پرش به محتوا

روند تقریب مذاهب اسلامی در سرزمين شام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی « <div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA5...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
</div>{{پانویس رنگی}}
</div>{{پانویس رنگی}}
''' روند تقريب مذاهب اسلامى در سرزمين شام
''' روند تقريب مذاهب اسلامى در سرزمين شام
''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه مجله شماره 2 [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] می‌باشد که به قلم [[دکتر وهبه مصطفى الزحيلى]] <ref>دبيركل مجمع تقريب مذاهب اسلامى </ref>و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در شماره دوم، فصل بهار سال 1384 منتشر شده است.</div>
''' عنوان دومین مقاله‌ از بخش اندیشه مجله شماره 2 [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] می‌باشد که به قلم [[دکتر وهبه مصطفى الزحيلى]] و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در شماره دوم، فصل بهار سال 1384 منتشر شده است.</div>
=چکيده=
=چکيده=
نوشته حاضر داراى سه بخش است:  
نوشته حاضر داراى سه بخش است:  
'''بخش اول''' به گزارشى از روند تقريب در سرزمين شام (سوريه، اردن، فلسطين و لبنان) و ايران پرداخته و بر تجزيه ناپذيرى دين اسلام و وحدت تأکيد شده است. آثار تفرقه گرايى، منشأ آن و جو غالب بر محيط هاى اسلامى در پنجاه سال گذشته، هم چنين بيان نکات و نمونه‌هايى از آگاهى مردم [[سوريه]] و [[ايران]] و ديدگاه عميق آنها نسبت به حفظ وحدت ملى از بحث هاى ديگر اين بخش است.
* '''بخش اول''' به گزارشى از روند تقريب در سرزمين شام (سوريه، اردن، فلسطين و لبنان) و ايران پرداخته و بر تجزيه ناپذيرى دين اسلام و وحدت تأکيد شده است. آثار تفرقه گرايى، منشأ آن و جو غالب بر محيط هاى اسلامى در پنجاه سال گذشته، هم چنين بيان نکات و نمونه‌هايى از آگاهى مردم [[سوريه]] و [[ايران]] و ديدگاه عميق آنها نسبت به حفظ وحدت ملى از بحث هاى ديگر اين بخش است.
'''بخش دوم''' به بيان مهم‌ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام اختصاص دارد. برخى از اين نمودها عبارت اند از: دوستى و محبت متقابل، فعال‌سازى همکارى خوب ميان علماى سنى و شيعه، منع نشر يا چاپ کليه کتاب‌هاى متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر، مجاز نبودن پخش مطالبى که به مسائل اختلافى دامن مى‌زند، محکوم کردن هرگونه برچسب تکفير و گمراهى به پيروان مذاهب مختلف، تشويق مطالعه‌هاى مقايسه‌اى فقهى و عقيدتى، فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى بين علماى سنى يا شيعى، واگذارى محاسبه از بندگان به خداوند، و وجود محبت نسبت به اهل بيت در بين مسلمانان چه شيعه چه سنى.
* '''بخش دوم''' به بيان مهم‌ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام اختصاص دارد. برخى از اين نمودها عبارت‌اند از:  
'''بخش سوم''' ملاحظاتى در مورد استراتژى تقريب مذاهب اسلامى بيان و بر مواردى بدين شرح توصيه شده است: کوشش در راستاى تعميم فرهنگ گفت‌وگو، لزوم داشتن مواضع علمى و مراکز و شعبى در سرزمين‌هاى اسلامى براى تقريب، گسترش دامنه انتشار و پخش مجله تقريب مذاهب ([[التقريب]])، لزوم اولويت دادن به عوامل تحقق وحدت امت اسلامى و به کار گرفتن تمام امکانات و توان امت براى دفع تجاوز دشمنان، و وجوب صدور اعلاميه‌اى مبنى بر ممنوعيت هرگونه فعاليت تبليغى مذهبى.
# دوستى و محبت متقابل؛
در پايان با تمسک به آيه (ان هذا امتکم امه واحده...) خواسته شده است که شعار اساسى و خدشه ناپذير انديشه تقريب، عمل به مضمون اين آيه باشد.
# فعال‌سازى همکارى خوب ميان علماى سنى و شيعه؛
کليد واژه‌ها: تجزيه ناپذيرى اسلام، توهين و تکفير، فرهنگ گفت‌وگو، امت اسلامى.
# منع نشر يا چاپ کليه کتاب‌هاى متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر؛
سپاس خداوندى را که امت اسلامى را در اصول، فعاليت‌ها و خاستگاه‌هاى فکرى وحدت بخشيد و سلام و درود بر پيامبر امين ما، محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) که اين وحدت را سامانى محکم و جاودانه داد و سلام و درود بر خاندان و يارانى که به مکتب وحى الهى و رسالت انبيا وفادارترين مردمان اند. خداوند همه آنان را بيامرزد.
# مجاز نبودن پخش مطالبى که به مسائل اختلافى دامن مى‌زند؛
# محکوم کردن هرگونه برچسب تکفير و گمراهى به پيروان مذاهب مختلف؛
# تشويق مطالعه‌هاى مقايسه‌اى فقهى و عقيدتى؛
# فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى بين علماى سنى يا شيعى؛
# واگذارى محاسبه از بندگان به خداوند، و وجود محبت نسبت به اهل بيت در بين مسلمانان چه شيعه چه سنى.
* '''بخش سوم''' ملاحظاتى در مورد استراتژى تقريب مذاهب اسلامى بيان و بر مواردى بدين شرح توصيه شده است:  
# کوشش در راستاى تعميم فرهنگ گفت‌وگو؛
# لزوم داشتن مواضع علمى و مراکز و شعبى در سرزمين‌هاى اسلامى براى تقريب؛
# گسترش دامنه انتشار و پخش مجله تقريب مذاهب ([[التقريب]])؛
# لزوم اولويت دادن به عوامل تحقق وحدت امت اسلامى و به کار گرفتن تمام امکانات و توان امت براى دفع تجاوز دشمنان؛
# و وجوب صدور اعلاميه‌اى مبنى بر ممنوعيت هرگونه فعاليت تبليغى مذهبى.<br>
 
در پايان با تمسک به آيه (ان هذا امتکم امه واحده...) خواسته شده است که شعار اساسى و خدشه ناپذير انديشه تقريب، عمل به مضمون اين آيه باشد.<br>
 
کليد واژه‌ها: تجزيه ناپذيرى اسلام، توهين و تکفير، فرهنگ گفت‌وگو، امت اسلامى.<br>
 
سپاس خداوندى را که امت اسلامى را در اصول، فعاليت‌ها و خاستگاه‌هاى فکرى وحدت بخشيد و سلام و درود بر پيامبر امين ما، محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) که اين وحدت را سامانى محکم و جاودانه داد و سلام و درود بر خاندان و يارانى که به مکتب وحى الهى و رسالت انبيا وفادارترين مردمان اند. خداوند همه آنان را بيامرزد.<br>
 


=گزارشى از روند تقريب=
=گزارشى از روند تقريب=
اين گزارش فشرده‌اى از روند تقريب در سرزمين شام ([[سوريه]]، [[لبنان]]، [[اردن]] و [[فلسطين]]) است که در واقع تفاوت چندانى با پديده تقريب در کشورهاى گوناگون اسلامى از جمله مصر، سودان، کشورهاى آفريقايى، کشورهاى مغرب [عربى] و کشورهاى غير عربى هم چون: [[ترکيه]]،[[ ايران]]، [[هند]]، [[پاکستان]]، [[اندونزى]]، [[مالزى]]، [[افغانستان]] و اقليت‌هاى پراکنده در قاره‌هاى پنج گانه، به ويژه آمريکا، اروپا و آسيا ندارد.
اين گزارش فشرده‌اى از روند تقريب در سرزمين شام ([[سوريه]]، [[لبنان]]، [[اردن]] و [[فلسطين]]) است که در واقع تفاوت چندانى با پديده تقريب در کشورهاى گوناگون اسلامى از جمله مصر، سودان، کشورهاى آفريقايى، کشورهاى مغرب [عربى] و کشورهاى غير عربى هم چون: [[ترکيه]]،[[ايران]]، [[هند]]، [[پاکستان]]، [[اندونزى]]، [[مالزى]]، [[افغانستان]] و اقليت‌هاى پراکنده در قاره‌هاى پنج گانه، به ويژه آمريکا، اروپا و آسيا ندارد.<br>
همه اين کشورها، به رغم وجود فاصله‌هاى گاه زياد بين مرزهاى آنان يا همجوارى آنها با يک‌ديگر، بحمدالله به اين درک قطعى رسيده اند که اسلام دين تجزبه پذيرى نيست و اصول و فروع آن و مواضع نظرى، تاريخى، جغرافيايى، فرهنگى و تربيتى آن يکى است و آيين وحدت فکرى و عملى آنها رويّه متداول و حاکم بر عرصه اسلامى است؛ هر چند گروه‌ها و گرايش هاى فرقه اى شکست خورده اى يافت شود که سعى در گسترش تفرقه ميان پيروان مذاهب، برانگيختن جنگ هاى مذهبى و افتادن در ورطه خون ريزى يا تهمت زدن يا انفعال آميخته به احساسات هوچى گرانه و چيزهايى که اى بسا به ريختن خون‌هاى عزيز يا ويرانى يا به آتش کشيدن اماکن يا مساجد اسلامى نيز بينجامد. منشأ اين گرايش خطرناک، پردست انداز و تيره و تاريک يا نظريه‌هاى برخى علماى خام يا مواضع منحرف برخى عوام يا همراهىِ [غافلانه] سمپاشى ها و بدخواهى هاى خاورشناسان و سياست‌هاى کشورهاى گمراه، کافر و شرور غرب يا شرق به منظور تضعيف بنيه مسلمانان و تسهيل سلطه خود بر کشور، ثروت و سرنوشت مسلمانان و باقى نگهداشتن آنها گاهى در حالت آتش زير خاکستر و گاهى آماده انفجار براى اجراى برنامه‌هاى اردوگاه ستم گرى، استعمار و طغيان است.
همه اين کشورها، به رغم وجود فاصله‌هاى گاه زياد بين مرزهاى آنان يا همجوارى آنها با يک‌ديگر، بحمدالله به اين درک قطعى رسيده اند که اسلام دين تجزبه پذيرى نيست و اصول و فروع آن و مواضع نظرى، تاريخى، جغرافيايى، فرهنگى و تربيتى آن يکى است و آيين وحدت فکرى و عملى آنها رويّه متداول و حاکم بر عرصه اسلامى است؛ هر چند گروه‌ها و گرايش‌هاى فرقه‌اى شکست خورده‌اى يافت شود که سعى در گسترش تفرقه ميان پيروان مذاهب، برانگيختن جنگ‌هاى مذهبى و افتادن در ورطه خون‌ريزى يا تهمت زدن يا انفعال آميخته به احساسات هوچى گرانه و چيزهايى که اى بسا به ريختن خون‌هاى عزيز يا ويرانى يا به آتش کشيدن اماکن يا مساجد اسلامى نيز بينجامد. منشأ اين گرايش خطرناک، پردست‌انداز و تيره و تاريک يا نظريه‌هاى برخى علماى خام يا مواضع منحرف برخى عوام يا همراهىِ [غافلانه] سمپاشى‌ها و بدخواهى‌هاى خاورشناسان و سياست‌هاى کشورهاى گمراه، کافر و شرور غرب يا شرق به منظور تضعيف بنيه مسلمانان و تسهيل سلطه خود بر کشور، ثروت و سرنوشت مسلمانان و باقى نگهداشتن آنها گاهى در حالت آتش زير خاکستر و گاهى آماده انفجار براى اجراى برنامه‌هاى اردوگاه ستم گرى، استعمار و طغيان است.<br>
متأسفانه پديده تفرقه، پراکندگىِ مذهبى، تهمت زنى و تصنيف‌ها يا تأليف‌هاى مبتذل يا مسموم در پنجاه يا چهل سال گذشته جو غالب يا رايج محيط هاى اسلامى بود. چگونگى فرو غلطيدن در لغزش گاه تکفير يا ملعنه (ناسزاگويى) و نيرنگ يا فحاشى و توهين يا بى ادبى به ستارگان عالم اسلام در دهه‌هاى گذشته [به خوبى ]ديده مى‌شود، به صورتى که اگر مردان بزرگ، مخلص، از جان گذشته و ايثارگر در اين دوران وجود نداشتند، اسلام مقام واقعى خود را، چه بزرگ چه کوچک نمى‌يافت و از اسلام اثرى در مشرق يا مغرب يا مرکز دنيا ديده نمى‌شد.
متأسفانه پديده تفرقه، پراکندگىِ مذهبى، تهمت زنى و تصنيف‌ها يا تأليف‌هاى مبتذل يا مسموم در پنجاه يا چهل سال گذشته جو غالب يا رايج محيط هاى اسلامى بود. چگونگى فرو غلطيدن در لغزش گاه تکفير يا ملعنه (ناسزاگويى) و نيرنگ يا فحاشى و توهين يا بى ادبى به ستارگان عالم اسلام در دهه‌هاى گذشته [به خوبى ]ديده مى‌شود، به صورتى که اگر مردان بزرگ، مخلص، از جان گذشته و ايثارگر در اين دوران وجود نداشتند، اسلام مقام واقعى خود را، چه بزرگ چه کوچک نمى‌يافت و از اسلام اثرى در مشرق يا مغرب يا مرکز دنيا ديده نمى‌شد.<br>
به نظر من اين پديده اينک کم رنگ شده و رو به افول گذارده است و جاى آن را شعور آگاهى بخشى گرفته که در پرتو خيزش اسلامى سى سال گذشته روندى رو به رشد و نمو دارد و کسانى از علما و برخى يا اغلب عامه مردم متوجه شده اند که اين گرايش، خطرناک بلکه بيهوده است، به عقيده، عبادات و اخلاق اسلامى لطمه مى‌زند، مصلحت عاليه اسلامى را تهديد مى‌کند، تمام امت اسلامى را به ويرانى، تباهى، نيستى و سقوط سوق مى‌دهد، مسلمانان را از يک‌ديگر دور مى‌سازد و بذر تفرقه، جدايى، نفرت مى‌پاشد و تمام کارهاى مثبت يا برنامه‌هاى آنان را بر باد مى‌دهد اين چيزى است که دشمنان جنايت کار در آن طمع کرده اند؛ کسانى که در تلاشند تا امت اسلامى را هرچه بيشتر تجزيه کنند و رشته وحدت کشورهاى اسلامى را يکى پس از ديگرى، بدون استثنا بگسلند. اين حرکت در راستاى سياست جداسازى و سوء استفاده از برخى جنبه‌هاى منفى يا انواع عقب ماندگى‌ها و کوتاهى‌ها، به ويژه تحريک گروه‌هاى غير مسلمان در سرزمين‌هاى اسلامى و نيز نفوذ در ميان گروه‌هاى اسلامى براى برانگيختن مشکلات و اختلاف‌ها ميان آنان است، بر اساس قاعده «تفرقه بينداز و حکومت کن» و اين که تفرقه باعث ضعف و منجر به تباهى مى‌شود.
به نظر من اين پديده اينک کم رنگ شده و رو به افول گذارده است و جاى آن را شعور آگاهى بخشى گرفته که در پرتو خيزش اسلامى سى سال گذشته روندى رو به رشد و نمو دارد و کسانى از علما و برخى يا اغلب عامه مردم متوجه شده اند که اين گرايش، خطرناک بلکه بيهوده است، به عقيده، عبادات و اخلاق اسلامى لطمه مى‌زند، مصلحت عاليه اسلامى را تهديد مى‌کند، تمام امت اسلامى را به ويرانى، تباهى، نيستى و سقوط سوق مى‌دهد، مسلمانان را از يک‌ديگر دور مى‌سازد و بذر تفرقه، جدايى، نفرت مى‌پاشد و تمام کارهاى مثبت يا برنامه‌هاى آنان را بر باد مى‌دهد اين چيزى است که دشمنان جنايت کار در آن طمع کرده اند؛ کسانى که در تلاشند تا امت اسلامى را هرچه بيشتر تجزيه کنند و رشته وحدت کشورهاى اسلامى را يکى پس از ديگرى، بدون استثنا بگسلند. اين حرکت در راستاى سياست جداسازى و سوء استفاده از برخى جنبه‌هاى منفى يا انواع عقب ماندگى‌ها و کوتاهى‌ها، به ويژه تحريک گروه‌هاى غير مسلمان در سرزمين‌هاى اسلامى و نيز نفوذ در ميان گروه‌هاى اسلامى براى برانگيختن مشکلات و اختلاف‌ها ميان آنان است، بر اساس قاعده «تفرقه بينداز و حکومت کن» و اين که تفرقه باعث ضعف و منجر به تباهى مى‌شود.<br>
در مورد سرزمين شام، به ويژه سوريه، [مردم] اين کشور به اين توطئه‌هاى جنايت کارانه استعمارى آگاهى دارند. سوريه در طول تاريخ نوين خود، ديدگاهى عميق تر، درکى بيشتر و آينده نگرى دورترى نسبت به مسئله وحدت ملى خود، ضرورت پاسدارى از آن و پشت سر گذاردن تمام جنبه‌هاى منفى، لغزش گاه‌ها و به طورى که شهروندان سورى از آغاز استقلال و رهايى از استعمار فرانسه در هفدهم آوريل 1946 (29 فروردين 1325) تاکنون، هيچ تفاوتى ميان پيروان اديان، مذاهب و طوايف مختلف نمى‌گذارند و اين افتخارى براى سوريه نوين، آزاد و سرفراز است.
در مورد سرزمين شام، به ويژه سوريه، [مردم] اين کشور به اين توطئه‌هاى جنايت کارانه استعمارى آگاهى دارند. سوريه در طول تاريخ نوين خود، ديدگاهى عميق تر، درکى بيشتر و آينده نگرى دورترى نسبت به مسئله وحدت ملى خود، ضرورت پاسدارى از آن و پشت سر گذاردن تمام جنبه‌هاى منفى، لغزش گاه‌ها و به طورى که شهروندان سورى از آغاز استقلال و رهايى از استعمار فرانسه در هفدهم آوريل 1946 (29 فروردين 1325) تاکنون، هيچ تفاوتى ميان پيروان اديان، مذاهب و طوايف مختلف نمى‌گذارند و اين افتخارى براى سوريه نوين، آزاد و سرفراز است.<br>
به عنوان مثال ما در سوريه هيچ تفاوتى در حقوق و وظايف ميان مسلمانان و غير مسلمانان و ميان پيروان مذاهب سنى يا شيعه نمى‌بينيم و شاهد حذف آثار تفرقه و پيامدهاى آن در هر دو گروه هستيم. اين رشد و بلوغ سياسىِ رهبران خردمند، احساس دينى گروه‌هاى مختلف مردم و شعور مدنى ـ اجتماعى قاطبه شهروندان، سوريه و ديگر کشورهاى شام را ـ به استثناى برخى مواضع شبهه آميز طرف داران استعمار در لبنان ـ پيشاپيش کشورهاى عربىِ فاقد هر گونه مشکل طايفه اى، مذهبى، يا نژادى قرار داده است.
به عنوان مثال ما در سوريه هيچ تفاوتى در حقوق و وظايف ميان مسلمانان و غير مسلمانان و ميان پيروان مذاهب سنى يا شيعه نمى‌بينيم و شاهد حذف آثار تفرقه و پيامدهاى آن در هر دو گروه هستيم. اين رشد و بلوغ سياسىِ رهبران خردمند، احساس دينى گروه‌هاى مختلف مردم و شعور مدنى ـ اجتماعى قاطبه شهروندان، سوريه و ديگر کشورهاى شام را ـ به استثناى برخى مواضع شبهه آميز طرف داران استعمار در لبنان ـ پيشاپيش کشورهاى عربىِ فاقد هر گونه مشکل طايفه‌اى، مذهبى، يا نژادى قرار داده است.<br>
مشابه اين آگاهى و روشن بينى سياسى را ما در جمهورى اسلامى ايران از همان آغاز پيروزى انقلاب اسلامى با کوشش‌ها و رهبرى هاى امام خمينى(قدس سره) در بيش از ربع قرن پيش بدين سو شاهد بوده ايم.
مشابه اين آگاهى و روشن بينى سياسى را ما در جمهورى اسلامى ايران از همان آغاز پيروزى انقلاب اسلامى با کوشش‌ها و رهبرى هاى امام خمينى(قدس سره) در بيش از ربع قرن پيش بدين سو شاهد بوده‌ايم.<br>
اين آگاهى سياسى با آگاهى دينى، مصلحت انديشانه، ملى و قومى به منظور مقاومت در برابر تجاوزهاى استعمارى و استکبارى کشورهاى غرب به رهبرى آمريکا مقارن گشته است. همانا گرايش و اهداف خصمانه قديمى اين استعمارگران تبديل به رفتارهاى عينى خطرناکى به وسيله محاصره نظامى سرزمين‌هاى ما و اعلان جنگ وحشيانه و ويران گر عليه کشورهاى اسلامى شده است، که آغاز آن با [اعمالى مثل] مسلط ساختن صرب هاى متعصب بر بوسنى و هرزگوين و کوزوو، حکمرانى کمونيست‌هاى الحادى روسيه و چين بر جمهورى ها و مناطق اسلامى هم چون چچن، ميدان دادن به سيک ها و هندوها [در هند] يا هنديانِ کينه توز در کشمير و جاهاى ديگر، سپس همکارى تمام نيروهاى غرب و در راس آنان انگليسِ افعى صفت، هم پيمانى صليبيان افراطى در آمريکا با صهيونيسم، به راه انداختن جنگِ نسل کشى در فلسطين، افغانستان و عراق و تهديد ايران، سوريه و سپس ديگر کشورهاى عربى و حتى دوستان اين کشورهاى متجاوز بوده است.
اين آگاهى سياسى با آگاهى دينى، مصلحت انديشانه، ملى و قومى به منظور مقاومت در برابر تجاوزهاى استعمارى و استکبارى کشورهاى غرب به رهبرى آمريکا مقارن گشته است. همانا گرايش و اهداف خصمانه قديمى اين استعمارگران تبديل به رفتارهاى عينى خطرناکى به وسيله محاصره نظامى سرزمين‌هاى ما و اعلان جنگ وحشيانه و ويران گر عليه کشورهاى اسلامى شده است، که آغاز آن با [اعمالى مثل] مسلط ساختن صرب هاى متعصب بر بوسنى و هرزگوين و کوزوو، حکمرانى کمونيست‌هاى الحادى روسيه و چين بر جمهورى ها و مناطق اسلامى هم چون چچن، ميدان دادن به سيک ها و هندوها [در هند] يا هنديانِ کينه توز در کشمير و جاهاى ديگر، سپس همکارى تمام نيروهاى غرب و در راس آنان انگليسِ افعى صفت، هم پيمانى صليبيان افراطى در آمريکا با صهيونيسم، به راه انداختن جنگِ نسل کشى در فلسطين، افغانستان و عراق و تهديد ايران، سوريه و سپس ديگر کشورهاى عربى و حتى دوستان اين کشورهاى متجاوز بوده است.<br>
«تقريب» هرگز به معناى ذوب مذاهب اسلامى در يک‌ديگر نيست، بلکه به مفهوم وصول به نزديکى در ديدگاه‌هاى مختلفِ عرصه‌هاى دينى و وحدت بخشيدن به مواضع، انديشه‌ها، رفتارها و شيوه‌هاست به اين منظور که مسلمانان در برابر دشمنان خارجى از کشورهاى کافر و شرور صف واحدى را تشکيل بدهند؛ دشمنانى که تروريسم را بهانه اى براى کشتار و نسل کشى مسلمانان در ديارشان نموده اند، به غارت ثروت‌هاى آنان و به بردگى کشاندن آنها مى پردازند و در پى سلطه بر منابع نفتى و غير نفتى سرزمين مسلمين، تسلط بر تمام فعاليت‌هاى اقتصادى ايشان به بهانه «جهانى شدن» و موافقت نامه‌هاى «گات» يا تجارت آزاد و امکان دادن به شرکت‌هاى بزرگ سرمايه دارى به منظور کشيدن شيره جان ملل ديگر، به ويژه مسلمانان براى غارت ثروت‌هاى نفتى و غيرنفتى آنها برآمده اند.
«تقريب» هرگز به معناى ذوب مذاهب اسلامى در يک‌ديگر نيست، بلکه به مفهوم وصول به نزديکى در ديدگاه‌هاى مختلفِ عرصه‌هاى دينى و وحدت بخشيدن به مواضع، انديشه‌ها، رفتارها و شيوه‌هاست به اين منظور که مسلمانان در برابر دشمنان خارجى از کشورهاى کافر و شرور صف واحدى را تشکيل بدهند؛ دشمنانى که تروريسم را بهانه اى براى کشتار و نسل کشى مسلمانان در ديارشان نموده اند، به غارت ثروت‌هاى آنان و به بردگى کشاندن آنها مى پردازند و در پى سلطه بر منابع نفتى و غير نفتى سرزمين مسلمين، تسلط بر تمام فعاليت‌هاى اقتصادى ايشان به بهانه «جهانى شدن» و موافقت نامه‌هاى «گات» يا تجارت آزاد و امکان دادن به شرکت‌هاى بزرگ سرمايه دارى به منظور کشيدن شيره جان ملل ديگر، به ويژه مسلمانان براى غارت ثروت‌هاى نفتى و غيرنفتى آنها برآمده اند.<br>


نمودهاى روند تقريب
==نمودهاى روند تقريب==
مهم ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام بدين قرار است:
مهم ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام بدين قرار است:
الف ـ دوستى و محبت متقابل، فعال‌سازى بهترين همکارى ميان علماى سنى و شيعه امت اسلامى و به خاک سپردن تمام نمودهاى اختلاف، تعصب دينى و تنش ها. اين امر بسيار روشنى است.
* الف ـ دوستى و محبت متقابل، فعال‌سازى بهترين همکارى ميان علماى سنى و شيعه امت اسلامى و به خاک سپردن تمام نمودهاى اختلاف، تعصب دينى و تنش ها. اين امر بسيار روشنى است.
ب ـ منع نشر يا چاپ کليه کتاب هايى که متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر باشد و عدم اجازه پخش مطالبى در رسانه‌هاى گروهى يا ايراد بعضى از سخن رانى ها در مراکز (مجامع)، نهادها (باشگاه‌ها)ى فرهنگى که به مسائل اختلافى دامن بزند. اين جهت گيرى دولت سوريه و ديگر کشورها در سرزمين شام است.
* ب ـ منع نشر يا چاپ کليه کتاب هايى که متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر باشد و عدم اجازه پخش مطالبى در رسانه‌هاى گروهى يا ايراد بعضى از سخن رانى‌ها در مراکز (مجامع)، نهادها (باشگاه‌ها)ى فرهنگى که به مسائل اختلافى دامن بزند. اين جهت گيرى دولت سوريه و ديگر کشورها در سرزمين شام است.<br>
ج ـ محکوم کردن هر گونه برچسب تکفير و گمراهى که متوجه برخى پيروان مذاهب مى‌شود
* ج ـ محکوم کردن هر گونه برچسب تکفير و گمراهى که متوجه برخى پيروان مذاهب مى‌شود به منظور ممانعت از برانگيختن فتنه. هم چنين تخطئه نويسندگانى که به چنين نوشته‌هايى مى‌پردازند. اين چيزى است که در نوشته‌ها و ديگر موضع گيرى هاى ما کاملا قابل لمس است.<br>
به منظور ممانعت از برانگيختن فتنه. هم چنين تخطئه نويسندگانى که به چنين نوشته‌هايى مى‌پردازند. اين چيزى است که در نوشته‌ها و ديگر موضع گيرى هاى ما کاملا قابل لمس است.
ما هرگز اتهام‌هاى تکفيرى را که مفتى‌هاى اندکى از اهل سنت بى محابا نثار ديگران مى‌کنند، نمى‌پذيريم، هم چنان که يورش ستمگرانه در نوشته‌هاى برخى شيعيان به بزرگان صحابه گرامى را نيز قبول نداريم.<br>
ما هرگز اتهام هاى تکفيرى را که مفتى هاى اندکى از اهل سنت بى محابا نثار ديگران مى‌کنند، نمى‌پذيريم، هم چنان که يورش ستمگرانه در نوشته‌هاى برخى شيعيان به بزرگان صحابه گرامى را
هم چنين ممانعت از نشر هر آن چه تاريخ اسلام را زشت جلوه مى‌دهد، مجدداً شبح نزاع‌ها و اختلاف‌ها را برمى‌انگيزد و به درگيرى ميان مسلمانان به دليل حوادث قديمى و تاريخى دامن مى‌زند. از جمله وظايف ما دفن کردن کليه اين آثار تفرقه‌انگيز، شعله‌ور کننده آتش فتنه يا آتش‌افروز ميان ما (پيروان مذاهب مختلف) و نبش قبرکننده آن دسته از حوادث تاريخى است که به جاى سازندگى ، عامل تباهى و به جاى وحدت، پراکندگى و تفرقه به دنبال دارد. اين کارها رويه گروه‌هاى متعصب و افراطى است که به اسلام ظلم مى‌نمايند.
نيز قبول نداريم.
د
هم چنين ممانعت از نشر هر آن چه تاريخ اسلام را زشت جلوه مى‌دهد، مجدداً شبح نزاع ها و اختلاف‌ها را برمى‌انگيزد و به درگيرى ميان مسلمانان به دليل حوادث قديمى و تاريخى دامن مى‌زند. از جمله وظايف ما دفن کردن کليه اين آثار تفرقه انگيز، شعلهور کننده آتش فتنه يا آتش افروز ميان ما (پيروان مذاهب مختلف) و نبش قبرکننده آن دسته از حوادث تاريخى است که به جاى سازندگى ، عامل تباهى و به جاى وحدت، پراکندگى و تفرقه به دنبال دارد. اين کارها رويه گروه‌هاى متعصب و افراطى است که به اسلام ظلم مى‌نمايند.
ـ تشويق مطالعه‌هاى مقايسه اى فقهى و عقيدتى، به ويژه در بعد مطالعات دانشگاهى تخصصى به شيوه بيان علمى صرف و احترام آميز ديدگاه‌هاى ديگران همراه با بيان دلايل و براهينى که باعث بروز نظريه‌هاى مخالفى از سوى ما يا آنها و جلوه گرى مسايل با مظاهر مختلف شده است و نيز گسترش روحيه گفت‌وگوى سازنده و نقد علمى صرف و به دور از هر گونه توهين، تهديد، ارعاب و حمله [به ديگران]، زيرا عالمِ واقعا منصف فراتر از اختلاف‌ها قرار مى‌گيرد و پذيرفتن عذر ديگران در اختلاف‌ها، روش مسلمان خيرخواه است؛ کسى که صاحب قلبى بزرگ، پاک و خالى از هر گونه کينه، نفرت و خودخواهىِ نفس اماره و دلسوز آينده اسلام و امت اسلامى است.<br>
د ـ تشويق مطالعه‌هاى مقايسه اى فقهى و عقيدتى، به ويژه در بعد مطالعات دانشگاهى تخصصى به شيوه بيان علمى صرف و احترام آميز ديدگاه‌هاى ديگران همراه با بيان دلايل و براهينى که باعث بروز نظريه‌هاى مخالفى از سوى ما يا آنها و جلوه گرى مسايل با مظاهر مختلف شده است و نيز گسترش روحيه گفت‌وگوى سازنده و نقد علمى صرف و به دور از هر گونه توهين، تهديد، ارعاب و حمله [به ديگران]، زيرا عالمِ واقعا منصف فراتر از اختلاف‌ها قرار مى‌گيرد و پذيرفتن عذر ديگران در اختلاف‌ها، روش مسلمان خيرخواه است؛ کسى که صاحب قلبى بزرگ، پاک و خالى از هر گونه کينه، نفرت و خودخواهىِ نفس اماره و دلسوز آينده اسلام و امت اسلامى است.
* هـ ـ فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى ميان علماى بزرگ اهل سنت و شيعه در ماه مبارک رمضان و ديگر مناسبت‌هاى اسلامى در سطح رسمى، از جمله سخن رانى رياست محترم جمهورى اسلامى ايران، محمد خاتمى در کتابخانه ملى اسد در دمشق، شرکت گروه برجسته‌اى از علماى اهل سنت در مراسم هفته وحدت که هر سال در تهران برگزار مى‌شود، فعاليت‌هاى بسيار مثبت فرهنگى رايزنى فرهنگى ايران در دمشق، مثل اجراى مسابقه‌هاى قرآنى در ماه رمضان، سخن‌رانى‌هاى عمومى در مناسبت‌هاى مربوط به اهل بيت(عليهم‌السلام) و انتشار مجلات مختلف و نشر پژوهش‌هاى مقايسه‌اى.<br>
هـ ـ فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى ميان علماى بزرگ اهل سنت و شيعه در ماه مبارک رمضان و ديگر مناسبت‌هاى اسلامى در سطح رسمى، از جمله سخن رانى رياست محترم جمهورى اسلامى ايران، محمد خاتمى در کتابخانه ملى اسد در دمشق، شرکت گروه برجسته اى از علماى اهل سنت در مراسم هفته وحدت که هر سال در تهران برگزار مى‌شود، فعاليت‌هاى بسيار مثبت فرهنگى رايزنى فرهنگى ايران در دمشق، مثل اجراى مسابقه‌هاى قرآنى در ماه رمضان، سخن رانى هاى عمومى در مناسبت‌هاى مربوط به اهل بيت(عليهم السلام) و انتشار مجلات مختلف و نشر پژوهش هاى مقايسه اى.
هم‌چنين [فعاليت‌هاى ديگرى که] در سطوح فرهنگى غير رسمى ديگر [انجام مى‌شود] هم چون‌ سخن‌رانى‌هايى که در آرامگاه حضرت زينب(عليها‌السلام) در [[زينبيه]] [[دمشق]] و نيز در دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگى دمشق به وسيله علماى شيعه و اهل سنت با حضور جمع بسيارى از هر دو گروه ارائه مى‌شود. به‌همين مناسبت ما فعاليت‌هاى مجمع [جهانى] تقريب مذاهب اسلامى در ايران را، پس از مصر، مورد قدردانى و ستايش قرار مى‌دهيم.
هم چنين [فعاليت‌هاى ديگرى که] در سطوح فرهنگى غير رسمى ديگر [انجام مى‌شود] هم چون سخن رانى هايى که در آرامگاه حضرت زينب(عليها السلام) در [زينبيه] دمشق و نيز در دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگى دمشق به وسيله علماى شيعه و اهل سنت با حضور جمع بسيارى از هر دو گروه ارائه مى‌شود. به‌همين مناسبت ما فعاليت‌هاى مجمع [جهانى] تقريب مذاهب اسلامى در ايران را، پس از مصر، مورد قدردانى و ستايش قرار مى‌دهيم.
[در همين راستا] ميزگردهاى حياتى، حساس و مهمى در کانال هاى تلويزيونى ماهواره اى ميان علماى اهل سنت و شيعه در سوريه و لبنان برگزار مى‌شود که طى آنها مسائل روز بررسى مى‌شود و انسجام و هم فکرى هاى طرفين با يک‌ديگر روشن مى‌گردد.<br>
[در همين راستا] ميزگردهاى حياتى، حساس و مهمى در کانال هاى تلويزيونى ماهواره اى ميان علماى اهل سنت و شيعه در سوريه و لبنان برگزار مى‌شود که طى آنها مسائل روز بررسى مى‌شود و انسجام و هم فکرى هاى طرفين با يک‌ديگر روشن مى‌گردد.
* وـ در سطح مردمى نيز شاهد نزديکى آشکار و تفاهم جديدى ميان اهل سنت و شيعيان در موارد بسيارى هستيم، از جمله:<br>
وـ در سطح مردمى نيز شاهد نزديکى آشکار و تفاهم جديدى ميان اهل سنت و شيعيان در موارد بسيارى هستيم، از جمله:
تأکيد بر وحدت عقيده بين دو طرف، وحدت اصول ايمانى ثابت در قرآن کريم و سنت نبوى در گفتار و کردار و نيز وحدت در عبادت با اداى نمازهاى واجب، صرف نظر از وسايل آن چون اذان و نحوه ايراد آن، نماز جمعه و جماعت، و نحوه انجام و اداى آنها، زيرا مهم به مورد اجرا گذاردن ارکان (اصول پايه‌اى) اسلام است.<br>
تأکيد بر وحدت عقيده بين دو طرف، وحدت اصول ايمانى ثابت در قرآن کريم و سنت نبوى در گفتار و کردار و نيز وحدت در عبادت با اداى نمازهاى واجب، صرف نظر از وسايل آن چون اذان و نحوه ايراد آن، نماز جمعه و جماعت، و نحوه انجام و اداى آنها، زيرا مهم به مورد اجرا گذاردن ارکان (اصول پايه اى) اسلام است.
از جمله اين پديده‌ها، مشارکت در تحصيل فرهنگ و علوم مختلف در هر يک از حوزه‌هاى علميه دمشق و تهران و توابع آن، وجود دانشگاه مذاهب اسلامى در تهران و نيز تدريس اصول مذاهب مختلف در دانشکده‌هاى حقوق دانشگاه‌هاى سوريه است.<br>
از جمله اين پديده‌ها، مشارکت در تحصيل فرهنگ و علوم مختلف در هر يک از حوزه‌هاى علميه دمشق و تهران و توابع آن، وجود دانشگاه مذاهب اسلامى در تهران و نيز تدريس اصول مذاهب مختلف در دانشکده‌هاى حقوق دانشگاه‌هاى سوريه است.
اتفاق نظر عملى ميان پيروان اهل سنت و شيعه در نبود هر نوع نزاع يا درگيرى يا تنشى ميان اين دو گروه در سرزمين شام و ايران، بلکه احترام متقابل و وجود ازدواج هاى اختيارى موجود ميان اهل سنت و شيعه، بدون هيچ ايرادى، تجسم يافته است.<br>
اتفاق نظر عملى ميان پيروان اهل سنت و شيعه در نبود هر نوع نزاع يا درگيرى يا تنشى ميان اين دو گروه در سرزمين شام و ايران، بلکه احترام متقابل و وجود ازدواج هاى اختيارى موجود ميان اهل سنت و شيعه، بدون هيچ ايرادى، تجسم يافته است.
از ديگر پديده‌هاى مثبت در اين عرصه، وجود تعقل و دورنگرى در اجتناب از برانگيختن اسباب اختلاف ميان اهل سنت و شيعيان و اقدام هر يک به شيوه‌هاى [فکرى و مذهبى] خود و احترام به منابع اجتهادى نزد هر دو گروه است.<br>
از ديگر پديده‌هاى مثبت در اين عرصه، وجود تعقل و دورنگرى در اجتناب از برانگيختن اسباب اختلاف ميان اهل سنت و شيعيان و اقدام هر يک به شيوه‌هاى [فکرى و مذهبى] خود و احترام به منابع اجتهادى نزد هر دو گروه است.
[هم چنين در اين کشورها] هر گونه تهمت زنى و ملعنه به شيعيان که از سوى عوام و برخى عالم نمايان ترويج مى‌شود، ممنوع است و بر بيان وجه صحيح هر نظر و تفسير قابل قبول آن انگشت گذارده مى‌شود، از جمله پديده عصمت اهل بيت(عليهم السلام)(على، فاطمه، حسن و حسين رضى الله عنهم) و ائمه دوازده گانه اى که در شمار پيامبران نيستند، به معناى پايدارى در برابر گناه است که آنان را از ارتکاب گناهان کبيره دور مى‌دارد و نيز مسئله امامت و برترى امام على(عليه السلام) بر بقيه خلفاى راشدين بر حسب تصور و اعتقاد شيعه و مخالفت توده‌هاى اهل سنت با ايشان در اين مسئله، با توجه به اين که مسئله به تاريخ سپرده شده است و برانگيختن آن در زمان ما هيچ فايده و خاصيتى ندارد يا تخطئه جمهور صحابه يا متهم نمودن آنان به اعمالى که منافى صريح قرآن است، با عنايت به اين نکته که اگر متنى نبوى صراحتاً بر امامت مولايمان على بن ابى طالب(رضي الله عنه) وجود داشت، خود آن حضرت در برابر ديگران بدان استناد مى‌کرد.
[هم چنين در اين کشورها] هر گونه تهمت زنى و ملعنه به شيعيان که از سوى عوام و برخى عالم نمايان ترويج مى‌شود، ممنوع است و بر بيان وجه صحيح هر نظر و تفسير قابل قبول آن انگشت گذارده مى‌شود، از جمله پديده عصمت اهل بيت(عليهم السلام)(على، فاطمه، حسن و حسين رضى الله عنهم) و ائمه دوازده گانه اى که در شمار پيامبران نيستند، به معناى پايدارى در برابر گناه است که آنان را از ارتکاب گناهان کبيره دور مى‌دارد و نيز مسئله امامت و برترى امام على(عليه السلام) بر بقيه خلفاى راشدين بر حسب تصور و اعتقاد شيعه و مخالفت توده‌هاى اهل سنت با ايشان در اين مسئله، با توجه به اين که مسئله به تاريخ سپرده شده است و برانگيختن آن در زمان ما هيچ فايده و خاصيتى ندارد يا تخطئه جمهور صحابه يا متهم نمودن آنان به اعمالى که منافى صريح قرآن است، با عنايت به اين نکته که اگر متنى نبوى صراحتاً بر امامت مولايمان على بن ابى طالب(رضي الله عنه) وجود داشت، خود آن حضرت در برابر ديگران بدان استناد مى‌کرد.
از جمله اين مسائل، کوشش در اسائه ادب يا کاستن از شأن برخى از مادران مؤمنان (زنان پيامبر(صلى الله عليه وآله)) است، به ويژه آنهايى که در قرآن کريم به صراحت به برائت و پاکى ياد شده اند يا توهين به برخى از راويان حديث.
از جمله اين مسائل، کوشش در اسائه ادب يا کاستن از شأن برخى از مادران مؤمنان (زنان پيامبر(صلى الله عليه وآله)) است، به ويژه آنهايى که در قرآن کريم به صراحت به برائت و پاکى ياد شده اند يا توهين به برخى از راويان حديث.
۱٬۷۴۱

ویرایش