۸۸٬۱۶۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
جز (جایگزینی متن - 'سازمانها' به 'سازمانها') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
=مساجد آلمان= | =مساجد آلمان= | ||
<br> | <br> | ||
قانون اساسی آلمان آزادی دین و | قانون اساسی آلمان آزادی دین و سازمانهای مذهبی و آموزش آن را ضمانت می نماید. روی هم رفته، قانون اساسی این کشور همانند فرانسه و هلند، بر اساس و پایه بی دینی بنا نشده است، بلکه تفاوت آشکار آن با دو کشور دیگر، در این است که قانون در مقابل ادیان و مذاهب، بی تفاوت نیست. سازمانهای مذهبی که از نظر مقامات دولتی شناخته شده نیستند، می توانند به راحتی زیر پوشش قوانین مربوط به سازمانها و تشکیلات، فعالیت آزادانه ای داشته باشند، هر سازمان موظف به ارائه اساسنامه ای دموکراتیک و لیست اسامی اعضا میباشد. سازمانهای مذکور توسط هیات امناء که در مقابل تشکیلات مسؤولیت دارند، اداره می شوند. دو بخش عمده سازمانهای موردنظر تحت نامهای "Eingetrangener Rereine.v" و " "Stiftung فعالیت میکنند. | ||
با وجود آزادی مذهبی ذکر شده، گاهی مسلمانان در عمل با مشکلاتی روبرو می شدند. اغلب مسلمانان باید عقاید و دستورات مذهب خود را مخفیانه برگزار میکردند تا مورد قبول اجتماع باشند. پس از ساختن [[مسجد مانهایم]] که با مناره های بلند به چشم می خورد، مسلمانان متوجه شدند که مساجد مخفی مورد سرشکستگی و کنار زدن آنها نیست و با توجه به آمار آنها در آلمان، باید از امکانات بیشتری برخوردار باشند. | با وجود آزادی مذهبی ذکر شده، گاهی مسلمانان در عمل با مشکلاتی روبرو می شدند. اغلب مسلمانان باید عقاید و دستورات مذهب خود را مخفیانه برگزار میکردند تا مورد قبول اجتماع باشند. پس از ساختن [[مسجد مانهایم]] که با مناره های بلند به چشم می خورد، مسلمانان متوجه شدند که مساجد مخفی مورد سرشکستگی و کنار زدن آنها نیست و با توجه به آمار آنها در آلمان، باید از امکانات بیشتری برخوردار باشند. | ||
<br> | <br> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
=حقوق مسلمانان در آلمان= | =حقوق مسلمانان در آلمان= | ||
<br> | <br> | ||
در دهه 60 میلادی، با توجه به مشکلات فرهنگی، اجتماعی و زبانی، مذهب و سنت برای مهاجرین ترک، بسیار مهم بوده است، ولی با شروع نسل دوم و کودکانی که در آلمان متولد شدند، در رفتار و برخورد آنها با مسائل اسلامی فاصله بوجود آمد. از طرف دیگر، | در دهه 60 میلادی، با توجه به مشکلات فرهنگی، اجتماعی و زبانی، مذهب و سنت برای مهاجرین ترک، بسیار مهم بوده است، ولی با شروع نسل دوم و کودکانی که در آلمان متولد شدند، در رفتار و برخورد آنها با مسائل اسلامی فاصله بوجود آمد. از طرف دیگر، سازمانهای ملی اسلامی و انجمنها و مساجد در نزد نوجوانان و جوانان از جذابیت بیشتری برخوردار گردیده اند، ولی تا به حال، مسلمانان در آلمان با وجود فعالیت های سازماندهی شده در طول سالهای متمادی، موفق نشده اند که به مانند کلیسای کاتولیک و پروتستانها، مجوز تشکیلات حقوقی و عمومی را کسب نمایند. این نوع حقوق، مسلمانان را قادر خواهد ساخت نمایندگانی در شورای مطبوعات، رادیو و دیگر اتحادیه ها داشته باشند. علت عدم موفقیت مسلمانان در کسب امتیازات حقوقی، اختلاف نظر موجود میان گروهها و سازمانهای اسلامی بوده است. | ||
<br> | <br> | ||
اکثر مسلمانان در آلمان یا در این کشور متولد شده اند و یا سالهای طولانی در اینجا ساکن هستند و مالیات و بازنشستگی می پردازند، اما همیشه به عنوان خارجی محسوب می شوند و از تصمیمات سیاسی بدورند. با وجود اینکه طبق قانون اساسی آلمان، این کشور به تعداد مهاجرین خود بالیده و لفظ کارگران میهمان در سطح کشور بسیار متداول گردیده است و گرچه قوانین مهاجرت و کار در آلمان از استاندارد خوبی برخوردار است، ولی آزادیهای سیاسی و اجتماعی، خصوصا برای کارگران مهاجر ترک زبان با شهروندان آلمانی تفاوتهای فاحش دارد. مسلمانان در این کشور هنوز حق رای ندارند. «دولتمردان آلمانی اگر در بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشند، در یک مورد کاملا هم عقیده هستند و آن، به حساب نیاوردن مهاجران در جمع خود به عنوان یک شهروند آلمانی است. برای مثال، مهاجران، علی رغم اقامت طولانی در کشور، هنوز صاحب رای در انتخابات عمومی نبوده و به عنوان یک شهروند درجه 2 محسوب می شوند». | اکثر مسلمانان در آلمان یا در این کشور متولد شده اند و یا سالهای طولانی در اینجا ساکن هستند و مالیات و بازنشستگی می پردازند، اما همیشه به عنوان خارجی محسوب می شوند و از تصمیمات سیاسی بدورند. با وجود اینکه طبق قانون اساسی آلمان، این کشور به تعداد مهاجرین خود بالیده و لفظ کارگران میهمان در سطح کشور بسیار متداول گردیده است و گرچه قوانین مهاجرت و کار در آلمان از استاندارد خوبی برخوردار است، ولی آزادیهای سیاسی و اجتماعی، خصوصا برای کارگران مهاجر ترک زبان با شهروندان آلمانی تفاوتهای فاحش دارد. مسلمانان در این کشور هنوز حق رای ندارند. «دولتمردان آلمانی اگر در بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشند، در یک مورد کاملا هم عقیده هستند و آن، به حساب نیاوردن مهاجران در جمع خود به عنوان یک شهروند آلمانی است. برای مثال، مهاجران، علی رغم اقامت طولانی در کشور، هنوز صاحب رای در انتخابات عمومی نبوده و به عنوان یک شهروند درجه 2 محسوب می شوند». |