۸۷٬۷۹۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شدهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
غروب نزدیک شد. این عارف عظیم الشأن که در روزهای آخر عمر از عارضه ی سکته ی قلبی رنج می برد، از اوایل ماه مبارک [[رمضان]] در بستر بیماری به سر می برد. وقتی شاگردان و یا خواص به عیادت وی میرفتند و ساعت معمول درس ایشان فرا می رسید، چون خود را محروم از این فیض عظیم می دید، به آرامی اشک می ریخت و این جملات پر ارزش را میفرمود: «من از مرگ نمی ترسم، ولی از این می ترسم که وجود عاطل و باطلی باشم و نتوانم انجام وظیفه ی شرعی کنم.». <ref>مجله ی نور علم؛ ش ۱۷؛ ص ۹۸؛ درسهایی از مکتب اسلام، سال دهم، ش ۴، ص ۲۲۶٫</ref> | غروب نزدیک شد. این عارف عظیم الشأن که در روزهای آخر عمر از عارضه ی سکته ی قلبی رنج می برد، از اوایل ماه مبارک [[رمضان]] در بستر بیماری به سر می برد. وقتی شاگردان و یا خواص به عیادت وی میرفتند و ساعت معمول درس ایشان فرا می رسید، چون خود را محروم از این فیض عظیم می دید، به آرامی اشک می ریخت و این جملات پر ارزش را میفرمود: «من از مرگ نمی ترسم، ولی از این می ترسم که وجود عاطل و باطلی باشم و نتوانم انجام وظیفه ی شرعی کنم.». <ref>مجله ی نور علم؛ ش ۱۷؛ ص ۹۸؛ درسهایی از مکتب اسلام، سال دهم، ش ۴، ص ۲۲۶٫</ref> | ||
به دنیا و ما فیها چشمی ندوخته بود تا بگویند: «چشم بر جهان فروبست» و آخرت و جهان برتر آن چنان درآمیخته با جوهره ی لحظه های مبارک زندگی دنیوی اش بود که هرگز | به دنیا و ما فیها چشمی ندوخته بود تا بگویند: «چشم بر جهان فروبست» و آخرت و جهان برتر آن چنان درآمیخته با جوهره ی لحظه های مبارک زندگی دنیوی اش بود که هرگز نمیتوان گفت: «به دیار باقی شتافت». شاید بتوان این گونه فریاد کرد که روحی بزرگ که بیش از نیم قرن در حصار کالبدی کوچک اسیر بود، از این خاک پرواز کرد تا در جوار اولیای حق منزل گزیند. | ||
روز چهارشنبه دوم ذوالحجه الحرام سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت هجری قمری، آیتالله سید محمد محقق دامادیزدی پس از تحمل هفتاد و پنج روز بیماری در اثر سکته ی قلبی، روحش به دیدار یار شتافت تا در کنار اجدادش آرام گیرد. مردم مؤمن قم عصر همان روز، پیکر پاک ایشان را با چشمانی اشکبار و اندوهی فراوان تشییع کردند و در مقبره ای از مقابر شرقی صحن مطهر کریمه ی [[اهل بیت علیها السلام]]، مقابل ایوان آینه به خاک سپردند. | روز چهارشنبه دوم ذوالحجه الحرام سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت هجری قمری، آیتالله سید محمد محقق دامادیزدی پس از تحمل هفتاد و پنج روز بیماری در اثر سکته ی قلبی، روحش به دیدار یار شتافت تا در کنار اجدادش آرام گیرد. مردم مؤمن قم عصر همان روز، پیکر پاک ایشان را با چشمانی اشکبار و اندوهی فراوان تشییع کردند و در مقبره ای از مقابر شرقی صحن مطهر کریمه ی [[اهل بیت علیها السلام]]، مقابل ایوان آینه به خاک سپردند. |