۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نمود' به 'مینمود') |
جز (جایگزینی متن - 'نموده اند' به 'نمودهاند') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در عظمت این افراد کافى است که امام صادق (ع) مى فرمایند: مکتب و احادیث پدرم را چهار نفر زنده کردند. آنگاه اسامى آن چهار نفر را به نحوى که یاد کردیم، ذکر مى نمایند. <ref>رجال كشى ص125</ref> | در عظمت این افراد کافى است که امام صادق (ع) مى فرمایند: مکتب و احادیث پدرم را چهار نفر زنده کردند. آنگاه اسامى آن چهار نفر را به نحوى که یاد کردیم، ذکر مى نمایند. <ref>رجال كشى ص125</ref> | ||
محمد بن مسلم [[فقیه|فقیه]] عصر خود سى هزار [[حدیث|حدیث]] از امام باقر (ع) و شانزده هزار حدیث از امام صادق (ع) فرا گرفت. یکى دیگر از شاگردان برجسته امام باقر (ع) [[جابر جُعْفى]] است؛ وى هفتاد هزار حدیث از امام باقر (ع) شنیده و ضبط کرده که همه را آن حضرت از پیامبر (ص) نقل | محمد بن مسلم [[فقیه|فقیه]] عصر خود سى هزار [[حدیث|حدیث]] از امام باقر (ع) و شانزده هزار حدیث از امام صادق (ع) فرا گرفت. یکى دیگر از شاگردان برجسته امام باقر (ع) [[جابر جُعْفى]] است؛ وى هفتاد هزار حدیث از امام باقر (ع) شنیده و ضبط کرده که همه را آن حضرت از پیامبر (ص) نقل نمودهاند. <ref>أعیان الشیعة ج4بخش2 ص7</ref> | ||
هشام از موقعیت امام باقر(ع) و فرزند عزیز او حضرت صادق (ع) سخت بیمناک بود، از این جهت به حاکم [[مدینه|مدینه]] دستور داد که هر دو را روانه شام سازد. مسافرت آنان به شام هرچند اجبارى بود و هشام بسیار مى کوشید که پدر و پسر را در انظار مردم شام کوچک کند اما مناظره امام باقر (ع) با [[اسقف]] [[مسیحیان|مسیحیان]] آن چنان به امام باقر (ع) عظمت بخشید که همه مردم شام از موقعیت بزرگ امام (ع) آگاه شدند. از این جهت هشام مجبور شد که هر دو نفر را مرخص کرده و آنان را به مدینه باز گرداند. <ref>مشروح سرگذشت امام (ع) در این مسافرت اجبارى در كتاب بحارالأنوار ج46ص307ـ313 آمده است</ref> | هشام از موقعیت امام باقر(ع) و فرزند عزیز او حضرت صادق (ع) سخت بیمناک بود، از این جهت به حاکم [[مدینه|مدینه]] دستور داد که هر دو را روانه شام سازد. مسافرت آنان به شام هرچند اجبارى بود و هشام بسیار مى کوشید که پدر و پسر را در انظار مردم شام کوچک کند اما مناظره امام باقر (ع) با [[اسقف]] [[مسیحیان|مسیحیان]] آن چنان به امام باقر (ع) عظمت بخشید که همه مردم شام از موقعیت بزرگ امام (ع) آگاه شدند. از این جهت هشام مجبور شد که هر دو نفر را مرخص کرده و آنان را به مدینه باز گرداند. <ref>مشروح سرگذشت امام (ع) در این مسافرت اجبارى در كتاب بحارالأنوار ج46ص307ـ313 آمده است</ref> |