۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیتالله') |
جز (جایگزینی متن - 'نخست وزیر' به 'نخستوزیر') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
آغاز فعالیتهای سیاسی بهبهانی از دوره مشروطه و در کنار پدرش آغاز شد. پس از دوره استبداد صغیر و سقوط محمدعلی شاه، به عضویت شورایی از مشروطه خواهان درآمد که برای اعاده مشروطیت تشکیل شده بود. این شورا در نخستین جلسه، محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کرد و احمد میرزا را به جای او نشاند<ref>صفایی، ج۱، ص۲۰۳؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ج۱، ص۴۰ـ۴۱؛ مرتضوی برازجانی، ص۱۱۲؛ کریمیان، ص۹۹</ref>. بهبهانی برای تشکیل مجلس نیز فعالیت زیادی کرد و در مجلس دوم به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، فرهنگ قهرمانی، ص۱۶</ref>. | آغاز فعالیتهای سیاسی بهبهانی از دوره مشروطه و در کنار پدرش آغاز شد. پس از دوره استبداد صغیر و سقوط محمدعلی شاه، به عضویت شورایی از مشروطه خواهان درآمد که برای اعاده مشروطیت تشکیل شده بود. این شورا در نخستین جلسه، محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کرد و احمد میرزا را به جای او نشاند<ref>صفایی، ج۱، ص۲۰۳؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ج۱، ص۴۰ـ۴۱؛ مرتضوی برازجانی، ص۱۱۲؛ کریمیان، ص۹۹</ref>. بهبهانی برای تشکیل مجلس نیز فعالیت زیادی کرد و در مجلس دوم به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، فرهنگ قهرمانی، ص۱۶</ref>. | ||
به تدریج نفوذ و اعتبار بهبهانی به ویژه بعد از شهادت پدرش افزایش یافت به طوری که تقریباً در بیشتر حوادث سیاسی نقش داشت<ref>مرتضوی برازجانی، ص۱۱۴؛ بامداد، ج۲، ص۲۸۹، ایرانیکا، ذیل مادّه</ref>.یکی از اولین اقدامات او اعتراض به تبعید علما از عتبات توسط حکومت [[عراق]] و به دستور [[انگلیس]]، در ۱۳۰۲ ش بود<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایرانش، ج۱، ص۱۲۶؛ عاقلی، | به تدریج نفوذ و اعتبار بهبهانی به ویژه بعد از شهادت پدرش افزایش یافت به طوری که تقریباً در بیشتر حوادث سیاسی نقش داشت<ref>مرتضوی برازجانی، ص۱۱۴؛ بامداد، ج۲، ص۲۸۹، ایرانیکا، ذیل مادّه</ref>.یکی از اولین اقدامات او اعتراض به تبعید علما از عتبات توسط حکومت [[عراق]] و به دستور [[انگلیس]]، در ۱۳۰۲ ش بود<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایرانش، ج۱، ص۱۲۶؛ عاقلی، نخستوزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، ص۳۳۹؛ کریمیان، ص۹۹</ref>. | ||
=در دوران رضاخان= | =در دوران رضاخان= | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
=صدور بیانیه در مورد حجاب= | =صدور بیانیه در مورد حجاب= | ||
بهبهانی در ۱۳۲۷ ش، به همراه چهارده تن از مجتهدان بیانیهای را امضا کرد که در آن ظاهر شدن زنان در اماکن عمومی بدون حجاب، حرام اعلام شده بود. بعد از این اطلاعیه، | بهبهانی در ۱۳۲۷ ش، به همراه چهارده تن از مجتهدان بیانیهای را امضا کرد که در آن ظاهر شدن زنان در اماکن عمومی بدون حجاب، حرام اعلام شده بود. بعد از این اطلاعیه، نخستوزیر وقت، با واسطه، از وی خواست که با توجه به نفوذ دینی خود، مردم را از تعرض به زنانی که رعایت حجاب را نمیکنند، بازدارد<ref>ایرانیکا، ذیل ماده</ref>. در دوره نخستوزیری [[دکتر مصدق]] نیز به نظر میرسد که مخالفت رهبران مذهبیِ بانفوذی، همچون بهبهانی با لایحه اصلاح قانون انتخابات دولت، که خواستار اعطای حق رأی به زنان شده بود، در ناکام ماندن آن مؤثر بود<ref>کاتوزیان، ص۱۶۲</ref>. | ||
=در نهضت ملی شدن صنعت نفت= | =در نهضت ملی شدن صنعت نفت= | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=انصراف شاه از سفر به خارج= | =انصراف شاه از سفر به خارج= | ||
در نهم اسفند ۱۳۳۱، در پی اختلافاتی که بین دکتر مصدق و دربار پیش آمد، محمدرضا پهلوی تصمیم قطعی به سفر به خارج از کشور گرفت. بنابر گزارشهای آن دوره، بهبهانی بیشترین نقش را در منصرف کردن شاه ایفا کرد. او گذشته از اقدامات مختلف برای جلوگیری از این سفر، از جمله گفتگوی تلفنی با | در نهم اسفند ۱۳۳۱، در پی اختلافاتی که بین دکتر مصدق و دربار پیش آمد، محمدرضا پهلوی تصمیم قطعی به سفر به خارج از کشور گرفت. بنابر گزارشهای آن دوره، بهبهانی بیشترین نقش را در منصرف کردن شاه ایفا کرد. او گذشته از اقدامات مختلف برای جلوگیری از این سفر، از جمله گفتگوی تلفنی با نخستوزیر وقت و درخواست از او برای منصرف کردن شاه، در آخرین ساعت حرکت شاه به دربار رفت و با اصرار فراوان، بویژه پس از درخواست جدی تظاهرکنندگان از بهبهانی، سرانجام موضوع مسافرت را منتفی کرد<ref>اطلاعات، ش ۸۰۳۹، ص۱، ۲، ۴؛ کریمیان، ص۹۹؛ عاقلی، نخستوزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، ص۷۷۳؛ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ج۱، ص۳۴۶</ref>. شماری از مبارزان نهضت ملی، بهبهانی را به دلیل این اقدام سرزنش کردند و غالب مورخان نیز نگاهی انتقادآمیز به آن دارند، تا جایی که اقدام او را نوعی همسویی با دربار و مخالفت با دکتر مصدق تلقی کردهاند<ref>نجاتی، ص۲۶۱، ۲۶۴، ۲۶۶، ۳۷۷؛ کاتوزیان، ص۱۹۴، ۲۱۲ـ ۲۱۳، ۲۲۴؛ گذشته چراغ راه آینده است، ص۶۳۶؛ خامهای، ص۱۰۰۴ـ ۱۰۰۵</ref>. | ||
=مخالفت با اعلام همه پرسی مصدق= | =مخالفت با اعلام همه پرسی مصدق= | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
به دنبال تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، که در آن شرط قسم به [[قرآن]] و [[مسلمان]] بودن از شرایط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان حذف و به زنان نیز حق رأی داده شده بود، رابطه بهبهانی و حکومت تیرهتر شد<ref>مدنی، ج۱، ص۳۷۴، ۳۷۵؛ ملکی، مقدمه کاتوزیان، ص۱۴۹</ref>. | به دنبال تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، که در آن شرط قسم به [[قرآن]] و [[مسلمان]] بودن از شرایط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان حذف و به زنان نیز حق رأی داده شده بود، رابطه بهبهانی و حکومت تیرهتر شد<ref>مدنی، ج۱، ص۳۷۴، ۳۷۵؛ ملکی، مقدمه کاتوزیان، ص۱۴۹</ref>. | ||
در پی تصویب این قانون، علمای [[قم]] و [[نجف]]، همچون آیتالله حکیم و [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خویی]] با تلگراف به بهبهانی خواستار اقدام او برای لغو این قانون شدند و او نیز طی تلگرافی به شاه بر این خواسته تأکید کرد. بهبهانی برای اعتراض به این قانون مردم را به اجتماع در مسجد سیدعزیزالله در بازار تهران فراخواند. در این مراسم پس از سخنرانی خطیب مشهور تهران [[محمدتقی فلسفی]]، بهبهانی با وجود کهنسالی به منبر رفت و از | در پی تصویب این قانون، علمای [[قم]] و [[نجف]]، همچون آیتالله حکیم و [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خویی]] با تلگراف به بهبهانی خواستار اقدام او برای لغو این قانون شدند و او نیز طی تلگرافی به شاه بر این خواسته تأکید کرد. بهبهانی برای اعتراض به این قانون مردم را به اجتماع در مسجد سیدعزیزالله در بازار تهران فراخواند. در این مراسم پس از سخنرانی خطیب مشهور تهران [[محمدتقی فلسفی]]، بهبهانی با وجود کهنسالی به منبر رفت و از نخستوزیر خواست که این قانون اصلاح شود. | ||
از آنجا که دولت به این اعتراضها توجهی نکرد، بهبهانی و سه نفر از مجتهدان، تصمیم گرفتند در مسجد حاج سیدعزیزالله، تحصن و مردم را به حضور در مسجد دعوت کنند. زمانی که بیاعتنایی دولت شدت یافت، بهبهانی که حدود نود سال داشت، وصیت کرد که اگر در این میان از دنیا رفت، جنازه او را تا این قانون لغو نشده در مسجد گذاشته، دفن نکنند. سرانجام، | از آنجا که دولت به این اعتراضها توجهی نکرد، بهبهانی و سه نفر از مجتهدان، تصمیم گرفتند در مسجد حاج سیدعزیزالله، تحصن و مردم را به حضور در مسجد دعوت کنند. زمانی که بیاعتنایی دولت شدت یافت، بهبهانی که حدود نود سال داشت، وصیت کرد که اگر در این میان از دنیا رفت، جنازه او را تا این قانون لغو نشده در مسجد گذاشته، دفن نکنند. سرانجام، نخستوزیر در تلگرافی به علمای قم و تهران لغو تصویب نامه را اعلام کرد و با قبول خواستههای مراجع، اجتماعات بعدی نیز لغو شد<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۷، ۳۳، ۵۲؛ دوانی، ج۲، ص۴۲، ۴۴، ۴۶، ۵۰، ۷۲ـ۷۳، ۱۳۷، ۱۴۸ـ۱۴۹، ۱۵۱، ۱۵۳ـ۱۵۴؛ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۰۴، ۱۰۶ـ۱۰۷</ref>. | ||
==انقلاب سفید== | ==انقلاب سفید== | ||
در همه پرسی اصول شش گانه انقلاب سفید، آیتالله خویی در تلگرافی به بهبهانی، انقلاب سفید را مورد اعتراض قرار داد<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۶۰؛ دوانی، ج۳، ص۲۰۶ـ۲۰۷</ref> و بهبهانی نیز طی نامهای به عَلَم، | در همه پرسی اصول شش گانه انقلاب سفید، آیتالله خویی در تلگرافی به بهبهانی، انقلاب سفید را مورد اعتراض قرار داد<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۶۰؛ دوانی، ج۳، ص۲۰۶ـ۲۰۷</ref> و بهبهانی نیز طی نامهای به عَلَم، نخستوزیر وقت، صریحاً دولت را از تقسیم املاک موقوفه و دخالت در امور این املاک بازداشت. | ||
==تحریم همه پرسی== | ==تحریم همه پرسی== | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
==قضیۀ پانزده خرداد== | ==قضیۀ پانزده خرداد== | ||
پس از [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲، بهبهانی بیانیهای صادر و در آن «جنایت هیئت حاکمه» را بشدت محکوم کرد.او با به کار بردن عباراتی صریح، از «مقاومت مجدّانه روحانیت مذهب مقدس جعفری در مقابل اعمال و فجایع ناشیانه دولت» سخن گفت و از آن زمان بود که بیش از پیش مورد غضب حکومت واقع شد و حتی از انتخاب فرزند او به نمایندگی مجلس نیز جلوگیری به عمل آمد<ref>عاقلی، | پس از [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲، بهبهانی بیانیهای صادر و در آن «جنایت هیئت حاکمه» را بشدت محکوم کرد.او با به کار بردن عباراتی صریح، از «مقاومت مجدّانه روحانیت مذهب مقدس جعفری در مقابل اعمال و فجایع ناشیانه دولت» سخن گفت و از آن زمان بود که بیش از پیش مورد غضب حکومت واقع شد و حتی از انتخاب فرزند او به نمایندگی مجلس نیز جلوگیری به عمل آمد<ref>عاقلی، نخستوزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، ص۹۳۸ـ ۹۴۱، ۹۴۶، ۹۵۰</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |