۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می باشند' به 'میباشند') |
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیتالله') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|لقب | |لقب | ||
| | | | ||
آیتالله العظمی | |||
|- | |- | ||
|- | |- | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|استادان | |استادان | ||
| | |آیتالله العظمی بروجردی، | ||
آیتالله العظمی امام خمینی،. | |||
آیت الله سید محمد محقق داماد، | آیت الله سید محمد محقق داماد، | ||
آیتالله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، | |||
آیتالله العظمی سید محمد رضا موسوی گلپایگانی | |||
آیتالله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی | |||
آیتالله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی | |||
|- | |- | ||
|- | |- | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
=ولادت= | =ولادت= | ||
آیتالله علوی گرگانی در خرداد ۱۳۱۸ش <ref>بیستم جمادی الثانی ۱۳۵۹</ref> در نجف اشرف به دنیا آمد. این ولادت موجی از شادی در دل پدرش برانگیخت چرا که تا آن زمان چند پسر برایش متولد شده اما در همان کودکی از دنیا رفته بودند و او به ساحت مقدس [[امیرالمؤمنین]] علیه السلام متوسل شد و از آن حضرت درخواست فرزندی عالم و صالح نمود.<br> | |||
=تحصیلات= | =تحصیلات= | ||
آیتالله علوی در هفت سالگی <ref>۱۳۶۵ق</ref> همراه پدر بزرگوارش به ایران آمد و نزد ایشان [[قرآن]] و حساب و گلستان و پس از آن ادبیات و مغنی و مطول و شرح لمعه را آموخت. در ۱۶ سالگی <ref>۱۳۷۴ق</ref> همراه پدر و گروهی از حجاج گرگانی به زیارت عتبات عالیات، [[بیت الله الحرام]]، [[مدینه منوره]]، [[بیت المقدس]]، الخلیل (حرم حضرت ابراهیم) و [[سوریه]] نائل آمد و در طول مسیر برای کاروانیان به خواندن مناسک و کتابهای دینی میپرداخت. | |||
در بازگشت از سفر حج که کاروانیان به [[نجف]] آمدند مرحوم | در بازگشت از سفر حج که کاروانیان به [[نجف]] آمدند مرحوم آیتالله العظمی حکیم به دیدار پدر بزرگوارش آمد و وقتی که از تصمیم معظمله برای اقامت در نجف آگاه شد به او فرمود: | ||
«اگر ایشان در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازد بهتر است. چون حوزه [[قم]] و اجد دو ویژگی است: فن تدریس و فن سخنوری. شخصی که در آن حوزه تحصیل نماید هر دو را فرا میگیرد. هم درس میخواند و هم درس میدهد و هم به تبلیغ دین میپردازد». | «اگر ایشان در حوزه علمیه قم به تحصیل بپردازد بهتر است. چون حوزه [[قم]] و اجد دو ویژگی است: فن تدریس و فن سخنوری. شخصی که در آن حوزه تحصیل نماید هر دو را فرا میگیرد. هم درس میخواند و هم درس میدهد و هم به تبلیغ دین میپردازد». | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
=استادان= | =استادان= | ||
ایشان، در خلال تحصیل خویش در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانههای علم و فقاهت توشهها برگیرد و مبانی علمیاش را استوار سازد. آنان عبارتند از: | ایشان، در خلال تحصیل خویش در حوزه علمیه قم توفیق یافت از دانش سرشار استوانههای علم و فقاهت توشهها برگیرد و مبانی علمیاش را استوار سازد. آنان عبارتند از: | ||
آیتالله العظمی بروجردی، که معظمله سه سال از درس فقه ایشان <ref>(۱۳۷۷ – ۱۳۸۰ه.ق )</ref> بهره برد. او کوچکترین کسی بود که در درس آقا شرکت مینمود. | |||
آیتالله العظمی امام خمینی، که معظمله هشت سال <ref>(۱۳۳۵ – ۱۳۴۳ ه.ق)</ref> از درس اصول ایشان <ref>(در مباحث الفاظ تا پایان قطع و ظن)</ref> بهره برد و پس از آن، [[امام خمینی (ره)|امام]] در آبان ۱۳۴۳ به [[ترکیه]] تبعید شدند. معظمله، این درسها را به عربی مینوشتند و دفاترشان، دست به دست بین شاگردان امام میگشت و هر کس که چند جلسه در درسها حاضر نبود، مطالب را از روی آن مینوشت. امام با پدر ایشان از دوران تحصیل در قم، در درس آیتالله حائری آشنا و دوست بودند و هرگاه معظم له از گرگان به قم میآمدند، به دیدارشان میرفتند و باهم انس داشتند. | |||
آیت الله سید محمد محقق داماد که استاد ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است. | آیت الله سید محمد محقق داماد که استاد ۱۲ سال از درس فقه و اصول ایشان بهره برده است. | ||
+ | + | ||
آیتالله حاج آقا مرتضی حائری یزدی، که استاد مدت ۱۵ سال از درس فقه ایشان بهره برد و تقریرات آن را هم نگاشتند و مورد توجه بسیار استادش قرار گرفت و استاد به نظرات ایشان در مجلس درس گوش فرا میدادند و قوه اجتهادش را تأیید کردند و به او گفت: «آقای علوی! دیگر لازم نیست شما به درس من بیایید و خودتان درس خارج شروع کنید». | |||
آیتالله العظمی سید محمد رضا موسوی گلپایگانی، استاد، چند سال در درس فقه معظمله شرکت نمود و مورد توجه ایشان بود. | |||
آیتالله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی. استاد در بحث صلاة الجمعه ایشان شرکت کرد و تقریرات آن را نگاشت. | |||
آیتالله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی. استاد در بحث طهارت ایشان شرکت جستند و تقریرات آن را هم نگاشتند. استاد از کثرت حفظ و قوت حافظه معظمله تعریف و تمجید میکردند و میفرمود: ایشان، سرِ درس، وسائل را نمیآوردند و احادیث مورد استناد را با سندش از حفظ میخواندند.<br> | |||
=به سوی نجف= | =به سوی نجف= | ||
ایشان در خلال تعطیلات تابستانی حوزه علمیه قم به مدت هفت سال به نجف اشرف مهاجرت میکردند و در خانه دامادشان مرحوم | ایشان در خلال تعطیلات تابستانی حوزه علمیه قم به مدت هفت سال به نجف اشرف مهاجرت میکردند و در خانه دامادشان مرحوم آیتالله حاج سید حبیب الله طاهری گرگانی اقامت میگزید و به درسهای اساطین نجف مانند آیات عظام: آقای خویی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و نیز استادش امام خمینی شرکت میکردند و از مستشکلین درس به شمار میرفت.<br> | ||
روزی پس از درس [[ | روزی پس از درس [[آیتالله العظمی خویی]] معنای روایتی را که از استادش محقق داماد فرا گرفته بود را بازگو کرد. مرحوم آقا پرسید: شما کیستید و از کجا آمدهاید؟ و در درس چه کسی شرکت کردهاید؟ | ||
ایشان پاسخ داد: من از [[قم]] آمدهام و در درس | ایشان پاسخ داد: من از [[قم]] آمدهام و در درس آیتالله محقق داماد – داماد [[آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری]] – شرکت میکنم و این را هم از ایشان فرا گرفتهام.<br> | ||
آقا فرمود: استادتان واقعا محقق است. | آقا فرمود: استادتان واقعا محقق است. | ||
و مرحوم | و مرحوم آیتالله شهید حاج میرزا احمد انصاری قمی: که عموی همسر ایشان هم هست – نیز ایشان را به آقای خویی به درستی معرفی کرد که «ایشان از افاضل مدرسین حوزه علمیه قم است و سطوح عالیه تدریس مینماید و داماد برادرم حاج شیخ محمد علی انصاری و فرزند آیتالله حاج سید سجاد علوی گرگانی است». | ||
آیتالله خویی هم ایشان را به منزل خود دعوت نمودند و در آنجا عبای نفیسی به ایشان هدیه دادند.<br> | |||
=تدریس= | =تدریس= | ||
آیتالله العظمی علوی گرگانی از همان سالهای نخستین تحصیل علوم دینی به تدریس آموختههای خود پرداخته است. وی، بارها سیوطی و مغنی و مطول: شرح شمسیه و شرح نظام را تدریس کرد و در همان زمان نوجوانی <ref>(۱۷ سالگی، ۱۳۷۵ق)</ref> حاشیه ملا عبدالله را به نام «رفع کشف الغاشیة عن وجه الحاشیة» شرح نمود. | |||
وی، از سال ۱۳۸۲ق به تدریس سطوح <ref>(معالم، قوانین، شرح لمعه و شرح تجرید)</ref> پرداخت و به زودی درس شرح لمعهاش – که در زیر گنبد مسجد اعظم تشکیل میشد – یکی از شلوغترین درسهای حوزه علمیه قم شد و دروس رسائل و مکاسب و کفایهاش هم – که در حسینیه ارک برگزار میشد – از پرجمعیتترین دروس حوزه بود. ایشان گاه روزی چهار درس را تدریس مینمود و به درس اساتیدش هم حاضر میشد. | وی، از سال ۱۳۸۲ق به تدریس سطوح <ref>(معالم، قوانین، شرح لمعه و شرح تجرید)</ref> پرداخت و به زودی درس شرح لمعهاش – که در زیر گنبد مسجد اعظم تشکیل میشد – یکی از شلوغترین درسهای حوزه علمیه قم شد و دروس رسائل و مکاسب و کفایهاش هم – که در حسینیه ارک برگزار میشد – از پرجمعیتترین دروس حوزه بود. ایشان گاه روزی چهار درس را تدریس مینمود و به درس اساتیدش هم حاضر میشد. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
و آن کارت، حاوی عکس ضریح حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود که من در پای آن به خواندن زیارت امین الله مشغول بودم».<br> | و آن کارت، حاوی عکس ضریح حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود که من در پای آن به خواندن زیارت امین الله مشغول بودم».<br> | ||
<ref>این خواب، نشانگر موقعیت والا و درجات عالیه ایشان در آینده بوده است، که این خواب و تعبیر نویسنده دربارة ایشان درست درآمد و سی سال بعد، معظمله، یکی از مراجع تقلید شیعه شد.</ref> | <ref>این خواب، نشانگر موقعیت والا و درجات عالیه ایشان در آینده بوده است، که این خواب و تعبیر نویسنده دربارة ایشان درست درآمد و سی سال بعد، معظمله، یکی از مراجع تقلید شیعه شد.</ref> | ||
استاد، در سال ۱۴۰۵ق، به امر | استاد، در سال ۱۴۰۵ق، به امر آیتالله حاج آقا مرتضی حائری و درخواست گروهی از شاگردان درس مکاسب و کفایهاش تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در حدود ۳۰ سال تدریس خارج، کتابهای طهارت و زکات و دو دوره اصول را به پایان برده و اکنون به تدریس کتاب صلاة، اشتغال دارد.<br> | ||
=شیوه تدریس= | =شیوه تدریس= | ||
درس معظمله، از ملاحت گفتار، تتبع اقوال و دقت و بررسی آنها، تحقیق مبسوط در روایات (فقه الحدیث) و جمع بین اخبار متعارض و بررسی رجال حدیث برخوردار است. ایشان، با نظر افکندن در کتابهای متداول (جواهر و مستمسک و مصباح الفقیه و مدارک و مستند العروه و مستند الشیعه) و غیر متداول (مناهج و غنائم الایام میرزای قمی، وسیلة المعاد فی شرح الارشاد ملا اسماعیل عقیلی نوری، جامع المدارک آیتالله خوانساری) و نقد و بررسی آنها و کاویدن ادله، سرانجام قولی را برمیگزیند. ایشان، در درس به شاگردانش میدان میدهد، سخن آنها را با دقت گوش میکند و پاسخ اشکالشان را میدهد. از آنان سؤال میکند و ایشان را به تفکر و پاسخ دادن فرا میخواند، از شاگردان سخت کوش خود به شایستگی تقدیر به عمل میآورد و بر فراز منبر تدریس، از آنان احترام مینماید. | درس معظمله، از ملاحت گفتار، تتبع اقوال و دقت و بررسی آنها، تحقیق مبسوط در روایات (فقه الحدیث) و جمع بین اخبار متعارض و بررسی رجال حدیث برخوردار است. ایشان، با نظر افکندن در کتابهای متداول (جواهر و مستمسک و مصباح الفقیه و مدارک و مستند العروه و مستند الشیعه) و غیر متداول (مناهج و غنائم الایام میرزای قمی، وسیلة المعاد فی شرح الارشاد ملا اسماعیل عقیلی نوری، جامع المدارک آیتالله خوانساری) و نقد و بررسی آنها و کاویدن ادله، سرانجام قولی را برمیگزیند. ایشان، در درس به شاگردانش میدان میدهد، سخن آنها را با دقت گوش میکند و پاسخ اشکالشان را میدهد. از آنان سؤال میکند و ایشان را به تفکر و پاسخ دادن فرا میخواند، از شاگردان سخت کوش خود به شایستگی تقدیر به عمل میآورد و بر فراز منبر تدریس، از آنان احترام مینماید. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
وَما کانَ المُؤمِنونَ لِیَنفِروا کافَّةً ۚ فَلَولا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهوا فِی الدّینِ وَلِیُنذِروا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرونَ﴿۱۲۲﴾ | وَما کانَ المُؤمِنونَ لِیَنفِروا کافَّةً ۚ فَلَولا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهوا فِی الدّینِ وَلِیُنذِروا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرونَ﴿۱۲۲﴾ | ||
شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (و طایفهای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند! | شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (و طایفهای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند! | ||
</ref> | </ref>آیتالله العظمی علوی هم برای ادای وظیفه، از همان اوان طلبگیاش به تبلیغ دین پرداخت و سالیان فراوان در ایام ماه مبارک رمضان و محرم و صفر بر مسند وعظ و ارشاد تکیه زده و هزاران نفر را با بیان شیوا و سخنان زیبایش، از سرچشمة فیض علوم اهلبیت (ع) سیراب نموده و این شیوه پسندیده – حتی پس از مرجعیت معظمله – تاکنون ادامه دارد. ایشان، در ماه رمضان (ظهرها) و ایام محرم (شبها)، در مسجد جامع گرگان، به منبر میرود و هزاران نفر از اطراف و اکناف – با وسائل گوناگون – خود را به پای منبر و نماز ایشان میرسانند و مستفیض میگردند. | ||
ایشان، به جز این ایام، سالیان فراوان، قبل از رسیدن به مرجعیت (۱۸ سال متمادی)، در گرما و سرما، در تابستان و زمستان، هر پنجشنبه و جمعه به تهران میرفتند و در مسجد فاطمیه<ref>تهران،خیابان هفده شهریور جنوبی</ref> سخن میگفتند و در آنجا هیئت محترم وحدت فاطمیه و صندوق قرض الحسنه آن را هم تأسیس نمودند و همزمان به تدریس شرح منظومه و شرح تجرید و اصول اعتقادات به گروهی از اساتید دانشگاه و دانشجویان محترم میپرداختند.<br> | ایشان، به جز این ایام، سالیان فراوان، قبل از رسیدن به مرجعیت (۱۸ سال متمادی)، در گرما و سرما، در تابستان و زمستان، هر پنجشنبه و جمعه به تهران میرفتند و در مسجد فاطمیه<ref>تهران،خیابان هفده شهریور جنوبی</ref> سخن میگفتند و در آنجا هیئت محترم وحدت فاطمیه و صندوق قرض الحسنه آن را هم تأسیس نمودند و همزمان به تدریس شرح منظومه و شرح تجرید و اصول اعتقادات به گروهی از اساتید دانشگاه و دانشجویان محترم میپرداختند.<br> | ||
=مرجعیت دینی= | =مرجعیت دینی= | ||
معظمله، یکی از چهرههای مشهور علم و تقوا و فقاهت در حوزه علمیه قم بوده و در زمان مرجعیت آیات عظام و مراجع تقلید پیشین، چشمهای بسیاری به سویش دوخته شده بود. حتی، پس از وفات پدر بزرگوارشان – که ایشان به محضر مرحوم | معظمله، یکی از چهرههای مشهور علم و تقوا و فقاهت در حوزه علمیه قم بوده و در زمان مرجعیت آیات عظام و مراجع تقلید پیشین، چشمهای بسیاری به سویش دوخته شده بود. حتی، پس از وفات پدر بزرگوارشان – که ایشان به محضر مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی رفته بودند – مرحوم آقا به ایشان فرمودند: مبادا شما به گرگان بروید، وظیفه شما ماندن در قم و درس و بحث است و پس از دیدن کتاب فقهیشان، معظمله را به چاپ و نشر این کتاب تشویق و ترغیب فرمودند. پس از ضایعة وفات آنان بود که بسیاری از مردم مؤمن و متدین – به ویژه اهالی مازندران – از ایشان تقاضای رساله عملیه نمودند و معظمله در سال ۱۴۱۲ق، فتاوای خویش را در اختیار همگان قرار دادند – که به زبانهای عربی و اردو هم ترجمه شد – و هماینک دفاتر ایشان در شهرهای مختلف و سایت معظمله، پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان است.<br> | ||
=رفتار و کردار= | =رفتار و کردار= | ||
آیتالله العظمی علوی را همگان به تواضع و فروتنیاش میشناسند، او، با اینکه سنین کهولت را سپری میکند اما خود، حتی المقدور در را به روی میهمانان میگشایند، در مقابل آنان دست به سینه میگذارند و با فروتنی مینشینند و ابتدا به سلام مینمایند، بسیاری هم اصلا متوجه نمیشوند و جواب سلامشان را نمیدهند. خود ایشان میفرماید: | |||
«در سالهایی که به تهران میرفتم، روزی خیاط سرکوچه – که همیشه داخل مغازهاش میشدم و با او سلام و احوالپرسی میکردم – پیش من آمد و گفت: حاج آقا! من میخواهم مسلمان بشوم. | «در سالهایی که به تهران میرفتم، روزی خیاط سرکوچه – که همیشه داخل مغازهاش میشدم و با او سلام و احوالپرسی میکردم – پیش من آمد و گفت: حاج آقا! من میخواهم مسلمان بشوم. | ||
گفتم: مگر تو چه دینی داری؟ | گفتم: مگر تو چه دینی داری؟ | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
=حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران= | =حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران= | ||
آیتالله العظمی علوی گرگانی در پیش از انقلاب در راهپیمائیهای طلاب و فضلای حوزة علمیه قم همواره شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب هم، از سوی حضرت امام به عضویت «دادگاه عالی قم» درآمد و بسیاری از پرونده های سخت و مشکل قضایی را به سرپنجه تدبیر علم خود، رسیدگی کرد و برای شرکت در جبهههای نبرد حق و دفاع مقدس، چند بار جلسه درس خود را تعطیل نمود و خود همراه با شاگردانش به جبههها شتافتند. | |||
پس از وفات حضرت [[امام خمینی (ره)|امام]]، بیشترین حمایتها را از نظام جمهوری اسلامی و رهبری حضرت | پس از وفات حضرت [[امام خمینی (ره)|امام]]، بیشترین حمایتها را از نظام جمهوری اسلامی و رهبری حضرت آیتالله العظمی [[خامنهای]] به عمل آورده و در سخنرانیهای عمومی و دیدار اقشار مختلف با ایشان، از مواضع حکیمانه رهبری تقدیر نموده و همگان را به اطاعت از ایشان و تقویت معظمله، توصیه مینماید.<br> | ||
=تألیفات= | =تألیفات= | ||
آیتالله العظمی علوی گرگانی – مدظله – به جز تدریس منظم فقه و اصول، و منبرهای سالیان بسیار – که نوارهای فراوان از آن موجود است | |||
– دارای تألیفات متعدد چاپی و خطی (در حدود ۶۰ جلد) است، که عبارتند از: | – دارای تألیفات متعدد چاپی و خطی (در حدود ۶۰ جلد) است، که عبارتند از: | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
=== فعالیت های اجتماعی === | === فعالیت های اجتماعی === | ||
تعمیر و تجدید بنای بخشی از مسجد جامع گرگان<br>احداث چند مسجد در روستاهای گرگان (از جمله: مسجد اعظم روستای النگ[۵])<br>درمانگاه | تعمیر و تجدید بنای بخشی از مسجد جامع گرگان<br>احداث چند مسجد در روستاهای گرگان (از جمله: مسجد اعظم روستای النگ[۵])<br>درمانگاه آیتالله سید سجاد علوی – النگ<br>حسینیه سید الشهداء – مهدی شهر سمنان<br>صندوق قرضالحسنه «وحدت فاطمیه»، تهران (خیابان هفده شریور جنوبی).<br> | ||
==موقوفات== | ==موقوفات== | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۹۸: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
[http://agorgani.ir/ پایگاه اطلاع رسانی | [http://agorgani.ir/ پایگاه اطلاع رسانی آیتالله علوی گرگانی] | ||
[[رده: پیشگامان وحدت]] | [[رده: پیشگامان وحدت]] |