۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شدهاند') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
هاشمیه معتقدند که ابوهاشم عبدالله ابن محمد نمرده است. می گویند که براى هر ظاهرى باطنى و براى هر شخصى روحى و براى هر تنزیلى تأویلى و براى هر مثالى از آن عالم در این جهان حقیقتى است و تمام اسرار و احکام گیتی در انسان جمع می باشد.آن علوم را [[حضرت على (ع)]] كشف کرده و باور دارند که پس از حضرت، به فرزندش محمد حنفیه و بعد از وى به ابوهاشم منتقل گردیده است و بعد از ابوهاشم شیعیان به پنج فرقه تقسیم | هاشمیه معتقدند که ابوهاشم عبدالله ابن محمد نمرده است. می گویند که براى هر ظاهرى باطنى و براى هر شخصى روحى و براى هر تنزیلى تأویلى و براى هر مثالى از آن عالم در این جهان حقیقتى است و تمام اسرار و احکام گیتی در انسان جمع می باشد.آن علوم را [[حضرت على (ع)]] كشف کرده و باور دارند که پس از حضرت، به فرزندش محمد حنفیه و بعد از وى به ابوهاشم منتقل گردیده است و بعد از ابوهاشم شیعیان به پنج فرقه تقسیم شدهاند. سخنان برخی از این فرقه ها از قرار ذیل است. | ||
1. گروهی معتقدند که ابوهاشم هنگام بازگشت از شام در بلقاء ناحیه اى در [[اردن]] كه امروز آن را سلط گویند، از دنیا رفته و امامت از او به وصیت به محمد بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب منتقل شده و این وصیت هم چنان در فرزندان او مى گشت تا به ابراهیم امام و برادرش عبدالله سفاح نخستین خلیفه [[بنى العباس]] رسیده است.2.گروهی معتقدند که پس از مرگ ابوهاشم، امامت او به وصیت به على بن محمد حنفیه و بعد از او به پسرش حسن انتقال یافته و امامت از بنى حنفیه خارج نمی شود.3. گروهی معتقدند که ابوهاشم امامت را به وصیت به عبدالله بن عمرو بن حرب كندى سپرد و از آن پس امامت از بنى هاشم بیرون رفت و روح ابوهاشم در عبدالله حلول كرد و پس از او امامت به عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن أبیطالب رسید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 463 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | 1. گروهی معتقدند که ابوهاشم هنگام بازگشت از شام در بلقاء ناحیه اى در [[اردن]] كه امروز آن را سلط گویند، از دنیا رفته و امامت از او به وصیت به محمد بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب منتقل شده و این وصیت هم چنان در فرزندان او مى گشت تا به ابراهیم امام و برادرش عبدالله سفاح نخستین خلیفه [[بنى العباس]] رسیده است.2.گروهی معتقدند که پس از مرگ ابوهاشم، امامت او به وصیت به على بن محمد حنفیه و بعد از او به پسرش حسن انتقال یافته و امامت از بنى حنفیه خارج نمی شود.3. گروهی معتقدند که ابوهاشم امامت را به وصیت به عبدالله بن عمرو بن حرب كندى سپرد و از آن پس امامت از بنى هاشم بیرون رفت و روح ابوهاشم در عبدالله حلول كرد و پس از او امامت به عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن أبیطالب رسید.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 463 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | ||