۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سال ها' به 'سالها') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
(۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
وی، که در خانوادهای علمی زاده شده بود، نزد پدرش بهرۀ فراوان علمی برد. او پانزدهساله بود که به شهر [[آستانه]]<ref>پایتخت [[حکومت عثمانی]] که در حکومت ترکیه به «[[استامبول]]» شهرت دارد.</ref> رفت، در دارالحدیث اقامت کرد و در آنجا در «مسجد سلطان محمد فاتح» نزد افراد بسیاری به کسب علم و دانش پرداخت. او 29 ساله بود که در [[دانشگاه فاتح]] به تدریس پرداخت و این فعالیت را تا اوایل [[جنگ جهانیِ اول]] ادامه داد. در این شرایط محمد زاهد به فعالیتهای علمیِ خود ادامه داد تا اینکه توانست به درجۀ [[وکیل مشیخۀ عثمانی]] (نمایندۀ مجلس بزرگان عثمانی) نائل شود که سمتی همتراز با سمت شیخ [[جامع الازهر|الأزهرِ مصر]] است.<ref>همان، ص27 و 28.</ref> | وی، که در خانوادهای علمی زاده شده بود، نزد پدرش بهرۀ فراوان علمی برد. او پانزدهساله بود که به شهر [[آستانه]]<ref>پایتخت [[حکومت عثمانی]] که در حکومت ترکیه به «[[استامبول]]» شهرت دارد.</ref> رفت، در دارالحدیث اقامت کرد و در آنجا در «مسجد سلطان محمد فاتح» نزد افراد بسیاری به کسب علم و دانش پرداخت. او 29 ساله بود که در [[دانشگاه فاتح]] به تدریس پرداخت و این فعالیت را تا اوایل [[جنگ جهانیِ اول]] ادامه داد. در این شرایط محمد زاهد به فعالیتهای علمیِ خود ادامه داد تا اینکه توانست به درجۀ [[وکیل مشیخۀ عثمانی]] (نمایندۀ مجلس بزرگان عثمانی) نائل شود که سمتی همتراز با سمت شیخ [[جامع الازهر|الأزهرِ مصر]] است.<ref>همان، ص27 و 28.</ref> | ||
بعد از فروپاشیِ خلافت اسلامی محمد زاهد در برابر جریانهای بهوجودآمده برای دفاع از دین اسلام اقداماتی انجام میدهد که بهموجب آنها به اعدام محکوم میشود. در این شرایط او مهاجرت میکند و در سال 1341 قمری وارد مصر میشود. در این | بعد از فروپاشیِ خلافت اسلامی محمد زاهد در برابر جریانهای بهوجودآمده برای دفاع از دین اسلام اقداماتی انجام میدهد که بهموجب آنها به اعدام محکوم میشود. در این شرایط او مهاجرت میکند و در سال 1341 قمری وارد مصر میشود. در این بین، چندین بار به شام سفر میکند تا بتواند از نسخههای خطیِ «[[کتابخانۀ ظاهریه]]» بهرهمند شود؛ اما در نهایت به مصر بازمیگردد و تا آخر عمرِ خود یعنی 19 ذیالعقدۀ 1371ق در همین کشور زندگی میکند. | ||
دربارۀ زندگیِ علمیِ محمد زاهد کوثری برخی اندیشمندان ترجمههایی را نگاشتهاند که از جملۀ آنها میتوان به ترجمۀ نفیسِ «سید عزت عطار» که در ابتدای کتاب تأنیب الخطیب چاپ شده است و همچنین ترجمۀ استاد السراوی که در ابتدای کتاب الطبقات الکبری لابن سعد چاپ شده است،<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الکوثری، ص50.</ref> اشاره کرد. همچنین استاد احمد خیری، از شاگردان محمد زاهد کوثری، دربارۀ ایشان حدود صد صفحه با عنوان «الإمام الکوثری» نگاشته است که این ترجمه در کتاب مقالات الکوثری به چاپ رسیده است.<ref>کوثری، محمد زاهد، فقه أهل العراق و حدیثهم، با مقدمۀ: عبدالفتاح ابوغُده، ص6.</ref> محمد ابوزهره نیز در ابتدای کتاب الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، ترجمهای کوتاه از زندگیِ محمد زاهد کوثری با عنوانِ «الإمام الکوثری» نگاشته است که برای آگاهیِ بیشتر از زندگیِ علمی و عملی ایشان میتوان به چنین آثاری مراجعه کرد. | دربارۀ زندگیِ علمیِ محمد زاهد کوثری برخی اندیشمندان ترجمههایی را نگاشتهاند که از جملۀ آنها میتوان به ترجمۀ نفیسِ «سید عزت عطار» که در ابتدای کتاب تأنیب الخطیب چاپ شده است و همچنین ترجمۀ استاد السراوی که در ابتدای کتاب الطبقات الکبری لابن سعد چاپ شده است،<ref>خیری، احمد، الفقه و أصول الفقه من أعمال الإمام محمد زاهد الکوثری، ص50.</ref> اشاره کرد. همچنین استاد احمد خیری، از شاگردان محمد زاهد کوثری، دربارۀ ایشان حدود صد صفحه با عنوان «الإمام الکوثری» نگاشته است که این ترجمه در کتاب مقالات الکوثری به چاپ رسیده است.<ref>کوثری، محمد زاهد، فقه أهل العراق و حدیثهم، با مقدمۀ: عبدالفتاح ابوغُده، ص6.</ref> محمد ابوزهره نیز در ابتدای کتاب الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، ترجمهای کوتاه از زندگیِ محمد زاهد کوثری با عنوانِ «الإمام الکوثری» نگاشته است که برای آگاهیِ بیشتر از زندگیِ علمی و عملی ایشان میتوان به چنین آثاری مراجعه کرد. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
=علامه کوثری از نظر علما= | =علامه کوثری از نظر علما= | ||
شیخ محمد ابوزهره | شیخ محمد ابوزهره میگوید: من در سالهای اخیر جز امام کوثری دانشمندی نمیشناسم که با مرگ او، جای خالی اش پر نشود. ایشان مصداق روایت «دانشمندان میراث داران پیامبران میباشند» بود. این دانشمند بزرگوار، نه پیرو مذهبی جدید و نه مبلغ امری نو پیدا و نه از شمار کسانی بود که مردم آنها را مجدّد میخوانند؛ بلکه ایشان از چنین افرادی بیزار بود و به جای اینکه بدعت آور باشد، پیرو بود. اما با این حال، ایشان مجدّد به معنای واقعی کلمه بود. چون نوگرایی برخلاف تصور مردم، کنار گذاشتن همه چیز و رد کردن عهد نبوت نیست؛ بلکه نوگرایی به معنای رونق بخشی دوباره به دین و زدودن پیرایههای آن میباشد تا دین، با زلالی خود و آن گونه که هست، برای مردم تبیین شود<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب، 1410 ق. ص: ج، د</ref>. | ||
شیخ محمد اسماعیل عبده، واعظ قاهره | شیخ محمد اسماعیل عبده، واعظ قاهره میگوید: در روز یکشنبه، نوزدهم ذیقعده سال 1371 هجری قمری در کوی العباسیه مصر، دانشمندی جهانی، پژوهشگری تیزهوش و محققی زبردست و بلندنظر، مفسری نابغه و مناظره کننده ای که هرگز کسی بر وی چیره نگشت، شمشیری نهاده شده بر گردن ملحدان و فرقههای گمراه، تواناترین فرد و بهترین یاری رسان سنت نبوی، برجستهترین مدافع باورهای صحیح دینی و صاحب تألیفات ارزشمند و سودمند در هر علمی و همچنین فردی صاحبنظر در فنون و علوم مختلف به رحمت خدا پیوست<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 30.</ref>. | ||
عبدالله بن صدیق غماری، کوثری را «عالم به فقه و اصول» و «عالم به علم کلام و رجال» دانسته است و میگوید که تواناییِ او در علم حدیث بهحدی است که میداند راجع به حدیث چگونه بحث کند و تخصصِ او در علم جرح و تعدیل بهحدی است که بهخوبی میتواند دربارۀ راویان اظهارنظر کند<ref>غماری، عبدالله بن محمد، سبیل التوفیق؛ فی ترجمة عبدالله بن الصدیق الغماری، قاهره: نشر مکتبة القاهرة، چاپسوم، 1433ق. ص 38.</ref>. | عبدالله بن صدیق غماری، کوثری را «عالم به فقه و اصول» و «عالم به علم کلام و رجال» دانسته است و میگوید که تواناییِ او در علم حدیث بهحدی است که میداند راجع به حدیث چگونه بحث کند و تخصصِ او در علم جرح و تعدیل بهحدی است که بهخوبی میتواند دربارۀ راویان اظهارنظر کند<ref>غماری، عبدالله بن محمد، سبیل التوفیق؛ فی ترجمة عبدالله بن الصدیق الغماری، قاهره: نشر مکتبة القاهرة، چاپسوم، 1433ق. ص 38.</ref>. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
=دیدگاهها= | =دیدگاهها= | ||
جواز سفر برای زیارت قبر پیامبر ص: از این رو علامه کوثری معتقد بود ابن تیمیه در اکثر فتاوایش تابع هوای نفس خویش بود و دین خداوند را به بازیچه گرفت<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 29.</ref>. | جواز سفر برای زیارت قبر پیامبر ص: از این رو علامه کوثری معتقد بود ابن تیمیه در اکثر فتاوایش تابع هوای نفس خویش بود و دین خداوند را به بازیچه گرفت<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 29.</ref>. | ||
جواز توسل به پیامبر (ص) چه در زمان حیات و چه در زمان ممات: لذا وی کتابی به نام محق التقول فی مسألة التوسل | جواز توسل به پیامبر (ص) چه در زمان حیات و چه در زمان ممات: لذا وی کتابی به نام محق التقول فی مسألة التوسل دراینباره نوشت. | ||
سماع موتی: علامه کوثری قائل است که مردگان دارای شنوایی و درک هستند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 22.</ref>. | سماع موتی: علامه کوثری قائل است که مردگان دارای شنوایی و درک هستند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 22.</ref>. | ||
علامه کوثری معتقد است ابن تیمیه | علامه کوثری معتقد است ابن تیمیه مضرترین شخص به اسلام و مسلمین است به طوری که اسلام در طول دوران اخیر ضرر رسانده تر از ابن تیمیه در تفرقه بین مسلمانان ندیده است<ref>کوثری، محمد زاهد، الأشفاق على أحکام الطلاق، ص 67.</ref>. در جای دیگر میآورد: اگر ابن تیمیه همچنان شیخ الاسلام شمرده شود باید با اسلام خداحافظی کرد (یعنی فاتحه اسلام باید خوانده شود)<ref>همان، ص 70.</ref>. | ||
علامه کوثری معتقد است اگر کسی مثل ابن قیم، الگو و پیشوا برای اهل علم و علما باشد، بر علم سلام است (یعنی فاتحه علم باید خوانده شود)<ref>همان، ص 70.</ref>. | علامه کوثری معتقد است اگر کسی مثل ابن قیم، الگو و پیشوا برای اهل علم و علما باشد، بر علم سلام است (یعنی فاتحه علم باید خوانده شود)<ref>همان، ص 70.</ref>. | ||
بی مذهبی پل بی دینی: علامه کوثری ضد بی مذهب بود و اعتقاد داشت مذاهب اسلامی موجب سعادت دنیا و رسیدن به بهشت | بی مذهبی پل بی دینی: علامه کوثری ضد بی مذهب بود و اعتقاد داشت مذاهب اسلامی موجب سعادت دنیا و رسیدن به بهشت میشود<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 60.</ref>. | ||
عقیده تنزیه: علامه کوثری در بحث توحید به اهلحدیث خرده میگرفت و برخی از آنان را مُشَبِّه و مُجَسِّم میخواند. برای نمونه، او ابنخزیمه را مجسّم و جاهل به اصول دین میدانست و کتاب التوحید او را «کتاب الشرک» میخواند<ref>کوثری، محمد زاهد، مقالات الکوثری، قاهره: مکتبة التوفیقیة، بیتا. ص 301- ابن ابیالعز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص50</ref>. | عقیده تنزیه: علامه کوثری در بحث توحید به اهلحدیث خرده میگرفت و برخی از آنان را مُشَبِّه و مُجَسِّم میخواند. برای نمونه، او ابنخزیمه را مجسّم و جاهل به اصول دین میدانست و کتاب التوحید او را «کتاب الشرک» میخواند<ref>کوثری، محمد زاهد، مقالات الکوثری، قاهره: مکتبة التوفیقیة، بیتا. ص 301- ابن ابیالعز، علی بن علی، شرح العقیدة الطحاویة، تحقیق: محمد ناصرالدین البانی، ص50</ref>. | ||
انتقادات تند علامه کوثری بر شاه ولی الله دهلوی: علامه کوثری درباره شاه ولی الله دهلوی مینویسد: | انتقادات تند علامه کوثری بر شاه ولی الله دهلوی: علامه کوثری درباره شاه ولی الله دهلوی مینویسد: آگاهیهای او از کتابهای متقدمین کم است و کمیت او در شناخت رجال احادیث و تاریخ علوم و مذاهب میلنگد تا جایی که در بسیاری از مباحث علمی دچار لغزش میگردد<ref>محمد زاهد الکوثری، حسن التقاضی فی سیره الامام ابی یوسف القاضی، مکتبه الازهریه للتراث، ص96.</ref>. در ادامه مینویسد: وی در اعتقادات و فقه پیرو حنفیان پیشین بود، اما از زمانی که به حجاز سفر کرد و حلقه شاگردان شیخ ابوطاهر بن ابراهیم کورانی شافعی درآمد، از راه صحیح حنفیان خارج شد و در توحید ازدیدگاه صحیح استادش در هند شیخ احمد بن عبدالأحد سرهندى معروف به امام ربّانى (توحید شهودی) متمایل به وحدت وجود از طریق نظریه تجلی گردید. کوثری میگوید که این نظریه منجر به اتحاد و حلول میشود و این دیدگاه در نزد اندیشمندان باطل است. وی در ادامه دهلوی را متهم به لامذهبیت میکند که تقلید را رها کرده و گونهای از حشویه حنفیه نادر و منحرف را در اعتقادات و فقه تبلیغ مینماید که منجر به گسترش لامذهبیت در شبه قاره گردید<ref>همان، ص 97 و 98.</ref>. | ||
=فعالیتهای سیاسی و اجتماعی= | =فعالیتهای سیاسی و اجتماعی= | ||
مقابله با نفوذ یهودیان: با نفوذ یهودیان «دونمه»<ref>بر گروهی از یهودیان مهاجر که در مناطقی نزدیک به قلمرو حکومت عثمانی (ترکیه) ساکن شدند و در ظاهر به اسلام گرویدند اطلاق | مقابله با نفوذ یهودیان: با نفوذ یهودیان «دونمه»<ref>بر گروهی از یهودیان مهاجر که در مناطقی نزدیک به قلمرو حکومت عثمانی (ترکیه) ساکن شدند و در ظاهر به اسلام گرویدند اطلاق میشود. آنان پس از نفوذ در ارکان امپراتوری عثمانی و به دست گرفتن پستهای کلیدی، نقش مهمی در تضعیف و براندازی امپراتوری عثمانی ایفا کردهاند.</ref> و دیگران (نصرانی ها و ارمنی ها) در ارتش اسلامی ترکیه و نیز در حوزههای تربیتی و مطبوعات و همچنین خرید عناصر ترک، علوم دینی را محدود و ستم نسبت به دانشمندان را آغاز کردند و سرانجام حکومت خلافت اسلامی را به فروپاشی کشاندند. علامه کوثری در برابر این جریان از اسلام دفاع میکرد. به همین دلیل او را از سمت خود برکنار کردند و حکم به اعدام وی دادند. در نتیجه وی این سرزمین را ترک کرد و بستگان و دارایی خود را رها کرد<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 28.</ref>. | ||
وکیل مشیخۀ عثمانی (نمایندۀ مجلس بزرگان عثمانی): وظیفه او اشراف بر علم و مدارس و علما بود و سمت وی هم تراز «شیخ الازهر» در مصر بود<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب، 1410 ق. ص: و- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 25.</ref>. | وکیل مشیخۀ عثمانی (نمایندۀ مجلس بزرگان عثمانی): وظیفه او اشراف بر علم و مدارس و علما بود و سمت وی هم تراز «شیخ الازهر» در مصر بود<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب، 1410 ق. ص: و- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 25.</ref>. | ||
رئیس تحقیقات شرعیه: وظیفه او تعیین قضات و برکناری آنها و اشراف بر قاضیان بود<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 25.</ref>. | رئیس تحقیقات شرعیه: وظیفه او تعیین قضات و برکناری آنها و اشراف بر قاضیان بود<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 25.</ref>. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
<big>قسمت اول:</big> تألیفاتی که تا قبل از زمان هجرتِ او از شهر «آستانه» نگاشته شده است.<br> | <big>قسمت اول:</big> تألیفاتی که تا قبل از زمان هجرتِ او از شهر «آستانه» نگاشته شده است.<br> | ||
<big>قسمت دوم:</big> تألیفاتی که مربوط به دوران بعد از هجرت او از شهر آستانه است. <br> | <big>قسمت دوم:</big> تألیفاتی که مربوط به دوران بعد از هجرت او از شهر آستانه است. <br> | ||
برخلاف آثارِ قسمت دوم از تألیفاتی وی، بیشترِ آثارِ قسمت اول هنوز بهصورت خطی باقی ماندهاند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 35- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 40.</ref>. علامه کوثری از علمای بزرگ اهل سنت | برخلاف آثارِ قسمت دوم از تألیفاتی وی، بیشترِ آثارِ قسمت اول هنوز بهصورت خطی باقی ماندهاند<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 35- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 40.</ref>. علامه کوثری از علمای بزرگ اهل سنت کتابهایی علیه سلفیه و وهابیت نوشت که در ضمن نام بردن آثار و تالیفات وی به آن اشاره میشود. <br> | ||
اما آثار و تالیفات وی عبارتند از:<br> | اما آثار و تالیفات وی عبارتند از:<br> | ||
<big>محق التقول فی مسألة التوسل:</big> علامه کوثری در این کتاب اتهام شرک ورزی به توسل جویندگان به رسول خدا و خاندان پاکش را ردّ کرد و آنها را واسطه حقیقی ارتباط با خداوند | <big>محق التقول فی مسألة التوسل:</big> علامه کوثری در این کتاب اتهام شرک ورزی به توسل جویندگان به رسول خدا و خاندان پاکش را ردّ کرد و آنها را واسطه حقیقی ارتباط با خداوند میداند<ref>همان، ص 44.</ref>. وی در این کتاب مینویسد: برخی از حشویه بخاطر زیارت قبور و توسل مسلمانان را متهم به شرک میکنند و با تبیین ادلۀ توسل از کتاب و سنت و عقل و سیرۀ مسلمانان (اعم از صحابه و تابعین و علما)، جواز آن را اثبات میکند؛<br> | ||
<big>التعقب الحثیث لما ینفیه ابن تیمیة من الحدیث (خطی):</big> ابن تیمیه در کتاب "منهاج السنة" ورود برخی | <big>التعقب الحثیث لما ینفیه ابن تیمیة من الحدیث (خطی):</big> ابن تیمیه در کتاب "منهاج السنة" ورود برخی روایتها در برخی موضوعات را رد کرده است. کوثری در این کتاب نقدی بر نوشتههای ابن تیمیه نگاشته است<ref>همان، ص 41.</ref>. این کتاب جزو تألیفاتی که تا قبل از زمان هجرتِ او از شهر «آستانه» نگاشته شده است و به صورت خطی است و هنوز چاب نشد. سعید ممدوح مینویسد: احتمال دارد این کتاب مفقود شده است<ref>ممدوح، محمود سعید، رفع المنارة، ص22.</ref>.<br> | ||
<big>الإشفاق علی أحکام الطلاق:</big> چاپخانه «مجلة الاسلام» این اثر را چاپ کرد. و این کتاب پاسخ به کتاب "نظام الطلاق"، اثر شیخ احمد شاکر است<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 38- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 42.</ref>. وی در این کتاب به نقد اندیشۀ ابنتیمیه و ابنقیم جوزی و ادله آنها میپردازد.<br> | <big>الإشفاق علی أحکام الطلاق:</big> چاپخانه «مجلة الاسلام» این اثر را چاپ کرد. و این کتاب پاسخ به کتاب "نظام الطلاق"، اثر شیخ احمد شاکر است<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 38- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 42.</ref>. وی در این کتاب به نقد اندیشۀ ابنتیمیه و ابنقیم جوزی و ادله آنها میپردازد.<br> | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
=تالیفات دیگر= | =تالیفات دیگر= | ||
*التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز: این کتاب در سال 1360 قمری در 47 صفحه توسط چاپخانه «الأنوار» منتشر شد. این کتاب نام استادان و شیوخ مرحوم کوثری و استادان اساتیدش را آورده و شرح زندگی بسیاری از آنها را نیز ارائه کرده است. این اثر در عین کوچکی، بسیار سودمند است<ref>همان، ص 42.</ref>؛<br> | * التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز: این کتاب در سال 1360 قمری در 47 صفحه توسط چاپخانه «الأنوار» منتشر شد. این کتاب نام استادان و شیوخ مرحوم کوثری و استادان اساتیدش را آورده و شرح زندگی بسیاری از آنها را نیز ارائه کرده است. این اثر در عین کوچکی، بسیار سودمند است<ref>همان، ص 42.</ref>؛<br> | ||
* تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب:<ref>همان، ص 43.</ref>؛<br> | |||
* نظم عوامل الإعراب (به زبان فارسی). این کتاب خطی، اولین اثر ایشان است<ref>همان، ص 40.</ref>؛<br> | |||
* ازاحة شبهة المعمم عن عبارة المحرم (خطی): عالمی با نام "محرم" شرحی بر شرح عبدالرحمان جامی بر کتاب "کافیه ابن حاجب" در موضوع نحو مینگارد. ایشان در باب "ندبه در منصوبات" عبارتی مینویسد. یکی از شاگردان شیخ را میبیند که چند سطر از این شرح را حذف کرده تا معنای عبارت کتاب ـ از نظر اوـ درست شود. اما به اعتقاد ایشان باید این عبارت را حفظ کرد و آن را به گونهای تأویل کرد تا عبارت با معنا شود. به همین دلیل رسالهای ده صفحه ای دراینباره نوشت؛<br> | |||
الجواب الوفیّ فی الرّدّ علی الواعظ الأوفی (خطی): در ساحل دریای سیاه سرزمینی به نام "اوف" وجود دارد. این منطقه به داشتن واعظان بسیار، شهرت دارد. یکی از این واعظان به شهر سکونت استاد عزیمت کرد و در آن جا به وعظ و خطابه مشغول بود. این واعظ در کار خود شهرت یافت. روزی استاد کوثری در جلسه سخنرانی او حاظر شد. واعظ مشهور در این جلسه که بعد از ظهر برگزار شده بود، حمله تندی به صوفیه کرد. از آنجا که مرحوم کوثری در آن زمان از هواداران صوفی ها بود، از این جلسه خارج شد و به منزل خود رفت و تا پیش از ظهر روز بعد رسالهای بیست صفحه ای نوشت. این رساله در پاسخ به اظهارات واعظ بود. پیش از ظهر روز بعد که این رساله را به واعظ داد، زبان واعظ بند آمد و دست از بدگویی نسبت به صوفیه کشید؛<br> | |||
الجواب الوفیّ فی الرّدّ علی الواعظ الأوفی (خطی): در ساحل دریای سیاه سرزمینی به نام "اوف" وجود دارد. این منطقه به داشتن واعظان بسیار، شهرت دارد. یکی از این واعظان به شهر سکونت استاد عزیمت کرد و در آن جا به وعظ و خطابه مشغول بود. این واعظ در کار خود شهرت یافت. روزی استاد کوثری در جلسه سخنرانی او حاظر شد. واعظ مشهور در این جلسه که بعد از ظهر برگزار شده بود، حمله تندی به صوفیه کرد. از آنجا که مرحوم کوثری در آن زمان از هواداران صوفی ها بود، از این جلسه خارج شد و به منزل خود رفت و تا پیش از ظهر روز بعد | |||
تفریج البال بحل تاریخ ابن الکمال (خطی)؛<br> | تفریج البال بحل تاریخ ابن الکمال (خطی)؛<br> | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۴: | ||
تدریب الطلاب علی قواعد الإعراب (خطی)؛<br> | تدریب الطلاب علی قواعد الإعراب (خطی)؛<br> | ||
حنین المتفجع وأنین المتوجع، قصیدة فی ویلات | حنین المتفجع وأنین المتوجع، قصیدة فی ویلات الحربالعظمی الأولی (چاپی)؛<br> | ||
إبداء وجوه التعدی فی کامل ابن عدی (خطی)؛<br> | إبداء وجوه التعدی فی کامل ابن عدی (خطی)؛<br> | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۲: | ||
الروض الناظر الوردی فی ترجمة الإمام الربانی السرهندی (وفات: 1034ق): وی این کتاب را در قسطمونی تألیف کرد. این تنها کتابی است که به زبان ترکی نگاشته است(خطی)؛<br> | الروض الناظر الوردی فی ترجمة الإمام الربانی السرهندی (وفات: 1034ق): وی این کتاب را در قسطمونی تألیف کرد. این تنها کتابی است که به زبان ترکی نگاشته است(خطی)؛<br> | ||
المدخل العام لعلوم القرآن (خطی): این کتاب دو جلدی را در آستانه تألیف کرد. این کتاب به دلیل پژوهش، دقت و تحقیق، | المدخل العام لعلوم القرآن (خطی): این کتاب دو جلدی را در آستانه تألیف کرد. این کتاب به دلیل پژوهش، دقت و تحقیق، مهمترین اثر کوثری به شمار میآید. تطبیق میان مفسرین، از بعد رجالی و نیز متون تفسیر، تبیین مطالب مربوط به جمعآوری قرآن در دورههای سه گانة آن (دوره پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم)، دوره ابوبکر و دوره عثمان)، مطالب مربوط به خط قرآن، قرائتهای چهارده گانه و طبقات قراء و نیز آگاهی کامل از آثار نوشته شده در حوزههای قرائت، خط و رسم قرآن و شرح حال مفسران به ترتیب تاریخی، از ویژگیهای این کتاب است. کوثری برای هیچ چیز مانند از بین رفتن این کتاب افسوس نمیخورد. او نمىدانست این کتاب کجاست و چه بر سر آن آمده است<ref>همان، ص 42.</ref>؛<br> | ||
رفع الریبة عن تخبطات ابن قتیبة (خطی)؛<br> | رفع الریبة عن تخبطات ابن قتیبة (خطی)؛<br> | ||
صفعات البرهان علی صفحات العدوان: این کتاب پاسخ به | صفعات البرهان علی صفحات العدوان: این کتاب پاسخ به نوشتههای سید محب الدین خطیب، در مجله "الزهراء" است؛<br> | ||
بلوغ الأمانی فی سیرة الإمام محمد بن الحسن الشیبانی: این اثر بدون فهرست و تصحیح در 72 صفحه در ضمن | بلوغ الأمانی فی سیرة الإمام محمد بن الحسن الشیبانی: این اثر بدون فهرست و تصحیح در 72 صفحه در ضمن رسالههای کم یابی که خانجی چاپ میکرد، انتشار یافت؛<br> | ||
احقاق الحق بإبطال الباطل فی مغیث الخلق: این کتاب به اظهارات نادرست نوشته شده در کتاب "مغیث الخلق" پاسخ | احقاق الحق بإبطال الباطل فی مغیث الخلق: این کتاب به اظهارات نادرست نوشته شده در کتاب "مغیث الخلق" پاسخ میدهد؛ زیرا در صفحات یازدهم و دوازدهم این کتاب مطالب ناروایی درباره حنفی ها مطرح شده است؛<br> | ||
أقوم المسالک فی بحث روایة مالک عن ابی حنیفة و روایة ابی حنیفة عن مالک. این اثر در آخر کتاب «إحقاق الحق» به چاپ رسیده است؛<br> | أقوم المسالک فی بحث روایة مالک عن ابی حنیفة و روایة ابی حنیفة عن مالک. این اثر در آخر کتاب «إحقاق الحق» به چاپ رسیده است؛<br> | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۶: | ||
الحاوی فی سیرة الإمام ابی جعفر الطحاوی (وفات: 321 ق) این کتاب در سال 1368 قمری در چاپخانه الانوار در 43 صفحه به چاپ رسید؛<br> | الحاوی فی سیرة الإمام ابی جعفر الطحاوی (وفات: 321 ق) این کتاب در سال 1368 قمری در چاپخانه الانوار در 43 صفحه به چاپ رسید؛<br> | ||
فصل المقال فی بحث الأوعال: این کتاب را در | فصل المقال فی بحث الأوعال: این کتاب را در زمانهای بعد «فصل المقال فی تمحیص أحدوثة الأوعال» نامید. (خطی) در این کتاب به حدیث خرافی مبنی بر اینکه حاملان عرش "قوچ" هستند، پاسخ داده میشود. این کتاب از نزدیک به 12 سال پیش، در کشور مصر تنش ایجاد کرد؛<br> | ||
البحوث السّنیة عن بعض رجال أسانید الطریقة الخلوتیة (خطی و چاپ شده): علامه کوثری این کتاب را در ربیع الثانی سال 1362ه.ق و به دستور شیخ عبدالخالق بشراوی (وفات: 1366ه.ق) نگاشت. در این کتاب شرح حال سیزده شیخ خلوتی را در ده صفحه بزرگ نوشته است. اصل این کتاب که به دست خط خود ایشان است<ref>همان، ص 43.</ref>؛<br> | البحوث السّنیة عن بعض رجال أسانید الطریقة الخلوتیة (خطی و چاپ شده): علامه کوثری این کتاب را در ربیع الثانی سال 1362ه.ق و به دستور شیخ عبدالخالق بشراوی (وفات: 1366ه.ق) نگاشت. در این کتاب شرح حال سیزده شیخ خلوتی را در ده صفحه بزرگ نوشته است. اصل این کتاب که به دست خط خود ایشان است<ref>همان، ص 43.</ref>؛<br> | ||
نظرة عابرة فی مزاعم من ینکر نزول عیسی ( | نظرة عابرة فی مزاعم من ینکر نزول عیسی (علیهالسلام)؛<br> | ||
نبراس المهتدی فی اجتلاء أنباء العارف دمرداش المحمدی (وفات: 929 ق)؛<br> | نبراس المهتدی فی اجتلاء أنباء العارف دمرداش المحمدی (وفات: 929 ق)؛<br> | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۰: | ||
الترحیب بنقد التأنیب؛<br> | الترحیب بنقد التأنیب؛<br> | ||
تعطیر الأنفاس بذکر سند ابن أرکماس: این اثر در ضمن | تعطیر الأنفاس بذکر سند ابن أرکماس: این اثر در ضمن مجموعهای چاپ شد؛<br> | ||
الإفصاح عن حکم الإکراه فی الطلاق والنکاح؛<br> | الإفصاح عن حکم الإکراه فی الطلاق والنکاح؛<br> | ||
خط ۲۰۹: | خط ۲۰۶: | ||
الاستبصار فی التحدث عن الجبر والاختیار: این آخرین تألیف ایشان است که به چاپ رسیده است. البته شاید آخرین تألیف ایشان نیز باشد<ref>همان، ص 45.</ref>؛<br> | الاستبصار فی التحدث عن الجبر والاختیار: این آخرین تألیف ایشان است که به چاپ رسیده است. البته شاید آخرین تألیف ایشان نیز باشد<ref>همان، ص 45.</ref>؛<br> | ||
لفت اللّحظ إلی ما فی اللفظ: این نوشتار تعلیقه و | لفت اللّحظ إلی ما فی اللفظ: این نوشتار تعلیقه و مقدمهای بر کتاب «الاختلاف فی اللفظ و الردّ علی الجهمیة و المشبهة» اثر ابن قتیبه است. این اثر را قدسی در چاپخانه سعادت در مصر در 86 صفحه (شامل فهرست) چاپ کرده است<ref>همان، ص 45.</ref>. | ||
=مقالات= | =مقالات= | ||
کوثری در زمینههای گوناگون مقالههای فراوانی نوشته است. هر یک از این مقالهها به مخاطبان خود، درسهای سودمندی | کوثری در زمینههای گوناگون مقالههای فراوانی نوشته است. هر یک از این مقالهها به مخاطبان خود، درسهای سودمندی میآموزد. این مقالهها بیشتر در مجله هایی منتشر میشدند که با خط مشی مقالات همسو بودند. مجله «الاسلام» و پس از آن، مجله «الشرق العربی» بیشترین مقالات ایشان را منتشر کردهاند. برخی از شاگردان فاضل ایشان نیز اقدام به گردآوری مقالات در مجموعهای جداگانه کردهاند و این شرح زندگینامه را در سرآغاز آن به چاپ رساندهاند. در اینجا یادآور میشوم که محمد زاهد کوثری رسالههای علمی فراوانی دارند که به دلیل پراکنده بودن در جهان، جمعآوری آنها آسان نیست. این رسالهها در پاسخ به پرسش گران نگاشته و برای شان ارسال میشد<ref>کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 49 و 50- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 49 و 50.</ref>. مقالاتی در این المقالات وجود دارد که در تضاد با اندیشۀ وهابیت و سلفیت است که به برخی از آنها عبارتنداز: | ||
1. اللامذهبیة قنطرة اللادینیة؛<br> | 1. اللامذهبیة قنطرة اللادینیة؛<br> | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۰: | ||
علامه کوثری اواخر عمرش را در شهر [[قاهره]] گذراند. وی در عصر روز یک شنبه نوزدهم ذیقعده سال 1371 در سن هفتاد و پنج سالگی، در حالی که هنوز از حواس پنج گانه و عقل و هوشیاری کامل برخوردار بود، از دنیا رفت و کنار قبر [[ابوالعباس طوسی]] متکلم مشهور، دفن گردید<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب، 1410 ق. ص ب- کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 28- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 15- کوثری، محمد زاهد، التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز، ص 22.</ref>. احمد خیری مینویسد: علامه کوثری در آخرین دیدار من با او به من گفت این شعر را روی قبر من بنویس<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 22.</ref>: | علامه کوثری اواخر عمرش را در شهر [[قاهره]] گذراند. وی در عصر روز یک شنبه نوزدهم ذیقعده سال 1371 در سن هفتاد و پنج سالگی، در حالی که هنوز از حواس پنج گانه و عقل و هوشیاری کامل برخوردار بود، از دنیا رفت و کنار قبر [[ابوالعباس طوسی]] متکلم مشهور، دفن گردید<ref>کوثری، محمد زاهد، تأنیب الخطیب علی ما ساقه فی ترجمة ابی حنیفة من الأکاذیب، 1410 ق. ص ب- کوثری، محمد زاهد، مَحقُ التقوّل فی مسألة التوسل، ص 28- الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 15- کوثری، محمد زاهد، التحریر الوجیز فیما یبتغیه المستجیز، ص 22.</ref>. احمد خیری مینویسد: علامه کوثری در آخرین دیدار من با او به من گفت این شعر را روی قبر من بنویس<ref>الفقه و أصول الفقه من أعمال محمد زاهد الکوثری، الامام الکوثری، احمد خیری، ص 22.</ref>: | ||
یا واقفا بشفیر اللحد معتبرا *** قد صار زائر أمس الیوم قد قبرا | یا واقفا بشفیر اللحد معتبرا *** قد صار زائر أمس الیوم قد قبرا | ||
فالموت حتم فلا تغفل وکن حذرا***من الفجاءة وادع للذی عبرا | فالموت حتم فلا تغفل وکن حذرا*** من الفجاءة وادع للذی عبرا | ||
فالزاهد الکوثری ثاو بمرقده***مسترحما | فالزاهد الکوثری ثاو بمرقده*** مسترحما ضارعا للعفو منتظرا | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] |
ویرایش