندگانی را به اطراف فرستاد و اساس مذهب خود را بر «تأویل تنزیل» خصوصا آیات «متشابه» نهاد و مىگفت: هر تنزیلى را تأویلى باشد و هر ظاهرى را «باطنى» و میگفت با عقل و نظر نمی توان خدا را شناخت، بلکه میگفت که شناخت خدا منوط به تعلیم امام است. زیرا اگر قرار بود با عقل خدا را شناخت و فهم عقلی کفایت می کرد، بنا بر این هیچ مذهبی تشکیل نمی شد و اگر هم تشکیل می شد اهل هیچ مذهبی بر مذهب دیگر اعتراضی نداشت چون فهم عقلی برای همگان فهمی مساوی ایجاد می کرد. و اما چون راه اعتراض و انکار مفتوح و بعضى را به تقلید احتیاج است، این نشان میدهد که پس فهم عقلی به تنهایی کفایت کننده نیست و اساس مذهب بر تعلیم آن استوار است. در نتیجه مردم نیازمند وجود امامی هستند که احکام دین را به آن ها تعلیم کند. شهرستانى مى نویسد حسن مردم را به تعیین امام دعوت مى کرد و مى گفت امام صادق و راستگو در هر زمان، همان امام قائم است و فرقه ناجیه مذهب اوست و خرد بس است و راه نجات پیروى از امام صادق است. | ||
==سر انجام== | ==سر انجام== |