۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
فرو خوردن خشم و خویشتنداری هنگام غضب، از صفات آشکار امام باقر(ع) است.<ref>فرهنگ شیعه، ص۱۰۷</ref> | فرو خوردن خشم و خویشتنداری هنگام غضب، از صفات آشکار امام باقر(ع) است.<ref>فرهنگ شیعه، ص۱۰۷</ref> | ||
مردى از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانهى امام بسیار مىآمد و به آن گرامى مىگفت: ...در روى زمین بغض و کینه ى کسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ام آنست که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى بینى به خانه ى تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى! در عین حال امام (ع) با او مدارا مىفرمود و به نرمى سخن مى گفت. چندى بر نیامد که شامى بیمار شد و مرگ را رویاروى خویش دید و از زندگى ناامید شد ،پس وصیت کرد که چون در گذرد امام باقر(ع) بر او نماز گذارد. | مردى از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانهى امام بسیار مىآمد و به آن گرامى مىگفت:...در روى زمین بغض و کینه ى کسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ام آنست که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى بینى به خانه ى تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى! در عین حال امام (ع) با او مدارا مىفرمود و به نرمى سخن مى گفت. چندى بر نیامد که شامى بیمار شد و مرگ را رویاروى خویش دید و از زندگى ناامید شد ،پس وصیت کرد که چون در گذرد امام باقر(ع) بر او نماز گذارد. | ||
شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصى او به [[مسجد]] آمد و امام باقر (ع) را دید که [[نماز صبح]] به پایان برده و به تعقیبات مشغول است. | شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصى او به [[مسجد]] آمد و امام باقر (ع) را دید که [[نماز صبح]] به پایان برده و به تعقیبات مشغول است. | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۸: | ||
«ابوجعفر الباقر سیّد امام فقیه، یصلح للخلافة <ref>سیر اعلام النبلاء،الذهبی،ج13،ص120</ref> ؛ ابوجعفر باقر،سیّد، امام، فقیه و کسی است که برای خلافت صلاحیت دارد». | «ابوجعفر الباقر سیّد امام فقیه، یصلح للخلافة <ref>سیر اعلام النبلاء،الذهبی،ج13،ص120</ref> ؛ ابوجعفر باقر،سیّد، امام، فقیه و کسی است که برای خلافت صلاحیت دارد». | ||
در جایی دیگر می گوید :«و کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد و الشرف و الثقة و الرزانة و کان اهلا للخلافة» <ref>سیر اعلام النبلاء،الذهبی، ج4ص402و403</ref> ؛«او یکی از کسانی بود که بین علم وعمل و بزرگواری و شرف و وثاقت، جمع نموده بود. او اهلیت بر خلافت را داشت ...». | در جایی دیگر می گوید :«و کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد و الشرف و الثقة و الرزانة و کان اهلا للخلافة» <ref>سیر اعلام النبلاء،الذهبی، ج4ص402و403</ref> ؛«او یکی از کسانی بود که بین علم وعمل و بزرگواری و شرف و وثاقت، جمع نموده بود. او اهلیت بر خلافت را داشت...». | ||
'''صلاح الدین خلیل بن ابیک صفدی''' | '''صلاح الدین خلیل بن ابیک صفدی''' | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
ابن کثیر در تفسیر آیه مبارکه«وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبا»؛« خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم». <ref>مائده/12</ref> | ابن کثیر در تفسیر آیه مبارکه«وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبا»؛« خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم». <ref>مائده/12</ref> | ||
پس از توجه دادن به حدیثی که در [[صحیح بخاری]] و مسلم آمده است که پیامبراکرم (ص)فرمودند:«لایزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم إثنا عشر رجلا...کلّهم من قریش»پیوسته امور مردم می گذرد(در روایات دیگر پیوسته اسلام عزیز است) مادامی که دوازده نفر بر آنها خلافت میکنند که همگی آنها از قریش اند. وی در توضیح این روایت مینویسد: و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه صالح است که حق را اقامه میکنند و در میان مردم به عدل رفتار میکنند ...و ظاهر امر این است که مهدی که بشارت آمدن او در روایات به دست ما رسیده که زمین را پر از عدل و داد میکند از جمله آنان است...<ref>تفسیر ابن کثیر،ذیل آیه شریفه مائده/12</ref> | پس از توجه دادن به حدیثی که در [[صحیح بخاری]] و مسلم آمده است که پیامبراکرم (ص)فرمودند:«لایزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم إثنا عشر رجلا...کلّهم من قریش»پیوسته امور مردم می گذرد(در روایات دیگر پیوسته اسلام عزیز است) مادامی که دوازده نفر بر آنها خلافت میکنند که همگی آنها از قریش اند. وی در توضیح این روایت مینویسد: و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه صالح است که حق را اقامه میکنند و در میان مردم به عدل رفتار میکنند...و ظاهر امر این است که مهدی که بشارت آمدن او در روایات به دست ما رسیده که زمین را پر از عدل و داد میکند از جمله آنان است...<ref>تفسیر ابن کثیر،ذیل آیه شریفه مائده/12</ref> | ||
=امام باقر (ع) از نگاه دانشمندان و علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت= | =امام باقر (ع) از نگاه دانشمندان و علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت= | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۶۹: | ||
'''ابوعثمان عمربن بحر جاحظ''' | '''ابوعثمان عمربن بحر جاحظ''' | ||
«...و هو سید فقهاء الحجاز و منه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، و هو الملقّب بالباقر، باقرالعلوم، لقّبه به رسول الله (ص)...او سید فقهای اهل ح[[جاز]]است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند .او ملقّب به باقر است ، کسی که علم را می شکافد، و این لقبی است که رسول خدا(ص) براو گذارده است». <ref>رسائل جاحظ،ص108</ref> | «...و هو سید فقهاء الحجاز و منه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، و هو الملقّب بالباقر، باقرالعلوم، لقّبه به رسول الله (ص)...او سید فقهای اهل ح[[جاز]]است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند.او ملقّب به باقر است ، کسی که علم را می شکافد، و این لقبی است که رسول خدا(ص) براو گذارده است». <ref>رسائل جاحظ،ص108</ref> | ||
'''محمدبن طلحه شافعی''' | '''محمدبن طلحه شافعی''' | ||
«هو باقرالعلم و جامعه و شاهر علمه و شاهرعلمه و رافعه...صفاقلبه و زکا علمه و طهرت نفسه و شرفت اخلاقه و عمرت بطاعة الله اوقاته ورسخت فی مقام التقوی قدمه...» <ref>مطالب السؤول،ج2،ص100</ref>؛«او ابوجعفر محمّدبن علی بن ابیطالب است ...او را به جهت کثرت سجودش باقر نامیدند؛ زیرا سجده پیشانی اش را شکافته و باز کرده بود. و برخی او را به جهت فراوانی علمش باقر نامیده اند ..». | «هو باقرالعلم و جامعه و شاهر علمه و شاهرعلمه و رافعه...صفاقلبه و زکا علمه و طهرت نفسه و شرفت اخلاقه و عمرت بطاعة الله اوقاته ورسخت فی مقام التقوی قدمه...» <ref>مطالب السؤول،ج2،ص100</ref>؛«او ابوجعفر محمّدبن علی بن ابیطالب است...او را به جهت کثرت سجودش باقر نامیدند؛ زیرا سجده پیشانی اش را شکافته و باز کرده بود. و برخی او را به جهت فراوانی علمش باقر نامیده اند..». | ||
'''ابوزکریّا محیی الدین بن شرف نووی''' | '''ابوزکریّا محیی الدین بن شرف نووی''' | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۸۹: | ||
'''ابن کثیر دمشقی''' | '''ابن کثیر دمشقی''' | ||
«و هو محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب القرشی الهاشمی ابوجعفر الباقر...و هو تابعی جلیل، کبیر القدر کثیرا، اَحد اعلام هذه الامة علما و عملا و سیادة و شرفا.. حدّث عنه جماعة من کبار التابعین و غیرهم...» <ref>البدایة والنهایة،ج2،ص338</ref> ؛ «او محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب، قرشی، هاشمی، ابوجعفر باقر است... او تابعی جلیل، بسیار بزرگ مقدار، یکی از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگی و شرف است ...از او جماعتی از بزرگان تابعین و دیگران روایت نموده اند». | «و هو محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب القرشی الهاشمی ابوجعفر الباقر...و هو تابعی جلیل، کبیر القدر کثیرا، اَحد اعلام هذه الامة علما و عملا و سیادة و شرفا.. حدّث عنه جماعة من کبار التابعین و غیرهم...» <ref>البدایة والنهایة،ج2،ص338</ref> ؛ «او محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب، قرشی، هاشمی، ابوجعفر باقر است... او تابعی جلیل، بسیار بزرگ مقدار، یکی از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگی و شرف است...از او جماعتی از بزرگان تابعین و دیگران روایت نموده اند». | ||
'''حافظ احمد بن علی بن حجر عسقلانی''' | '''حافظ احمد بن علی بن حجر عسقلانی''' |