۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ویژگی ها' به 'ویژگیها') |
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
=نقش علمای الازهر در این تغییر و تحولات= | =نقش علمای الازهر در این تغییر و تحولات= | ||
ارتباط این تغییر و تحولات در فعالیت اروپایی اخوان را با کوشش های علمای مسلمان، | ارتباط این تغییر و تحولات در فعالیت اروپایی اخوان را با کوشش های علمای مسلمان، نمیتوان نادیده گرفت. این علما نقش مرجعیت را ایفا کردند. در این راستا، «شیخ [[یوسف القرضاوی]]» در نظریه پردازی برای روند فکری و فقهی اخوان در اروپا، شخصیتی کلیدی به شمار میرود. وی در کتاب خود با عنوان «أولویات الحرکات الإسلامیة فی المرحلة القادمة/ اولویت های جنبش های اسلامی در مرحله بعدی» (آوریل 1990)، دیدگاه خود درباره چگونگی زندگی [[مسلمانان]] در غرب را چنین بیان میکند: | ||
«من به برادران مقیم دیار غربت گفتم: بکوشید تا در دل جامعه بزرگ برای خودتان جامعه ای کوچک ایجاد کنید؛ وگرنه همانطور که نمک در آب حل میشود، شما نیز در این جامعه حل خواهید شد. آنچه باعث شده تا [[یهود]] در طول تاریخ گذشته، شخصیت خود را حفظ کنند، همان جامعه کوچکی است که با ایدئولوژی و شعائر آنان متمایز میگردد؛ یعنی «محلههای یهودیان». شما نیز بکوشید تا «محلههای مسلمانان» را ایجاد کنید. من به شما نمی گویم که خودتان را محصور کنید یا کنج عزلت گزینید؛ زیرا این کار تفاوتی با مرگ ندارد؛ ولی مطلوب آن است که بدون حل شدن در جامعه، فضای بازی ایجاد کنید؛ فضایی برای مبلّغی که میخواهد فعالیت کند و مؤثر واقع شود، نه فرد مقلد و تسلیمی که تمام دغدغه او همراهی، تأثیرپذیرفتن و اطاعت همهجانبه است. ما مدتی است که از ضعف فکری عربی ـ اسلامی، از ضعف فکری نخبگان مهاجر و نوابغ رشته های مختلف و حیاتی گلهمندیم. این نوابغ در دیار غربت جای خود را یافتهاند، اما جایگاه خود را در زادگاهشان نیافته اند. اگر این امر واقعیت داشته باشد، ما به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که این نوابغ بزرگ، پایبندی خود به دین، امت، میراث و سرزمینشان را از دست بدهند. هیچ راهی نداریم جز اینکه به همراه آنان بکوشیم تا فکر و قلب آنان برای میهن و ملتشان، برای خانواده و خواهران و برادرانشان بتپد. | «من به برادران مقیم دیار غربت گفتم: بکوشید تا در دل جامعه بزرگ برای خودتان جامعه ای کوچک ایجاد کنید؛ وگرنه همانطور که نمک در آب حل میشود، شما نیز در این جامعه حل خواهید شد. آنچه باعث شده تا [[یهود]] در طول تاریخ گذشته، شخصیت خود را حفظ کنند، همان جامعه کوچکی است که با ایدئولوژی و شعائر آنان متمایز میگردد؛ یعنی «محلههای یهودیان». شما نیز بکوشید تا «محلههای مسلمانان» را ایجاد کنید. من به شما نمی گویم که خودتان را محصور کنید یا کنج عزلت گزینید؛ زیرا این کار تفاوتی با مرگ ندارد؛ ولی مطلوب آن است که بدون حل شدن در جامعه، فضای بازی ایجاد کنید؛ فضایی برای مبلّغی که میخواهد فعالیت کند و مؤثر واقع شود، نه فرد مقلد و تسلیمی که تمام دغدغه او همراهی، تأثیرپذیرفتن و اطاعت همهجانبه است. ما مدتی است که از ضعف فکری عربی ـ اسلامی، از ضعف فکری نخبگان مهاجر و نوابغ رشته های مختلف و حیاتی گلهمندیم. این نوابغ در دیار غربت جای خود را یافتهاند، اما جایگاه خود را در زادگاهشان نیافته اند. اگر این امر واقعیت داشته باشد، ما به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که این نوابغ بزرگ، پایبندی خود به دین، امت، میراث و سرزمینشان را از دست بدهند. هیچ راهی نداریم جز اینکه به همراه آنان بکوشیم تا فکر و قلب آنان برای میهن و ملتشان، برای خانواده و خواهران و برادرانشان بتپد. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
در آن زمان «دومینیک دو ویلپین» نخستوزیر فرانسه نشستی با «دلیل بوبکر» [[امام جماعت]] مسجد پاریس و رئیس «شورای فرانسوی دین اسلام» تشکیل داد و از وی خواست تا مردم را آرام کند و مسلمانان را از شرکت در اقدامات خشونتآمیز بازدارد. سپس «اتحادیه تشکل های اسلامی» در فرانسه فتوایی صادر و این اقدامات را ممنوع اعلام کرد: مشارکت در اقدامات خشونتآمیز؛ هر کاری که به دارایی های عمومی و خصوصی آسیب بزند یا جان دیگران را تهدید کند. | در آن زمان «دومینیک دو ویلپین» نخستوزیر فرانسه نشستی با «دلیل بوبکر» [[امام جماعت]] مسجد پاریس و رئیس «شورای فرانسوی دین اسلام» تشکیل داد و از وی خواست تا مردم را آرام کند و مسلمانان را از شرکت در اقدامات خشونتآمیز بازدارد. سپس «اتحادیه تشکل های اسلامی» در فرانسه فتوایی صادر و این اقدامات را ممنوع اعلام کرد: مشارکت در اقدامات خشونتآمیز؛ هر کاری که به دارایی های عمومی و خصوصی آسیب بزند یا جان دیگران را تهدید کند. | ||
در پی این فتوا، پایگاه اجتماعی این تشکیلات، بهویژه جوانان با آن به مخالفت برخاستند. جوانان احساس کردند که دیگر | در پی این فتوا، پایگاه اجتماعی این تشکیلات، بهویژه جوانان با آن به مخالفت برخاستند. جوانان احساس کردند که دیگر نمیتوانند نماینده همهجانبه رهبرانی باشند که با دولت همدست شده-اند؛ لذا از این اتحادیه جدا شدند. | ||
=اخوان از شرق تا غرب= | =اخوان از شرق تا غرب= |