۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روایت ها' به 'روایتها') |
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==تولد و انتساب== | ==تولد و انتساب== | ||
ابوالحسن اشعری زاده بصره و از نسل [[ابوموسی اشعری]] صحابی معروف [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر صلوات الله علیه]] است. <ref>خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.</ref> و <ref> ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.</ref> در آثار خود به این مسئله اشاره | ابوالحسن اشعری زاده بصره و از نسل [[ابوموسی اشعری]] صحابی معروف [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر صلوات الله علیه]] است. <ref>خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.</ref> و <ref> ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.</ref> در آثار خود به این مسئله اشاره کردهاند. | ||
==روش اعتقادی== | ==روش اعتقادی== | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
در برابر معتزله، اهل حدیث با هدف دفاع از عمومیت اراده و قدر الهی و نیز حفاظت از اصل توحید در خالقیت، هر گونه فاعلیت و تأثیر را از انسان نفی کردند و افعال او را چه از نوع طاعت یا معصیت، فعل خدا دانستند. از این عقیده به عنوان نظریه «خلق افعال عباد» یاد میشود.ابوالحسن اشعری پس از فاصله گرفتن از مکتب معتزله، حمایت خود را از عقیده خلق اعمال ابراز و بر این عقیده تصریح کرد که: «افعال بندگان، مخلوق و مقدور خداوند است»،<ref>ر ک اشعرى، ابوالحسن، مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین، ص 291؛ و سبحانی، جعفر، الإنصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، ج 3، ص 107 و 108.</ref>ولی برای توجیه اصل اختیار و رهایی از پی آمدهای نادرست اندیشه جبر، نظریه کسب را که قبل از او توسط حسین نجار و ضِرار بن عمرو مطرح شده بود، برگزید. | در برابر معتزله، اهل حدیث با هدف دفاع از عمومیت اراده و قدر الهی و نیز حفاظت از اصل توحید در خالقیت، هر گونه فاعلیت و تأثیر را از انسان نفی کردند و افعال او را چه از نوع طاعت یا معصیت، فعل خدا دانستند. از این عقیده به عنوان نظریه «خلق افعال عباد» یاد میشود.ابوالحسن اشعری پس از فاصله گرفتن از مکتب معتزله، حمایت خود را از عقیده خلق اعمال ابراز و بر این عقیده تصریح کرد که: «افعال بندگان، مخلوق و مقدور خداوند است»،<ref>ر ک اشعرى، ابوالحسن، مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین، ص 291؛ و سبحانی، جعفر، الإنصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، ج 3، ص 107 و 108.</ref>ولی برای توجیه اصل اختیار و رهایی از پی آمدهای نادرست اندیشه جبر، نظریه کسب را که قبل از او توسط حسین نجار و ضِرار بن عمرو مطرح شده بود، برگزید. | ||
اشعری معتقد است خداوند خالق افعال است و انسان به عنوان ابزار کسب آن فعل را کسب میکند. وی در تعریف کسب می گوید: «حقیقت در نزد من این است که معنای اکتساب و کسب کردن، وقوع فعل همراه و همزمان با قوه حادث است. پس کسب کننده فعل کسی است که فعل همراه قدرت در او ایجاد میشود.».<ref>اشعری، ابوالحسن؛ مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، دار احیا التراث العربی، بیروت، ط 3، ص532</ref> | اشعری معتقد است خداوند خالق افعال است و انسان به عنوان ابزار کسب آن فعل را کسب میکند. وی در تعریف کسب می گوید: «حقیقت در نزد من این است که معنای اکتساب و کسب کردن، وقوع فعل همراه و همزمان با قوه حادث است. پس کسب کننده فعل کسی است که فعل همراه قدرت در او ایجاد میشود.».<ref>اشعری، ابوالحسن؛ مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، دار احیا التراث العربی، بیروت، ط 3، ص532</ref> | ||
و اما فاضل قوشجی تعریف روشن تری از کسب ارایه کرده و گفته است «کسب عبارت است از مقارنت وجود فعل با قدرت و اراده انسان، بدون آن که قدرت و اراده او در تحقق فعل تأثیری داشته باشد». <ref>ر ک درآمدی بر علم کلام، ص 278، به نقل از فاضل قوشجی، شرح تجرید، ص 445.</ref> البته باید گفت نظریه کسب پس از ابوالحسن اشعری دستخوش تفاسیر دیگری شده است که میشود گفت با تفسیر اشعری تمایز قابل توجهی دارد زیرا متکلمان این مذهب از متقدمین گرفته تا متاخرین، کسب را به گونهای تعریف | و اما فاضل قوشجی تعریف روشن تری از کسب ارایه کرده و گفته است «کسب عبارت است از مقارنت وجود فعل با قدرت و اراده انسان، بدون آن که قدرت و اراده او در تحقق فعل تأثیری داشته باشد». <ref>ر ک درآمدی بر علم کلام، ص 278، به نقل از فاضل قوشجی، شرح تجرید، ص 445.</ref> البته باید گفت نظریه کسب پس از ابوالحسن اشعری دستخوش تفاسیر دیگری شده است که میشود گفت با تفسیر اشعری تمایز قابل توجهی دارد زیرا متکلمان این مذهب از متقدمین گرفته تا متاخرین، کسب را به گونهای تعریف کردهاند که به تعریف نظریه امر بین الامرین نزدیک میشود و میتوان آن را دستاویزی جهت تقریب به اندیشه متکلمان امامیه قرار داد. | ||
'''عدل و انکار حسن و قبح عقلی''' | '''عدل و انکار حسن و قبح عقلی''' |