۸۸٬۱۶۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگینامه') |
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
آقا جان سفارش می کرد که زیر بار سه چیز نروید : مال صغیر، مال میت و مال وقف و میفرمود: این وقف دست من نبود ابتدا در اختیار پدرم قرار داشت و تولیت آن پس از ایشان قهراً به من رسید، که ناچار شدم آن را به عهده بگیرم در غیر این صورت زیر بارش نمیرفتم. | آقا جان سفارش می کرد که زیر بار سه چیز نروید : مال صغیر، مال میت و مال وقف و میفرمود: این وقف دست من نبود ابتدا در اختیار پدرم قرار داشت و تولیت آن پس از ایشان قهراً به من رسید، که ناچار شدم آن را به عهده بگیرم در غیر این صورت زیر بارش نمیرفتم. | ||
<br> | <br> | ||
روزی شخصی به خدمت معظم له رسید تا او را برای اقامه نماز میت به روستای مجاور کوهستان ببرد. او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا سوارش شود. ایشان از وی پرسید: اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلانی است، آقاجان فرمود: زنده است یا مرده ؟ شخص جواب داد : فوت کرده است. ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: یک بچه صغیر دارد، وقتی متوجه شد صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من | روزی شخصی به خدمت معظم له رسید تا او را برای اقامه نماز میت به روستای مجاور کوهستان ببرد. او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا سوارش شود. ایشان از وی پرسید: اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلانی است، آقاجان فرمود: زنده است یا مرده ؟ شخص جواب داد : فوت کرده است. ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: یک بچه صغیر دارد، وقتی متوجه شد صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمیتوانم سوار این اسب شوم و با پای پیاده به طرف آن روستا حرکت کرد.<ref>[http://varesoon.ir/ برگرفته شده از مقاله بزرگان علماء شیعه]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
==چقدر زود مجذوب شدی== | ==چقدر زود مجذوب شدی== |