۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خواسته ها' به 'خواستهها') |
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
سیره [[امام علی]] (علیه السلام) در [[وحدت اسلامی]] عنوان مقاله ای است که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] در ارتباط با چگونگی سلوک و رفتار وحدت آفرین امام علی (علیه السلام)نگاشته شده است. <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref> | سیره [[امام علی]] (علیه السلام) در [[وحدت اسلامی]] عنوان مقاله ای است که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] در ارتباط با چگونگی سلوک و رفتار وحدت آفرین امام علی (علیه السلام)نگاشته شده است. <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref> | ||
==چکیده :== | ==چکیده:== | ||
از فرازهای اساسی حیات سیاسی امام علی علیه السلام سیره رفتاری ان حضرت در حفظ وحدت جامعه اسلامی است . ان حضرت برغم بی مهری های فراوانی که نسبت به او و خاندان مکرمش صورت گرفت تمام سعیش را در وحدت اسلامی بکار گرفت . او در عصر خلفا با همه انان معاشرت داشته و مشاوره های لازم را به انان در مسیر هدایت صحیح جامعه ارائه مینمود. ان حضرت در طول 25سال بعد از رحلت پیامبر ص به دلیل جایگاه عظیم وحدت در اسلام با اتخاذ سیاست صبر و سکوت از حقوق مسلم خویش عدول نمود و تنها زمانی به تبیین دلائل این سکوت طولانی پرداخت که به حاکمیت رسید. این هم بدان جهت بود که جامعه اسلامی را نسبت به انحرافاتی که بعد از رسول اکرم ص واقع گردیده بود اگاهی داده و زمینه را برای اصلاح امور جامعه فراهم نماید . سیاست وحدت بخشی امام حتی در واپسین روزهای قبل از شهادت ان حضرت بخوبی هویدا بود . ان حضرت با توصیه های لازم در این مسیر خط مشی مسلمانان را بعد از مماتش ترسیم نمود و از انان خواست که همچنان در مسیر وحدت گام بردارند . | از فرازهای اساسی حیات سیاسی امام علی علیه السلام سیره رفتاری ان حضرت در حفظ وحدت جامعه اسلامی است . ان حضرت برغم بی مهری های فراوانی که نسبت به او و خاندان مکرمش صورت گرفت تمام سعیش را در وحدت اسلامی بکار گرفت . او در عصر خلفا با همه انان معاشرت داشته و مشاوره های لازم را به انان در مسیر هدایت صحیح جامعه ارائه مینمود. ان حضرت در طول 25سال بعد از رحلت پیامبر ص به دلیل جایگاه عظیم وحدت در اسلام با اتخاذ سیاست صبر و سکوت از حقوق مسلم خویش عدول نمود و تنها زمانی به تبیین دلائل این سکوت طولانی پرداخت که به حاکمیت رسید. این هم بدان جهت بود که جامعه اسلامی را نسبت به انحرافاتی که بعد از رسول اکرم ص واقع گردیده بود اگاهی داده و زمینه را برای اصلاح امور جامعه فراهم نماید . سیاست وحدت بخشی امام حتی در واپسین روزهای قبل از شهادت ان حضرت بخوبی هویدا بود . ان حضرت با توصیه های لازم در این مسیر خط مشی مسلمانان را بعد از مماتش ترسیم نمود و از انان خواست که همچنان در مسیر وحدت گام بردارند . | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
انقلاب تکاملی اسلام با رهبری بی نظیر رسول اکرم تحولات شگرفی را در جزیره العرب سبب گردید . وحدت و یکپارچگی که ببرکت اسلام در جامعه اسلامی ایجاد گردید امید دشمنان را در غلبه بر اسلام به یاس و نومیدی مبدل کرد :" الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشونی " | انقلاب تکاملی اسلام با رهبری بی نظیر رسول اکرم تحولات شگرفی را در جزیره العرب سبب گردید . وحدت و یکپارچگی که ببرکت اسلام در جامعه اسلامی ایجاد گردید امید دشمنان را در غلبه بر اسلام به یاس و نومیدی مبدل کرد:" الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشونی " | ||
بسیاری از کسانی که قصد نابودی اسلام و حکومت نوپای اسلامی را داشتند مترصد ان بودند که با رحلت ان حضرت نقشه های شومشان را عملی سازند. انان از هر ابزاری در نیل به اهدافشان بهره برداری میکردند که از جمله انها ایجاد تنش و اختلاف در بین مسلمانان بود . اقتدار معنوی و سیاسی و اجتماعی رسول اکرم ص در عصر رسالتش مانع بروز فتنه خناسان و تفرقه افکنان می گردید . امام علی بعنوان برترین رهبر الهی رسالتش را حفظ میراث رسول الله دانسته و تمامی همتش را استمرار حرکت توحیدی ان حضرت می دانست . | بسیاری از کسانی که قصد نابودی اسلام و حکومت نوپای اسلامی را داشتند مترصد ان بودند که با رحلت ان حضرت نقشه های شومشان را عملی سازند. انان از هر ابزاری در نیل به اهدافشان بهره برداری میکردند که از جمله انها ایجاد تنش و اختلاف در بین مسلمانان بود . اقتدار معنوی و سیاسی و اجتماعی رسول اکرم ص در عصر رسالتش مانع بروز فتنه خناسان و تفرقه افکنان می گردید . امام علی بعنوان برترین رهبر الهی رسالتش را حفظ میراث رسول الله دانسته و تمامی همتش را استمرار حرکت توحیدی ان حضرت می دانست . | ||
در این قسمت به تبیین سیره وحدت بخش امام علی علیه السلام در سه مرحله بعد از رحلت رسول اکرم ص – دوران خلفا ، دوران حاکمیت و روزهای واپسین شهادت - می پردازیم : | در این قسمت به تبیین سیره وحدت بخش امام علی علیه السلام در سه مرحله بعد از رحلت رسول اکرم ص – دوران خلفا ، دوران حاکمیت و روزهای واپسین شهادت - می پردازیم: | ||
==الف – سیره وحدت بخش امام در دوران خلفا== | ==الف – سیره وحدت بخش امام در دوران خلفا== | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[ در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگرى افتاد ] ، پرده اى میان خود و زمامدارى آویخته روى از آن گردانیدم ، چون در انتخاب یکى از دو راه اندیشیدم ، یا مىبایست با دستى خالى به مخالفانم حمله کنم و یا شکیبائى در برابر حادثه اى ظلمانى و پر ابهام پیشه گیرم . [ چه حادثه اى ] حادثه اى بس کوبنده که بزرگسال را فرتوت و کم سال را پیر و انسان با ایمان را تا بدیدار پروردگارش در رنج و مشقت فرو مىبرد . | [ در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگرى افتاد ] ، پرده اى میان خود و زمامدارى آویخته روى از آن گردانیدم ، چون در انتخاب یکى از دو راه اندیشیدم ، یا مىبایست با دستى خالى به مخالفانم حمله کنم و یا شکیبائى در برابر حادثه اى ظلمانى و پر ابهام پیشه گیرم . [ چه حادثه اى ] حادثه اى بس کوبنده که بزرگسال را فرتوت و کم سال را پیر و انسان با ایمان را تا بدیدار پروردگارش در رنج و مشقت فرو مىبرد . | ||
به حکم عقل سلیم بر آن شدم که صبر و تحمل را بر حمله با دست خالى ترجیح بدهم . من راه بردبارى را پیش گرفتم ، چونان بردبارى چشمى که خس و خاشاک در آن فرو رود و گلویى که استخوانى مجرایش را بگیرد . [ چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند ] . مىدیدم حقى که به من رسیده و از آن من است به یغما مىرود و از مجراى حقیقىاش منحرف مىگردد | به حکم عقل سلیم بر آن شدم که صبر و تحمل را بر حمله با دست خالى ترجیح بدهم . من راه بردبارى را پیش گرفتم ، چونان بردبارى چشمى که خس و خاشاک در آن فرو رود و گلویى که استخوانى مجرایش را بگیرد . [ چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند ] . مىدیدم حقى که به من رسیده و از آن من است به یغما مىرود و از مجراى حقیقىاش منحرف مىگردد | ||
امام علیه السلام در بخشی از نامه شان به اهالی مصر به شرائط سخت دوران بعد از ارتحال پیامیر ص اشاره نموده و ضمن اظهار شگفتی از برخورد نامناسب مسلمانان عرب با اهل بیت پیامبر، در تحلیلی دلیل بیعت خویش با خلیفه وقت و کناره گیری از خلافت را اینچنین بیان می کند | امام علیه السلام در بخشی از نامه شان به اهالی مصر به شرائط سخت دوران بعد از ارتحال پیامیر ص اشاره نموده و ضمن اظهار شگفتی از برخورد نامناسب مسلمانان عرب با اهل بیت پیامبر، در تحلیلی دلیل بیعت خویش با خلیفه وقت و کناره گیری از خلافت را اینچنین بیان می کند : | ||
...من دست خود را از بیعت با ابوبکر نگه داشتم تا اینکه مشاهده کردم مردمی را که از اسلام برگشتند و به نابودی دین محمد دعوت میکنند، پس ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، رخنه و یا خرابی در بنای اسلام ببینم که مصیبت آن برای من عظیمتر است از اینکه حکومت و ولایت شما را از دست بدهم، پس در آن حوادث ناگوار قیام کردم تا اینکه باطل، از میان رفت و دین اسلام ثبات و قوام یافت.. | ...من دست خود را از بیعت با ابوبکر نگه داشتم تا اینکه مشاهده کردم مردمی را که از اسلام برگشتند و به نابودی دین محمد دعوت میکنند، پس ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، رخنه و یا خرابی در بنای اسلام ببینم که مصیبت آن برای من عظیمتر است از اینکه حکومت و ولایت شما را از دست بدهم، پس در آن حوادث ناگوار قیام کردم تا اینکه باطل، از میان رفت و دین اسلام ثبات و قوام یافت.. | ||
امام علیه السلام در گفتاری دیگر که قبل از واقعه جمل ایراد گردید به حوادث دردناک بعد از رحلت پیامبر اشاره نموده و علت سکوت خویش را در برابر مخالفین ، بیم بروز تفرقه در بین مسلمین و بازگشت مردم به کفر و تباهی می داند : | امام علیه السلام در گفتاری دیگر که قبل از واقعه جمل ایراد گردید به حوادث دردناک بعد از رحلت پیامبر اشاره نموده و علت سکوت خویش را در برابر مخالفین ، بیم بروز تفرقه در بین مسلمین و بازگشت مردم به کفر و تباهی می داند: | ||
پس از وفات رسول خدا ما خاندان باور نمىکردیم که امت در حق ما طمع کند، اما آنچه انتظار نمىرفت واقع شد؛ حق ما را غصب کردند و ما در ردیف توده بازارى قرار گرفتیم، چشمهایى از ما گریست و ناراحتیها به وجود آمد . به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهى دین نبود، رفتار ما با آنانطور دیگر بود. | پس از وفات رسول خدا ما خاندان باور نمىکردیم که امت در حق ما طمع کند، اما آنچه انتظار نمىرفت واقع شد؛ حق ما را غصب کردند و ما در ردیف توده بازارى قرار گرفتیم، چشمهایى از ما گریست و ناراحتیها به وجود آمد . به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهى دین نبود، رفتار ما با آنانطور دیگر بود. | ||
در کلامی دیگر ان حضرت از قریش و حامیانشان در پیشگاه الهی اظهار تظلم و شکایت نموده و می فرماید : پروردگارا، من از تو برای مقابله با قبیله قریش و از کسانی که مردم قریشی را یاری کردند، یاری می جویم، زیرا آنان پیوند خویشاوندی را با من قطع کردند و درباره نزاع و خصومت برای گرفتن حقی که من بر آن از دیگران شایسته تر بودم اتفاق نمودند. و گفتند: | در کلامی دیگر ان حضرت از قریش و حامیانشان در پیشگاه الهی اظهار تظلم و شکایت نموده و می فرماید: پروردگارا، من از تو برای مقابله با قبیله قریش و از کسانی که مردم قریشی را یاری کردند، یاری می جویم، زیرا آنان پیوند خویشاوندی را با من قطع کردند و درباره نزاع و خصومت برای گرفتن حقی که من بر آن از دیگران شایسته تر بودم اتفاق نمودند. و گفتند: | ||
آگاه باش، تو می توانی (یا می توانستی) حق را به دست بیاروی و اگر کسی دیگر این حق را به دست بیاورد تو باید از آن ممنوع گردی. یا با تحمل اندوه، شکیبایی پیشه کن و یا با تاسف در حسرت بمیر! پس درباره وضع خویشان نگریستم. برای من نه یاری بود و نه دفاع کننده ای و نه یاوری. مگر دودمان خودم. پس آنان را از مرگ نگهداری کردم. پس چشمم را در حالی که خار در آن فرو رفته بود، روی هم گذاشتم و آب دهانم را در حال گرفتگی گلو از غصه فرو دادم. و صبر کردم در خوردن غضب، صبری که برای ذائقه تلخ تر از حنظل بود و برای قلب دردآورتر از لبه شمشیر. | آگاه باش، تو می توانی (یا می توانستی) حق را به دست بیاروی و اگر کسی دیگر این حق را به دست بیاورد تو باید از آن ممنوع گردی. یا با تحمل اندوه، شکیبایی پیشه کن و یا با تاسف در حسرت بمیر! پس درباره وضع خویشان نگریستم. برای من نه یاری بود و نه دفاع کننده ای و نه یاوری. مگر دودمان خودم. پس آنان را از مرگ نگهداری کردم. پس چشمم را در حالی که خار در آن فرو رفته بود، روی هم گذاشتم و آب دهانم را در حال گرفتگی گلو از غصه فرو دادم. و صبر کردم در خوردن غضب، صبری که برای ذائقه تلخ تر از حنظل بود و برای قلب دردآورتر از لبه شمشیر. | ||
ابن ابی الحدید نیز درروایتی ازکلبى نقل میکند: | ابن ابی الحدید نیز درروایتی ازکلبى نقل میکند: | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==گفتار شهید مطهری در تبیین موضع سکوت امام بعد از رحلت پیامبرص== | ==گفتار شهید مطهری در تبیین موضع سکوت امام بعد از رحلت پیامبرص== | ||
ایشان درتبیین علت سکوت امام واهتمام انحضرت به وحدت مسلمین بعد از ارتحال پیامبر ص می فرماید : | ایشان درتبیین علت سکوت امام واهتمام انحضرت به وحدت مسلمین بعد از ارتحال پیامبر ص می فرماید: | ||
طبعاً هرکس میخواهد بداند آنچه علی(ع) دربارة آن میاندیشید، آنچه علی(ع) نمیخواست آسیب ببیند، آنچه علی(ع) آن اندازه برایش اهمیت قائل بود که چنان رنج جانکاه را تحمل کرد چه بود؟ حدساً باید گفت: آن چیز وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است. مسلمین، قوت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان میدادند مدیون وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود بودند، موفقیتهای محیرالعقول خود را در سالهای بعد نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند، علیالقاعده علی(ع) بهخاطر همین مصلحت، سکوت و مدارا کرد.. » | طبعاً هرکس میخواهد بداند آنچه علی(ع) دربارة آن میاندیشید، آنچه علی(ع) نمیخواست آسیب ببیند، آنچه علی(ع) آن اندازه برایش اهمیت قائل بود که چنان رنج جانکاه را تحمل کرد چه بود؟ حدساً باید گفت: آن چیز وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است. مسلمین، قوت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان میدادند مدیون وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود بودند، موفقیتهای محیرالعقول خود را در سالهای بعد نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند، علیالقاعده علی(ع) بهخاطر همین مصلحت، سکوت و مدارا کرد.. » | ||
ایشان در بخشی دیگر به حوادث دردناک بعد ا زپیامبر که نسبت به همسر گرامی اش زهرا سلام الله علیها اتفاق افتاد اشاره کرده و صبر و تحمل ان حضرت را جهت حفظ وحدت اسلامی اینچنین تبیین می کند : | ایشان در بخشی دیگر به حوادث دردناک بعد ا زپیامبر که نسبت به همسر گرامی اش زهرا سلام الله علیها اتفاق افتاد اشاره کرده و صبر و تحمل ان حضرت را جهت حفظ وحدت اسلامی اینچنین تبیین می کند: | ||
سکوت و مدارا در برخى شرایط بیش از قیامهاى خونین نیرو و قدرت تملک نفس مىخواهد. مردى را در نظر بگیرید که مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است، هرگز به دشمن پشت نکرده و پشت دلاوران از بیمش مىلرزد؛ اوضاع و احوالى پیش میآید که مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده مىکنند و کار را بر او تنگ مىگیرند تا آنجا که همسر بسیار عزیزش مورد اهانت قرار مىگیرد و او خشمگین وارد خانه مىشود و با جملههایى که کوه را از جا میکند شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار مىدهد و مىگوید: | سکوت و مدارا در برخى شرایط بیش از قیامهاى خونین نیرو و قدرت تملک نفس مىخواهد. مردى را در نظر بگیرید که مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است، هرگز به دشمن پشت نکرده و پشت دلاوران از بیمش مىلرزد؛ اوضاع و احوالى پیش میآید که مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده مىکنند و کار را بر او تنگ مىگیرند تا آنجا که همسر بسیار عزیزش مورد اهانت قرار مىگیرد و او خشمگین وارد خانه مىشود و با جملههایى که کوه را از جا میکند شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار مىدهد و مىگوید: | ||
«پسر ابوطالب! چرا به گوشه خانه خزیدهاى؟ تو همانى که شجاعان از بیم تو خواب نداشتند؛ اکنون در برابر مردمى ضعیف سستى نشان مىدهى؟ | «پسر ابوطالب! چرا به گوشه خانه خزیدهاى؟ تو همانى که شجاعان از بیم تو خواب نداشتند؛ اکنون در برابر مردمى ضعیف سستى نشان مىدهى؟ | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
===2-موضعگیری امام علیه السلام در برابر فتنه گران – ابوسفیان و ... –=== | ===2-موضعگیری امام علیه السلام در برابر فتنه گران – ابوسفیان و ... –=== | ||
بعد از رحلت رسول اکرم ص عباس عموی پیامبر و ابوسفیان به نزد حضرت امده و او را در جریان بیعت در سقیفه قرار دادند و از ان حضرت خواستند که نسبت به انتخاب خلیفه وقت اعتراض نماید اما امام علیه السلام در پاسخ انها ضمن هشدار به مردم نسبت به لزوم هشیاری در برابر فتنه گران خطاب به انان فرمود : | بعد از رحلت رسول اکرم ص عباس عموی پیامبر و ابوسفیان به نزد حضرت امده و او را در جریان بیعت در سقیفه قرار دادند و از ان حضرت خواستند که نسبت به انتخاب خلیفه وقت اعتراض نماید اما امام علیه السلام در پاسخ انها ضمن هشدار به مردم نسبت به لزوم هشیاری در برابر فتنه گران خطاب به انان فرمود: | ||
اى مردم ، امواج طوفانى فتنهها را که حیات شما دریانوردان اقیانوس هستى را به تلاطم انداخته است ، با کشتىهاى نجات بشکافید و پیش بروید . از راه عداوت و نفرت از یکدیگر برگردیدو طریق مهر و محبت پیش بگیرید . تاجهاى فریباى مباهات و افتخار بیکدیگر را از تارک خود برداشته بر زمین نهید . آن کس به مقصود خویشتن نائل گشت که پر و بالى داشت و بپرواز در آمد ، یا فاقد قدرت بود ، از هجوم به مخاطرات خوددارى کرد و آسوده گشت . | اى مردم ، امواج طوفانى فتنهها را که حیات شما دریانوردان اقیانوس هستى را به تلاطم انداخته است ، با کشتىهاى نجات بشکافید و پیش بروید . از راه عداوت و نفرت از یکدیگر برگردیدو طریق مهر و محبت پیش بگیرید . تاجهاى فریباى مباهات و افتخار بیکدیگر را از تارک خود برداشته بر زمین نهید . آن کس به مقصود خویشتن نائل گشت که پر و بالى داشت و بپرواز در آمد ، یا فاقد قدرت بود ، از هجوم به مخاطرات خوددارى کرد و آسوده گشت . | ||
این گونه زمامدارى مانند آبى کثیف است که با مشقت بیاشامند و چونان لقمهء ناگوار است که با خوردنش به غصّه و اندوه گرفتار آیند . کسى که دست به چیدن میوه نارس ببرد ، چونان کشاورزیست که در غیر زمین خود بکارد . | این گونه زمامدارى مانند آبى کثیف است که با مشقت بیاشامند و چونان لقمهء ناگوار است که با خوردنش به غصّه و اندوه گرفتار آیند . کسى که دست به چیدن میوه نارس ببرد ، چونان کشاورزیست که در غیر زمین خود بکارد . | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
«ابوسفیان» عرض کرد: اى «ابوالحسن» از مسأله خلافت غافل مشو. کى ما پیرو قبیله بى سر و پاى «تیم» بودیم! (و مىخواست به این ترتیب امام (ع) را تحریک براى قیام و درگیرى کند) این در حالى بود که حضرت مىدانست او به خاطر دین، این سخنان را نمىگوید بلکه مىخواهد فساد بر پا کند به همین جهت خطبه بالا را ایراد فرمود. | «ابوسفیان» عرض کرد: اى «ابوالحسن» از مسأله خلافت غافل مشو. کى ما پیرو قبیله بى سر و پاى «تیم» بودیم! (و مىخواست به این ترتیب امام (ع) را تحریک براى قیام و درگیرى کند) این در حالى بود که حضرت مىدانست او به خاطر دین، این سخنان را نمىگوید بلکه مىخواهد فساد بر پا کند به همین جهت خطبه بالا را ایراد فرمود. | ||
شهید مطهری در شرح خطبه مذکور- پنجم- می فرماید : | شهید مطهری در شرح خطبه مذکور- پنجم- می فرماید: | ||
-امام علیه السلام- خیلى چند جانبه و جامع سخن گفت. فرمود فتنه که پیدا مىشود آدمهاى فتنهجو مىخواهند آتش فتنه را بالا ببرند و بیشتر کنند ولى اشخاص صالح مىخواهند کشتى پیدا کنند که چگونهاین دریاى فتنه را سالم طى کنند. تو – ابوسفیان - از طریق منافره و اختلاف و تنافر و ایجاد نفرت میان مسلمین وارد شدى و از طریق تفاخر که او تیم است و تو هاشم هستى. اسلام این تفاخرات را از بین برده، صحبت افتخار به تیم و هاشم نیست. | -امام علیه السلام- خیلى چند جانبه و جامع سخن گفت. فرمود فتنه که پیدا مىشود آدمهاى فتنهجو مىخواهند آتش فتنه را بالا ببرند و بیشتر کنند ولى اشخاص صالح مىخواهند کشتى پیدا کنند که چگونهاین دریاى فتنه را سالم طى کنند. تو – ابوسفیان - از طریق منافره و اختلاف و تنافر و ایجاد نفرت میان مسلمین وارد شدى و از طریق تفاخر که او تیم است و تو هاشم هستى. اسلام این تفاخرات را از بین برده، صحبت افتخار به تیم و هاشم نیست. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
===3- سیره وحدت بخش امام علیه السلام باحضور در شورای شش نفره جهت انتخاب خلیفه=== | ===3- سیره وحدت بخش امام علیه السلام باحضور در شورای شش نفره جهت انتخاب خلیفه=== | ||
امام علیه السلام در زمینه برتری خویش بر دیگران در امر خلافت در شورای شش نفره می فرماید : | امام علیه السلام در زمینه برتری خویش بر دیگران در امر خلافت در شورای شش نفره می فرماید: | ||
قطعاً شما خود میدانید که من از دیگران شایستهتر و احق به خلافت هستم، ولی به خدا سوگند من تسلیم هستم و مخالفتی ندارم، مادامی که امور مسلمانان روبراه باشد و تنها به من ستم شود. و در این کار أجر و فضل خدا و هم پرهیز از آنچه از زر و زیور دنیا در آن اختلاف دارید را مسئلت دارم. | قطعاً شما خود میدانید که من از دیگران شایستهتر و احق به خلافت هستم، ولی به خدا سوگند من تسلیم هستم و مخالفتی ندارم، مادامی که امور مسلمانان روبراه باشد و تنها به من ستم شود. و در این کار أجر و فضل خدا و هم پرهیز از آنچه از زر و زیور دنیا در آن اختلاف دارید را مسئلت دارم. | ||
ابن ابى الحدید می گوید : | ابن ابى الحدید می گوید: | ||
«در داستان شورا چون عباس مىدانست که نتیجه چیست، از على خواست که در جلسه شرکت نکند اما على با اینکه نظر عباس را از لحاظ نتیجه تأیید مىکرد، پیشنهاد را نپذیرفت و عذرش این بود: «انّى اکْرَهُ الْخِلافَ» من اختلاف را دوست نمىدارم. عباس گفت: «اذاً تَرى ما تَکْرَهُ» یعنى بنابراین با آنچه دوست ندارى مواجه خواهى شد.». | «در داستان شورا چون عباس مىدانست که نتیجه چیست، از على خواست که در جلسه شرکت نکند اما على با اینکه نظر عباس را از لحاظ نتیجه تأیید مىکرد، پیشنهاد را نپذیرفت و عذرش این بود: «انّى اکْرَهُ الْخِلافَ» من اختلاف را دوست نمىدارم. عباس گفت: «اذاً تَرى ما تَکْرَهُ» یعنى بنابراین با آنچه دوست ندارى مواجه خواهى شد.». | ||
ایشان ذیل خطبه 65 نقل میکند: | ایشان ذیل خطبه 65 نقل میکند: | ||
«یکى از فرزندان ابولهب اشعارى مبتنى بر فضیلت و ذى حق بودن على و بر ذمّ مخالفانش سرود. على او را از سرودن این گونه اشعار که در واقع نوعى تحریک و شعار بود نهى کرد و فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ احَبُّ الَیْنا مِنْ غَیْرِهِ» براى ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقى بماند از هر چیز دیگر محبوبتر و باارجتر است.» . | «یکى از فرزندان ابولهب اشعارى مبتنى بر فضیلت و ذى حق بودن على و بر ذمّ مخالفانش سرود. على او را از سرودن این گونه اشعار که در واقع نوعى تحریک و شعار بود نهى کرد و فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ احَبُّ الَیْنا مِنْ غَیْرِهِ» براى ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقى بماند از هر چیز دیگر محبوبتر و باارجتر است.» . | ||
===4– سیره وحدت بخش امام درمشاوره به ابوبکر جهت نبرد با رومیان :=== | ===4– سیره وحدت بخش امام درمشاوره به ابوبکر جهت نبرد با رومیان:=== | ||
بعد از مشاوره ابوبکر با جمعی از صحابه در زمینه نبرد با رومیان و تردید او در این تصمیم ، از امام یاری خواست . امام علیه السلام او را تشویق نموده و بدو فرمود | بعد از مشاوره ابوبکر با جمعی از صحابه در زمینه نبرد با رومیان و تردید او در این تصمیم ، از امام یاری خواست . امام علیه السلام او را تشویق نموده و بدو فرمود : ان فعلت ظفرت: اگر نبرد کنى پیروز خواهى شد. خلیفه از تشویق امام، خوشحال شد و گفت: بشرت بخیر: فال نیکى زدى و به خیر بشارت دادى | ||
===5- سیره وحدت بخش امام در مشاوره نظامی به عمر در حمله به ایران=== | ===5- سیره وحدت بخش امام در مشاوره نظامی به عمر در حمله به ایران=== | ||
انگاه که عمر با جمعی از صحابه در حمله به ایران مشاوره نمود بعد از استماع دیدگاه انان که بیشتر به جنبه های مادی و کثرت سپاه دشمن و کمی سپاه اسلام تکیه داشتنند امام علیه السلام دیدگاهشان را اینچنین بیان فرمودند : | انگاه که عمر با جمعی از صحابه در حمله به ایران مشاوره نمود بعد از استماع دیدگاه انان که بیشتر به جنبه های مادی و کثرت سپاه دشمن و کمی سپاه اسلام تکیه داشتنند امام علیه السلام دیدگاهشان را اینچنین بیان فرمودند: | ||
پیروزى و شکست این امر (اسلام) بستگى به فزونى نیرو و کمى جمعیت نداشته است، این دین خدا است که آن را پیروز ساخت و سپاه اوست که خود آن را آماده و یارى کرد تا آنکه به آنجا که باید برسند رسید و به هر جا که باید طلوع بکند طلوع کرد، از ناحیه خداوند به ما وعده پیروزى داده شده است، و مى دانیم که خداوند به وعده خود جامه عمل پوشانیده و سپاه خویش را یارى خواهد کرد. | پیروزى و شکست این امر (اسلام) بستگى به فزونى نیرو و کمى جمعیت نداشته است، این دین خدا است که آن را پیروز ساخت و سپاه اوست که خود آن را آماده و یارى کرد تا آنکه به آنجا که باید برسند رسید و به هر جا که باید طلوع بکند طلوع کرد، از ناحیه خداوند به ما وعده پیروزى داده شده است، و مى دانیم که خداوند به وعده خود جامه عمل پوشانیده و سپاه خویش را یارى خواهد کرد. | ||
امام در ادامه ، عمر را که تصمیم بر حضور مستقیم در جنگ داشت اینچنین مورد خطاب قرار داد : | امام در ادامه ، عمر را که تصمیم بر حضور مستقیم در جنگ داشت اینچنین مورد خطاب قرار داد: | ||
موقعیت زمامدار، همچون رشته مهره ها است که آنها را گرد آورده به هم پیوند مى دهد. اگر رشته از هم بگسلد، مهره ها پراکنده مى شوند و سپس هرگز نمى توان آنها را جمع آورى کرده و از نو نظام بخشید. امروز، اگر چه عرب از نظر تعداد کم است، اما نیروى اسلام فراوان و در پرتو اجتماع و اتحاد و هماهنگى، عزیز و نیرومند است. بنابراین تو (خلیفه) همچون محور سنگ آسیاب، جامعه را به وسیله مسلمانان به گردش در آور و با همکارى آنان در نبرد، آتش جنگ را براى دشمنان شعله ور ساز، زیرا اگر شخصا از این سرزمین خارج شوى، عرب از اطراف و اکناف سر از زیر بار فرمانت بیرون خواهد برد و آنگاه آنچه پشت سرگذاشته اى مهمتر از آن خواهد بود که در پیش رو دارى.اگر فردا چشم عجمها بر تو افتد، خواهند گفت: این اساس و ریشه (رهبر) عرب است، اگر ریشه این درخت را قطع کنید، راحت مى شوید، و این فکر، آنان را در مبارزه با تو و طمع در نابودى تو حریص تر و سرسخت تر خواهد ساخت. | موقعیت زمامدار، همچون رشته مهره ها است که آنها را گرد آورده به هم پیوند مى دهد. اگر رشته از هم بگسلد، مهره ها پراکنده مى شوند و سپس هرگز نمى توان آنها را جمع آورى کرده و از نو نظام بخشید. امروز، اگر چه عرب از نظر تعداد کم است، اما نیروى اسلام فراوان و در پرتو اجتماع و اتحاد و هماهنگى، عزیز و نیرومند است. بنابراین تو (خلیفه) همچون محور سنگ آسیاب، جامعه را به وسیله مسلمانان به گردش در آور و با همکارى آنان در نبرد، آتش جنگ را براى دشمنان شعله ور ساز، زیرا اگر شخصا از این سرزمین خارج شوى، عرب از اطراف و اکناف سر از زیر بار فرمانت بیرون خواهد برد و آنگاه آنچه پشت سرگذاشته اى مهمتر از آن خواهد بود که در پیش رو دارى.اگر فردا چشم عجمها بر تو افتد، خواهند گفت: این اساس و ریشه (رهبر) عرب است، اگر ریشه این درخت را قطع کنید، راحت مى شوید، و این فکر، آنان را در مبارزه با تو و طمع در نابودى تو حریص تر و سرسخت تر خواهد ساخت. | ||
امام خطاب به عمر که نگران فزونی سپاه دشمن و شکست در جنگ بود فرمود : | امام خطاب به عمر که نگران فزونی سپاه دشمن و شکست در جنگ بود فرمود: | ||
اما اینکه گفتى آنان براى جنگ با مسلمانان آماده مى شوند و از این موضوع نگرانى، بدان که خداوند بیش از تو این کار را ناخوش دارد، و او بر تغییر آنچه نمى پسندد، تواناتر است . واما اینکه به فزونى تعداد سربازان دشمن اشاره کردى، (بدان که) ما، در گذشته، در نبردها، روى تعداد افراد تکیه نمى کردیم، بلکه بر یارى و کمک خداوندى حساب مى کردیم (و پیروز هم مى شدیم). | اما اینکه گفتى آنان براى جنگ با مسلمانان آماده مى شوند و از این موضوع نگرانى، بدان که خداوند بیش از تو این کار را ناخوش دارد، و او بر تغییر آنچه نمى پسندد، تواناتر است . واما اینکه به فزونى تعداد سربازان دشمن اشاره کردى، (بدان که) ما، در گذشته، در نبردها، روى تعداد افراد تکیه نمى کردیم، بلکه بر یارى و کمک خداوندى حساب مى کردیم (و پیروز هم مى شدیم). | ||
===6-سیره وحدت بخش امام در دفاع از عثمان و مانع شدن از بروز فتنه جدید :=== | ===6-سیره وحدت بخش امام در دفاع از عثمان و مانع شدن از بروز فتنه جدید:=== | ||
یکی از مظاهر اساسی و شگفت اور در سیره سیاسی امام علیه السلام تلاش ان حضرت در پیشگیری از فتنه جدیدی بود که بعد از قتل عمر بیم وقوع ان میرفت . اعتراض شدید و عمومی مردم مدینه و شهرهای گوناگون به سیاستهای تبعیض امیز خلیفه عثمان بحدی بود که قدرت مقابله را از دستگاه خلافت سلب کرده بود. امام علی با دعوت معترضین به ارامش و نصایح خیر خواهانه به عثمان در موافقت با خواستههای مشروع مردمی تلاش مینمود تا مشکلات پیش امده بین مردم و حاکمیت بشکل مسالمت امیز پایان یابد . در این راستا امام تمام تلاشش را در دفاع از عثمان بکار گرفت حتی فرزندانش را به دفاع از عثمان فراخواند . | یکی از مظاهر اساسی و شگفت اور در سیره سیاسی امام علیه السلام تلاش ان حضرت در پیشگیری از فتنه جدیدی بود که بعد از قتل عمر بیم وقوع ان میرفت . اعتراض شدید و عمومی مردم مدینه و شهرهای گوناگون به سیاستهای تبعیض امیز خلیفه عثمان بحدی بود که قدرت مقابله را از دستگاه خلافت سلب کرده بود. امام علی با دعوت معترضین به ارامش و نصایح خیر خواهانه به عثمان در موافقت با خواستههای مشروع مردمی تلاش مینمود تا مشکلات پیش امده بین مردم و حاکمیت بشکل مسالمت امیز پایان یابد . در این راستا امام تمام تلاشش را در دفاع از عثمان بکار گرفت حتی فرزندانش را به دفاع از عثمان فراخواند . | ||
شدت اهتمام ان حضرت در محافظت از عثمان از این سخن حضرت که :" و الله لقد دفعت عنه حتی خشیت أن أکون آثما؛ | شدت اهتمام ان حضرت در محافظت از عثمان از این سخن حضرت که:" و الله لقد دفعت عنه حتی خشیت أن أکون آثما؛ : بخدا قسم تا آن حد، از عثمان دفاع کردم که خوف آن را دارم که مرتکب گناه شده باشم" بخوبی استفاده می شود . | ||
شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اندیشمندان دانشگاه الازهر اهل سنت در تبیین این فراز از تاریخ اسلام و سیره امام علی علیه السلام مینویسد : | شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اندیشمندان دانشگاه الازهر اهل سنت در تبیین این فراز از تاریخ اسلام و سیره امام علی علیه السلام مینویسد: | ||
هنگامی که در پایان خلافت عثمان، شورشیان و طاغیان، بر او شوریدند، علی(ع) از این فرصت به سود خود استفاده نکرد ، بلکه میخواست آن فتنه را بخواباند. و همین که آشوب به جائی رسید که بر جان عثمان خائف گردید، دو فرزندش حسن و حسین را فرستاد تا از عثمان دفاع کنند، با اینکه خواباندن آشوب، خلاف حق او بود که اقتضا میکرد خلیفه را با آشوبگران رها کند. ولی او تصمیم گرفت تا پایان ، به سنت و روشی که بهعنوان مثل اعلا و کار نمونه در مورد اختلاف رأی، اتخاذ کرده بود ادامه دهد. | هنگامی که در پایان خلافت عثمان، شورشیان و طاغیان، بر او شوریدند، علی(ع) از این فرصت به سود خود استفاده نکرد ، بلکه میخواست آن فتنه را بخواباند. و همین که آشوب به جائی رسید که بر جان عثمان خائف گردید، دو فرزندش حسن و حسین را فرستاد تا از عثمان دفاع کنند، با اینکه خواباندن آشوب، خلاف حق او بود که اقتضا میکرد خلیفه را با آشوبگران رها کند. ولی او تصمیم گرفت تا پایان ، به سنت و روشی که بهعنوان مثل اعلا و کار نمونه در مورد اختلاف رأی، اتخاذ کرده بود ادامه دهد. | ||
ایشان در ادامه مینویسد : | ایشان در ادامه مینویسد: | ||
هنگامی که مردم پس از عثمان میخواستند با او بیعت کنند در قبول بیعت عجله نکرد و آن را فرصتی برای رسیدن به آرمان و عقیدهاش مغتنم نشمرد، زیرا علی(ع) خلافت را نه برای مصلحت شخصی، بلکه برای مصلحت مسلمانان میخواست، لهذا از بیعت امتناع کرد و به طالبان بیعت پاسخ موافق نداد، مگر پس از اصرار آنان که ملاحظه کرد ناچار از اجابت آنها است تا تفرقه پیش آمده بین مسلمین بر اثر قتل عثمان را، برطرف نماید. و لهذا زبیر و طلحه را دعوت کرد و گفت: اگر میل دارید با من بیعت کنید و اگر نه با شما بیعت شود. آنان گفتند ما با تو بیعت میکنیم ... علی(ع) مایل نبود خلافت خود را بر کسی تحمیل نماید، بلکه میخواست مردم به اختیار خود با او بیعت کنند و هرکس از بیعت با او ابا میکرد او را آزاد میگذارد | هنگامی که مردم پس از عثمان میخواستند با او بیعت کنند در قبول بیعت عجله نکرد و آن را فرصتی برای رسیدن به آرمان و عقیدهاش مغتنم نشمرد، زیرا علی(ع) خلافت را نه برای مصلحت شخصی، بلکه برای مصلحت مسلمانان میخواست، لهذا از بیعت امتناع کرد و به طالبان بیعت پاسخ موافق نداد، مگر پس از اصرار آنان که ملاحظه کرد ناچار از اجابت آنها است تا تفرقه پیش آمده بین مسلمین بر اثر قتل عثمان را، برطرف نماید. و لهذا زبیر و طلحه را دعوت کرد و گفت: اگر میل دارید با من بیعت کنید و اگر نه با شما بیعت شود. آنان گفتند ما با تو بیعت میکنیم ... علی(ع) مایل نبود خلافت خود را بر کسی تحمیل نماید، بلکه میخواست مردم به اختیار خود با او بیعت کنند و هرکس از بیعت با او ابا میکرد او را آزاد میگذارد | ||
==ب- سیره وحدت بخش امام در دوران خلافت== | ==ب- سیره وحدت بخش امام در دوران خلافت== | ||
===1- سیره وحدت بخش امام در برخورد با خوارج و جذب و هدایت انان | ===1- سیره وحدت بخش امام در برخورد با خوارج و جذب و هدایت انان :=== | ||
خوارج برغم مواضع افراطی شان در برابر امام علیه السلام بخصوص تکفیر ان حضرت همچنان مورد عنایت امام بوده و نهایت تلاش در هدایت و جذب انان توسط امام صورت می گرفت . برخورد قاطع امام با اینان زمانی بود که اقدام به ایجاد ناامنی در جامعه نموده و نبرد مسلحانه علیه نظام اسلامی را اغاز کردند. | خوارج برغم مواضع افراطی شان در برابر امام علیه السلام بخصوص تکفیر ان حضرت همچنان مورد عنایت امام بوده و نهایت تلاش در هدایت و جذب انان توسط امام صورت می گرفت . برخورد قاطع امام با اینان زمانی بود که اقدام به ایجاد ناامنی در جامعه نموده و نبرد مسلحانه علیه نظام اسلامی را اغاز کردند. | ||
شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اعلام اهل سنت در این زمینه مینویسد : | شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اعلام اهل سنت در این زمینه مینویسد: | ||
معاویه از فرمان علی(ع) هنگام عزل او از استانداری شام ، سرپیچی کرد، و این یکی از حقوق خلیفه است دربارة معاویه و دیگران که از او اطاعت کنند، و اگر اطاعت نکردند این امر از عنوان اختلاف رأی، به عصیان و طغیان تبدیل میشود، عصیان حکمی دارد غیر از حکم اختلاف در رأی، زیرا عصیان و نافرمانی، موجب تفرقه بین مسلمین است، و لازم است با آن رفتاری اتخاذ شود که باعث جمع کلمة مسلمین گردد هر چند به خشونت منتهی شود. همین بود رفتار علی(ع) با کسانی که در قضیة تحکیم میان او و معاویه با او مخالف شدند و از او عزلت گزیده به لحاظ قبول تحکیم او را محکوم نمودند. با اینکه از لحاظ دینی ایرادی نداشت، اما آنان عدهای تندرو و افراطیان مذهبی بودند ولی علی(ع) به آنگونه که آنان نسبت به علی(ع) حکم کردند که او را کافر دانستند بر آنها حکم نکرد، بلکه به آنان گفت: مادامی که با ما مصاحبت و همراهی دارید، سه چیز را از شما دریغ نمیداریم: از حضور در مساجد خدا منع نمیکنیم، مادامی که با ما همراه هستید شما را از سهم بیتالمال محروم نمیکنیم، و با شما نمیجنگیم مگر شما پیش قدم در جنگ با ما شوید.» | معاویه از فرمان علی(ع) هنگام عزل او از استانداری شام ، سرپیچی کرد، و این یکی از حقوق خلیفه است دربارة معاویه و دیگران که از او اطاعت کنند، و اگر اطاعت نکردند این امر از عنوان اختلاف رأی، به عصیان و طغیان تبدیل میشود، عصیان حکمی دارد غیر از حکم اختلاف در رأی، زیرا عصیان و نافرمانی، موجب تفرقه بین مسلمین است، و لازم است با آن رفتاری اتخاذ شود که باعث جمع کلمة مسلمین گردد هر چند به خشونت منتهی شود. همین بود رفتار علی(ع) با کسانی که در قضیة تحکیم میان او و معاویه با او مخالف شدند و از او عزلت گزیده به لحاظ قبول تحکیم او را محکوم نمودند. با اینکه از لحاظ دینی ایرادی نداشت، اما آنان عدهای تندرو و افراطیان مذهبی بودند ولی علی(ع) به آنگونه که آنان نسبت به علی(ع) حکم کردند که او را کافر دانستند بر آنها حکم نکرد، بلکه به آنان گفت: مادامی که با ما مصاحبت و همراهی دارید، سه چیز را از شما دریغ نمیداریم: از حضور در مساجد خدا منع نمیکنیم، مادامی که با ما همراه هستید شما را از سهم بیتالمال محروم نمیکنیم، و با شما نمیجنگیم مگر شما پیش قدم در جنگ با ما شوید.» | ||
ایشان در ادامه مینویسد : دیگر بالاتر از این روش تسامح و گذشت در مورد اختلاف رأی، متصور نیست. | ایشان در ادامه مینویسد: دیگر بالاتر از این روش تسامح و گذشت در مورد اختلاف رأی، متصور نیست. | ||
===2- سیره امام در برابر قاسطین=== | ===2- سیره امام در برابر قاسطین=== | ||
امام در برابر این جبهه که عنود ترین دشمنانش میباشند ضمن اگاهی بخشیدن به جامعه اسلامی به بیان مشترکات بین جبهه یاران خویش و جبهه شامیان در نبرد صفین می پردازد . | امام در برابر این جبهه که عنود ترین دشمنانش میباشند ضمن اگاهی بخشیدن به جامعه اسلامی به بیان مشترکات بین جبهه یاران خویش و جبهه شامیان در نبرد صفین می پردازد . | ||
در نامه 58 امام علیه السلام ضمن تحلیلی جامع از تقابل دو جبهه نبرد صفین تنها نقطه افتراق این دو جبهه را دیدگاه متفاوت هر یک درقتل عثمان دانسته و می فرماید : | در نامه 58 امام علیه السلام ضمن تحلیلی جامع از تقابل دو جبهه نبرد صفین تنها نقطه افتراق این دو جبهه را دیدگاه متفاوت هر یک درقتل عثمان دانسته و می فرماید: | ||
در اغاز که با جمعی از شامیان ملاقات کردیم بین ما و انان جز مساله عثمان اختلافی نبود بدیهی است که پروردگار ما یکی است و پیغمبر ما یکی است و دعوت ما در اسلام یکی است.ما چیزی بیش از شامیان دربارة ایمان به خدا و تصدیق رسولش نداریم، آنها نیز در این خصوص فزونی بر ما ندارند. ما و آنها در همة امور شریک و متحد هستیم، مگر در مورد قتل عثمان که ما از آن بری هستیم، و آنان در حمایت از عثمان کوتاهی کردند. | در اغاز که با جمعی از شامیان ملاقات کردیم بین ما و انان جز مساله عثمان اختلافی نبود بدیهی است که پروردگار ما یکی است و پیغمبر ما یکی است و دعوت ما در اسلام یکی است.ما چیزی بیش از شامیان دربارة ایمان به خدا و تصدیق رسولش نداریم، آنها نیز در این خصوص فزونی بر ما ندارند. ما و آنها در همة امور شریک و متحد هستیم، مگر در مورد قتل عثمان که ما از آن بری هستیم، و آنان در حمایت از عثمان کوتاهی کردند. | ||
این سخنان وحدت بخش حضرت نسبت به کسانی است که به رهبری معاویه و باند اموی بیشترین درگیری را با امام داشته و تبلیغات گسترده ای علیه ان حضرت راه انداخته اند اما امام بجهت اهمیت وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی حتی با اینان نیز چنین روشی را اتخاذ نموده و به ذکر مشترکات دو جبهه می پردازد . | این سخنان وحدت بخش حضرت نسبت به کسانی است که به رهبری معاویه و باند اموی بیشترین درگیری را با امام داشته و تبلیغات گسترده ای علیه ان حضرت راه انداخته اند اما امام بجهت اهمیت وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی حتی با اینان نیز چنین روشی را اتخاذ نموده و به ذکر مشترکات دو جبهه می پردازد . | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
... – امام علیه السلام - مخصوصا در دوران خلافت خودش آنگاه که طلحه و زبیر نقض بیعت کردند و فتنة داخلی ایجاد نمودند، علی(ع) مکرراً وضع خود را بعد از پیغمبر با اینها مقایسه میکند و میگوید: من بهخاطر پرهیز از تفرق کلمة مسلمین، از حق مسلم خودم چشم پوشیدم و اینان با اینکه به طوع و رغبت بیعت کردند، بیعت خویش را نقض کردند. و پروای ایجاد اختلاف در میان مسلمین را نداشتند. | ... – امام علیه السلام - مخصوصا در دوران خلافت خودش آنگاه که طلحه و زبیر نقض بیعت کردند و فتنة داخلی ایجاد نمودند، علی(ع) مکرراً وضع خود را بعد از پیغمبر با اینها مقایسه میکند و میگوید: من بهخاطر پرهیز از تفرق کلمة مسلمین، از حق مسلم خودم چشم پوشیدم و اینان با اینکه به طوع و رغبت بیعت کردند، بیعت خویش را نقض کردند. و پروای ایجاد اختلاف در میان مسلمین را نداشتند. | ||
امام در موضع دیگر قبل از حرکت بسوی بصره جهت مقابله با ناکثین می فرماید : ...چه مىشود طلحه و زبیر را؟ خوب بود سالى و لااقل چند ماهى صبر مىکردند و حکومت مرا مىدیدند، آنگاه تصمیم مىگرفتند. اما آنان طاقت نیاوردند و علیه من شوریدند و در امرى که خداوند حقى براى آنها قرار نداده با من به کشمکش پرداختند.». | امام در موضع دیگر قبل از حرکت بسوی بصره جهت مقابله با ناکثین می فرماید: ...چه مىشود طلحه و زبیر را؟ خوب بود سالى و لااقل چند ماهى صبر مىکردند و حکومت مرا مىدیدند، آنگاه تصمیم مىگرفتند. اما آنان طاقت نیاوردند و علیه من شوریدند و در امرى که خداوند حقى براى آنها قرار نداده با من به کشمکش پرداختند.». | ||
==ج –سیره وحدت بخش امام در برابر تفرقه افکنان== | ==ج –سیره وحدت بخش امام در برابر تفرقه افکنان== | ||
. در روایتی امده است : که فردی از یهودیان به ان حضرت از روی شماتت و سرزنش عرضه داشت : | . در روایتی امده است: که فردی از یهودیان به ان حضرت از روی شماتت و سرزنش عرضه داشت: | ||
هنوز پیغمبرتان را به خاک نسپرده بودید (و به اصطلاح هنوز آب غسلش خشک نشده بود) که دربارة او اختلاف کردید!! | هنوز پیغمبرتان را به خاک نسپرده بودید (و به اصطلاح هنوز آب غسلش خشک نشده بود) که دربارة او اختلاف کردید!! | ||
امام علیه السلام در پاسخ فرمود : | امام علیه السلام در پاسخ فرمود: | ||
:ما تنها در آنچه از او شنیدهایم اختلاف کردیم، نه دربارة خود او. اما شما هنوز پاهاتان از آب دریا (که از آن عبور کردید) خشک نشده بود که به پیغمبرتان گفتید: خدائی برای ما قرار بده، همانطور این بتپرستان خدایانی دارند. آنگاه فرمود شما مردمی نادان هستید. | :ما تنها در آنچه از او شنیدهایم اختلاف کردیم، نه دربارة خود او. اما شما هنوز پاهاتان از آب دریا (که از آن عبور کردید) خشک نشده بود که به پیغمبرتان گفتید: خدائی برای ما قرار بده، همانطور این بتپرستان خدایانی دارند. آنگاه فرمود شما مردمی نادان هستید. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
==د – سیره وحدت بخش امام در فاصله ضربت خوردن تا شهادت== | ==د – سیره وحدت بخش امام در فاصله ضربت خوردن تا شهادت== | ||
یکی از فرازهای برجسته در سیره امام علی علیه السلام توصیه به وحدت و اجتناب از تفرق در فاصله ضربت خوردن تا شهادت است . ساعاتی که امام اخرین لحظات عمرشریقش را سپری نموده و طبعا در چنین زمان حساس انسانها مهمترین توصیه ها و دغدغه های خویش را بیان می کنند . دقت در این بخش ا ز سیره نظری و عملی امام بیانگر افق متعالی نگاه ان بزرگوار نسبت به اهمیت وحدت اسلامیخواهد بود . | یکی از فرازهای برجسته در سیره امام علی علیه السلام توصیه به وحدت و اجتناب از تفرق در فاصله ضربت خوردن تا شهادت است . ساعاتی که امام اخرین لحظات عمرشریقش را سپری نموده و طبعا در چنین زمان حساس انسانها مهمترین توصیه ها و دغدغه های خویش را بیان می کنند . دقت در این بخش ا ز سیره نظری و عملی امام بیانگر افق متعالی نگاه ان بزرگوار نسبت به اهمیت وحدت اسلامیخواهد بود . | ||
دراین قسمت بخشی از این توصیه ها را که بهنگام شهادت بیان فرمود ه است را بیان می کنیم : | دراین قسمت بخشی از این توصیه ها را که بهنگام شهادت بیان فرمود ه است را بیان می کنیم: | ||
اما وصیت من به شما ان است که از هر نوع شرک به خدا اجتناب نموده و سنت محمد صلى الله علیه و آله را ضایع نکنید و این دو ستون را همواره برپاى دارید و این دو چراغ را همواره افروخته نگه دارید. بدانید تا زمانى که متحد بوده و پراکنده نشده اید، کسى شما را نکوهش نخواهد کرد. هر کس از شما باید به قدر طاقتش بکوشد و بر نادانان آسان گیردپروردگارى است بخشاینده و دینى است استوار و درست و پیشوایى است دانا | اما وصیت من به شما ان است که از هر نوع شرک به خدا اجتناب نموده و سنت محمد صلى الله علیه و آله را ضایع نکنید و این دو ستون را همواره برپاى دارید و این دو چراغ را همواره افروخته نگه دارید. بدانید تا زمانى که متحد بوده و پراکنده نشده اید، کسى شما را نکوهش نخواهد کرد. هر کس از شما باید به قدر طاقتش بکوشد و بر نادانان آسان گیردپروردگارى است بخشاینده و دینى است استوار و درست و پیشوایى است دانا | ||
در وصیتی دیگر ان حضرت خطاب به امام حسن و امام حسین و همه کسانی پیام حضرت را دریافت می کنند می فرماید : | در وصیتی دیگر ان حضرت خطاب به امام حسن و امام حسین و همه کسانی پیام حضرت را دریافت می کنند می فرماید: | ||
هرگز تقواى الهى را از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید. | هرگز تقواى الهى را از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید. | ||
همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که مى فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو و نابود مى کند فساد و اختلاف است، ولاحَولَ ولاقُوَّة إلّابِاللَّهِ العلیّ العظیم....بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکى کنید از کناره گیرى از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید. کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مى شود بپرهیزید | همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که مى فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو و نابود مى کند فساد و اختلاف است، ولاحَولَ ولاقُوَّة إلّابِاللَّهِ العلیّ العظیم....بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکى کنید از کناره گیرى از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید. کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مى شود بپرهیزید | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
| | ||
==خاتمه : گفتار امام علیه السلام در زمینه لزوم وحدت در جامعه== | ==خاتمه: گفتار امام علیه السلام در زمینه لزوم وحدت در جامعه== | ||
در بخش پایانی مقاله حاضر برخی از گفتار امام علیه السلام در زمینه لزوم وحدت در جامعه اسلامی و اجتناب از تفرقه مرور می کنیم : | در بخش پایانی مقاله حاضر برخی از گفتار امام علیه السلام در زمینه لزوم وحدت در جامعه اسلامی و اجتناب از تفرقه مرور می کنیم: | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
4- و أیاکم و التلون فی دین الله، فأن جماعة فیما تکرهون من الحق، خیرٌ من فُرقةٌ فیما تحبون من الباطل... | 4- و أیاکم و التلون فی دین الله، فأن جماعة فیما تکرهون من الحق، خیرٌ من فُرقةٌ فیما تحبون من الباطل... | ||
مبادا در دین خدا تردید و تلون و اختلاف از خود نشان دهید، که همانا اجتماع و همبستگی در آنچه از حق مورد کراهت شما است، از تفرقه در آنچه از باطل مورد محبت شما است بهتر است. | مبادا در دین خدا تردید و تلون و اختلاف از خود نشان دهید، که همانا اجتماع و همبستگی در آنچه از حق مورد کراهت شما است، از تفرقه در آنچه از باطل مورد محبت شما است بهتر است. | ||
5- واجعلوا اللسان واحداً... : سخنانتان را یکی قرار دهید و وحدت کلمه داشته باشید . | 5- واجعلوا اللسان واحداً...: سخنانتان را یکی قرار دهید و وحدت کلمه داشته باشید . | ||
6-والزمواالسواد الأعظم ، فإن ید الله مع الجماعة ، وإیاکم والفرقة ! فإن الشاذ من الناس للشیطان ،کما أن الشاذ من الغنم للذئب ، ألا من دعا إلى مثل هذا الشعار فاقتلوه ولو کان تحت عمامتی همواره با سیاهی و انبوه مردم مسلمان ملازم باشید که همانا دست خدا با جماعت است، و از تفرقه بپرهیزید.. | 6-والزمواالسواد الأعظم ، فإن ید الله مع الجماعة ، وإیاکم والفرقة ! فإن الشاذ من الناس للشیطان ،کما أن الشاذ من الغنم للذئب ، ألا من دعا إلى مثل هذا الشعار فاقتلوه ولو کان تحت عمامتی همواره با سیاهی و انبوه مردم مسلمان ملازم باشید که همانا دست خدا با جماعت است، و از تفرقه بپرهیزید.. | ||
نتیجه : | نتیجه: | ||
سیره وحدت بخش امام علی علیه السلام در عصری که امواج فتنه ها کیان جامعه نوپای اسلامی را تهدید مینمود برغم سختی های فراوانی که بر ان حضرت و اهل بیتش هجوم اورد بیانگر جایگاه عظیم این اصل - وحدت و یکپارچگی – در اسلام می باشد . صبر و سکوت 25ساله ان در عصر خلفا و تبیین دلائل ان در عصر خلافت بزرگترین درسی است که امام علیه السلام با سیره اش به مسلمانان اموخت. او به مسلمانان فهماند که تنها در پرتو وحدت و انسجام اسلامی است که می توان از شریعت محافظت نموده و زمینه اجرای احکام الهی را فراهم نمود . والسلام | سیره وحدت بخش امام علی علیه السلام در عصری که امواج فتنه ها کیان جامعه نوپای اسلامی را تهدید مینمود برغم سختی های فراوانی که بر ان حضرت و اهل بیتش هجوم اورد بیانگر جایگاه عظیم این اصل - وحدت و یکپارچگی – در اسلام می باشد . صبر و سکوت 25ساله ان در عصر خلفا و تبیین دلائل ان در عصر خلافت بزرگترین درسی است که امام علیه السلام با سیره اش به مسلمانان اموخت. او به مسلمانان فهماند که تنها در پرتو وحدت و انسجام اسلامی است که می توان از شریعت محافظت نموده و زمینه اجرای احکام الهی را فراهم نمود . والسلام | ||
==فهرست منابع :== | ==فهرست منابع:== | ||
قرآن | قرآن | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
بحار الانوار | بحار الانوار | ||
الجمل شیخ مفید | الجمل شیخ مفید | ||
شرح نهج البلاغه ابن میثم ج1ص276 – ترجمه از : پیام امیر المومنین تالیف ایه الله مکارم | شرح نهج البلاغه ابن میثم ج1ص276 – ترجمه از: پیام امیر المومنین تالیف ایه الله مکارم | ||
تاریخ الیعقوبى | تاریخ الیعقوبى | ||
مجله رسالةالاسلام ط مجمع جهانی تقریب ج 3 | مجله رسالةالاسلام ط مجمع جهانی تقریب ج 3 |