۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابو اسحاق' به 'ابواسحاق') |
جز (جایگزینی متن - 'عرصه ها' به 'عرصهها') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
مؤلف نهج البلاغه ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی و شریف رضی است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[امام سجاد|حضرت علی بن الحسین (ع)]] می رسید. <ref>ابو منصور عبدالملك بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مكتبه الحیاه، بیروت، ص 236</ref> از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود. <ref>ابوبكر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، دارالكتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوك، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر الدمشقى، البدایه و النهایه، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ كارل بروكلمان، تاریخ الادب العربى، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62</ref> | مؤلف نهج البلاغه ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی و شریف رضی است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده از جهان فرو بست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت. از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم [[امام سجاد|حضرت علی بن الحسین (ع)]] می رسید. <ref>ابو منصور عبدالملك بن محمد بن اسماعیل الثعالبى، یتیمة الدهر فى محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ص 3، ص 155؛ جمال الدین احمد بن على الحسینى المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب، اشرف على مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مكتبه الحیاه، بیروت، ص 236</ref> از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به ذی الحسبین و شریف رضی ملقب نمود. <ref>ابوبكر احمد بن على الخطیب البغدادى، تاریخ بغداد أو مدینه السلام، دارالكتب العلمیه، بیروت، ج 2، ص 246؛ ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوك، دراسة و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفى عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولى، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115؛ ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر الدمشقى، البدایه و النهایه، تحقیق على شیرى، الطبعه الاولى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 12، ص 4؛ محمد باقر الخوانسارى، روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولى، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411 ق. ج 6، ص 178؛ كارل بروكلمان، تاریخ الادب العربى، نقله الى العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62</ref> | ||
سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم نظیر خود را در | سید رضی از اوان کودکی همراه برادرش [[سید مرتضی]] به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد کم نظیر خود را در عرصههای مختلف ظاهر ساخت. بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود که به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه ای از خود نشان داد که سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود که در تمام [[معارف]] و [[علوم اسلامی]] سرآمد همگان گشت، و در سرودن شعر به مقامی دست یافت که هیچ کس بدان مرتبه راه نیافت. | ||
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی <ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آوردهاند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مىورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان رابطه ای صمیمیداشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می گوید و از فقدان او چنین می نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref> | سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی <ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آوردهاند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مىورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهاب الدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان رابطه ای صمیمیداشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه می گوید و از فقدان او چنین می نالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref> |