پرش به محتوا

تقریب مذاهب با عبور از مرزهای مذهب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بوده اند' به 'بوده‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'بوده اند' به 'بوده‌اند')
خط ۱۳: خط ۱۳:
از نظر صاحبان این نگاه مسائلی همچون امامت با تفسیری که اکنون بین شیعه امامیه رایج است در امّت اسلام باعث خسارات، اختلافات و نزاع و دشمنی و ضعف فراوان گردیده است.  بازخوانی مسأله امامت و جایگاه رفیع آن در کلام شیعه به منظور توجیه این اصل به نحوی که موافق یا لااقل هم افق با آموزه های سایر مذاهب باشد از نگاه صاحبان این دیدگاه تقریب آفرین است و ریشه های اختلاف بین مسلمین را می خشکاند.
از نظر صاحبان این نگاه مسائلی همچون امامت با تفسیری که اکنون بین شیعه امامیه رایج است در امّت اسلام باعث خسارات، اختلافات و نزاع و دشمنی و ضعف فراوان گردیده است.  بازخوانی مسأله امامت و جایگاه رفیع آن در کلام شیعه به منظور توجیه این اصل به نحوی که موافق یا لااقل هم افق با آموزه های سایر مذاهب باشد از نگاه صاحبان این دیدگاه تقریب آفرین است و ریشه های اختلاف بین مسلمین را می خشکاند.


اگر امامت شیعه صرفاً به معنای رهبری [[اهل بیت]] «علیهم السلام» در علم و تقوا تفسیر گردد  و امامان شیعه صرفاً به عنوان افرادی که از نظر زهد و تقوا و آشنا بودن به احکام الهی از سایر مردم زمانه شان برتر بوده اند ـ و نه معصوم با تفسیر خاصی که بین شیعیان مشهور است ـ معرفی گردند و اگر نصوص امامت به معنای جانشینی و خلافت ائمه اهل بیت «علیهم السلام» و مسائل دیگری همچون عصمت و علم غیب و [[توسل]] به امامان معصوم همه توجیه شوند به نحوی که با عقاید مذاهب اهل سنّت منافاتی نداشته باشد قطعاً تنش ها و بحث های جدّی بین شیعه و سنّی از بین رفته و مسلمین در شاهراه اتحاد قرار می گیرند.
اگر امامت شیعه صرفاً به معنای رهبری [[اهل بیت]] «علیهم السلام» در علم و تقوا تفسیر گردد  و امامان شیعه صرفاً به عنوان افرادی که از نظر زهد و تقوا و آشنا بودن به احکام الهی از سایر مردم زمانه شان برتر بوده‌اند ـ و نه معصوم با تفسیر خاصی که بین شیعیان مشهور است ـ معرفی گردند و اگر نصوص امامت به معنای جانشینی و خلافت ائمه اهل بیت «علیهم السلام» و مسائل دیگری همچون عصمت و علم غیب و [[توسل]] به امامان معصوم همه توجیه شوند به نحوی که با عقاید مذاهب اهل سنّت منافاتی نداشته باشد قطعاً تنش ها و بحث های جدّی بین شیعه و سنّی از بین رفته و مسلمین در شاهراه اتحاد قرار می گیرند.
==طرفداران==
==طرفداران==
نکته اساسی ای که درباره طرفداران این نگاه باید گفت این است که کسانی که به این رویکرد تمایل دارند لزوماً دغدغه تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی را نداشته و هدف از تمایل آنان به این نگاه لزوماً تقریب بین مذاهب اسلامی نیست. چه این که ممکن است در پس این بازخوانی دوباره مذهب که به بهای حذف اصول و کمرنگ شدن یا از بین رفتن مرزهای اصلی مذهب تمام می شود انگیزه های دیگری غیر از تقریب بین مذاهب اسلامی پنهان باشد.
نکته اساسی ای که درباره طرفداران این نگاه باید گفت این است که کسانی که به این رویکرد تمایل دارند لزوماً دغدغه تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی را نداشته و هدف از تمایل آنان به این نگاه لزوماً تقریب بین مذاهب اسلامی نیست. چه این که ممکن است در پس این بازخوانی دوباره مذهب که به بهای حذف اصول و کمرنگ شدن یا از بین رفتن مرزهای اصلی مذهب تمام می شود انگیزه های دیگری غیر از تقریب بین مذاهب اسلامی پنهان باشد.
خط ۴۰: خط ۴۰:
گروهی از صاحبان عقیده بازخوانی مذهب، صرفاً با تشکیک وتأویل در نصوص صادرشده امامت از جانب نبی اکرم «صلی اللّه علیه وآله و سلم »معتقدند که نصّی از جانب پیامبراسلام «صلی اللّه علیه وآله و سلم» برای امامت امامان شیعه صادر نشده و نصوص ادّعایی نیز امامت به معنای مصطلح نزد شیعه امامیه را نمی‌توانند ثابت کنند.
گروهی از صاحبان عقیده بازخوانی مذهب، صرفاً با تشکیک وتأویل در نصوص صادرشده امامت از جانب نبی اکرم «صلی اللّه علیه وآله و سلم »معتقدند که نصّی از جانب پیامبراسلام «صلی اللّه علیه وآله و سلم» برای امامت امامان شیعه صادر نشده و نصوص ادّعایی نیز امامت به معنای مصطلح نزد شیعه امامیه را نمی‌توانند ثابت کنند.


این گروه برای اثبات این مدّعا حتّی به دلیل عقل نیز تمسّک کرده و امامت منصوص را مخالف با حکم عقل نیزدانسته اند!<ref>قلمداران، شاهراه اتحاد، ص136-104</ref>  گروهی دیگر از آنان اعتقاد به عصمت و علم غیب امامان شیعه را ناشی از تفکّر غالیان و تندروهای شیعه دانسته اند تا جایی که ادّعا کرده اند حتی امامان اهل بیت «علیهم السلام» نیز برای خویش چنین منزلتی را قائل نبوده اند!<ref>ر.ک: پوروحید، مکتب در فرآیند نواندیشی،ص 17-16و 117</ref>  
این گروه برای اثبات این مدّعا حتّی به دلیل عقل نیز تمسّک کرده و امامت منصوص را مخالف با حکم عقل نیزدانسته اند!<ref>قلمداران، شاهراه اتحاد، ص136-104</ref>  گروهی دیگر از آنان اعتقاد به عصمت و علم غیب امامان شیعه را ناشی از تفکّر غالیان و تندروهای شیعه دانسته اند تا جایی که ادّعا کرده اند حتی امامان اهل بیت «علیهم السلام» نیز برای خویش چنین منزلتی را قائل نبوده‌اند!<ref>ر.ک: پوروحید، مکتب در فرآیند نواندیشی،ص 17-16و 117</ref>  
==نقد و بررسی==
==نقد و بررسی==
روشن است که این قرائت از مذهب با قرائت رسمی و مشهوری که از سوی عالمان بزرگ مذهب شیعه امامیه در طول قرون متمادی گذشته و حال ارائه شده مغایرت دارد. از سوی دیگر بررسی آموزه های اصیل امامان شیعه و تبیین آن بزرگواران از اصل امامت که در میراث حدیثی شیعه به یادگار مانده نیز مؤید همین قرائت مشهور علمای مذهب خصوصاً آنانی که نزدیک به عصر ائمه «علیهم السلام» بوده اند می‌باشد.
روشن است که این قرائت از مذهب با قرائت رسمی و مشهوری که از سوی عالمان بزرگ مذهب شیعه امامیه در طول قرون متمادی گذشته و حال ارائه شده مغایرت دارد. از سوی دیگر بررسی آموزه های اصیل امامان شیعه و تبیین آن بزرگواران از اصل امامت که در میراث حدیثی شیعه به یادگار مانده نیز مؤید همین قرائت مشهور علمای مذهب خصوصاً آنانی که نزدیک به عصر ائمه «علیهم السلام» بوده‌اند می‌باشد.


هرچند پاسخ به شبهات پیرامون نصوص امامت و عصمت ائمه اطهار«علیهم السلام» مجال دیگری می طلبد و در نقد این  نگاه که داعیه بازنگری در نصوص امامت و آموزه های رسمی شیعه را دارد، کتابها و مقالات متعدّدی نگاشته شده است<ref>به عنوان نمونه ر.ک: قربانی و خسروپناه، نشریه اندیشه نوین دینی، شماره 32 و سبحانی،محمد تقی، کتاب ماه دین، شماره 142 و پوروحید، مکتب در فرآیند نواندیشی و موحّدی، توسل (نقد اندیشه سلفی گری ایرانی) و قدردان قراملکی، پاسخ به شبهات کلامی امامت</ref>  اما به صورت اجمال به پاسخ برخی از شبهاتی که از سوی صاحبان این طرز تفکر ارائه شده است اشاره می شود.
هرچند پاسخ به شبهات پیرامون نصوص امامت و عصمت ائمه اطهار«علیهم السلام» مجال دیگری می طلبد و در نقد این  نگاه که داعیه بازنگری در نصوص امامت و آموزه های رسمی شیعه را دارد، کتابها و مقالات متعدّدی نگاشته شده است<ref>به عنوان نمونه ر.ک: قربانی و خسروپناه، نشریه اندیشه نوین دینی، شماره 32 و سبحانی،محمد تقی، کتاب ماه دین، شماره 142 و پوروحید، مکتب در فرآیند نواندیشی و موحّدی، توسل (نقد اندیشه سلفی گری ایرانی) و قدردان قراملکی، پاسخ به شبهات کلامی امامت</ref>  اما به صورت اجمال به پاسخ برخی از شبهاتی که از سوی صاحبان این طرز تفکر ارائه شده است اشاره می شود.
خط ۶۰: خط ۶۰:
از روایات نبوی نصب مورد استناد [[امام علی]] «علیه السلام»  این نکته به دست می‌آید که آن حضرت، مؤلفه اساسی امامت را نصب الهی و وحیانی تلقّی می‌کرد و معتقد بود که این اصل و افتخار فقط شامل حال وی و نه خلفای دیگر شده است.<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، پاسخ به شبهات کلامی امامت،ص302-285</ref>  
از روایات نبوی نصب مورد استناد [[امام علی]] «علیه السلام»  این نکته به دست می‌آید که آن حضرت، مؤلفه اساسی امامت را نصب الهی و وحیانی تلقّی می‌کرد و معتقد بود که این اصل و افتخار فقط شامل حال وی و نه خلفای دیگر شده است.<ref>ر.ک: قدردان قراملکی، پاسخ به شبهات کلامی امامت،ص302-285</ref>  


بنابراین ادّعای این که [[امام علی]] «علیه السلام»  خود، معتقد به نصب الهی نبوده اند ادعایی بی اساس است و اگر کسی حداقل صدق و عدالت حضرت علی «علیه السلام»  را به عنوان یک صحابه برتر قبول داشته باشد باید پاسخگوی وجدانی و منطقی احتجاجات آن حضرت در دنیا و آخرت باشد.  
بنابراین ادّعای این که [[امام علی]] «علیه السلام»  خود، معتقد به نصب الهی نبوده‌اند ادعایی بی اساس است و اگر کسی حداقل صدق و عدالت حضرت علی «علیه السلام»  را به عنوان یک صحابه برتر قبول داشته باشد باید پاسخگوی وجدانی و منطقی احتجاجات آن حضرت در دنیا و آخرت باشد.  


صرف نظر از اشکالات متعددی که به نگاه بازخوانی مذهب با گذار از مرزهای مذهب وارد شده است، باید گفت این نگاه نمی‌تواند مشکل تقریب بین مذاهب اسلامی را حل نماید زیرا  مقصود داعیان تقریب مذاهب، تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی با حفظ اصول و آموزه های مذهب خویش است بنابراین کوتاه آمدن از اصول مذهب، به نفع مذهب دیگر نه تنها مقصود نظر مدعیان تقریب بین مذاهب نیست بلکه اصولاً چنین کاری در سطح عمومی عملاً امکان پذیر نخواهد بود زیرا طبیعی است که حساسیّت بسیاری از طرفداران مذهب را برمی انگیزاند و آنان هیچ گاه راضی نمی شوند که به نام تقریب، دست از اصول و خطوط قرمز مذهب خود بردارند.
صرف نظر از اشکالات متعددی که به نگاه بازخوانی مذهب با گذار از مرزهای مذهب وارد شده است، باید گفت این نگاه نمی‌تواند مشکل تقریب بین مذاهب اسلامی را حل نماید زیرا  مقصود داعیان تقریب مذاهب، تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی با حفظ اصول و آموزه های مذهب خویش است بنابراین کوتاه آمدن از اصول مذهب، به نفع مذهب دیگر نه تنها مقصود نظر مدعیان تقریب بین مذاهب نیست بلکه اصولاً چنین کاری در سطح عمومی عملاً امکان پذیر نخواهد بود زیرا طبیعی است که حساسیّت بسیاری از طرفداران مذهب را برمی انگیزاند و آنان هیچ گاه راضی نمی شوند که به نام تقریب، دست از اصول و خطوط قرمز مذهب خود بردارند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش