۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دانسته اند' به 'دانستهاند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'سنت ها' به 'سنتها') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
تعلیمات او در آغاز پذیرفته نشد. آدمیان سخت دل بودند و زردشت نیاز به پشت گرمی خدا داشت. پس از این که دوران کشف و شهود به پایان رسید و الهام کامل شد، دیوان که در پی نابودی او بودند، با الهام های دروغین به اغوای او پرداختند تا او را به ستایش خود و از میان بردن دین، ترغیب کنند. اما همه ی اینها بیهوده بود. زرتشت در دین پابرجا و در بر خواندن دعاهای مقدس ثابت قدم و نسبت به انجام دادن مناسک زرتشتی مؤمن بود. او نمونه و راهنمای راستینی است برای همه پیروان خویش در آزمون ها و اغواهایی که برای آنان پیش میآید. | تعلیمات او در آغاز پذیرفته نشد. آدمیان سخت دل بودند و زردشت نیاز به پشت گرمی خدا داشت. پس از این که دوران کشف و شهود به پایان رسید و الهام کامل شد، دیوان که در پی نابودی او بودند، با الهام های دروغین به اغوای او پرداختند تا او را به ستایش خود و از میان بردن دین، ترغیب کنند. اما همه ی اینها بیهوده بود. زرتشت در دین پابرجا و در بر خواندن دعاهای مقدس ثابت قدم و نسبت به انجام دادن مناسک زرتشتی مؤمن بود. او نمونه و راهنمای راستینی است برای همه پیروان خویش در آزمون ها و اغواهایی که برای آنان پیش میآید. | ||
زرتشتیان مانند بیشتر پیروان | زرتشتیان مانند بیشتر پیروان سنتهای دینی دیگر، معتقدند که این پیامبر بزرگی در اجرای وظائف دینی، خصوصا در مورد نخستین کسانی که آنان را به دین خود در می آورده، از پشتیبانی خدا برخوردار بوده است. تجلیات خدا در اعمال [[معجزه]] آمیز این معلم موجب جلب پیروان می شد. | ||
وقتی زرتشت نخستین پیروان خود را یافت، به راهنمایی خدا به قصر شاه ویشتاسپَه (گشتاسب) رفت تا شاید او را نیز به دین خود در آورد. دربار سلطنتی مرکز خرافات و جادوگری و بدگمانی بود. دانایان دربار سه روز تمام با زرتشت به جدل پرداختند، اما چون مهارت پیامبر در شناخت اندیشه های شاه، بر گشتاسب مؤثر افتاد، رهبران دینی بدکار و حسود توطئه ای علیه او ترتیب دادند و زرتشت به عنوان پیشگویی که با مردگان سر و کار دارد، به زندان افتاد. آنگاه معجزه ای اتفاق افتاد؛ اسب سیاه محبوب شاه بیمار گشت و چهار دست و پایش در شکمش جمع شد، به طوری که نمیتوانست حرکت کند. زرتشت پیشنهاد کرد که تندرستی کامل را به اسب بازگرداند به چهار شرط: | وقتی زرتشت نخستین پیروان خود را یافت، به راهنمایی خدا به قصر شاه ویشتاسپَه (گشتاسب) رفت تا شاید او را نیز به دین خود در آورد. دربار سلطنتی مرکز خرافات و جادوگری و بدگمانی بود. دانایان دربار سه روز تمام با زرتشت به جدل پرداختند، اما چون مهارت پیامبر در شناخت اندیشه های شاه، بر گشتاسب مؤثر افتاد، رهبران دینی بدکار و حسود توطئه ای علیه او ترتیب دادند و زرتشت به عنوان پیشگویی که با مردگان سر و کار دارد، به زندان افتاد. آنگاه معجزه ای اتفاق افتاد؛ اسب سیاه محبوب شاه بیمار گشت و چهار دست و پایش در شکمش جمع شد، به طوری که نمیتوانست حرکت کند. زرتشت پیشنهاد کرد که تندرستی کامل را به اسب بازگرداند به چهار شرط: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف کلمنسی» باشد. زرتشت با حام پسر [[حضرت نوح]] یکی دانسته شده و گفته شده که وی برای فریفتن مردم ستارگان را با سحر و افسون حاضر می کرد، تا سرانجام یکی از رؤسای جنیان که از نظارت زرتشت بر خود خشمگین شد، او را که رئیس جادوگران بود، با آتش آسمانی میان برد. ایرانیان که همیشه در نادانی به سر می برند، خاکستر او را چون خدا پرستیدند و ستاره ای را که مدعی بودند زردشت را به حضور خدا برده بود، ستایش کردند. | چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف کلمنسی» باشد. زرتشت با حام پسر [[حضرت نوح]] یکی دانسته شده و گفته شده که وی برای فریفتن مردم ستارگان را با سحر و افسون حاضر می کرد، تا سرانجام یکی از رؤسای جنیان که از نظارت زرتشت بر خود خشمگین شد، او را که رئیس جادوگران بود، با آتش آسمانی میان برد. ایرانیان که همیشه در نادانی به سر می برند، خاکستر او را چون خدا پرستیدند و ستاره ای را که مدعی بودند زردشت را به حضور خدا برده بود، ستایش کردند. | ||
این مطلب برای توجیه صورت ظاهری نام اوست. «زرو» جزء اول «زرواستر» (زرتشت) را با کلمه «زرو» یونانی به معنی زندگی یکی گرفتند و «استر» را با کلمه یونانی «استر» به معنی ستاره یکی پنداشتند و از آنجا معنی «ستاره زنده» پیدا شد. [[مسیحیان]] اولیه، همچون بسیاری از پیروان | این مطلب برای توجیه صورت ظاهری نام اوست. «زرو» جزء اول «زرواستر» (زرتشت) را با کلمه «زرو» یونانی به معنی زندگی یکی گرفتند و «استر» را با کلمه یونانی «استر» به معنی ستاره یکی پنداشتند و از آنجا معنی «ستاره زنده» پیدا شد. [[مسیحیان]] اولیه، همچون بسیاری از پیروان سنتهای دینی دیگر، در به کار بردن ناسزا و طعنه مهارت داشتند. | ||
ما توانسته ایم از منابع گوناگون نکاتی را از تحول اساطیری شخصیت زرتشت بازسازی کنیم. | ما توانسته ایم از منابع گوناگون نکاتی را از تحول اساطیری شخصیت زرتشت بازسازی کنیم. |