۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'میدانند') |
جز (جایگزینی متن - 'می آید' به 'میآید') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
سخن دیگر ابن تیمیه در تشبیه اهل سنت به [[فرقه ناجیه]] است. امتی که میان سایر امم هستند و در مواجهه با افعال الهی میان جبر و اختیار قرار دارند. این ادعا ثابت می کند که آن ها به غیر از راهی میان دو راه که در نگاه ما امر بین الامرین است، معتقد نیستند.مینویسد:« فَإِنَّ الْفِرقْةَ النَّاجِیَةَ أَهْلَ السُّنَّةِ ... هُمُ الْوَسَطُ فِی فِرَقِ الأُمَّةِ؛ ... فَهُمْ وَسَطٌ فِی بَابِ صِفَاتِ اللهِ سبحَانَهُ وَتَعَالَى بین اهل التعطیل الجهیمه و بین اهل التمثیل المشبهه و هم وسط فی باب افعال الله بین القدریه و الجبریه» <ref>ابن تیمیه، [[العقیده الواسطیه]]، ص 112 و113</ref> یعنی فرقه ناجیه اهل سنت میان سایر فرقه های امت ها قرار دارند. عقیده آن ها در باره صفات خدای سبحان، میان اهل تعطیل [[جهمیه]] و اهل تمثیل [[مشبهه]] قرار دارد. علاوه، اهل سنت در باره افعال الهی بین قدریه و جبریه قرار دارند. | سخن دیگر ابن تیمیه در تشبیه اهل سنت به [[فرقه ناجیه]] است. امتی که میان سایر امم هستند و در مواجهه با افعال الهی میان جبر و اختیار قرار دارند. این ادعا ثابت می کند که آن ها به غیر از راهی میان دو راه که در نگاه ما امر بین الامرین است، معتقد نیستند.مینویسد:« فَإِنَّ الْفِرقْةَ النَّاجِیَةَ أَهْلَ السُّنَّةِ ... هُمُ الْوَسَطُ فِی فِرَقِ الأُمَّةِ؛ ... فَهُمْ وَسَطٌ فِی بَابِ صِفَاتِ اللهِ سبحَانَهُ وَتَعَالَى بین اهل التعطیل الجهیمه و بین اهل التمثیل المشبهه و هم وسط فی باب افعال الله بین القدریه و الجبریه» <ref>ابن تیمیه، [[العقیده الواسطیه]]، ص 112 و113</ref> یعنی فرقه ناجیه اهل سنت میان سایر فرقه های امت ها قرار دارند. عقیده آن ها در باره صفات خدای سبحان، میان اهل تعطیل [[جهمیه]] و اهل تمثیل [[مشبهه]] قرار دارد. علاوه، اهل سنت در باره افعال الهی بین قدریه و جبریه قرار دارند. | ||
ملاحظه می کنیم که این مطالب کاملا به معتقدات امامیه شباهت دارد خصوصا آن جا که مینویسد:«و هم وسط فی باب افعال الله بین القدریه و الجبریه» <ref>همان</ref>از چنین تصریحی بر | ملاحظه می کنیم که این مطالب کاملا به معتقدات امامیه شباهت دارد خصوصا آن جا که مینویسد:«و هم وسط فی باب افعال الله بین القدریه و الجبریه» <ref>همان</ref>از چنین تصریحی بر میآید اهل سنتی که ابن تیمیه عقاید شان را باز گو می کند و مهم تر آن ها را فرقه ناجیه می خواند، همانند امامیه عقیده ای وسط داشتند و در تفسیر جبر و اختیار، امر راه وسط یعنی امر بین الامرین را انتخاب کردند. وی در ادامه بیان می کند که عباد بر مبنای اختیار، افعال شان را انجام می دهند و از این رو، حقیقتا فاعل فعل خویش هستند همان گونه که خدای متعال نیز خالق افعال خویش است. عبد هم مومن است هم کافر، هم فاجر است هم [[نماز]] خوان و [[روزه]] دار. بندگان قادر اند که افعال را با اراده خویش انجام دهند، حال آن که خدا خالق قدرت و اراده آن ها است. مینویسد:«و العباد فاعلون حقیقه و الله خالق افعالهم و العبد هو المومن و الکافر و البر و الفاجر و المصلی و الصائم و للعباد قدره علی اعمالهم و لهم اراده و الله خالقهم و خالق قدرتهم و ارادتهم » <ref>همان، ص 123</ref>ابن تیمیه | ||
در ادامه به فرقه هایی کنایه یا تعریض می زند که قایل به جبر هستند و انسان را مسلوب الاختیار میدانند. <ref>همان.</ref>با توجه به جملات ابن تیمیه که خود را سخنگوی اهل سنت می داند، نشانه های واضح عدم اعتقاد به جبر و اختیار دیده می شود. بنا بر این، نمیتوان از صراحت این گونه جملات چشم پوشی کرد که می تواند تداعی کننده اعتقاد امامیه و کسانی که در این مسیر قرار دارند، باشد. این نوع تعابیر گاهی کاملا با تفاسیر شیعه از جبر و اختیار شباهت دارد، جایی که مینویسد: «و هم وسط فی باب افعال الله بین القدریه و الجبریه.» وسط میان قدر و جبر یعنی امر بین الامرین. یا مینویسد «و العباد فاعلون حقیقه و الله خالق افعالهم»این گونه بیانات ناظر به این معنا است همان طور که انسان فاعل حقیقی فعل خویش است، در همان حال خدا نیز خالق افعال وی است. یا مینویسد: «و للعباد قدره علی اعمالهم و لهم اراده و الله خالقهم و خالق قدرتهم و ارادتهم.» آیا می توان جملاتی از این صریح تر در تفسیر جبر و اختیار که همان تفسیر راهگشای اولیای دین یعنی نظریه امر بین الامرین می باشد، یافت! | در ادامه به فرقه هایی کنایه یا تعریض می زند که قایل به جبر هستند و انسان را مسلوب الاختیار میدانند. <ref>همان.</ref>با توجه به جملات ابن تیمیه که خود را سخنگوی اهل سنت می داند، نشانه های واضح عدم اعتقاد به جبر و اختیار دیده می شود. بنا بر این، نمیتوان از صراحت این گونه جملات چشم پوشی کرد که می تواند تداعی کننده اعتقاد امامیه و کسانی که در این مسیر قرار دارند، باشد. این نوع تعابیر گاهی کاملا با تفاسیر شیعه از جبر و اختیار شباهت دارد، جایی که مینویسد: «و هم وسط فی باب افعال الله بین القدریه و الجبریه.» وسط میان قدر و جبر یعنی امر بین الامرین. یا مینویسد «و العباد فاعلون حقیقه و الله خالق افعالهم»این گونه بیانات ناظر به این معنا است همان طور که انسان فاعل حقیقی فعل خویش است، در همان حال خدا نیز خالق افعال وی است. یا مینویسد: «و للعباد قدره علی اعمالهم و لهم اراده و الله خالقهم و خالق قدرتهم و ارادتهم.» آیا می توان جملاتی از این صریح تر در تفسیر جبر و اختیار که همان تفسیر راهگشای اولیای دین یعنی نظریه امر بین الامرین می باشد، یافت! |