۸۷٬۱۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'میدانند') |
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونهای') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
ایشان در رد سخنان مذکورمی فرماید: | ایشان در رد سخنان مذکورمی فرماید: | ||
لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز می توان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت ناممکن خواهد بود. | لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز می توان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت ناممکن خواهد بود. | ||
فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم نیز می فرماید:بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان - امری ثابت و قطعی بوده | فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم نیز می فرماید:بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان - امری ثابت و قطعی بوده بگونهای که صاحبان اندیشه های متعالی می توانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قرآن نائل گردند بنابر این کسانی که فهم قرآن را منحصر در فهم ظاهر ان دانسته و درک معانی عمیق ان را ناممکن میدانند از سطح ناچیز علمی درونشان خبر داده و حکم ناصوابی نسبت به دیگران ابراز داشته اند. | ||
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه گیری مینویسد: | ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه گیری مینویسد: | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان میباشد وجود ندارد. | قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان میباشد وجود ندارد. | ||
ایشان در تبیین نکته فوق می فرماید: | ایشان در تبیین نکته فوق می فرماید: | ||
کلمات قرآن | کلمات قرآن بگونهای است که اگاه به زبان عربی بخوبی می تواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از ایات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با انان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج میکند. بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که انان معانی ایات را درک میکردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی فهمند بی معنا خواهد بود. | ||
ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و مینویسد: | ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و مینویسد: | ||
ایاتی نظیر: ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها ) ویقول: ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا ) دلالت بر ضرورت تدبر در قرآن میکند. بدیهی است امر به تدبردر قرآن مبتنی بر ثبوت مدلول ومعانی ظاهری برای قرآن میباشد که با تدبر درانها ابهامات احتمالی اش بر طرف میگردد. | ایاتی نظیر: ( أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها ) ویقول: ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا ) دلالت بر ضرورت تدبر در قرآن میکند. بدیهی است امر به تدبردر قرآن مبتنی بر ثبوت مدلول ومعانی ظاهری برای قرآن میباشد که با تدبر درانها ابهامات احتمالی اش بر طرف میگردد. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
امام خمینی در زمینه فهم پذیری قرآن می فرمایند: | امام خمینی در زمینه فهم پذیری قرآن می فرمایند: | ||
هرچند فهم قرآن به طور کامل برای انسان میسر نیست، اما انسان ها می توانند به تبع مخاطبان اصلی وحی و با کمک آنها به حقایق قرآن دست یابند و خداوند نیز از روی حکمت خود آن را به | هرچند فهم قرآن به طور کامل برای انسان میسر نیست، اما انسان ها می توانند به تبع مخاطبان اصلی وحی و با کمک آنها به حقایق قرآن دست یابند و خداوند نیز از روی حکمت خود آن را به گونهای نازل کرده است که دربردارند ظاهر و باطن است و از ظاهر آیات و قرآن منزّل نیز هرکس به قدر فهم و اشتهای خود بهره می برد. | ||
امام خمینی در راستای اثبات حجیت ظواهر قرآنی و امکان فهم قرآن به بناء عقلاء در محاورات عرفی و نحوه سخن گفتن آنان تمسک می جوید و برای آن مراحلی را ترسیم می نماید: | امام خمینی در راستای اثبات حجیت ظواهر قرآنی و امکان فهم قرآن به بناء عقلاء در محاورات عرفی و نحوه سخن گفتن آنان تمسک می جوید و برای آن مراحلی را ترسیم می نماید: | ||
1. اثبات اصل صدور کلام از متکلم. | 1. اثبات اصل صدور کلام از متکلم. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می توان به شیوه های مختلف تقریر نمود.== | ==3- دلیل عقلی فهم پذیری قرآن :دلیل عقلی در اثبات فهم پذیری قرآن را می توان به شیوه های مختلف تقریر نمود.== | ||
فخر رازی در تفسیر الکبیر تحت عنوان: الاحتجاج بالمعقول، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن سه تقریر را مطرح میکند : | فخر رازی در تفسیر الکبیر تحت عنوان: الاحتجاج بالمعقول، در بیان دلائل عقلی قائلین به فهم پذیری قرآن سه تقریر را مطرح میکند : | ||
تقریر اول: هرگاه تخاطب با دیگران | تقریر اول: هرگاه تخاطب با دیگران بگونهای باشد که علم به محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمیکند. بدیهی است چنین امری غیرمعقول خواهد بود. | ||
تقریر دوم: هدف از تکلم تفهیم مطلب به دیگران است بنابر این اگر مخاطبه با دیگران | تقریر دوم: هدف از تکلم تفهیم مطلب به دیگران است بنابر این اگر مخاطبه با دیگران بگونهای باشد که مخاطب از محتوای تکلم نااگاه باشد چنین تخاطبی امری لغو و عبث خواهد بود که از ساحت فرد حکیم بدور میباشد. | ||
تقریر سوم: شکی نیست که بر اساس ایات قرآن نسبت به اوردن همانند قرآن تحدی صورت گرفته است بنابر این کتابی که قابلیت فهم پذیری دارا نیست تحدی بدان لغو خواهد بود. - | تقریر سوم: شکی نیست که بر اساس ایات قرآن نسبت به اوردن همانند قرآن تحدی صورت گرفته است بنابر این کتابی که قابلیت فهم پذیری دارا نیست تحدی بدان لغو خواهد بود. - | ||
تقریری دیگر از دلیل عقلی : فهم پذیری قرآن لازمه هدایتگر ی ان میباشد: | تقریری دیگر از دلیل عقلی : فهم پذیری قرآن لازمه هدایتگر ی ان میباشد: | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
الف - شکی نیست که مراتب فهم انسانها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسانها قوی تر باشد به همان میزان برداشتهای عالیتری از منابع معرفتی خواهند داشت. | الف - شکی نیست که مراتب فهم انسانها در موضوعات گوناگون متفاوت بوده و هر قدر سطح عقلانی و اندیشه انسانها قوی تر باشد به همان میزان برداشتهای عالیتری از منابع معرفتی خواهند داشت. | ||
ب - از مختصات قرآن کریم - که قطعا یکی از ابعاد اعجاز ان نیز شمرده میشود – ان است که حقائق عالیه در این کتاب اسمانی | ب - از مختصات قرآن کریم - که قطعا یکی از ابعاد اعجاز ان نیز شمرده میشود – ان است که حقائق عالیه در این کتاب اسمانی بگونهای تنظیم شده است که برای تمامی زمانها و همه اقشار گوناگون انسانها- با همه تفاوتهائی که در سطوح فکری شان وجود دارد - قابلیت هدایگری داشته و معارف عالیه اش پاسخگوی تمامی نیازهای بشریت درهمه ادوار بشری میباشد. عمق معارف قرآنی بگونهای است که عجائب و شگفتی های ان بی نهایت بوده و بشریت قادر است در همه زمانها با تدبر و تعمق و نیز متمسک شدن بدان برترین حیات علمی، فکری، اجتماعی،سیاسی و...را برای خویش فراهم کند. | ||
درروایات اهل بیت ع نیز به گستردگی معانی و محتوای قرآنی و نیز سلسله مراتب فهم ان نسبت به مخاطبین متنوع اشاره شده است چنانکه از امام صادق ع نقل شده است: | درروایات اهل بیت ع نیز به گستردگی معانی و محتوای قرآنی و نیز سلسله مراتب فهم ان نسبت به مخاطبین متنوع اشاره شده است چنانکه از امام صادق ع نقل شده است: | ||
کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. | کتاب خدا در چهار مرتبه است: عبارت، اشارت، لطایف و حقایق اما عبارت آن برای عوام است و اشارات آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء و حقایق آن برای انبیا است. | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
هر دو احتمالی که بیان گردید در قرآن کریم متصور است بدین معنا که اولا قرآن کریم بدلیل ظرفیت عظیم هنری و شکلی و محتوائی - تراکیب، هیئات و کلمات بکار رفته در ان - بیانگر حقیقتی واحد است که از مراتب گسترده ای برخوردار است و بتدریج در طول زمان این مراتب مکشوف میگردد. | هر دو احتمالی که بیان گردید در قرآن کریم متصور است بدین معنا که اولا قرآن کریم بدلیل ظرفیت عظیم هنری و شکلی و محتوائی - تراکیب، هیئات و کلمات بکار رفته در ان - بیانگر حقیقتی واحد است که از مراتب گسترده ای برخوردار است و بتدریج در طول زمان این مراتب مکشوف میگردد. | ||
ثانیا برخی ایات قرآن مشتمل بر معانی و نکات متعددی بوده که بتدریج برای انسانها کشف میگردد. به عبارت دیگر تکامل و توسعه فکری بشر نسبت به فهم قرآن گاه توسعه عرضی- کشف معانی متعدد - و گاه توسعه طولی- کشف مراتب مختلف یک حقیقت و معنا - میباشد. | ثانیا برخی ایات قرآن مشتمل بر معانی و نکات متعددی بوده که بتدریج برای انسانها کشف میگردد. به عبارت دیگر تکامل و توسعه فکری بشر نسبت به فهم قرآن گاه توسعه عرضی- کشف معانی متعدد - و گاه توسعه طولی- کشف مراتب مختلف یک حقیقت و معنا - میباشد. | ||
از طرفی هر دو نوع قابلیت معنائی در قرآن – توسعه طولی و عرضی - | از طرفی هر دو نوع قابلیت معنائی در قرآن – توسعه طولی و عرضی - بگونهای که پایانی برای ان متصور نیست، بیانگر اعجاز این کتاب اسمانی نیز میباشد. | ||
بحثی در معانی ظاهری و باطنی قرآن در روایات – روایات بطون - | بحثی در معانی ظاهری و باطنی قرآن در روایات – روایات بطون - | ||
یکی از مباحثی که در زمینه مراحل فهم قرآن لازم است مورد بررسی قرار گیرد روایاتی است که بیانگر وجود معانی بطنی برای قرآن کریم میباشد. | یکی از مباحثی که در زمینه مراحل فهم قرآن لازم است مورد بررسی قرار گیرد روایاتی است که بیانگر وجود معانی بطنی برای قرآن کریم میباشد. | ||
در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر ان است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری، مشتمل بر معانی باطنی نیز میباشد | در منابع روائی فریقین روایاتی وجود دارد که بیانگر ان است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری، مشتمل بر معانی باطنی نیز میباشد بگونهای که چنین معانی از دسترسی عموم خارج بوده و فقط خواص قادرند اگاهی از ان پیدا کنند. در اغاز روایات فریقین را در این باره نقل نموده و انگاه دیدگاه مفسرین را نسبت به ان بیان می کنیم: | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
مراد از ظهرقرآن، تنزیل و مراد از بطن قرآن، تاویل قرآن میباشد.. | مراد از ظهرقرآن، تنزیل و مراد از بطن قرآن، تاویل قرآن میباشد.. | ||
عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل میکند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار می داد: | عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل میکند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار می داد: | ||
مرتبه اول ان بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که اشنائی به لغت عرب دارند- قابل درک است. مرتبه دوم ان | مرتبه اول ان بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که اشنائی به لغت عرب دارند- قابل درک است. مرتبه دوم ان بگونهای است که هیچکس – عرب و غیر عرب - نسبت به عدم اگاهی از ان معذور نیست.مرتبه سوم مختص عالمان خاص بوده و علم به مرتبه چهارم ان نیز به خداوند اختصاص داشته و از دیگران پوشیده میباشد . | ||
ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر مینویسد: وهذا تقسیم صحیح. - | ایشان بعد از ذکر مراتب چهارگانه تفسیر مینویسد: وهذا تقسیم صحیح. - | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
ایشان در تحقیقی جامع به معانی ظاهر و باطنی قرآن پرداخته و مطالب ارزشمندی را در حکمت بکارگیری چنین شیوه ای در قرآن بیان نموده است. | ایشان در تحقیقی جامع به معانی ظاهر و باطنی قرآن پرداخته و مطالب ارزشمندی را در حکمت بکارگیری چنین شیوه ای در قرآن بیان نموده است. | ||
ایشان در بخش نخست کلامشان ذیل عنوان" للقرآن ظاهر وباطن" می فرماید: | ایشان در بخش نخست کلامشان ذیل عنوان" للقرآن ظاهر وباطن" می فرماید: | ||
مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قرآن می توان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد | مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قرآن می توان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد بگونهای که ان معانی هم بعد از تدبر بعنوان ظواهر تلقی خواهد شد بعبارت دیگر ظواهر معانی قرآن از لایه های مختلفی برخوردار است که در سلسله طولی قرار داشته بگونهای که با تدبر قابل دسترسی میباشد. ایشان نکته مذکور را در قالب بیان شواهدی از قرآن توضیح میدهند . | ||
ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست میآید و این امر در سراسر قرآن جاری است.ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قرآن در قرآن است که با تدبر بدست میآید. | ایشان معتقد است درک معانی طولی ایات تنها در پرتو تدبر بدست میآید و این امر در سراسر قرآن جاری است.ایشان بعد از بیان نکته مذکور به روایات بطون اشاره کرده و معتقد است این روایات بیانگر وجود معانی عمیق قرآن در قرآن است که با تدبر بدست میآید. | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
ایشان تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن بعد از بیان سه مقدمه می فرماید: | ایشان تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن بعد از بیان سه مقدمه می فرماید: | ||
از انجا که تعالیم عالی قرآن ناظر به مقام والای انسانیت بوده و او را قابل سیر در مدارج کمال می داند و از طرفی استعداد انسانها در فهم امور معنوی با یکدیگر متفاوت بوده و نمیتوان مسائل عالی را در یک سطح ارائه داد به همین دلیل قرآن کریم مسائل را بصورت ساده در اختیار بشریت گذاشته اما در باطن این معانی بظاهر ساده معارف عمیقی نهاده است که تنها اهل معرفت قادر به درک انها میباشند. | از انجا که تعالیم عالی قرآن ناظر به مقام والای انسانیت بوده و او را قابل سیر در مدارج کمال می داند و از طرفی استعداد انسانها در فهم امور معنوی با یکدیگر متفاوت بوده و نمیتوان مسائل عالی را در یک سطح ارائه داد به همین دلیل قرآن کریم مسائل را بصورت ساده در اختیار بشریت گذاشته اما در باطن این معانی بظاهر ساده معارف عمیقی نهاده است که تنها اهل معرفت قادر به درک انها میباشند. | ||
بعبارت دیگر عمق معارف قرآن و نیز تفاوت ظرفیت انسانها مقتضی ان بود که ایات قرآن | بعبارت دیگر عمق معارف قرآن و نیز تفاوت ظرفیت انسانها مقتضی ان بود که ایات قرآن بگونهای تنظیم گردد تا همگان در هر سطحی که هستند بتوانند مراتبی از معانی عالیه ان را درک کنند به همین جهت ظواهر ایات در قرآن کریم دارای سلسله مراتبی هستند که سطوح مختلف متدبرین در ان می توانند معرفت خویش را ارتقا بخشد. | ||
باید گفت علاوه بر نکات ذکر شده، جاودانگی و ابدیت قرآن کریم نیز مقتضی ان است که چنین روشی در بیان معارف قرآنی بکار رود بدین معنا که اگر بناست قرآن در تمامی اعصار پاسخگوی نیازهای جوامع بشری باشد جز طریق مذکور راهی جهت رسیدن به این هدف نخواهد بود. | باید گفت علاوه بر نکات ذکر شده، جاودانگی و ابدیت قرآن کریم نیز مقتضی ان است که چنین روشی در بیان معارف قرآنی بکار رود بدین معنا که اگر بناست قرآن در تمامی اعصار پاسخگوی نیازهای جوامع بشری باشد جز طریق مذکور راهی جهت رسیدن به این هدف نخواهد بود. | ||
خط ۲۶۱: | خط ۲۶۱: | ||
از انجا که حالات و استعداد مردم متفاوت است بنابر این بر حکیم لازم است که در تنزیلش مراعات همگان را بنماید بهمین دلیل قرآن مشتمل بر معانی باطنی میباشد مضافا به اینکه معانی باطنی نیز بدلیل اختلاف اهل معرفت در ظرفیتهای فکری و قلبی شان دارای مراتبی میباشد. | از انجا که حالات و استعداد مردم متفاوت است بنابر این بر حکیم لازم است که در تنزیلش مراعات همگان را بنماید بهمین دلیل قرآن مشتمل بر معانی باطنی میباشد مضافا به اینکه معانی باطنی نیز بدلیل اختلاف اهل معرفت در ظرفیتهای فکری و قلبی شان دارای مراتبی میباشد. | ||
ایشان در رد دیدگاه مذکور مینویسد: | ایشان در رد دیدگاه مذکور مینویسد: | ||
دیدگاه متصوفه در قبول معانی باطنی قابل پذیرش نیست بجهت انکه خداوند تکلیف واحدی را بر همگان مطرح کرده و بین انسانها تفاوتی در این جهت قائل نشده است و ممکن نیست انان را به امری فراخواند که قادر به فهم ان نباشند بعلاوه انکه چنین نیست که در وراء ظاهر قرآن معانی باطنی باشد | دیدگاه متصوفه در قبول معانی باطنی قابل پذیرش نیست بجهت انکه خداوند تکلیف واحدی را بر همگان مطرح کرده و بین انسانها تفاوتی در این جهت قائل نشده است و ممکن نیست انان را به امری فراخواند که قادر به فهم ان نباشند بعلاوه انکه چنین نیست که در وراء ظاهر قرآن معانی باطنی باشد بگونهای که ظاهر ان برای عوام و باطنش خاص خواص باشد. – | ||
==نقد و بررسی گفتار متصوفه و پاسخ مغنیه نسبت به ان:== | ==نقد و بررسی گفتار متصوفه و پاسخ مغنیه نسبت به ان:== | ||
خط ۲۷۸: | خط ۲۷۸: | ||
با توجه به نکات مذکور می گوئیم: | با توجه به نکات مذکور می گوئیم: | ||
اولا روایات بطون بیانگر ظرفیت عمیق و تمام ناشدنی این کتاب اسمانی است | اولا روایات بطون بیانگر ظرفیت عمیق و تمام ناشدنی این کتاب اسمانی است بگونهای که در همه زمانها و اعصار پاسخگوی نیازهای انسانها است بنابر این هیچگاه نباید به معانی که تاکنون در زمینه ایات الهی بیان گردیده اکتفا نمود بلکه می توان با اندیشیدن درقرآن کریم در همه زمانها بهره برد چنانکه در بیانی از رسول اکرم ص در معرفی قرآن امده است:...وله ظهر وبطن فظاهره حکم وباطنه علم، ظاهره أنیق وباطنه عمیق، له نجوم وعلى نجومه نجوم لا تحصى عجائبه ولا تبلى غرائبه | ||
ثانیا مفاد روایات بطون ان است که همه انسانها در هر مرحله از تفکر و رشد فکر ی که باشند به تناسب ظرفیت شان می توانند از قرآن بهره گیرند چنانکه در روایات می خوانیم: أن هذا القرآن مأدبة الله فتعلموا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله وهو النور البین والشفاء النافع عصمة لمن تمسک به ونجاة لمن تبعه الحدیث | ثانیا مفاد روایات بطون ان است که همه انسانها در هر مرحله از تفکر و رشد فکر ی که باشند به تناسب ظرفیت شان می توانند از قرآن بهره گیرند چنانکه در روایات می خوانیم: أن هذا القرآن مأدبة الله فتعلموا مأدبته ما استطعتم إن هذا القرآن حبل الله وهو النور البین والشفاء النافع عصمة لمن تمسک به ونجاة لمن تبعه الحدیث | ||
خط ۲۹۰: | خط ۲۹۰: | ||
سپس از حضرت سئوال شد: یا رسول الله ما البطن ؟ | سپس از حضرت سئوال شد: یا رسول الله ما البطن ؟ | ||
حضرت فرمود: اقرأ أتدبره واعمل بما فیه وتقرؤونه أنتم هکذا وأشار بیده فأمرها | حضرت فرمود: اقرأ أتدبره واعمل بما فیه وتقرؤونه أنتم هکذا وأشار بیده فأمرها | ||
نتیجه انکه شایسته نیست روایات بطون را | نتیجه انکه شایسته نیست روایات بطون را بگونهای معنا کنیم که مستلزم خروج قرآن کریم از دسترس مردم باشد چنانکه برخی از اخباریین نظیر مولف " الفوائد المدنیه" به چنین برداشت ناصوابی از روایات بطون رسیده و معتقدند که فهم قرآن بدلیل روایات بطون مختص اهل بیت ع میباشد بگونهای که دیگران جز از طریق روایات اهل بیت نمیتوانند به معارف قرآن دست یابند. باید گفت: از دلائل بطلان این تفکر، مخالفت ان با مضامین بسیاری از ایات قرآنی است که همه بشریت را دعوت به تفکر در محتوای این کتاب اسمانی نموده و حتی با اظهار تحدی از مخالفانش میخواهد اگر در اعجاز ان تردید دارند سوره ای همانند ان ارائه دهند. از طرفی بر اساس روایات لزوم عرض احادیث به قرآن و عدم مخالفت ان با قرآن ، برداشت مذکور از روایات بطون – که مستلزم عدم دسترسی بشر به قرآن است - مقبول نخواهد بود. | ||
پرسش : ایا تفسیر قرآن و اگاهی از لایه های درونی معانی ان امری تخصصی است ؟ | پرسش : ایا تفسیر قرآن و اگاهی از لایه های درونی معانی ان امری تخصصی است ؟ | ||
خط ۳۰۲: | خط ۳۰۲: | ||
نتائج | نتائج | ||
دراین فصل امور ذیل اثبات گردید: | دراین فصل امور ذیل اثبات گردید: | ||
1-عمق معارف قرآنی | 1-عمق معارف قرآنی بگونهای است که عجائب و شگفتی های ان بی نهایت بوده و بشریت قادر است در همه زمانها با تدبر و تعمق و نیزمتمسک شدن بدان برترین حیات علمی، فکری، اجتماعی،سیاسی و...را برای خویش فراهم کند. | ||
2- در ایات و روایات اهل بیت ع به گستره معانی و محتوای قرآنی و نیز سلسله مراتب فهم ان نسبت به مخاطبین متنوع اشاره شده است. | 2- در ایات و روایات اهل بیت ع به گستره معانی و محتوای قرآنی و نیز سلسله مراتب فهم ان نسبت به مخاطبین متنوع اشاره شده است. | ||
3- تکامل و توسعه فکری بشر نسبت به فهم قرآن گاه توسعه عرضی- کشف معانی متعدد - و گاه توسعه طولی- کشف مراتب مختلف یک حقیقت و معنا - میباشد. | 3- تکامل و توسعه فکری بشر نسبت به فهم قرآن گاه توسعه عرضی- کشف معانی متعدد - و گاه توسعه طولی- کشف مراتب مختلف یک حقیقت و معنا - میباشد. |