۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال') |
جز (جایگزینی متن - 'ابو اسحاق' به 'ابواسحاق') |
||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
· نسائی از سعید بن وهب آورده که میگوید: نزدیک من شش نفر به پا خاستند و زید بن یثیع هم میگوید و نزدیک من نیز شش نفر به پا خاستند و گواهی دادند که از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم شنیدهاند که فرمود: «هر کس من مولای اویم پس علی نیز مولای اوست». <ref>مناقب کوفی: ج 2، ص 439، ح 924 و ص 452، ح 945؛ مناقب خوارزمی: ص 156، ح 185؛ البدایة و النهایه: ج 7، ص 360.</ref> | · نسائی از سعید بن وهب آورده که میگوید: نزدیک من شش نفر به پا خاستند و زید بن یثیع هم میگوید و نزدیک من نیز شش نفر به پا خاستند و گواهی دادند که از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم شنیدهاند که فرمود: «هر کس من مولای اویم پس علی نیز مولای اوست». <ref>مناقب کوفی: ج 2، ص 439، ح 924 و ص 452، ح 945؛ مناقب خوارزمی: ص 156، ح 185؛ البدایة و النهایه: ج 7، ص 360.</ref> | ||
· زید بن یثیع میگوید: شنیدم که علی بن ابیطالب [علیهالسلام] بر منبر کوفه میگفت: من کسی را به خدا سوگند میدهم- و جز اصحاب محمّد صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم را سوگند نمیدهم- که از رسول خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم شنیده که در روز غدیر خم فرمود: «هر کس من مولای اویم علی مولای اوست. خدایا، دوست دار هر کس او را دوست میدارد، و دشمندار کسی که او را دشمن میدارد» [به پا خیزد و گواهی دهد]. پس شش نفر [از اصحاب] ازیکسوی منبر و شش نفر از سوی دیگر به پا خاستند و گواهی دادند که از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم این را شنیدهاند. | · زید بن یثیع میگوید: شنیدم که علی بن ابیطالب [علیهالسلام] بر منبر کوفه میگفت: من کسی را به خدا سوگند میدهم- و جز اصحاب محمّد صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم را سوگند نمیدهم- که از رسول خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم شنیده که در روز غدیر خم فرمود: «هر کس من مولای اویم علی مولای اوست. خدایا، دوست دار هر کس او را دوست میدارد، و دشمندار کسی که او را دشمن میدارد» [به پا خیزد و گواهی دهد]. پس شش نفر [از اصحاب] ازیکسوی منبر و شش نفر از سوی دیگر به پا خاستند و گواهی دادند که از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم این را شنیدهاند. | ||
شریک بن عبداللَّه [یکی از راویان این حدیث] میگوید: من به | شریک بن عبداللَّه [یکی از راویان این حدیث] میگوید: من به ابواسحاق [راوی دیگر حدیث] گفتم: آیا از براء بن عازب [از صحابه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله] شنیدهای که وی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم این را نقل کند؟ گفت: آری. <ref>مصنّف ابن ابی شیبه: ج 6، ص 371، ح 32082؛ مسند احمد: ج 4، ص 281، ح 950؛ فضائل احمد: ص 111، ح 164؛ فرائد السمطین: ج 1، ص 65، ح 41؛ سنن ابن ماجه: ج 1، ص 43، ح 116؛ کتاب السنة: ص 592- 593، ح 1363 و 1370 و 1374؛ مناقب کوفی: ج 2، ص 358- 370، ح 844- 845 و ص 441، ح 926- 927؛ الکنی و الالقاب: ج 1، ص 160؛ امالی خمیسیه: ج 1، ص 145، ح 50؛ مناقب خوارزمی: ص 155، ح 183؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 2، ص 47، ح 548 و ص 51- 52، ح 552- 553.</ref><br /> | ||
===ولی و پیشوای هر مؤمنی پس از پیامبر (ص)=== | ===ولی و پیشوای هر مؤمنی پس از پیامبر (ص)=== | ||
· عمران بن حصین میگوید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم سپاهی را با فرماندهی علی بن ابیطالب فرستادند پس وی [علی علیهالسلام] وارد نبرد شد [و اسیرانی گرفت] در این میان کنیزکی را برای خود برداشت پس [برخی] کار او را نپسندیدند و بر آن خرده گرفتند و چهار نفر از اصحاب رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم پیمان بستند همین که رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم را ملاقات کنند، حضرت را از کار ایشان آگاه کنند. عادت مسلمانان این بود که هر گاه از سفر بر میگشتند در آغاز خدمت رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم شرفیاب میشدند و بر ایشان سلام میکردند سپس به سوی بار و بنه خود میرفتند. | · عمران بن حصین میگوید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم سپاهی را با فرماندهی علی بن ابیطالب فرستادند پس وی [علی علیهالسلام] وارد نبرد شد [و اسیرانی گرفت] در این میان کنیزکی را برای خود برداشت پس [برخی] کار او را نپسندیدند و بر آن خرده گرفتند و چهار نفر از اصحاب رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم پیمان بستند همین که رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم را ملاقات کنند، حضرت را از کار ایشان آگاه کنند. عادت مسلمانان این بود که هر گاه از سفر بر میگشتند در آغاز خدمت رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم شرفیاب میشدند و بر ایشان سلام میکردند سپس به سوی بار و بنه خود میرفتند. | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
· سعد میگوید: ما با رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم در راه مکه به مدینه در حرکت بودیم پس چون [رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله] به محل غدیر خم رسید، مردم را متوقف کرد، هر کس پیش رفته بود بازگرداند و هر کس عقبمانده بود [رسید] و به حضرت ملحق شد، چون مردم گرد حضرت جمع شدند فرمود: «ای مردم، آیا [هر چه از ناحیه خدا بود] رساندم؟» گفتند: آری. سه بار فرمود: «خداوندا، شاهد باش» سپس فرمود: «ای مردم، ولی شما کیست؟» سه بار گفتند: خدا و رسولش. | · سعد میگوید: ما با رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم در راه مکه به مدینه در حرکت بودیم پس چون [رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله] به محل غدیر خم رسید، مردم را متوقف کرد، هر کس پیش رفته بود بازگرداند و هر کس عقبمانده بود [رسید] و به حضرت ملحق شد، چون مردم گرد حضرت جمع شدند فرمود: «ای مردم، آیا [هر چه از ناحیه خدا بود] رساندم؟» گفتند: آری. سه بار فرمود: «خداوندا، شاهد باش» سپس فرمود: «ای مردم، ولی شما کیست؟» سه بار گفتند: خدا و رسولش. | ||
· سپس دست علی را گرفت و او را بلند کرد و فرمود: «هر کس خدا و رسولش ولی اوست پس این علی هم ولی اوست[6]، خدایا هر کس او را دوست دارد، دوست دار، و هر کس دشمناش دارد، دشمن دار». <ref>کتاب السنه: ص 551، ح 1189؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 444، ح 347؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 2، ص 53، ح 554؛ فرائد السمطین: ج 1، ص 70، ح 47؛ البدایة و النهایه: ج 5، ص 187 و 212؛ مسند شاشی: ج 1، ص 165، ح 106.</ref> | · سپس دست علی را گرفت و او را بلند کرد و فرمود: «هر کس خدا و رسولش ولی اوست پس این علی هم ولی اوست[6]، خدایا هر کس او را دوست دارد، دوست دار، و هر کس دشمناش دارد، دشمن دار». <ref>کتاب السنه: ص 551، ح 1189؛ مناقب کوفی: ج 1، ص 444، ح 347؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 2، ص 53، ح 554؛ فرائد السمطین: ج 1، ص 70، ح 47؛ البدایة و النهایه: ج 5، ص 187 و 212؛ مسند شاشی: ج 1، ص 165، ح 106.</ref> | ||
· | · ابواسحاق به نقل از سعید بن وهب میگوید: علی در مکانی به نام رحبه [در میان مردم] چنین گفت: «شما را به خدا سوگند، هر کس از رسول خدا صلی اللَّه علیه [و آله] و سلم در روز غدیر خم شنیده که فرمود: «خداوند ولی من و من ولی مؤمنانم و هر کس من ولی اویم پس این [علی] هم ولی اوست. خدایا، دوست دار هر کس او را دوست میدارد و دشمن دار هر کس دشمنش دارد و یاری کن هر کس یاریاش کند» [به پا خیزد و گواهی دهد]. | ||
ابواسحاق میگوید: سعید بن وهب به من گفت: در این هنگام کنار من شش نفر و زید بن یثیع هم گفت: کنار من نیز شش نفر برخاستند [و گواهی دادند]. | |||
عمرو ذو مرّ، به جای [اللهم] وال من والاه ... عبارت «أحبّ من أحبّه و أبغض من أبغضه؛ [خدایا،] دوست دار هر کس او [علی] را دوست دارد و مبغوض دار هر کس بغض او را دارد» را نقل کرده است. <ref>ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 2، ص 28، ح 529.</ref> | عمرو ذو مرّ، به جای [اللهم] وال من والاه ... عبارت «أحبّ من أحبّه و أبغض من أبغضه؛ [خدایا،] دوست دار هر کس او [علی] را دوست دارد و مبغوض دار هر کس بغض او را دارد» را نقل کرده است. <ref>ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق: ج 2، ص 28، ح 529.</ref> | ||
· عمرو ذو مرّ میگوید: علی را در مکانی به نام رحبه دیدم که اصحاب محمد صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم را سوگند داد و فرمود: کدامیک از شما از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم آن چه را در روز غدیر خم فرمود، شنیده است؟ جمعی به پا خاستند و گواهی دادند که از رسول خدا شنیدهاند که فرمود: «هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست. خدایا دوست دار هر کس او را دوست دارد و دشمن دار هر کس دشمنش دارد و دوست دار هر کس او را دوست دارد و مبغوض دار هر کس بغض او را دارد و یاری کن هر کس او را یاری کند». <ref>مسند احمد: ج 2، ص 262، ح 951؛ فضائل احمد: ص 97، ح 144؛ مسند بزّار: ج 3، ص 34- 35، ح 786؛ مناقب کوفی: ج 2، ص 367، ح 843 و ص 383، ح 857 و ص 429، ح 911 و ص 444، ح 432 و ص 451- 452، ح 942 و 943؛ معجم کبیر طبرانی: ج 5، ص 192، ح 5059؛ امالی طوسی: ص 227، ح 398؛ فرائد السمطین: ص 68، ص 44؛ البدایة و النهایه: ج 7، ص 360؛ کنز العمال: ج 13، ص 158، ح 36487.</ref> | · عمرو ذو مرّ میگوید: علی را در مکانی به نام رحبه دیدم که اصحاب محمد صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم را سوگند داد و فرمود: کدامیک از شما از رسول خدا صلّی اللَّه علیه [و آله] و سلم آن چه را در روز غدیر خم فرمود، شنیده است؟ جمعی به پا خاستند و گواهی دادند که از رسول خدا شنیدهاند که فرمود: «هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست. خدایا دوست دار هر کس او را دوست دارد و دشمن دار هر کس دشمنش دارد و دوست دار هر کس او را دوست دارد و مبغوض دار هر کس بغض او را دارد و یاری کن هر کس او را یاری کند». <ref>مسند احمد: ج 2، ص 262، ح 951؛ فضائل احمد: ص 97، ح 144؛ مسند بزّار: ج 3، ص 34- 35، ح 786؛ مناقب کوفی: ج 2، ص 367، ح 843 و ص 383، ح 857 و ص 429، ح 911 و ص 444، ح 432 و ص 451- 452، ح 942 و 943؛ معجم کبیر طبرانی: ج 5، ص 192، ح 5059؛ امالی طوسی: ص 227، ح 398؛ فرائد السمطین: ص 68، ص 44؛ البدایة و النهایه: ج 7، ص 360؛ کنز العمال: ج 13، ص 158، ح 36487.</ref> |