پرش به محتوا

انجیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۹۸: خط ۹۸:
'''2. گواهی انجیل بر حقانیت تورات'''
'''2. گواهی انجیل بر حقانیت تورات'''


[[قرآن کریم]] [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل را تصدیق‌کننده [[تورات]] می‌خواند: «وَ قَفَّیْنَا عَلَی آثَارِهِم بِعَیسَی‌بْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدی وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ... .» <ref>مائده: 46</ref> تکرار «تصدیق» و نسبت جداگانه آن به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل، نشان می‌دهد که گواهی بر حقّانیت [[تورات]]، و نزول الهی آن افزون بر سخنان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، در [[آیات]] انجیل نیز آمده است. البته روشن است که مراد، [[تورات]] اصلی و نازل شده بر موسی علیه‌السلام است که خداوند آن را عاری از تحریفات پدید آمده، به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام تعلیم داد. <ref>آل‌عمران: 48؛ مائده: 110</ref> بنابراین، تصدیق یاد شده هرگز به معنای تأیید کامل [[تورات]] موجود در عصر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و عاری بودن آن از[[تحریف]] نیست.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 3، ص 201.</ref>
[[قرآن کریم]] [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل را تصدیق‌کننده [[تورات]] می‌خواند: «وَ قَفَّیْنَا عَلَی آثَارِهِم بِعَیسَی‌بْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدی وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ....» <ref>مائده: 46</ref> تکرار «تصدیق» و نسبت جداگانه آن به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل، نشان می‌دهد که گواهی بر حقّانیت [[تورات]]، و نزول الهی آن افزون بر سخنان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، در [[آیات]] انجیل نیز آمده است. البته روشن است که مراد، [[تورات]] اصلی و نازل شده بر موسی علیه‌السلام است که خداوند آن را عاری از تحریفات پدید آمده، به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام تعلیم داد. <ref>آل‌عمران: 48؛ مائده: 110</ref> بنابراین، تصدیق یاد شده هرگز به معنای تأیید کامل [[تورات]] موجود در عصر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و عاری بودن آن از[[تحریف]] نیست.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 3، ص 201.</ref>


شماری از مفسّران<ref>سید محمود آلوسی، پیشین، مج 3، ج 3، ص 273 / محمّد رشید رضا، پیشین، ج 3، ص 312 / سید محمّدحسین طباطبایی، پیشین، ج 3، ص 201.</ref> با استناد به آیه یاد شده و همانند آن، بر این باورند که انجیل نازل شده بر [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام به امضا و تکمیل احکام [[تورات]] پرداخته و آیین [[عیسی]] علیه‌السلام جز در برخی احکام، ناسخ [[شریعت]] [[موسی]] علیه‌السلام نبوده است. در [[انجیل متّا]] و از زبان [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام نیز به این مطلب تصریح شده است.<ref>فاضل خان‌همدانی، پیشین، متی 5: 17 ـ 18.</ref> تصریح [[قرآن]] بر تعلیم [[تورات]] به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام از سوی خدا و تأکید بر آن به عنوان نعمتی بر وی<ref>«اذ قال اللّه یا عیسی‌بن مریم اذکر نعمتی علیک ... و اذ علّمتک الکتاب و الحکمة و التوراة والانجیل ...» مائده: 110؛ آل‌عمران: 48.</ref> <ref>آل‌عمران: 48؛ مائده: 110</ref> می‌تواند مؤیّد این دیدگاه باشد.
شماری از مفسّران<ref>سید محمود آلوسی، پیشین، مج 3، ج 3، ص 273 / محمّد رشید رضا، پیشین، ج 3، ص 312 / سید محمّدحسین طباطبایی، پیشین، ج 3، ص 201.</ref> با استناد به آیه یاد شده و همانند آن، بر این باورند که انجیل نازل شده بر [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام به امضا و تکمیل احکام [[تورات]] پرداخته و آیین [[عیسی]] علیه‌السلام جز در برخی احکام، ناسخ [[شریعت]] [[موسی]] علیه‌السلام نبوده است. در [[انجیل متّا]] و از زبان [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام نیز به این مطلب تصریح شده است.<ref>فاضل خان‌همدانی، پیشین، متی 5: 17 ـ 18.</ref> تصریح [[قرآن]] بر تعلیم [[تورات]] به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام از سوی خدا و تأکید بر آن به عنوان نعمتی بر وی<ref>«اذ قال اللّه یا عیسی‌بن مریم اذکر نعمتی علیک... و اذ علّمتک الکتاب و الحکمة و التوراة والانجیل...» مائده: 110؛ آل‌عمران: 48.</ref> <ref>آل‌عمران: 48؛ مائده: 110</ref> می‌تواند مؤیّد این دیدگاه باشد.


توضیح بیشتر اینکه برخی [[آیات]] نشان می‌دهد حکم گوشت و برخی دیگر از اجزای شماری از حیوانات، که بر اساس [[تورات]] بر قوم یهود حرام شده بود،<ref>«و علی الذین هادوا حرّمنا کلّ ذی ذفر ومن البقر و الغنم حرّمنا علیهم شحومهما الاّ ما حملت ظهورهما او الحوایا او ما اختلط بعظم ذالک جزیناهم ببغیهم و انّا لصادقون.» انعام: 146</ref> به وسیله انجیل، نسخ شده است: «وَ مُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَکُم بَعْضَ‌الَّذِیحُرِّمَ‌عَلَیْکُمْ.» <ref>آل‌عمران: 50</ref> [[قرآن]] سبب تحریم‌های یاد شده به رغم حلال بودن آنها را ستمگری، حق‌ستیزی و تمرّد قوم یهود و به عنوان مجازات آنان معرفی می‌کند. <ref>نساء: 160؛ انعام: 146</ref>
توضیح بیشتر اینکه برخی [[آیات]] نشان می‌دهد حکم گوشت و برخی دیگر از اجزای شماری از حیوانات، که بر اساس [[تورات]] بر قوم یهود حرام شده بود،<ref>«و علی الذین هادوا حرّمنا کلّ ذی ذفر ومن البقر و الغنم حرّمنا علیهم شحومهما الاّ ما حملت ظهورهما او الحوایا او ما اختلط بعظم ذالک جزیناهم ببغیهم و انّا لصادقون.» انعام: 146</ref> به وسیله انجیل، نسخ شده است: «وَ مُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَکُم بَعْضَ‌الَّذِیحُرِّمَ‌عَلَیْکُمْ.» <ref>آل‌عمران: 50</ref> [[قرآن]] سبب تحریم‌های یاد شده به رغم حلال بودن آنها را ستمگری، حق‌ستیزی و تمرّد قوم یهود و به عنوان مجازات آنان معرفی می‌کند. <ref>نساء: 160؛ انعام: 146</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
در دسته دوم [[آیات]]، تعابیری همچون «لِما مَعَکُم» و «لِما مَعَهُم» به کار رفته و اشاره به اهل کتاب ([[یهود]] و [[نصارا]]) است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقا لِمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوها...» <ref>نساء: 47 و نیز بقره: 41،91</ref> هرچند می‌توان ظاهر این تعابیر را اشاره به [[تورات]] و اناجیل موجود در عصر نزول دانست که در دست [[اهل کتاب]] بود؛ اما قطعاً نه به معنای تصدیق همه محتوا، بلکه ـ چنان‌که برخی از [[آیات]] نیز اشعار دارند ـ<ref>«و من الذین قالوا انّا نصاری اخذنا میثاقهم فنسوا حظّا ممّا ذکروا فاغرینا بینهم العداوة والبغضاء الی یوم القیامة.» مائده: 14</ref> تأیید بخشی از آموزه‌های [[تحریف]] ناشده آن‌هاست و این بدان سبب است که اناجیل یاد شده دارای آموزه‌های ضد و نقیض و شرک‌آمیز هستند و سخنان، رفتارها و حوادثی را به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام نسبت می‌دهند که با [[عقل]] و تعالیم توحیدی سازگار نیست. مصلوب و کشته شدن [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، اعتقاد به خداوندی و پسر خدا بودن آن حضرت و عقیده «تثلیث» از این قبیل است. <ref>نساء: 157، 171؛ مائده: 17، 72 ـ 73، 116 ـ 117؛ توبه: 30</ref>
در دسته دوم [[آیات]]، تعابیری همچون «لِما مَعَکُم» و «لِما مَعَهُم» به کار رفته و اشاره به اهل کتاب ([[یهود]] و [[نصارا]]) است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقا لِمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوها...» <ref>نساء: 47 و نیز بقره: 41،91</ref> هرچند می‌توان ظاهر این تعابیر را اشاره به [[تورات]] و اناجیل موجود در عصر نزول دانست که در دست [[اهل کتاب]] بود؛ اما قطعاً نه به معنای تصدیق همه محتوا، بلکه ـ چنان‌که برخی از [[آیات]] نیز اشعار دارند ـ<ref>«و من الذین قالوا انّا نصاری اخذنا میثاقهم فنسوا حظّا ممّا ذکروا فاغرینا بینهم العداوة والبغضاء الی یوم القیامة.» مائده: 14</ref> تأیید بخشی از آموزه‌های [[تحریف]] ناشده آن‌هاست و این بدان سبب است که اناجیل یاد شده دارای آموزه‌های ضد و نقیض و شرک‌آمیز هستند و سخنان، رفتارها و حوادثی را به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام نسبت می‌دهند که با [[عقل]] و تعالیم توحیدی سازگار نیست. مصلوب و کشته شدن [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، اعتقاد به خداوندی و پسر خدا بودن آن حضرت و عقیده «تثلیث» از این قبیل است. <ref>نساء: 157، 171؛ مائده: 17، 72 ـ 73، 116 ـ 117؛ توبه: 30</ref>


تأیید ضمنی و به اجمال اناجیل عصر نزول از برخی [[آیات]] دیگر نیز برمی‌آید. آیه 66 مائده از این قبیل است که در ترغیب اهل کتاب برای عمل به آموزه‌های [[تورات]] و انجیل، برخوردار شدن از برکات [[آسمان]] و زمین را پیامد آن می‌خواند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم... .» مفسّران مراد از اقامه [[تورات]] و انجیل را اعتقاد و عمل به تعالیم آن دو درباره مبدأ، معاد،<ref>سید محمّدحسین طباطبایی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> احکام و حدود الهی<ref>محمّدبن عمر فخررازی، پیشین، ج 12، ص 46 / تفسیر بیضاوی، ج 1، ص 444 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> و نیز اعتراف به وجود بشارت مربوط به [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله،<ref>ابوجعفر نحّاس، معانی‌القرآن، به کوشش الصابونی، عربستان، جامعة امّ‌القری، 1409، ج 2، ص 337 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 46/ اسماعیل‌بن‌کثیردمشقی، پیشین، ج 1، ص 169.</ref> بدون هرگونه تحریف و کتمان<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 3، ص 585 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 341 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> دانسته‌اند. بنابراین، دست‌کم اناجیل موجود در عصر نزول، آموزه‌هایی از انجیل نازل شده را دربر داشته است. در غیر این صورت و با توجه به فقدان انجیل واقعی، دعوت به اقامه آن، توجیه خردمندانه‌ای نخواهد داشت. تأیید ضمنی و اجمالی یاد شده را از آیه 68 مائده نیز می‌توان برداشت کرد: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِن رَّبِّکُمْ... .»
تأیید ضمنی و به اجمال اناجیل عصر نزول از برخی [[آیات]] دیگر نیز برمی‌آید. آیه 66 مائده از این قبیل است که در ترغیب اهل کتاب برای عمل به آموزه‌های [[تورات]] و انجیل، برخوردار شدن از برکات [[آسمان]] و زمین را پیامد آن می‌خواند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم....» مفسّران مراد از اقامه [[تورات]] و انجیل را اعتقاد و عمل به تعالیم آن دو درباره مبدأ، معاد،<ref>سید محمّدحسین طباطبایی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> احکام و حدود الهی<ref>محمّدبن عمر فخررازی، پیشین، ج 12، ص 46 / تفسیر بیضاوی، ج 1، ص 444 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> و نیز اعتراف به وجود بشارت مربوط به [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله،<ref>ابوجعفر نحّاس، معانی‌القرآن، به کوشش الصابونی، عربستان، جامعة امّ‌القری، 1409، ج 2، ص 337 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 46/ اسماعیل‌بن‌کثیردمشقی، پیشین، ج 1، ص 169.</ref> بدون هرگونه تحریف و کتمان<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 3، ص 585 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 341 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 6، ص 37 ـ 38.</ref> دانسته‌اند. بنابراین، دست‌کم اناجیل موجود در عصر نزول، آموزه‌هایی از انجیل نازل شده را دربر داشته است. در غیر این صورت و با توجه به فقدان انجیل واقعی، دعوت به اقامه آن، توجیه خردمندانه‌ای نخواهد داشت. تأیید ضمنی و اجمالی یاد شده را از آیه 68 مائده نیز می‌توان برداشت کرد: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِن رَّبِّکُمْ....»


در [[شأن نزول]] این [[آیه]]، گفته‌اند: گروهی از [[یهودیان]]، پس از پاسخ [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به پرسش آنان درباره تصدیق [[تورات]] از سوی او، گفتند: ما نیز [[تورات]] را قبول داریم؛ ولی به غیر آن ایمان نمی‌آوریم و [[خداوند]] بر اساس این آیه، دین و آیین آنان را بدون اعتقاد و عمل به [[تورات]] و انجیل فاقد ارزش و بی‌پایه و اساس می‌خواند. اعتقاد و عمل به آن نیز [[ایمان]] به [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و [[قرآن]] را می‌طلبد. [[قرآن کریم]] در جای دیگر، پیروان انجیل را به داوری و حکم کردن بر اساس «ما اَنزَلَ اللّه» در آن فرا می‌خواند: «وَلْیَحْکُمْ أَهْلُ الإِنجِیلِ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فِیهِ... .» <ref>مائده: 47</ref> این آیه نیز تأیید ضمنی و اجمالی اناجیل عصر نزول را می‌رساند.
در [[شأن نزول]] این [[آیه]]، گفته‌اند: گروهی از [[یهودیان]]، پس از پاسخ [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به پرسش آنان درباره تصدیق [[تورات]] از سوی او، گفتند: ما نیز [[تورات]] را قبول داریم؛ ولی به غیر آن ایمان نمی‌آوریم و [[خداوند]] بر اساس این آیه، دین و آیین آنان را بدون اعتقاد و عمل به [[تورات]] و انجیل فاقد ارزش و بی‌پایه و اساس می‌خواند. اعتقاد و عمل به آن نیز [[ایمان]] به [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و [[قرآن]] را می‌طلبد. [[قرآن کریم]] در جای دیگر، پیروان انجیل را به داوری و حکم کردن بر اساس «ما اَنزَلَ اللّه» در آن فرا می‌خواند: «وَلْیَحْکُمْ أَهْلُ الإِنجِیلِ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فِیهِ....» <ref>مائده: 47</ref> این آیه نیز تأیید ضمنی و اجمالی اناجیل عصر نزول را می‌رساند.


'''4. آموزه‌های انجیل'''
'''4. آموزه‌های انجیل'''
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
'''''2. بشارت بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله:'''''
'''''2. بشارت بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله:'''''
   
   
بنابر نص صریح برخی [[آیات]] [[قرآن]] و نیز ظاهر برخی دیگر، خبر [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام و ویژگی‌های او در [[تورات]] و انجیل نازل شده از سوی خدا آمده است. این موضوع در میان آموزه‌های یاد شده [[تورات]] و انجیل در [[قرآن]] ـ برجستگی ویژه‌ای دارد: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ... .» <ref>اعراف: 157</ref> از ظاهر آیه، برمی‌آید که اوصاف سه‌گانه «رسول»، «نبی» و «اُمّی» (درس ناخوانده و خط نانوشته بودن) همه در [[تورات]] و انجیل برای [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله یاد شده‌اند<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 6، ج 9، ص 112 ـ 113 / اسماعیل‌بن کثیر دمشقی، پیشین، ج 2، ص 262؛ ج 3، ص 427 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> و اگر آیه درصدد چنین بیانی نبود، یادکرد هر سه وصف در کنار هم، که منحصر به همین آیه است، به ویژه آوردن ویژگی سوم، نکته پیدایی نداشت.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> در آیه‌ای دیگر و از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، به نام [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله، که پس از وی خواهد آمد، تصریح شده است: «وَ إِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ... وَ مُبَشِّرا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ... .»(صف: 6) این آیه هرچند بر بشارت بعثت [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام وی از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام و نه آمدن آن در انجیل دلالت دارد،<ref>همان، ج 19، ص 253.</ref> اما چون آن حضرت در این زمینه جز [[آیات]] انجیل و [[وحی]] الهی را بر زبان نمی‌راند، می‌تواند برگرفته از انجیل باشد. این آیه توجه شماری از مفسّران<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 4، ص 559 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 4، ص 749 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 29، ص 313 ـ 314.</ref> و پژوهشگران 107 مسلمان را، که در پی یافتن نام «احمد» در اناجیل کنونی برآمده‌اند، به واژه «فارقلیط» (Paraclete) یا «بارکلیت» معطوف ساخته است. واژه یاد شده یونانی و به معنای «تسلی» و «آرامش‌دهنده» است و [[مسیحیان]] مصداق آن را «روح‌القدس» خوانده‌اند.
بنابر نص صریح برخی [[آیات]] [[قرآن]] و نیز ظاهر برخی دیگر، خبر [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام و ویژگی‌های او در [[تورات]] و انجیل نازل شده از سوی خدا آمده است. این موضوع در میان آموزه‌های یاد شده [[تورات]] و انجیل در [[قرآن]] ـ برجستگی ویژه‌ای دارد: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ....» <ref>اعراف: 157</ref> از ظاهر آیه، برمی‌آید که اوصاف سه‌گانه «رسول»، «نبی» و «اُمّی» (درس ناخوانده و خط نانوشته بودن) همه در [[تورات]] و انجیل برای [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله یاد شده‌اند<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 6، ج 9، ص 112 ـ 113 / اسماعیل‌بن کثیر دمشقی، پیشین، ج 2، ص 262؛ ج 3، ص 427 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> و اگر آیه درصدد چنین بیانی نبود، یادکرد هر سه وصف در کنار هم، که منحصر به همین آیه است، به ویژه آوردن ویژگی سوم، نکته پیدایی نداشت.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> در آیه‌ای دیگر و از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، به نام [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله، که پس از وی خواهد آمد، تصریح شده است: «وَ إِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ... وَ مُبَشِّرا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ....»(صف: 6) این آیه هرچند بر بشارت بعثت [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام وی از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام و نه آمدن آن در انجیل دلالت دارد،<ref>همان، ج 19، ص 253.</ref> اما چون آن حضرت در این زمینه جز [[آیات]] انجیل و [[وحی]] الهی را بر زبان نمی‌راند، می‌تواند برگرفته از انجیل باشد. این آیه توجه شماری از مفسّران<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 4، ص 559 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 4، ص 749 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 29، ص 313 ـ 314.</ref> و پژوهشگران 107 مسلمان را، که در پی یافتن نام «احمد» در اناجیل کنونی برآمده‌اند، به واژه «فارقلیط» (Paraclete) یا «بارکلیت» معطوف ساخته است. واژه یاد شده یونانی و به معنای «تسلی» و «آرامش‌دهنده» است و [[مسیحیان]] مصداق آن را «روح‌القدس» خوانده‌اند.


اما [[مفسّران]] و پژوهشگران یاد شده بر این باورند که این واژه در اصل، اسم خاص و به صورت «پریکلیتوس» و به معنای «احمد» و «ستوده» بوده که بعدها دچار تغییر شده است. در مقابل، برخی پژوهشگران [[مسیحیت]] با نفی دلالت [[آیه]] بر یادکرد نام «احمد» در انجیل، تلاش‌های انجام گرفته برای تطبیق آن بر «[[فارقلیط]]» را ناموفق و غیرلازم می‌شمارند. ایشان در کنار برخی استدلال‌های دفاع‌پذیر مدعی هستند که واژه یاد شده قرن‌ها پیش از [[اسلام]] نیز به همان صورت و به معنای «تسلّی‌دهنده» کاربرد داشته است و مصداق آن نیز «[[روح‌القدس]]» دانسته می‌شد. ایشان بخش‌های دیگری از [[عهد جدید]] را مصداق بشارت انجیل در قالب اوصاف کلی ـ و نه به اسم ـ مبنی بر آمدن [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌دانند.<ref>عبدالرحیم سلیمانی، «قرآن کریم و بشارت‌های پیامبران»، فصلنامه هفت آسمان، ش 16 زمستان 1381، ص 51 ـ 61.</ref>
اما [[مفسّران]] و پژوهشگران یاد شده بر این باورند که این واژه در اصل، اسم خاص و به صورت «پریکلیتوس» و به معنای «احمد» و «ستوده» بوده که بعدها دچار تغییر شده است. در مقابل، برخی پژوهشگران [[مسیحیت]] با نفی دلالت [[آیه]] بر یادکرد نام «احمد» در انجیل، تلاش‌های انجام گرفته برای تطبیق آن بر «[[فارقلیط]]» را ناموفق و غیرلازم می‌شمارند. ایشان در کنار برخی استدلال‌های دفاع‌پذیر مدعی هستند که واژه یاد شده قرن‌ها پیش از [[اسلام]] نیز به همان صورت و به معنای «تسلّی‌دهنده» کاربرد داشته است و مصداق آن نیز «[[روح‌القدس]]» دانسته می‌شد. ایشان بخش‌های دیگری از [[عهد جدید]] را مصداق بشارت انجیل در قالب اوصاف کلی ـ و نه به اسم ـ مبنی بر آمدن [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌دانند.<ref>عبدالرحیم سلیمانی، «قرآن کریم و بشارت‌های پیامبران»، فصلنامه هفت آسمان، ش 16 زمستان 1381، ص 51 ـ 61.</ref>
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
گزارش‌های [[تورات]] و انجیل درباره بعثت، نام و ویژگی‌های [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به گونه‌ای دقیق و روشن بوده است که برای یهود و نصارا یا دست‌کم برای دانشمندان آنان، هیچ شک و تردیدی در شناخت آن حضرت و حقّانیت دعوت و رسالت ایشان باقی نمی‌گذارد؛<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 7، ص 41.</ref> اما گروهی از آنان بر اثر انگیزه‌های گوناگون به کتمان آن می‌پرداخته‌اند: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ.» <ref>بقره: 146</ref> از این آیه و همانند آن، برمی‌آید که گزارش‌های یاد شده در [[تورات]] و انجیل موجود در عصر نزول نیز بوده است. در غیر این صورت، یهود و نصارا با استناد بر آن به عنوان بهترین دلیل، به شدت به تکذیب [[قرآن]]، [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآلهو دعوت او می‌پرداختند،<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 17، ص 94 / سید ابولقاسم خوئی، البیان، چ هشتم، انوارالهدی، 1401، ص 122 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 19، ص 253.</ref> در حالی که شماری از آنان، به ویژه برخی از دانشمندان یهود و نصارا، بر اساس بشارت‌های یاد شده و شناخت پیشین از [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به ایشان ایمان آوردند:111«الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ یُؤْمِنُونَ وَ إِذَا یُتْلَی عَلَیْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِینَ.» <ref>قصص: 52 ـ 53</ref> بشارت آمدن «فارقلیط» پس از [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام، که به نقل از زبان وی در انجیل یوحنّا یاد شده<ref>یوحنا، 14:15 ـ 17 و 25 ـ 26؛ 15:26 ـ 27؛ 16: 5 ـ 15.</ref> از این قبیل است که مورد توجه و استناد شماری از مفسّران شیعه <ref>فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 4، ص 749 / محمّدتقى مصباح، پیشین، ج 1، ص 188ـ189 / محمّد صادقى، پیشین، ج 26ـ27، ص 306.</ref>و سنّی <ref> محمّدبن عمر فخر رازى، پیشین، ج 29، ص 313 / محمّد رشید رضا، پیشین، ج 9، ص 291 / سید محمود آلوسى، پیشین، مج 15، ج 28، ص 128.</ref>قرار گرفته است. البته با توجه به غیر واقعی بودن بسیاری از گزارش‌های [[عهد جدید]]، آنچه [[قرآن]] در این‌باره آورده است، به طور کامل در آن وجود ندارد و آنچه یافت می‌شود برخی عبارات کلی قابل انطباق بر [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله است، در حالی که بیانات [[قرآن]] دلالت بر آن دارند که در [[تورات]] و انجیل به روشنی و با صراحت، از آمدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خبر داده شده است.<ref>محمّدتقی مصباح، پیشین، ص 188.</ref>
گزارش‌های [[تورات]] و انجیل درباره بعثت، نام و ویژگی‌های [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به گونه‌ای دقیق و روشن بوده است که برای یهود و نصارا یا دست‌کم برای دانشمندان آنان، هیچ شک و تردیدی در شناخت آن حضرت و حقّانیت دعوت و رسالت ایشان باقی نمی‌گذارد؛<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 7، ص 41.</ref> اما گروهی از آنان بر اثر انگیزه‌های گوناگون به کتمان آن می‌پرداخته‌اند: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ.» <ref>بقره: 146</ref> از این آیه و همانند آن، برمی‌آید که گزارش‌های یاد شده در [[تورات]] و انجیل موجود در عصر نزول نیز بوده است. در غیر این صورت، یهود و نصارا با استناد بر آن به عنوان بهترین دلیل، به شدت به تکذیب [[قرآن]]، [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآلهو دعوت او می‌پرداختند،<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 17، ص 94 / سید ابولقاسم خوئی، البیان، چ هشتم، انوارالهدی، 1401، ص 122 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 19، ص 253.</ref> در حالی که شماری از آنان، به ویژه برخی از دانشمندان یهود و نصارا، بر اساس بشارت‌های یاد شده و شناخت پیشین از [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به ایشان ایمان آوردند:111«الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ یُؤْمِنُونَ وَ إِذَا یُتْلَی عَلَیْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِینَ.» <ref>قصص: 52 ـ 53</ref> بشارت آمدن «فارقلیط» پس از [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام، که به نقل از زبان وی در انجیل یوحنّا یاد شده<ref>یوحنا، 14:15 ـ 17 و 25 ـ 26؛ 15:26 ـ 27؛ 16: 5 ـ 15.</ref> از این قبیل است که مورد توجه و استناد شماری از مفسّران شیعه <ref>فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 4، ص 749 / محمّدتقى مصباح، پیشین، ج 1، ص 188ـ189 / محمّد صادقى، پیشین، ج 26ـ27، ص 306.</ref>و سنّی <ref> محمّدبن عمر فخر رازى، پیشین، ج 29، ص 313 / محمّد رشید رضا، پیشین، ج 9، ص 291 / سید محمود آلوسى، پیشین، مج 15، ج 28، ص 128.</ref>قرار گرفته است. البته با توجه به غیر واقعی بودن بسیاری از گزارش‌های [[عهد جدید]]، آنچه [[قرآن]] در این‌باره آورده است، به طور کامل در آن وجود ندارد و آنچه یافت می‌شود برخی عبارات کلی قابل انطباق بر [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله است، در حالی که بیانات [[قرآن]] دلالت بر آن دارند که در [[تورات]] و انجیل به روشنی و با صراحت، از آمدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خبر داده شده است.<ref>محمّدتقی مصباح، پیشین، ص 188.</ref>


در آیه 29 [[سوره فتح]] نیز از یادکرد برخی اوصاف [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و پیروان راستین او در [[تورات]] و انجیل سخن به میان آمده است. بر اساس این آیه، در کتب یاد شده آمده است که [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و پیروان ایشان با دشمنان، سرسخت و با یکدیگر بسی مهربانند. همچنین آنان به زراعتی همانند شده‌اند که روز به روز رشد، بالندگی و استحکام بیشتری یافته، شگفتی کشاورزان را برمی‌انگیزد؛ به این معنا که مسلمانان نیز در آغاز اندکند؛ اما در گذر ایّام، چنان بر شمار و نیروی آنان افزوده می‌شود که [[کافران]] را به خشم آورده، هراسان می‌سازد:<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 145 / محمّدبن احمد قرطبی، پیشین، ج 16، ص 292.</ref>«مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعا سُجَّدا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ... .» <ref>فتح: 29</ref> اینکه همه اوصاف یاد شده در هر دو کتاب [[تورات]] و انجیل آمده یا بخشی در [[تورات]] و بخشی دیگر در انجیل، مورد اختلاف [[مفسّران]] است.
در آیه 29 [[سوره فتح]] نیز از یادکرد برخی اوصاف [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و پیروان راستین او در [[تورات]] و انجیل سخن به میان آمده است. بر اساس این آیه، در کتب یاد شده آمده است که [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و پیروان ایشان با دشمنان، سرسخت و با یکدیگر بسی مهربانند. همچنین آنان به زراعتی همانند شده‌اند که روز به روز رشد، بالندگی و استحکام بیشتری یافته، شگفتی کشاورزان را برمی‌انگیزد؛ به این معنا که مسلمانان نیز در آغاز اندکند؛ اما در گذر ایّام، چنان بر شمار و نیروی آنان افزوده می‌شود که [[کافران]] را به خشم آورده، هراسان می‌سازد:<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 145 / محمّدبن احمد قرطبی، پیشین، ج 16، ص 292.</ref>«مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعا سُجَّدا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ....» <ref>فتح: 29</ref> اینکه همه اوصاف یاد شده در هر دو کتاب [[تورات]] و انجیل آمده یا بخشی در [[تورات]] و بخشی دیگر در انجیل، مورد اختلاف [[مفسّران]] است.


شماری از [[مفسّران]] [[شیعه]]<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 9، ص 337 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 9، ص 192.</ref> و سنّی <ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 145 ـ 146/ اسماعیل‌بن کثیر دمشقی، پیشین، ج 4، ص 219 / ابوجعفر نحاس، پیشین، ج 6، ص 515.</ref> به پیروی از تفسیرگران نخستینی همچون قتاده، ضحّاک و ابن جُبیر،<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 145 / عبدالرزاق صنعانی، تفسیر صنعانی، به کوشش محمود محمّد عبده، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419، ج 3، ص 228 / جمال‌الدین جوزی، زادالمسیر فی علم‌التفسیر، چ چهارم، بیروت، المکتب الاسلامی، 1407، ج 7، ص 449.</ref> اوصافی را که پیش از واژه «ذلِکَ» آمده است یاد شده در [[تورات]]، و تشبیه به زرع و کِشته را آمده در انجیل می‌دانند. طبری در اثبات این دیدگاه، می‌گوید: اگر «کَزَرع» عطف به اوصاف پیشین و به [[تورات]] هم مربوط بود، باید همراه «واوِ» عطف می‌آمد.<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 146.</ref> در مقابل، شوکانی جمله «کَزَرع» را مستأنفه دانسته و به پیروی از مجاهد، معتقد است: همه ویژگی‌های یاد شده از آغاز تا پایان آیه، هم در [[تورات]] و هم در انجیل آمده است.<ref>محمّدبن علی شوکانی، فتح‌القدیر، بیروت، دارالمعرفه، ج 5، ص 56.</ref> ابوسلیمان دمشقی نیز بر این باور است که تشبیه به زرع و کِشته در [[تورات]] و انجیل یاد شده است.<ref>جمال‌الدین جوزی، پیشین، ج 7، ص 448/ ج 3، ص 503.</ref>
شماری از [[مفسّران]] [[شیعه]]<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 9، ص 337 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 9، ص 192.</ref> و سنّی <ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 145 ـ 146/ اسماعیل‌بن کثیر دمشقی، پیشین، ج 4، ص 219 / ابوجعفر نحاس، پیشین، ج 6، ص 515.</ref> به پیروی از تفسیرگران نخستینی همچون قتاده، ضحّاک و ابن جُبیر،<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 145 / عبدالرزاق صنعانی، تفسیر صنعانی، به کوشش محمود محمّد عبده، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419، ج 3، ص 228 / جمال‌الدین جوزی، زادالمسیر فی علم‌التفسیر، چ چهارم، بیروت، المکتب الاسلامی، 1407، ج 7، ص 449.</ref> اوصافی را که پیش از واژه «ذلِکَ» آمده است یاد شده در [[تورات]]، و تشبیه به زرع و کِشته را آمده در انجیل می‌دانند. طبری در اثبات این دیدگاه، می‌گوید: اگر «کَزَرع» عطف به اوصاف پیشین و به [[تورات]] هم مربوط بود، باید همراه «واوِ» عطف می‌آمد.<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 13، ج 25، ص 146.</ref> در مقابل، شوکانی جمله «کَزَرع» را مستأنفه دانسته و به پیروی از مجاهد، معتقد است: همه ویژگی‌های یاد شده از آغاز تا پایان آیه، هم در [[تورات]] و هم در انجیل آمده است.<ref>محمّدبن علی شوکانی، فتح‌القدیر، بیروت، دارالمعرفه، ج 5، ص 56.</ref> ابوسلیمان دمشقی نیز بر این باور است که تشبیه به زرع و کِشته در [[تورات]] و انجیل یاد شده است.<ref>جمال‌الدین جوزی، پیشین، ج 7، ص 448/ ج 3، ص 503.</ref>
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
'''''3. جهاد:'''''
'''''3. جهاد:'''''


یکی دیگر از آموزه‌هایی که [[قرآن]] از ذکر آن در [[تورات]] و انجیل سخن می‌گوید، جنگ و جهاد در راه [[خدا]] و وعده حتمی [[بهشت]] از سوی او به مؤمنانی است که در این مسیر، دشمنان [[خدا]] را کشته و یا خود کشته می‌شوند: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیْهِ حَقّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ... .» <ref>توبه: 111</ref> نزول این [[آیه]] را در شأن صاحبان «بیعت عقبه» دانسته‌اند<ref>جمال‌الدین جوزی، پیشین، ج 7، ص 448/ ج 3، ص 503.</ref> و [[مفسّران]] بر این باورند که وجود حکم جهاد در همه ادیان آسمانی را می‌رساند.<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 16، ص 201 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 5، ص 113 ـ 114 / سعیدبن هبه‌اللّه راوندی، فقه القرآن، به کوشش سیداحمد حسینی، چ دوم، قم، کتابخانه آیه‌اللّه مرعشی نجفی، 1405، ج 1، ص 349.</ref> افزون بر آموزه‌های یاد شده، که [[قرآن]] به صراحت از ذکر آنها در انجیل یاد می‌کند، تعالیم یاد شده [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام به پیروان خویش در [[قرآن]] هم می‌تواند از آموزه‌های انجیل نازل شده بر وی باشد. توصیه به [[تقوا]]، یکتاپرستی، پیروی از او و نیز تصدیق [[تورات]] و نفی شرک از این قبیل است. <ref>آل عمران: 50 ـ 51؛ مائده: 72؛ توبه: 31</ref>
یکی دیگر از آموزه‌هایی که [[قرآن]] از ذکر آن در [[تورات]] و انجیل سخن می‌گوید، جنگ و جهاد در راه [[خدا]] و وعده حتمی [[بهشت]] از سوی او به مؤمنانی است که در این مسیر، دشمنان [[خدا]] را کشته و یا خود کشته می‌شوند: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیْهِ حَقّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ....» <ref>توبه: 111</ref> نزول این [[آیه]] را در شأن صاحبان «بیعت عقبه» دانسته‌اند<ref>جمال‌الدین جوزی، پیشین، ج 7، ص 448/ ج 3، ص 503.</ref> و [[مفسّران]] بر این باورند که وجود حکم جهاد در همه ادیان آسمانی را می‌رساند.<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 16، ص 201 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 5، ص 113 ـ 114 / سعیدبن هبه‌اللّه راوندی، فقه القرآن، به کوشش سیداحمد حسینی، چ دوم، قم، کتابخانه آیه‌اللّه مرعشی نجفی، 1405، ج 1، ص 349.</ref> افزون بر آموزه‌های یاد شده، که [[قرآن]] به صراحت از ذکر آنها در انجیل یاد می‌کند، تعالیم یاد شده [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام به پیروان خویش در [[قرآن]] هم می‌تواند از آموزه‌های انجیل نازل شده بر وی باشد. توصیه به [[تقوا]]، یکتاپرستی، پیروی از او و نیز تصدیق [[تورات]] و نفی شرک از این قبیل است. <ref>آل عمران: 50 ـ 51؛ مائده: 72؛ توبه: 31</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۶۵۹

ویرایش