احادیث تقریبی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' :' به ':'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏ کند' به 'مى‌کند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':')
خط ۳: خط ۳:
==اختلافات بین مسلمانان-تشیع و تسنن- صغروی است نه کبروی==  
==اختلافات بین مسلمانان-تشیع و تسنن- صغروی است نه کبروی==  


در [[نهج البلاغه]] <ref>حکمت 317</ref> از امام علی علیه السلام نقل شده است که :‌
در [[نهج البلاغه]] <ref>حکمت 317</ref> از امام علی علیه السلام نقل شده است که:‌


آن حضرت خطاب به یهودی که به طعنه اظهار داشت :‌  
آن حضرت خطاب به یهودی که به طعنه اظهار داشت:‌  
ما دفنتم نبیکم حتی اختلفتم فیه:
ما دفنتم نبیکم حتی اختلفتم فیه:


خط ۱۱: خط ۱۱:




فرمود :‌ انما اختلفنا عنه لا فیه
فرمود:‌ انما اختلفنا عنه لا فیه


تو اشتباه می‌کنی. ما درباره خود پیامبرمان [[اختلاف]] نکردیم. اختلاف ما در باره دستوری بود که از پیامبر ما رسیده است که آیا چنین است یا چنان‌
تو اشتباه می‌کنی. ما درباره خود پیامبرمان [[اختلاف]] نکردیم. اختلاف ما در باره دستوری بود که از پیامبر ما رسیده است که آیا چنین است یا چنان‌
خط ۲۱: خط ۲۱:




امام علیه السلام سپس به سستی مبانی فکری و اعتقادی یهود آن هم زمانی که پیامبرشان موسی علیه السلام در قید حیات بود اشاره نموده و فرمود : ... و لکنکم ما جفت ارجلکم من البحر حتی قلتم‌ لنبیکم «اجعل لنا الها کما لهم آلهة فقال انکم قوم تجهلون» <ref>اعراف : 138</ref>
امام علیه السلام سپس به سستی مبانی فکری و اعتقادی یهود آن هم زمانی که پیامبرشان موسی علیه السلام در قید حیات بود اشاره نموده و فرمود: ... و لکنکم ما جفت ارجلکم من البحر حتی قلتم‌ لنبیکم «اجعل لنا الها کما لهم آلهة فقال انکم قوم تجهلون» <ref>اعراف: 138</ref>


اما شما هنوز پایتان از دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید برای ما مانند این بت پرستان بتی بساز و پیامبرتان گفت همانا شما قومی نادان هستید.
اما شما هنوز پایتان از دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید برای ما مانند این بت پرستان بتی بساز و پیامبرتان گفت همانا شما قومی نادان هستید.
خط ۸۳: خط ۸۳:
== بررسی روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال می داند ==
== بررسی روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال می داند ==


شهید مطهری در این زمینه نخست روایات ذیل را نقل می‌کند :‌  
شهید مطهری در این زمینه نخست روایات ذیل را نقل می‌کند:‌  


در «کافى» کتاب الحجة، برخى روایات نقل مى‌کند مبنى بر اینکه:  
در «کافى» کتاب الحجة، برخى روایات نقل مى‌کند مبنى بر اینکه:  
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:




هاشم بعدها به دیگران چنین گفت: گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید می‌کند و مى‏خواهد ما را به سخن او برگرداند  <ref>رک به : مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 327-320)</ref>  
هاشم بعدها به دیگران چنین گفت: گمان بردم که امام نظر محمد بن مسلم را تأیید می‌کند و مى‏خواهد ما را به سخن او برگرداند  <ref>رک به: مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 327-320)</ref>  


همانگونه که در روایت مذکور می بینیم امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج می داند  
همانگونه که در روایت مذکور می بینیم امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج می داند  
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
امام با این بیان مى‏خواهد بفهماند که غیر اهل ایمان از نظر اینکه خدا پاداش مى‏دهد یا نمى‏دهد در حکم مستضعفین و مرجون لامر اللّه مى‏باشند؛ باید گفت کار اینها با خداست که پاداش بدهد یا ندهد.  
امام با این بیان مى‏خواهد بفهماند که غیر اهل ایمان از نظر اینکه خدا پاداش مى‏دهد یا نمى‏دهد در حکم مستضعفین و مرجون لامر اللّه مى‏باشند؛ باید گفت کار اینها با خداست که پاداش بدهد یا ندهد.  


شهید مطهری بعد از مباحث روایی می فرماید :  
شهید مطهری بعد از مباحث روایی می فرماید:  


البته روایات مربوطه منحصر به آنچه ما در اینجا نقل کردیم نیست؛ روایات دیگر هم هست. استنباط ما از همه این روایات همین است که گفتیم. اگر کسى جز این استنباط می‌کند و نظر ما را تأیید نمی‌کند ممکن است نظر خود را مستدل بیان کند، شاید مورد استفاده ما نیز قرار گیرد.<ref>همان</ref>
البته روایات مربوطه منحصر به آنچه ما در اینجا نقل کردیم نیست؛ روایات دیگر هم هست. استنباط ما از همه این روایات همین است که گفتیم. اگر کسى جز این استنباط می‌کند و نظر ما را تأیید نمی‌کند ممکن است نظر خود را مستدل بیان کند، شاید مورد استفاده ما نیز قرار گیرد.<ref>همان</ref>
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
نتیجه
نتیجه


بطور کلی نتیجه ای که از مجموع مباحث مطرح شده در بررسی روایات بدست آمد این است که :‌  
بطور کلی نتیجه ای که از مجموع مباحث مطرح شده در بررسی روایات بدست آمد این است که:‌  


حکم تکفیر منکران امامت تنها در صورتی صحیح است که انکار از روی جحد و عناد باشد و در غیر اینصورت نمی توان حکم تکفیر را بر آنان مترتب نمود  
حکم تکفیر منکران امامت تنها در صورتی صحیح است که انکار از روی جحد و عناد باشد و در غیر اینصورت نمی توان حکم تکفیر را بر آنان مترتب نمود  
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
بنابر این انکار امامت معصومین تا زمانی که به نفی محبت به آنان نینجامد مستلزم خروج از اسلام نخواهد بود.  
بنابر این انکار امامت معصومین تا زمانی که به نفی محبت به آنان نینجامد مستلزم خروج از اسلام نخواهد بود.  


در اینجا برخی از روایاتی که بیانگر مضمون فوق است را بیان می کنیم :‌
در اینجا برخی از روایاتی که بیانگر مضمون فوق است را بیان می کنیم:‌
یکی از خدام امام صادق علیه السلام می گوید : در باز گشت از سفری که به همراه جمعی به امر امام به حیره داشتیم  خدمت امام رسیده و به آن حضرت عرض کردم :  
یکی از خدام امام صادق علیه السلام می گوید: در باز گشت از سفری که به همراه جمعی به امر امام به حیره داشتیم  خدمت امام رسیده و به آن حضرت عرض کردم:  




خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:
...: جعلت فداک إنا نبرأ منهم، إنهم لا یقولون ما نقول .  
...: جعلت فداک إنا نبرأ منهم، إنهم لا یقولون ما نقول .  


امام فرمود : آیا به رغم اینکه نسبت به ما محبت ورزیده اما همانند شما در مساله امامت نمی اندیشند از آنها برائت جستید؟  
امام فرمود: آیا به رغم اینکه نسبت به ما محبت ورزیده اما همانند شما در مساله امامت نمی اندیشند از آنها برائت جستید؟  
: یتولونا ولا یقولون ما تقولون تبرؤون منهم ؟
: یتولونا ولا یقولون ما تقولون تبرؤون منهم ؟


در پاسخ گفتم :
در پاسخ گفتم:
نعم  
نعم  


خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
: فهوذا عندنا ما لیس عندکم فینبغی لنا أن نبرأ منکم ؟  
: فهوذا عندنا ما لیس عندکم فینبغی لنا أن نبرأ منکم ؟  


به امام عرض کردم :
به امام عرض کردم:
: لا - جعلت فداک –  
: لا - جعلت فداک –  


خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:




گفتم :
گفتم :
لا والله جعلت فداک ما نفعل ؟  
لا والله جعلت فداک ما نفعل ؟  


آنگاه امام فرمود :
آنگاه امام فرمود:


فتولوهم ولا تبرؤوا منهم، إن من المسلمین من له سهم ومنهم من له سهمان ومنهم من له ثلاثة أسهم، ومنهم من له أربعة أسهم، و منهم من له خمسة أسهم، ومنهم من له ستة أسهم، ومنهم من له سبعة أسهم :
فتولوهم ولا تبرؤوا منهم، إن من المسلمین من له سهم ومنهم من له سهمان ومنهم من له ثلاثة أسهم، ومنهم من له أربعة أسهم، و منهم من له خمسة أسهم، ومنهم من له ستة أسهم، ومنهم من له سبعة أسهم:


با کسانی که به اهل بیت محبت داشته اما در امامت آنان همانند شما نمی اندیشند محبت بورزدید چون اسلام دارای مراتب گوناگونی است برخی از مردم تنها به مرتبه ای از آن فقط نائل شده اند و برخی دو مرتبه و برخی سه مرتبه وبرخی ....هفت مرتبه  
با کسانی که به اهل بیت محبت داشته اما در امامت آنان همانند شما نمی اندیشند محبت بورزدید چون اسلام دارای مراتب گوناگونی است برخی از مردم تنها به مرتبه ای از آن فقط نائل شده اند و برخی دو مرتبه و برخی سه مرتبه وبرخی ....هفت مرتبه  




آنگاه فرمود :
آنگاه فرمود:


فلیس ینبغی أن یحمل صاحب السهم على ما علیه صاحب السهمین ولا صاحب السهمین على ما علیه صاحب الثلاثة ولا صاحب الثلاثة على ما علیه صاحب الأربعة ولا صاحب الأربعة على ما علیه صاحب الخمسة ولا صاحب الخمسة على ما علیه صاحب الستة ولا صاحب الستة على ما علیه صاحب السبعة،  
فلیس ینبغی أن یحمل صاحب السهم على ما علیه صاحب السهمین ولا صاحب السهمین على ما علیه صاحب الثلاثة ولا صاحب الثلاثة على ما علیه صاحب الأربعة ولا صاحب الأربعة على ما علیه صاحب الخمسة ولا صاحب الخمسة على ما علیه صاحب الستة ولا صاحب الستة على ما علیه صاحب السبعة،  
خط ۲۴۳: خط ۲۴۳:
تبیین
تبیین


نکات بسیار مهمی که در این روایت وجود دارد :  
نکات بسیار مهمی که در این روایت وجود دارد:  


1-اسلام (و ولایت ائمه ((ع) دارای مراتبی است که یکی از آنها اصل محبت به اهل بیت علیهم السلام است  
1-اسلام (و ولایت ائمه ((ع) دارای مراتبی است که یکی از آنها اصل محبت به اهل بیت علیهم السلام است  
خط ۲۶۶: خط ۲۶۶:
روایت دیگر از امام صادق علیه السلام  
روایت دیگر از امام صادق علیه السلام  
    
    
عن سماعة قال : قلت لأبی عبیدالله ( علیه السلام ) : أخبرنی عن الاسلام والایمان أهما مختلفان ؟
عن سماعة قال: قلت لأبی عبیدالله ( علیه السلام ): أخبرنی عن الاسلام والایمان أهما مختلفان ؟
فقال : إن الایمان یشارک الاسلام والاسلام لا یشارک الایمان،  
فقال: إن الایمان یشارک الاسلام والاسلام لا یشارک الایمان،  
فقلت : فصفهما لی،
فقلت: فصفهما لی،
فقال : الاسلام شهادة أن لا إله إلا الله والتصدیق برسول الله ( صلى الله علیه وآله )، به حقنت الدماء وعلیه جرت المناکح والمواریث وعلى ظاهره جماعة الناس، والایمان الهدى وما یثبت فی القلوب من صفة الاسلام وما ظهر من العمل به والایمان أرفع من الاسلام بدرجة، إن الایمان یشارک الاسلام فی الظاهر والاسلام لا یشارک الایمان فی الباطن وإن اجتمعا فی القول والصفة .<ref>کافی ج ص25</ref>   
فقال: الاسلام شهادة أن لا إله إلا الله والتصدیق برسول الله ( صلى الله علیه وآله )، به حقنت الدماء وعلیه جرت المناکح والمواریث وعلى ظاهره جماعة الناس، والایمان الهدى وما یثبت فی القلوب من صفة الاسلام وما ظهر من العمل به والایمان أرفع من الاسلام بدرجة، إن الایمان یشارک الاسلام فی الظاهر والاسلام لا یشارک الایمان فی الباطن وإن اجتمعا فی القول والصفة .<ref>کافی ج ص25</ref>   




خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:




نکته مهم در این روایت آن است که معیار اصلی مسلمان بودن دو صفت :‌ شهادت ظاهری به وحدانیت الهی و تصدیق ظاهری رسول اکرم به نبوت دانسته شده است .
نکته مهم در این روایت آن است که معیار اصلی مسلمان بودن دو صفت:‌ شهادت ظاهری به وحدانیت الهی و تصدیق ظاهری رسول اکرم به نبوت دانسته شده است .


یعنی نه تنها اعتقاد به امامت بلکه اعتقاد به معاد نیز از شاخصه های اسلامیت نیست .  
یعنی نه تنها اعتقاد به امامت بلکه اعتقاد به معاد نیز از شاخصه های اسلامیت نیست .  
خط ۲۸۶: خط ۲۸۶:
روایتی دیگر:
روایتی دیگر:


عن أبی جعفر ( علیه السلام ) قال : سمعته یقول : الایمان ما استقر فی القلب وأفضى به إلى الله عز وجل وصدقه العمل بالطاعة لله والتسلیم لامره والاسلام ما ظهر من قول أو فعل وهو الذی علیه جماعة الناس من الفرق کلها و به حقنت الدماء وعلیه جرت المواریث وجاز النکاح واجتمعوا على
عن أبی جعفر ( علیه السلام ) قال: سمعته یقول: الایمان ما استقر فی القلب وأفضى به إلى الله عز وجل وصدقه العمل بالطاعة لله والتسلیم لامره والاسلام ما ظهر من قول أو فعل وهو الذی علیه جماعة الناس من الفرق کلها و به حقنت الدماء وعلیه جرت المواریث وجاز النکاح واجتمعوا على
الصلاة والزکاة والصوم والحج، فخرجوا بذلک من الکفر وأضیفوا إلى الایمان، والاسلام لا یشرک الایمان والایمان یشرک الاسلام وهما فی القول والفعل یجتمعان،کما صارت الکعبة فی المسجد والمسجد لیس فی الکعبة وکذلک الایمان یشرک الاسلام والاسلام لا یشرک الایمان وقد قال الله عز وجل : " قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم فقول الله عز وجل أصدق القول
الصلاة والزکاة والصوم والحج، فخرجوا بذلک من الکفر وأضیفوا إلى الایمان، والاسلام لا یشرک الایمان والایمان یشرک الاسلام وهما فی القول والفعل یجتمعان،کما صارت الکعبة فی المسجد والمسجد لیس فی الکعبة وکذلک الایمان یشرک الاسلام والاسلام لا یشرک الایمان وقد قال الله عز وجل: " قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم فقول الله عز وجل أصدق القول




قلت : فهل للمؤمن فضل على المسلم فی شئ من الفضائل والأحکام والحدود وغیر ذلک ؟
قلت: فهل للمؤمن فضل على المسلم فی شئ من الفضائل والأحکام والحدود وغیر ذلک ؟
فقال : لا، هما یجریان فی ذلک مجرى واحد ولکن للمؤمن فضل على المسلم فی أعمالهما وما یتقربان به إلى الله عز وجل، قلت : ألیس الله عز وجل یقول : " من جاءبالحسنة فله عشر أمثالها " وزعمت أنهم مجتمعون على الصلاة والزکاة والصوم والحج مع المؤمن ؟ قال : ألیس قد قال الله عز وجل : " یضاعفه له أضعافا کثیرة فالمؤمنون هم الذین یضاعف الله عز وجل لهم حسناتهم لکل حسنة سبعون ضعفا، فهذا فضل المؤمن ویزیده الله فی حسناته على قدر صحة إیمانه أضعافا کثیرة ویفعل الله بالمؤمنین ما یشاء من الخیر، قلت : أرأیت من دخل فی الاسلام ألیس هو داخلا فی الایمان ؟
فقال: لا، هما یجریان فی ذلک مجرى واحد ولکن للمؤمن فضل على المسلم فی أعمالهما وما یتقربان به إلى الله عز وجل، قلت: ألیس الله عز وجل یقول: " من جاءبالحسنة فله عشر أمثالها " وزعمت أنهم مجتمعون على الصلاة والزکاة والصوم والحج مع المؤمن ؟ قال: ألیس قد قال الله عز وجل: " یضاعفه له أضعافا کثیرة فالمؤمنون هم الذین یضاعف الله عز وجل لهم حسناتهم لکل حسنة سبعون ضعفا، فهذا فضل المؤمن ویزیده الله فی حسناته على قدر صحة إیمانه أضعافا کثیرة ویفعل الله بالمؤمنین ما یشاء من الخیر، قلت: أرأیت من دخل فی الاسلام ألیس هو داخلا فی الایمان ؟
فقال : لا ولکنه قد أضیف إلى الایمان وخرج من الکفر وسأضرب لک مثلا تعقل به فضل الایمان على الاسلام، أرأیت لو بصرت رجلا فی المسجد أکنت تشهد أنک رأیته فی الکعبة ؟
فقال: لا ولکنه قد أضیف إلى الایمان وخرج من الکفر وسأضرب لک مثلا تعقل به فضل الایمان على الاسلام، أرأیت لو بصرت رجلا فی المسجد أکنت تشهد أنک رأیته فی الکعبة ؟
قلت : لا یجوز لی ذلک، قال : فلو بصرت رجلا فی الکعبة أکنت شاهدا أنه قد دخل المسجد الحرام، قلت : نعم، قال : وکیف ذلک ؟ قلت : إنه لا یصل إلى دخول الکعبة حتى یدخل المسجد، فقال : قد أصبت وأحسنت، ثم قال : کذلک الایمان والاسلام <ref>کافی ج 2ص27</ref>  
قلت: لا یجوز لی ذلک، قال: فلو بصرت رجلا فی الکعبة أکنت شاهدا أنه قد دخل المسجد الحرام، قلت: نعم، قال: وکیف ذلک ؟ قلت: إنه لا یصل إلى دخول الکعبة حتى یدخل المسجد، فقال: قد أصبت وأحسنت، ثم قال: کذلک الایمان والاسلام <ref>کافی ج 2ص27</ref>  




Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش