۸۷٬۶۵۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
جز (جایگزینی متن - 'نمی دانند' به 'نمیدانند') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
به تبع اختلاف نظر در مفهوم ایمان در مرز کفر هم اختلاف هایی به وجود آمده است ؛ مثلا اگر ما ایمان را فقط معرفت بدانیم طبیعتا جهالت مرز کفر است. | به تبع اختلاف نظر در مفهوم ایمان در مرز کفر هم اختلاف هایی به وجود آمده است ؛ مثلا اگر ما ایمان را فقط معرفت بدانیم طبیعتا جهالت مرز کفر است. | ||
البته باید توجه داشت با توجه به فلسفه پیدایش مرجئه کشش اصلی به سمت اثبات ایمان و دور شدن از [[تکفیر]] و کفر است. در این صورت شرایط برای ایمان سهل تر و برای تکفیر دشوارتر است. اشعری می گوید: مرجئه جز کسانی را که همه امت بر تکفیر آنها اجماع دارند کافر | البته باید توجه داشت با توجه به فلسفه پیدایش مرجئه کشش اصلی به سمت اثبات ایمان و دور شدن از [[تکفیر]] و کفر است. در این صورت شرایط برای ایمان سهل تر و برای تکفیر دشوارتر است. اشعری می گوید: مرجئه جز کسانی را که همه امت بر تکفیر آنها اجماع دارند کافر نمیدانند. | ||
در کنار این مطلب توجه به این مساله که عضدالدین ریجی مینویسد: جمهور فقها و متکلمان احدی از اهل قبله را تکفیر نمیکنند جالب و تامل برانگیز است. | در کنار این مطلب توجه به این مساله که عضدالدین ریجی مینویسد: جمهور فقها و متکلمان احدی از اهل قبله را تکفیر نمیکنند جالب و تامل برانگیز است. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
نظر کلی آنان در این باب این است که وقتی شخصی با روشی مورد قبول مسلمین (اجماع ، مراجعه به شورای اهل حل و عقد یا نص خلیفه پیشین) به خلافت رسید باید امر او را اطاعت کرد و اطاعت فرمان او را واجب شمرد. | نظر کلی آنان در این باب این است که وقتی شخصی با روشی مورد قبول مسلمین (اجماع ، مراجعه به شورای اهل حل و عقد یا نص خلیفه پیشین) به خلافت رسید باید امر او را اطاعت کرد و اطاعت فرمان او را واجب شمرد. | ||
مرجئه عصمت را در تعیین امام شرط | مرجئه عصمت را در تعیین امام شرط نمیدانند و اصولا وارد در بحث امامت مفضول و فاضل نمی شوند. | ||
همان طور که قبلا گفتیم اینان مستقیم و یا غیر مستقیم در ارتباط با خلفای اموی به طرح عقاید خویش می پرداختند. | همان طور که قبلا گفتیم اینان مستقیم و یا غیر مستقیم در ارتباط با خلفای اموی به طرح عقاید خویش می پرداختند. |