۸۷٬۷۸۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عرصه ها' به 'عرصهها') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
امام علی (ع)، القاب و اوصاف بسیارى دارد که هر کدام، اشاره دارد به بُعدى از ابعاد والاى شخصیت ایشان دارد. بیشتر این القاب را پیامبر خدا (ص) به ایشان داده بودند. برخى از این القاب چنین اند: | امام علی (ع)، القاب و اوصاف بسیارى دارد که هر کدام، اشاره دارد به بُعدى از ابعاد والاى شخصیت ایشان دارد. بیشتر این القاب را پیامبر خدا (ص) به ایشان داده بودند. برخى از این القاب چنین اند: | ||
«أعلمُ الاُمّة»، «أقضَى الاُمّة»، «أوّلُ مَن أسلَمَ»، «أوّلُ مَن صلّى»، «خیر البشر»، «أمیر المؤمنین»، «إمام المتّقین»، «قائد الغُرِّ المُحَجَّلین»، «سید المسلمین»، «سید المؤمنین»، «یعسوب المؤمنین»، «الأنزع البطین»، «عمود الدین»، «سید الشهداء»، «سید العرب»، «رایة الهدى»، «باب الهدى»، «حَیدر»، «المرتضى»، «الولىّ» و «الوصىّ» <ref>تذکرة الخواصّ: ص ۵ </ref> و... . در میان القاب على (ع)، دو لقب از بقیه مشهورتر است: | «أعلمُ الاُمّة»، «أقضَى الاُمّة»، «أوّلُ مَن أسلَمَ»، «أوّلُ مَن صلّى»، «خیر البشر»، «أمیر المؤمنین»، «إمام المتّقین»، «قائد الغُرِّ المُحَجَّلین»، «سید المسلمین»، «سید المؤمنین»، «یعسوب المؤمنین»، «الأنزع البطین»، «عمود الدین»، «سید الشهداء»، «سید العرب»، «رایة الهدى»، «باب الهدى»، «حَیدر»، «المرتضى»، «الولىّ» و «الوصىّ» <ref>تذکرة الخواصّ: ص ۵ </ref> و.... در میان القاب على (ع)، دو لقب از بقیه مشهورتر است: | ||
==امیرالمؤمنین== | ==امیرالمؤمنین== | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
=جایگاه علی (ع)= | =جایگاه علی (ع)= | ||
امیرمؤمنان علی (ع) در میان صحابه پیامبر دارای موقعیت و جایگاه خاصی بود;چنانکه مسعودی گوید: «از تمام فضایل ومناقبی که اصحاب پیامبر دارا بودند چون:سبقت در اسلام، هجرت، نصرت پیامبر،خویشی با آن حضرت، قناعت، ایثار، آگاهی ازکتاب خدا، جهاد، ورع، زهد، قضاوت، فقه و ...علی (ع) بهره ای کامل و حظی وافر داشت. به علاوه فضائلی تنها در او بود مثل: اخوت باپیامبر، فرمایش پیامبر در باره او که تو از من به منزله هارون از موسی هستی و نیز فرمایش پیامبر به او که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست; بار خدایا دوستش رادوست و دشمنش را دشمن بدار، همچنین دعای پیامبر (ص) در مورد ایشان، آن هنگام که انس پرنده پخته ای را خدمت حضرت رسول آورد، حضرت فرمود: بار خدایا!محبوب ترین خلقت را وارد کن که با من هم غذا شود. که سایر اصحاب پیامبر از این فضایل بی بهره بودند» <ref>مسعودی، علی بن الحسین: مروج الذهب،منشورات موسسة الاعلمی المطبوعات، بیروت،1411 ه .ق، ج 2، ص 446</ref> | امیرمؤمنان علی (ع) در میان صحابه پیامبر دارای موقعیت و جایگاه خاصی بود;چنانکه مسعودی گوید: «از تمام فضایل ومناقبی که اصحاب پیامبر دارا بودند چون:سبقت در اسلام، هجرت، نصرت پیامبر،خویشی با آن حضرت، قناعت، ایثار، آگاهی ازکتاب خدا، جهاد، ورع، زهد، قضاوت، فقه و...علی (ع) بهره ای کامل و حظی وافر داشت. به علاوه فضائلی تنها در او بود مثل: اخوت باپیامبر، فرمایش پیامبر در باره او که تو از من به منزله هارون از موسی هستی و نیز فرمایش پیامبر به او که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست; بار خدایا دوستش رادوست و دشمنش را دشمن بدار، همچنین دعای پیامبر (ص) در مورد ایشان، آن هنگام که انس پرنده پخته ای را خدمت حضرت رسول آورد، حضرت فرمود: بار خدایا!محبوب ترین خلقت را وارد کن که با من هم غذا شود. که سایر اصحاب پیامبر از این فضایل بی بهره بودند» <ref>مسعودی، علی بن الحسین: مروج الذهب،منشورات موسسة الاعلمی المطبوعات، بیروت،1411 ه.ق، ج 2، ص 446</ref> | ||
==ویژگی علی (ع) در میان بنی هاشم== | ==ویژگی علی (ع) در میان بنی هاشم== | ||
بنی هاشم یعنی فرزندان هاشم، جد دوم پیامبر، طایفه آن حضرت و نزدیک ترین مردم به ایشان بودند. هنگامی که پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد، چهار تن از عموهای پیامبر: ابوطالب، ابولهب، عباس و حمزه در قید حیات بودند و جز ابولهب بقیه مسلمان شدند. باوجود عموهای پیامبر در میان بنی هاشم،علی علیه السلام نزدیک ترین شخص به پیامبر بود; ازخردسالی در خانه پیامبر و با تربیت آن حضرت رشد یافته بود. <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، منشورات الشریف الرضی، 1416 ه .ق، ص 41</ref> شب هجرت به جای پیامبر خوابید و ودایع و امانتهای آن جناب را به مردم بر گرداند و در مدینه به پیامبر ملحق شد. <ref>مروج الذهب، ص 294</ref> | بنی هاشم یعنی فرزندان هاشم، جد دوم پیامبر، طایفه آن حضرت و نزدیک ترین مردم به ایشان بودند. هنگامی که پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد، چهار تن از عموهای پیامبر: ابوطالب، ابولهب، عباس و حمزه در قید حیات بودند و جز ابولهب بقیه مسلمان شدند. باوجود عموهای پیامبر در میان بنی هاشم،علی علیه السلام نزدیک ترین شخص به پیامبر بود; ازخردسالی در خانه پیامبر و با تربیت آن حضرت رشد یافته بود. <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، منشورات الشریف الرضی، 1416 ه.ق، ص 41</ref> شب هجرت به جای پیامبر خوابید و ودایع و امانتهای آن جناب را به مردم بر گرداند و در مدینه به پیامبر ملحق شد. <ref>مروج الذهب، ص 294</ref> | ||
مهمتر از همه، جایگاه علی (ع) در اسلام بود; رسول اکرم صلی الله علیه وآله جایگاه علی (ع) را دراسلام از همان اوایل بعثت تعیین فرمود;آنگاه که به فرمان خدا مامور شد عشیره خویش را انذار کند و در آن جلسه تنها کسی که حاضر به یاری و موازرت نبی اکرم (ص) شد، علی (ع) بود. با اینکه سن آن جناب ازهمه حاضران کمتر بود، رسول اکرم در میان بزرگان و پیر مردان خاندانش اعلام کرد که علی وزیر، خلیفه و جانشین اوست. <ref>یوسفی غروی، محمد هادی،موسوعة التاریخ الاسلامی، مجمع الفکر الاسلامی،قم، ط اول، 1417 ه .ق، الجزء الاول، ص 410</ref> | مهمتر از همه، جایگاه علی (ع) در اسلام بود; رسول اکرم صلی الله علیه وآله جایگاه علی (ع) را دراسلام از همان اوایل بعثت تعیین فرمود;آنگاه که به فرمان خدا مامور شد عشیره خویش را انذار کند و در آن جلسه تنها کسی که حاضر به یاری و موازرت نبی اکرم (ص) شد، علی (ع) بود. با اینکه سن آن جناب ازهمه حاضران کمتر بود، رسول اکرم در میان بزرگان و پیر مردان خاندانش اعلام کرد که علی وزیر، خلیفه و جانشین اوست. <ref>یوسفی غروی، محمد هادی،موسوعة التاریخ الاسلامی، مجمع الفکر الاسلامی،قم، ط اول، 1417 ه.ق، الجزء الاول، ص 410</ref> | ||
==مقابله پیامبر با بدخواهان علی (ع)== | ==مقابله پیامبر با بدخواهان علی (ع)== | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
عبادة بن صامت نیز می گوید: «ما اولاد وفرزندانمان را با حب علی بن ابیطالب می آزمودیم; اگر می دیدیم که یکی از آنها او رادوست ندارد، می دانستیم که او را رستگارنخواهد شد.» <ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref> | عبادة بن صامت نیز می گوید: «ما اولاد وفرزندانمان را با حب علی بن ابیطالب می آزمودیم; اگر می دیدیم که یکی از آنها او رادوست ندارد، می دانستیم که او را رستگارنخواهد شد.» <ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref> | ||
درباره شناختن مؤمن و منافق با حب وبغض علی (ع) می توان به حدیث ابن عباس هم اشاره کرد... . | درباره شناختن مؤمن و منافق با حب وبغض علی (ع) می توان به حدیث ابن عباس هم اشاره کرد.... | ||
==اعلام جانشینی علی (ع)== | ==اعلام جانشینی علی (ع)== | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
بالاخص در جریان حجة الوداع در منی وعرفات، پیامبر اکرم (ص) در سخنرانی های خود به مردم گوشزد میکرد که دوازده نفرجانشین او خواهند شد که همه از بنی هاشم هستند. بالاخره در باز گشت از مکه، در غدیرخم از سوی خدا مامور میشود که جانشینی علی علیه السلام را به تمام مسلمانان ابلاغ کند.رسول اکرم (ص) نیز به مسلمانان دستور دادکه توقف کنند و آنگاه بر منبری از جهازشتران رفت و فرمود: «... من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عادمن عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله » بعد به مردم فرمود، که با آن جناب بیعت کنند.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref> | بالاخص در جریان حجة الوداع در منی وعرفات، پیامبر اکرم (ص) در سخنرانی های خود به مردم گوشزد میکرد که دوازده نفرجانشین او خواهند شد که همه از بنی هاشم هستند. بالاخره در باز گشت از مکه، در غدیرخم از سوی خدا مامور میشود که جانشینی علی علیه السلام را به تمام مسلمانان ابلاغ کند.رسول اکرم (ص) نیز به مسلمانان دستور دادکه توقف کنند و آنگاه بر منبری از جهازشتران رفت و فرمود: «... من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عادمن عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله » بعد به مردم فرمود، که با آن جناب بیعت کنند.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref> | ||
بدین ترتیب رسول خدا(ص) وآله به مسلمانان اعلام کرد که چه کسی جانشین اوست; از این رو عموم مردم بر این باور بودندکه بعد از رحلت پیامبر (ص)، علی (ع) خلیفه او خواهد شد; چنان که زبیر بن بکار - که ازخاندان زبیر و از مخالفان علی علیه السلام است. -مینویسد: «عموم مهاجران و همه انصار شک نداشتند که علیع 09 خلیفه و صاحب امر بعداز رسول خدا(ص) است.» | بدین ترتیب رسول خدا(ص) وآله به مسلمانان اعلام کرد که چه کسی جانشین اوست; از این رو عموم مردم بر این باور بودندکه بعد از رحلت پیامبر (ص)، علی (ع) خلیفه او خواهد شد; چنان که زبیر بن بکار - که ازخاندان زبیر و از مخالفان علی علیه السلام است. -مینویسد: «عموم مهاجران و همه انصار شک نداشتند که علیع 09 خلیفه و صاحب امر بعداز رسول خدا(ص) است.» .<ref>زبیر بن بکار: اخبار الموفقیات، منشورات الشریف الرضی، قم، 1416 ه.ق، ص 580</ref> همچنین این مطالب از اشعاری که از جریان سقیفه بر جای مانده، به خوبی مشهود است; زیرا تحریف کمتر به شعر راه یافته است. | ||
این مطلب به قدری روشن بود که دشمنی چون معاویه نیزبه آن اقرار کرده است; چنان که در جواب نامه محمد بن ابیبکر نوشته است: «ما و پدرت درعصر رسول خداصلی الله علیه وآله اطاعت پسر ابیطالب را بر خود لازم می دیدیم و فضلش را برخودمان آشکار، بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله پدرت و عمر نخستین کسانی بودن که منزلت او را پایین آوردند و به یعت خودشان فراخواندند.» <ref> بلاذری، احمد بن جابر انساب الاشراف،منشورات مؤسسه الاعلمی المطبوعات، بیروت،1394 ه .ق، ج 2، ص 296</ref> بدین جهت آنان که درماههای آخر عمر پیامبر در مدینه نبودند و ازبعضی توطئه ها خبر نداشتند، بعد از رحلت پیامبر که به مدینه برگشتند و مشاهده کردندکه ابوبکر به جای پیامبر نشسته و خود راخلیفه پیامبر معرفی میکند، سخت برآشفتند; مثل خالد بن سعید ، حتی ابوسفیان وقتی که از سفر برگشت و وضع راچنین دید، خدمت عباس بن عبدالمطلب وعلی علیه السلام آمد و از آنان خواست که برای استیفای حق خویش قیام کنند، ولی آنان پیشنهاد او را نپذیرفتند. <ref> تاریخ یعقوبی، ص 126</ref> | این مطلب به قدری روشن بود که دشمنی چون معاویه نیزبه آن اقرار کرده است; چنان که در جواب نامه محمد بن ابیبکر نوشته است: «ما و پدرت درعصر رسول خداصلی الله علیه وآله اطاعت پسر ابیطالب را بر خود لازم می دیدیم و فضلش را برخودمان آشکار، بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله پدرت و عمر نخستین کسانی بودن که منزلت او را پایین آوردند و به یعت خودشان فراخواندند.» <ref> بلاذری، احمد بن جابر انساب الاشراف،منشورات مؤسسه الاعلمی المطبوعات، بیروت،1394 ه.ق، ج 2، ص 296</ref> بدین جهت آنان که درماههای آخر عمر پیامبر در مدینه نبودند و ازبعضی توطئه ها خبر نداشتند، بعد از رحلت پیامبر که به مدینه برگشتند و مشاهده کردندکه ابوبکر به جای پیامبر نشسته و خود راخلیفه پیامبر معرفی میکند، سخت برآشفتند; مثل خالد بن سعید ، حتی ابوسفیان وقتی که از سفر برگشت و وضع راچنین دید، خدمت عباس بن عبدالمطلب وعلی علیه السلام آمد و از آنان خواست که برای استیفای حق خویش قیام کنند، ولی آنان پیشنهاد او را نپذیرفتند. <ref> تاریخ یعقوبی، ص 126</ref> | ||
اما این که چگونه ورق برگشت و ابوبکر برمسند خلافت نشست و از این جهت بامخالفت جدی روبرو نشد؟ باید در نفوذسیاسی و نقش تبلیغاتی قریش و نوبنیادبودن جامعه اسلامی جستجو کرد. | اما این که چگونه ورق برگشت و ابوبکر برمسند خلافت نشست و از این جهت بامخالفت جدی روبرو نشد؟ باید در نفوذسیاسی و نقش تبلیغاتی قریش و نوبنیادبودن جامعه اسلامی جستجو کرد. | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
هنگامی که پیامبر اسلام (ص) تصمیم بر هجرت از مکه به مدینه گرفت، برای تحویل امانت های مردم و پرداخت پول های آنان، علی (ع) را به جای خود قرار داد و شبانه به سوی [[غار ثور]] حرکت کرد. و فرمان داد علی (ع) در بستر او خوابیده و پارچه ی سبز رنگی (برد خضرمی) که مخصوص خود پیامبر (ص) بود، روی خویش بکشد. مشرکان، در همان شب، اطراف خانه ی پیامبر (ص) را محاصره کردند. | هنگامی که پیامبر اسلام (ص) تصمیم بر هجرت از مکه به مدینه گرفت، برای تحویل امانت های مردم و پرداخت پول های آنان، علی (ع) را به جای خود قرار داد و شبانه به سوی [[غار ثور]] حرکت کرد. و فرمان داد علی (ع) در بستر او خوابیده و پارچه ی سبز رنگی (برد خضرمی) که مخصوص خود پیامبر (ص) بود، روی خویش بکشد. مشرکان، در همان شب، اطراف خانه ی پیامبر (ص) را محاصره کردند. | ||
در این هنگام ایزد، به [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] وحی فرستاد: من، بین شما برادری ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانی تر کردم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگی دیگری را بر خود ترجیح دهد؟» . هیچ کس حاضر نشد. به آنان وحی کرد: اکنون علی (ع) در بستر خوابیده است و آماده ی فدای جان خود خواهد بود به زمین روید و حافظ و نگاهبان او باشید . | در این هنگام ایزد، به [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] وحی فرستاد: من، بین شما برادری ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانی تر کردم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگی دیگری را بر خود ترجیح دهد؟». هیچ کس حاضر نشد. به آنان وحی کرد: اکنون علی (ع) در بستر خوابیده است و آماده ی فدای جان خود خواهد بود به زمین روید و حافظ و نگاهبان او باشید. | ||
هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین پای علی نشسته بودند، جبرئیل میگفت: به به! آفرین بر تو ای علی! ایزد، به واسطه ی تو، بر فرشته گان افتخار میکند.» . ناگاه آیه ی «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» نازل شد. | هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین پای علی نشسته بودند، جبرئیل میگفت: به به! آفرین بر تو ای علی! ایزد، به واسطه ی تو، بر فرشته گان افتخار میکند.». ناگاه آیه ی «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» نازل شد. | ||
و در آن، صفات علی (ع) بیان گردید | و در آن، صفات علی (ع) بیان گردید . <ref>تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، ج 2، ص 46 ; رک: الغدیر، ج 2، ص 44</ref> | ||
ابن ابی الحدید معتزلی که از اهل سنت است - درباره ی تفسیر این آیه معتقد است که حماسه ی علی (ع) در لیلة المبیت - شب خوابیدن به جای رسول الله صلی الله علیه و آله - مورد تایید همه است جز کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز...، آن را انکار نمیکنند | ابن ابی الحدید معتزلی که از اهل سنت است - درباره ی تفسیر این آیه معتقد است که حماسه ی علی (ع) در لیلة المبیت - شب خوابیدن به جای رسول الله صلی الله علیه و آله - مورد تایید همه است جز کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز...، آن را انکار نمیکنند .<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 270 ; احیاء العلوم، غزالی، ج 3، ص 238 ; نزهة المجالس، صفوری، ج 2، ص 209 ; فصول المهمه، ابن صباغ مالکی; تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی حنفی، ص 21 ; مسند احمد حنبل، ج 1، ص 348 ; تاریخ طبری، ج 2، ص 101 تا 99 با سیره ی ابن هشام، ج 2، ص 291 با تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 29</ref> | ||
==آیه 3 از سوره ی 9 (توبه)== | ==آیه 3 از سوره ی 9 (توبه)== | ||
«واذان من الله ورسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بری ء من المشرکین ورسوله فان تبتم فهو خیر لکم وان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفروا بعذاب الیم » . | «واذان من الله ورسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بری ء من المشرکین ورسوله فان تبتم فهو خیر لکم وان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفروا بعذاب الیم ». | ||
و این اعلامی است از ناحیه ی ایزد و پیامبرش به [عموم] مردم در روز حج اکبر [روز [[عید قربان]]] که ایزد و پیامبر او، از مشرکان بیزارند. اگر توبه کنید، به نفع شما است و اگر سر پیچی کنید، بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید [و از قلمرو قدرت اش خارج شوید ] و کافران را به مجازات دردناک مژده ده. | و این اعلامی است از ناحیه ی ایزد و پیامبرش به [عموم] مردم در روز حج اکبر [روز [[عید قربان]]] که ایزد و پیامبر او، از مشرکان بیزارند. اگر توبه کنید، به نفع شما است و اگر سر پیچی کنید، بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید [و از قلمرو قدرت اش خارج شوید ] و کافران را به مجازات دردناک مژده ده. | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۶: | ||
'''تفسیر آیه در کلام اهل سنت''' | '''تفسیر آیه در کلام اهل سنت''' | ||
احمد حنبل - پیشوای معروف اهل سنت - از ابن عباس نقل میکند که پیامبر فلان شخص (خلیفه ی نخست) را فرستاد و سوره ی، توبه را به او داد - تا به مردم، هنگام [[حج]] ابلاغ کند - سپس علی (ع) را به دنبال او فرستاد -، آن را از وی بگیرد و فرمود: «ابلاغ این سوره، تنها، به وسیله ی کسی باید باشد که او از من است و من از اویم » . <ref>مسند احمد حنبل، ج 1، ص 231 (طبع مصر) ; همان، ج 23، ص 212 ; همان، ج 21 ص 150 ; خصایص نسائی، ص 28</ref> | احمد حنبل - پیشوای معروف اهل سنت - از ابن عباس نقل میکند که پیامبر فلان شخص (خلیفه ی نخست) را فرستاد و سوره ی، توبه را به او داد - تا به مردم، هنگام [[حج]] ابلاغ کند - سپس علی (ع) را به دنبال او فرستاد -، آن را از وی بگیرد و فرمود: «ابلاغ این سوره، تنها، به وسیله ی کسی باید باشد که او از من است و من از اویم ». <ref>مسند احمد حنبل، ج 1، ص 231 (طبع مصر) ; همان، ج 23، ص 212 ; همان، ج 21 ص 150 ; خصایص نسائی، ص 28</ref> | ||
==آیه 29- 30 از سوره ی 83 (مطففین)== | ==آیه 29- 30 از سوره ی 83 (مطففین)== | ||
«ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون واذا مروا بهم یتغامزون » . تا بدکاران [در دنیا] پیوسته به مؤمنان می خندیدند و هنگامی که از کنار آن ها می گذشتند، با اشاره ی چشم و ابرو، به تحقیر و عیب جویی آنان بر می خواستند. | «ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون واذا مروا بهم یتغامزون ». تا بدکاران [در دنیا] پیوسته به مؤمنان می خندیدند و هنگامی که از کنار آن ها می گذشتند، با اشاره ی چشم و ابرو، به تحقیر و عیب جویی آنان بر می خواستند. | ||
'''تفسیر آیه در کلام اهل سنت''' | '''تفسیر آیه در کلام اهل سنت''' | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۶: | ||
برخی از مفسران اهل سنت، در تفسیر این آیه، این گونه نوشته اند: | برخی از مفسران اهل سنت، در تفسیر این آیه، این گونه نوشته اند: | ||
روزی علی (ع) و جمعی از مؤمنان، از کنار جمعی از کفار مکه گذشته، آن ها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنان را استهزا کردند. این آیات [به دفاع و جانب داری امام و مؤمنان] نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان، را در قیامت روشن ساخت | روزی علی (ع) و جمعی از مؤمنان، از کنار جمعی از کفار مکه گذشته، آن ها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنان را استهزا کردند. این آیات [به دفاع و جانب داری امام و مؤمنان] نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان، را در قیامت روشن ساخت .<ref>تفسیر فخر رازی، قرطبی، روح المعانی و کشاف زمخشری، ذیل آیه 29 و 30 از سوره ی مطففین; تفسیر نمونه، ج 26، ص 238 و 284 ; تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 4 و 535 ; تفسیر احسن الحدیث ج 8، ص 324 و ج 11، ص 68 ; تفسیر البیان، ج 2، ص 99 ; ج 3، ص 556 ; تفسیر الجدید ج 6، ص 365 ; تفسیر الکاشف، ج 1، ص 196 و ج 2، ص 414</ref> | ||
==آیه 61 از سوره 3 (آل عمران)== | ==آیه 61 از سوره 3 (آل عمران)== | ||
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین » . | «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین ». | ||
هر گاه بعد از علم و دانش که [در باره ی مسیح] به تو رسیده [باز ] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آن ها بگو: «بیایید فرزندان مان و فرزندان تان و زنان مان و زنان تان و خودمان و خودتان را بخوانیم آن گاه مباهله می کنیم و نفرین ایزد را بر دروغ گویان قرار دهیم. | هر گاه بعد از علم و دانش که [در باره ی مسیح] به تو رسیده [باز ] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آن ها بگو: «بیایید فرزندان مان و فرزندان تان و زنان مان و زنان تان و خودمان و خودتان را بخوانیم آن گاه مباهله می کنیم و نفرین ایزد را بر دروغ گویان قرار دهیم. | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۷: | ||
'''تفسیر آیه در کلام اهل سنت''' | '''تفسیر آیه در کلام اهل سنت''' | ||
انبوه بی شماری از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین (علیهما السلام) و «نساءنا» را فاطمه و «انفسنا» را اشاره به علی (ع) دانسته اند. که نشان از چشم گیری مقام علی (ع) در عرصه ی اثر بخشیدن به نفرین بر دشمنان و آشکار شدن حق، و در کنار رسول الله بودن و حتی همانند جان او گردیدن، دارد | انبوه بی شماری از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین (علیهما السلام) و «نساءنا» را فاطمه و «انفسنا» را اشاره به علی (ع) دانسته اند. که نشان از چشم گیری مقام علی (ع) در عرصه ی اثر بخشیدن به نفرین بر دشمنان و آشکار شدن حق، و در کنار رسول الله بودن و حتی همانند جان او گردیدن، دارد .<ref>صحیح مسلم، ج 7، ص 120 ; مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 185 ; تفسیر طبری، ج 3، ص 192 ; مستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 150 ; دلائل النبوة، حافظ ابوفهیم اصفهانی، ص 297 ; روح المعانی، آلوس، ج 3، ص 167 ; کشاف زمخشری، ج 1، ص 193 ; فصول المهمة ابن صباغ، ص 108 ; الجامع لاحکام القرآن، علامه قرطبی، ج 3، ص 104</ref> | ||
==آیه 1- 3 از سوره 70 (معارج)== | ==آیه 1- 3 از سوره 70 (معارج)== | ||
«سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج » . | «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج ». | ||
پرسنده ای از عذابی فرود آینده، پرسید که ویژه ی کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع کند، از سوی ایزد ذی المعارج - صاحب فرشته گانی که بر آسمان ها صعود میکنند. | پرسنده ای از عذابی فرود آینده، پرسید که ویژه ی کافران است و هیچ کس نمی تواند آن را دفع کند، از سوی ایزد ذی المعارج - صاحب فرشته گانی که بر آسمان ها صعود میکنند. | ||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۷: | ||
علامه ی امینی، نام سی تن از عالمان اهل سنت را بیان میکند که همه شان، علت نزول این آیه را درخواست عذاب از سوی منکر انتصاب و ولایت علی (ع) بعد از رسول الله (ص) در صورت حقانیت امامت آن حضرت - دانسته اند. داستان از این قرار است: | علامه ی امینی، نام سی تن از عالمان اهل سنت را بیان میکند که همه شان، علت نزول این آیه را درخواست عذاب از سوی منکر انتصاب و ولایت علی (ع) بعد از رسول الله (ص) در صورت حقانیت امامت آن حضرت - دانسته اند. داستان از این قرار است: | ||
هنگامی که رسول الله - درود خداوند بر او و دودمان پاک اش باد - علی (ع) را در روز عید غدیر خم به خلافت منصوب کرد، درباره ی او فرمود: «هر کس، من، مولا و ولی او هستم، علی، مولا و ولی او است » . | هنگامی که رسول الله - درود خداوند بر او و دودمان پاک اش باد - علی (ع) را در روز عید غدیر خم به خلافت منصوب کرد، درباره ی او فرمود: «هر کس، من، مولا و ولی او هستم، علی، مولا و ولی او است ». | ||
چیزی نگذشت که این سخن، در تمامی شهرها منتشر شد، نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و گفت: «تو مارا به شهادت به یگانه گی ایزد و حقانیت و رسالت خود فرمان دادی، سپس فرمان جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما، همه ی این ها را پذیرفتیم، اما به این ها راضی نشدی تا این که این جوان (علی بن ابیطالب) را به جانشینی خود برگزیدی و گفتی: <sub>من کنت مولاه فهذا علی مولاه</sub> | چیزی نگذشت که این سخن، در تمامی شهرها منتشر شد، نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و گفت: «تو مارا به شهادت به یگانه گی ایزد و حقانیت و رسالت خود فرمان دادی، سپس فرمان جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما، همه ی این ها را پذیرفتیم، اما به این ها راضی نشدی تا این که این جوان (علی بن ابیطالب) را به جانشینی خود برگزیدی و گفتی: <sub>من کنت مولاه فهذا علی مولاه</sub> . آیا این سخن، از ناحیه ی خودت است یا از سوی ایزد؟». | ||
پیامبر (ص) فرمود: «قسم به آن که موجودی جز او نیست، این، از ناحیه ی ایزد است.» . | پیامبر (ص) فرمود: «قسم به آن که موجودی جز او نیست، این، از ناحیه ی ایزد است.». | ||
نعمان روی برگرداند و در حالی که میگفت: «ایزدا! اگر این سخن، حق است و از ناحیه ی تو است سنگی از آسمان بر من بباران!» . | نعمان روی برگرداند و در حالی که میگفت: «ایزدا! اگر این سخن، حق است و از ناحیه ی تو است سنگی از آسمان بر من بباران!». | ||
ناگاه سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع » نازل شد | ناگاه سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع » نازل شد .<ref>تفسیر نمونه، ج 25، ص 7</ref> | ||
==آیه 5 از سوره 1 (فاتحه الکتاب)== | ==آیه 5 از سوره 1 (فاتحه الکتاب)== | ||
«اهدنا الصراط المستقیم » . ما را به راه راست هدایت فرما. | «اهدنا الصراط المستقیم ». ما را به راه راست هدایت فرما. | ||
'''تفسیر آیه در کلام و صاحب نظران''' | '''تفسیر آیه در کلام و صاحب نظران''' | ||
علامه ی طباطبایی درالمیزان از فقیه و تفسیر عیاشی نقل کرده که «صراط مستقیم » در این آیه، امیر مؤمنان علی (ع) است | علامه ی طباطبایی درالمیزان از فقیه و تفسیر عیاشی نقل کرده که «صراط مستقیم » در این آیه، امیر مؤمنان علی (ع) است .<ref>تفسیر المیزان (مترجم)، ج 1، ص 49 ; تفسیر البرهان، علامه بحرانی، ج 1، ص 50</ref> | ||
در سخن دیگری از امام صادق (ع) «صراط مستقیم »، «راه به سوی معرفت ایزد» تفسیر شده که دو صراط است: یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت. | در سخن دیگری از امام صادق (ع) «صراط مستقیم »، «راه به سوی معرفت ایزد» تفسیر شده که دو صراط است: یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت. | ||
صراط دنیا، امام واجب الاطاعه است، برای کسی که او را شناخته و از وی پیروی کرده است. صراط در آخرت، صراطی است که پل دوزخ است و کسانی که در دنیا امام واجب الاطاعه را نشناسند، بر این صراط لغزنده و در آتش دوزخ هلاک خواهند شد | صراط دنیا، امام واجب الاطاعه است، برای کسی که او را شناخته و از وی پیروی کرده است. صراط در آخرت، صراطی است که پل دوزخ است و کسانی که در دنیا امام واجب الاطاعه را نشناسند، بر این صراط لغزنده و در آتش دوزخ هلاک خواهند شد .<ref>تفسیر نمونه، ج 19، ص 40 ; تفسیر المیزان، ج 15، ص 406 ; تفسیر مجمع البیان، ج 6، ص 427</ref> | ||
نتیجه این که حضرت علی (ع)، بارزترین مصداق «صراط مستقیم است » و صراط مستقیم، جز از راه ولایت، معبر دیگری ندارد. | نتیجه این که حضرت علی (ع)، بارزترین مصداق «صراط مستقیم است » و صراط مستقیم، جز از راه ولایت، معبر دیگری ندارد. | ||
آیه 274 از سوره 2 (بقره) «الذین ینفقون اموالهم باللیل والنهار سرا وعلانیة فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون » . | آیه 274 از سوره 2 (بقره) «الذین ینفقون اموالهم باللیل والنهار سرا وعلانیة فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون ». | ||
کسانی که اموال خود را، در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، پاداش شان نزد پروردگار است و نه ترسی برای آن ها است و نه غمگین می شوند. | کسانی که اموال خود را، در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، پاداش شان نزد پروردگار است و نه ترسی برای آن ها است و نه غمگین می شوند. | ||
خط ۳۱۳: | خط ۳۱۳: | ||
==آیه ی 12 از سوره 69 (الحاقه)== | ==آیه ی 12 از سوره 69 (الحاقه)== | ||
«لنجعلها لکم تذکرة وتعیها اذن واعیة » .(تا آن را وسیله ی تذکری برای شما قرار دهیم و گوش های شنوا آن را نگهداری میکنند) . | «لنجعلها لکم تذکرة وتعیها اذن واعیة ».(تا آن را وسیله ی تذکری برای شما قرار دهیم و گوش های شنوا آن را نگهداری میکنند). | ||
'''تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع''' | '''تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع''' | ||
خط ۳۲۱: | خط ۳۲۱: | ||
حدیث، از آن جا آغاز میشود که رسول اکرم (ص) و آله هنگام نزول آیه ی «وتعیها اذن واعیة » فرمود: | حدیث، از آن جا آغاز میشود که رسول اکرم (ص) و آله هنگام نزول آیه ی «وتعیها اذن واعیة » فرمود: | ||
«من، از ایزد درخواست کردم، گوش های علی را از این گوش های شنوا و نگه دارنده ی حقایق قرار دهد.» . | «من، از ایزد درخواست کردم، گوش های علی را از این گوش های شنوا و نگه دارنده ی حقایق قرار دهد.». | ||
به دنبال سخن پیامبر صلی الله علیه و آله، علی (ع) فرمود: «من، هیچ سخنی بعد از آن، از رسول الله نشنیدم که آن را فراموش کنم <ref>تفسیر قرطبی، ح 10، ص 6743 ; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانی، المیزان وتفسیر ابوالفتوح رازی، ذیل آیه 12 سوره معارج; مناقب ابن مغازلی شافعی، ص 245</ref>، بلکه همیشه، آن را به خاطر داشتم. | به دنبال سخن پیامبر صلی الله علیه و آله، علی (ع) فرمود: «من، هیچ سخنی بعد از آن، از رسول الله نشنیدم که آن را فراموش کنم <ref>تفسیر قرطبی، ح 10، ص 6743 ; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانی، المیزان وتفسیر ابوالفتوح رازی، ذیل آیه 12 سوره معارج; مناقب ابن مغازلی شافعی، ص 245</ref>، بلکه همیشه، آن را به خاطر داشتم. | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۲۷: | ||
==آیات 5 و 8 و 9 از سوره 76 (انسان)== | ==آیات 5 و 8 و 9 از سوره 76 (انسان)== | ||
«ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا ... ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا» . | «ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا... ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا». | ||
نیکان از جامی می نوشند که با عطر خوش، آمیخته است... [آنان] غذای - خود را - با این که به آن علاقه - و نیاز - دارند، به مسکین و یتیم و اسیر میدهند - و می گویند -: «ما، شما را برای رضای الهی، طعام می دهیم و هیچ پاداش و تشکری از شما نمی خواهیم... | نیکان از جامی می نوشند که با عطر خوش، آمیخته است... [آنان] غذای - خود را - با این که به آن علاقه - و نیاز - دارند، به مسکین و یتیم و اسیر میدهند - و می گویند -: «ما، شما را برای رضای الهی، طعام می دهیم و هیچ پاداش و تشکری از شما نمی خواهیم... | ||
خط ۳۳۳: | خط ۳۳۳: | ||
'''تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع''' | '''تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع''' | ||
34 نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حدیثی در کتاب های خود، این آیات را درباره ی ایثار امام علی (ع) و خاندان تاب ناک او دانسته اند و تمامی عالمان شیعی، هجده آیه مورد بحث را از افتخارات بی نظیر و فضایل بسیار مهم حضرت علی و فاطمه زهرا و فرزندان شان (ع) شمرده اند .<ref> الغدیر، علامه امینی، ج 3، ص 107 تا 111 ; احقاق الحق، قاضی نور الله شوشتری، ج 3، ص 157 تا 171 ; تفسیر نمونه، ج 25، ص 345 ; تفسیر احسن الحدیث، ج 12، ص 274 ; الجدید، ج 7، ص 283 ; حجة التفاسیر، ج 7، ص 139 ; الکاشف، ج 4، ص 670 ; کشف الاسرار، ج 10 ص 319</ref> | 34 نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حدیثی در کتاب های خود، این آیات را درباره ی ایثار امام علی (ع) و خاندان تاب ناک او دانسته اند و تمامی عالمان شیعی، هجده آیه مورد بحث را از افتخارات بی نظیر و فضایل بسیار مهم حضرت علی و فاطمه زهرا و فرزندان شان (ع) شمرده اند.<ref> الغدیر، علامه امینی، ج 3، ص 107 تا 111 ; احقاق الحق، قاضی نور الله شوشتری، ج 3، ص 157 تا 171 ; تفسیر نمونه، ج 25، ص 345 ; تفسیر احسن الحدیث، ج 12، ص 274 ; الجدید، ج 7، ص 283 ; حجة التفاسیر، ج 7، ص 139 ; الکاشف، ج 4، ص 670 ; کشف الاسرار، ج 10 ص 319</ref> | ||
ماجرای نزول آیات، بدین گونه بود که حسن و حسین علیهما السلام بیمار شدند. پیامبر (ص) و آله با جمعی از یاران به عیادت شان رفتند و به علی علیه السلام گفتند: «ای ابوالحسن! خوب بود، نذری برای شفای فرزندان خود میکردی.» . | ماجرای نزول آیات، بدین گونه بود که حسن و حسین علیهما السلام بیمار شدند. پیامبر (ص) و آله با جمعی از یاران به عیادت شان رفتند و به علی علیه السلام گفتند: «ای ابوالحسن! خوب بود، نذری برای شفای فرزندان خود میکردی.». | ||
علی (ع)، فاطمه (ع) و فضه، (رضوان الله علیها)، - خادم آنان - نذر کردند، اگر آن دو شفا یابند، سه روز، روزه بگیرند. (طبق برخی از روایات، حسن و حسین علیهما السلام نیز گفتند: «ما هم نذر می کنیم و روزه می گیریم.» . | علی (ع)، فاطمه (ع) و فضه، (رضوان الله علیها)، - خادم آنان - نذر کردند، اگر آن دو شفا یابند، سه روز، روزه بگیرند. (طبق برخی از روایات، حسن و حسین علیهما السلام نیز گفتند: «ما هم نذر می کنیم و روزه می گیریم.». | ||
چیزی نگذشت که هر دو، شفا یافتند در حالی که از نظر مواد غذایی، دست خالی بودند. علی علیه السلام سه من جو قرض کرد و فاطمه علیها السلام یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت. | چیزی نگذشت که هر دو، شفا یافتند در حالی که از نظر مواد غذایی، دست خالی بودند. علی علیه السلام سه من جو قرض کرد و فاطمه علیها السلام یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت. | ||
هنگام افطار، سائلی به در خانه آمد و گفت: «سلام بر شما ای خاندان محمد! مست مندی از مست مندان مسلمانان هستم، غذایی به من دهید! ایزد، به شما، از غذاهای بهشتی مرحمت کند!» . | هنگام افطار، سائلی به در خانه آمد و گفت: «سلام بر شما ای خاندان محمد! مست مندی از مست مندان مسلمانان هستم، غذایی به من دهید! ایزد، به شما، از غذاهای بهشتی مرحمت کند!». | ||
آنان، همه گی، مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند. | آنان، همه گی، مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند. | ||
خط ۳۴۹: | خط ۳۴۹: | ||
در سومین روز روزه، اسیری از غذای آنان طلب کرد و باز آنان، ایثار کرده و غذای خویش بدو بخشیدند و خود با آب افطار کردند. | در سومین روز روزه، اسیری از غذای آنان طلب کرد و باز آنان، ایثار کرده و غذای خویش بدو بخشیدند و خود با آب افطار کردند. | ||
صبح فردا حضرت علی، دست حسن و حسین (علیهم السلام) را گرفته، خدمت رسول الله آمدند و هنگامی که پیامبر، عزیزان خود را نظاره کرد، دید از شدت گرسنه گی می لرزند! فرمود: «این حالی که در شما می بینم، برای من بسیار گران است!» . سپس برخاست و با آنان بر خانه ی فاطمه وارد شده، دید، دختر عزیزش، در محراب عبادت ایستاده است، در حالی که از شدت گرسنه گی شکم او به پشت چسبیده و چشمان اش به گودی نشسته است. | صبح فردا حضرت علی، دست حسن و حسین (علیهم السلام) را گرفته، خدمت رسول الله آمدند و هنگامی که پیامبر، عزیزان خود را نظاره کرد، دید از شدت گرسنه گی می لرزند! فرمود: «این حالی که در شما می بینم، برای من بسیار گران است!». سپس برخاست و با آنان بر خانه ی فاطمه وارد شده، دید، دختر عزیزش، در محراب عبادت ایستاده است، در حالی که از شدت گرسنه گی شکم او به پشت چسبیده و چشمان اش به گودی نشسته است. | ||
اندوه، وجود رسول الله صلی الله علیه و آله را فرا گرفت و در حالی که غبار غم بر قلب مبارک آن حضرت نشسته بود، جبرییل نازل شد و گفت: «ای محمد: این سوره را بگیر! ایزد، با چنین خاندانی، به تو تهنیت می گوید.» . | اندوه، وجود رسول الله صلی الله علیه و آله را فرا گرفت و در حالی که غبار غم بر قلب مبارک آن حضرت نشسته بود، جبرییل نازل شد و گفت: «ای محمد: این سوره را بگیر! ایزد، با چنین خاندانی، به تو تهنیت می گوید.». | ||
«آن گاه جبرییل، سوره ی هل اتی - و هجده آیه مربوط به ایثار علی، فاطمه، حسن، حسین (علیهم السلام) را نازل کرد | «آن گاه جبرییل، سوره ی هل اتی - و هجده آیه مربوط به ایثار علی، فاطمه، حسن، حسین (علیهم السلام) را نازل کرد .» <ref>تفسیر طبری، فخر رازی و آثار اصحاب النزول واحدی، تفسیر خازن بغدادی، معالم التنزیل بغوی، مناقب ابن مغازلی و جامع الاصول ابن اثیر</ref> | ||
آیه ی 19 از سوره 8 (توبه) «اجعلتم سقایة الحاج وعمارة المسجد الحرام کمن امن بالله والیوم الاخر وجاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله والله لا یهدی القوم الظالمین » . | آیه ی 19 از سوره 8 (توبه) «اجعلتم سقایة الحاج وعمارة المسجد الحرام کمن امن بالله والیوم الاخر وجاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله والله لا یهدی القوم الظالمین ». | ||
آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند [عمل ] کسی قرار دادید که ایمان به ایزد و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است؟ [این هر دو]، هرگز، نزد ایزد، مساوی نیستند ایزد، گروه ظالمان را هدایت نمیکند. | آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند [عمل ] کسی قرار دادید که ایمان به ایزد و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است؟ [این هر دو]، هرگز، نزد ایزد، مساوی نیستند ایزد، گروه ظالمان را هدایت نمیکند. | ||
خط ۳۶۴: | خط ۳۶۴: | ||
شیبه گفت: «من، تعمیر کننده ی مسجد الحرام (و کلیددار کعبه) هستم. | شیبه گفت: «من، تعمیر کننده ی مسجد الحرام (و کلیددار کعبه) هستم. | ||
علی (ع) گفت: «با این که از شما حیا می کنم، اما باید بگویم، با این سن کم، افتخاری دارم که شما ندارید» . | علی (ع) گفت: «با این که از شما حیا می کنم، اما باید بگویم، با این سن کم، افتخاری دارم که شما ندارید». | ||
آن دو پرسیدند: «کدام افتخار؟ !» . | آن دو پرسیدند: «کدام افتخار؟ !». | ||
حضرت فرمود: «من، با شمشیر، جهاد کردم تا شما ایمان به ایزد و پیامبر آوردید!» . | حضرت فرمود: «من، با شمشیر، جهاد کردم تا شما ایمان به ایزد و پیامبر آوردید!». | ||
پیامبر (ص) علی (ع) را خواست و از ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبریل نازل شد و گفت: «ای محمد! پروردگارت، به تو سلام میرساند و می گوید که این آیات را بر آن ها بخوان: «اجعلتم سقایة الحاج...» <ref>آیه 19 سوره توبه</ref> | پیامبر (ص) علی (ع) را خواست و از ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبریل نازل شد و گفت: «ای محمد! پروردگارت، به تو سلام میرساند و می گوید که این آیات را بر آن ها بخوان: «اجعلتم سقایة الحاج...» <ref>آیه 19 سوره توبه</ref> |