۸۷٬۹۱۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دانسته اند' به 'دانستهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==پیش از اسلام== | ==پیش از اسلام== | ||
پیش از اسلام و در عصر جاهلیت، چون مکه بزرگ ترین مرکز تجاری جزیره العرب به شمار میرفت، تجارت و حمل و نقل دریایی اهالی مکه، از بندرگاه مهم آن به نام شُعیبیه/ شعیبه ــ که مقر آن در جنوب جدّه کنونی بوده است ــ انجام میشد. <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۲ـ۴۳.</ref><ref>سعید افغانی، اسواق العرب فی الجاهلیه و الاسلام، ج۱، ص۹۱، پانویس ۱. </ref><ref>جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۶، ص۴۳۴.</ref><ref>جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۲۷۲.</ref> بندر شعیبیه با بندر جار (بندرگاه مدینه) در شمال جدّه، ارتباط فراوانی داشته است. احتمالاً در همین دوره، ایرانیان جدّه را به همراه دیواری از سنگ و گچ و خندقی بزرگ در دور آن، بنا | پیش از اسلام و در عصر جاهلیت، چون مکه بزرگ ترین مرکز تجاری جزیره العرب به شمار میرفت، تجارت و حمل و نقل دریایی اهالی مکه، از بندرگاه مهم آن به نام شُعیبیه/ شعیبه ــ که مقر آن در جنوب جدّه کنونی بوده است ــ انجام میشد. <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۲ـ۴۳.</ref><ref>سعید افغانی، اسواق العرب فی الجاهلیه و الاسلام، ج۱، ص۹۱، پانویس ۱. </ref><ref>جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۶، ص۴۳۴.</ref><ref>جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۲۷۲.</ref> بندر شعیبیه با بندر جار (بندرگاه مدینه) در شمال جدّه، ارتباط فراوانی داشته است. احتمالاً در همین دوره، ایرانیان جدّه را به همراه دیواری از سنگ و گچ و خندقی بزرگ در دور آن، بنا کردهاند. <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۲.</ref><ref>ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۲۵۱.</ref><ref>احمدبن محمد حضراوی، الجواهر المُعَدّه فی فضائل جده، ج۱، ص۱۵ـ۱۶.</ref> به گفته ابن مجاور، <ref>ابن مجاور، صفه بلادالیمن و مکه و بعض الحجاز، المسماه تاریخ المستبصر، ج۱، ص۴۳.</ref> با ویرانی بندر سیراف ایرانیان بندری در ساحل دریای احمر احداث کردند که جدّه نامیده شد. | ||
==در دوره اسلامی== | ==در دوره اسلامی== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==در منابع اسلامی== | ==در منابع اسلامی== | ||
در منابع اسلامی، جدّه جزو تهامه، یکی از قسمتهای جزیره العرب، ذکر شده است (تهامه). در ۱۵۱، در زمان حکومت منصورعباسی (حک: ۱۳۶ـ ۱۵۸) قوم کُرْک شهر را غارت کردند، اما مدتی بعد، سرکوب شدند <ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۳۳.</ref><ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۴۲.</ref><ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۶۰۹. </ref><ref>حتی، ج۱، ص۲۹۲..</ref> (که سال غارت را ۱۵۳ ذکر | در منابع اسلامی، جدّه جزو تهامه، یکی از قسمتهای جزیره العرب، ذکر شده است (تهامه). در ۱۵۱، در زمان حکومت منصورعباسی (حک: ۱۳۶ـ ۱۵۸) قوم کُرْک شهر را غارت کردند، اما مدتی بعد، سرکوب شدند <ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۳۳.</ref><ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۴۲.</ref><ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۶۰۹. </ref><ref>حتی، ج۱، ص۲۹۲..</ref> (که سال غارت را ۱۵۳ ذکر کردهاند). در اواسط سده سوم، عده ای از قبیله بنوعُقَیْل با بستن راه جدّه ـ مکه، موجب ناامنی منطقه شدند، اما جعفر بشاشات، حاکم مکه، آنها را سرکوب کرد. <ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۴۶.</ref><ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۶۵. </ref><ref>ابن قاسم، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۱۶۰ـ ۱۶۱.</ref> در ۲۶۸، ابومُغِیره مَخْزومی، که عازم حمله به مکه شده بود، جدّه را غارت کرد و خانه های اهالی را به آتش کشید. <ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۶۱۲.</ref> از لحاظ اداری، جدّه در نیمه دوم سده سوم مدتی به تابعیت دولت طولونیان (حک: ح ۲۵۴ـ۲۹۲) در آمد و از اواخر این سده تا اواسط سده ششم، جزو قلمرو فاطمیان مصر (حک: ۲۹۷ـ۵۶۷) بود. <ref>شوقی ابوخلیل، اطلس، ج۱، ص۵۴.</ref><ref>شوقی ابوخلیل، اطلس، ج۱، ص۵۷.</ref> | ||
==سده سوم و چهارم== | ==سده سوم و چهارم== | ||
در سدههای سوم و چهارم جغرافی نویسان مطالب فراوانی در باره شهر ذکر | در سدههای سوم و چهارم جغرافی نویسان مطالب فراوانی در باره شهر ذکر کردهاند. به نوشته ابن خرداذبه، <ref>ابن خرداذبه، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۳۲. </ref><ref>ابن خرداذبه، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۴۷ ۱۴۸. </ref> راه ساحلی حجاز از جدّه به مکه متصل میشد. <ref>ابن فقیه، البلدان، ج۱، ص۲۱ـ۲۲.</ref><ref>قدامه بن جعفر، نقد الشعر، ج۱، ص۱۹۳.</ref> در اواخر سده سوم، یعقوبی <ref>یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۱۶ـ۳۱۷.</ref> این شهر را تابع مکه و محل تأمین مایحتاج مکه ــ که از مصر از راه جدّه وارد میشد ــ وصف کرده و ابن رسته <ref>ابن رسته، الاعلاقالنفیسه، ج۱، ص۹۶.</ref> جدّه را در اقلیم دوم دانسته است. در سده چهارم، جدّه آبادان و خرّم، بندرگاه مکه، با تجارت پررونق و در فاصله پنج مرحله ای جُحفه بود. مؤلفان از تجارت اهالی شهر با ایرانیان خبر داده اند. <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۹. </ref> <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۲۷. </ref> <ref>حدودالعالم، ج۱، ص۱۶۸.</ref><ref>ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۳۱۳۲. </ref> به گفته اصطخری، <ref>اصطخری، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۹. </ref> به جز مکه، هیچ شهری در حجاز آبادتر از جدّه نبوده است. <ref>ابن حوقل، صوره الارض، ج۱، ص۳۱. </ref> در اواخر سده چهارم، مقدسی <ref>مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۶۹.</ref> <ref>مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۱۰۴.</ref> آنجا را شهری گرم و کم آب، جزو حجاز، بندر مکه و بارانداز یمنیها و مصریها، با مردمانی بازرگان و مرفه، دارای بارو و مسجدی نیکو در بازار وصف کرده و در باره آب انبارهای فراوان در جدّه، چگونگی تأمین آب شهر، کاخهای ساخته ایرانیان و جمع آوری مالیات در آنجا مطالبی آورده است. | ||
در ۴۱۹ شهر محل عبور حجاجی بود که از راه دریا به حج میرفتند، از جمله حجاج خراسانی. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۳۷۰. </ref> در همین زمان، ناصرخسرو (متوفی ۴۸۱) از عَیذاب با کشتی به جدّه رفته <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۵.</ref> و مطالبی در باره شهر آورده است. به نوشته وی، <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref> جدّه شهری بزرگ در دوازده فرسخی مکه با حصاری محکم و دو دروازه، یکی شرقی به سمت مکه و دیگری غربی به سمت دریا، دارای مسجدجامع و بازارهای خوب، اما بدون کشت و زرع بود. در زمان ناصرخسرو، شهر پنج هزارتن جمعیت داشت و تاج المعالی محمدبن شُکْربن حسن بر آن حکومت میکرد. در بیرون شهر نیز، به جز مسجدی معروف به مسجد رسول اللّه، بنای خاص دیگری وجود نداشت. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref> | در ۴۱۹ شهر محل عبور حجاجی بود که از راه دریا به حج میرفتند، از جمله حجاج خراسانی. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۳۷۰. </ref> در همین زمان، ناصرخسرو (متوفی ۴۸۱) از عَیذاب با کشتی به جدّه رفته <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۵.</ref> و مطالبی در باره شهر آورده است. به نوشته وی، <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref> جدّه شهری بزرگ در دوازده فرسخی مکه با حصاری محکم و دو دروازه، یکی شرقی به سمت مکه و دیگری غربی به سمت دریا، دارای مسجدجامع و بازارهای خوب، اما بدون کشت و زرع بود. در زمان ناصرخسرو، شهر پنج هزارتن جمعیت داشت و تاج المعالی محمدبن شُکْربن حسن بر آن حکومت میکرد. در بیرون شهر نیز، به جز مسجدی معروف به مسجد رسول اللّه، بنای خاص دیگری وجود نداشت. <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.</ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
=از سده چهاردهم تا بیستم= | =از سده چهاردهم تا بیستم= | ||
فؤاد حمزه و کحّاله، از مؤلفان سده چهاردهم، گزارشهایی در باره اوضاع شهر در سده چهاردهم/ بیستم ذکر | فؤاد حمزه و کحّاله، از مؤلفان سده چهاردهم، گزارشهایی در باره اوضاع شهر در سده چهاردهم/ بیستم ذکر کردهاند. به گفته حمزه <ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>فؤاد حمزه، قلب جزیره العرب، ج۱، ص۱۵۱.</ref> برخی جزایر مقابل این شهر مسکونی بوده و عشایر حُمْران و بنوجابر میان مکه و جدّه به سر میبرده اند. در نیمه دوم این سده، جدّه با جمعیتی حدود سی هزار تن، امارتی مستقل بود که پس از گشایش کانال سوئز در ۱۳۴۷ ش/ ۱۹۶۹ و رونق بندر پورت سودان (سودان)، از اهمیت آن در دریای سرخ کاسته شد. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶.</ref><ref>حافظ وهبه، جزیره العرب فی القرن العشرین، ج۱، ص۲۳.</ref> در همین دوره، جدّه مرکز صادرات و واردات عربستان سعودی بود و مایحتاج آن از نواحی اطراف و به ویژه مکه تأمین میشد. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۵.</ref> همچنین، با توسعه بندر دَمّام در خلیج فارس، مدتی جدّه تحت الشعاع قرار گرفت، اما با توجه حکومت عربستان سعودی به جدّه و توسعه بیشتر شهر، که به ویژه از ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ آغاز شد، رونق دوباره یافت. <ref>عمررضا کحّاله، ج۱، ص۲۰۱، پانویس ۱.</ref> کحّاله نیز درباره موقعیت واوضاع جغرافیایی و آب وهوای شهر، کمیِ آب و چگونگی تأمین آن، از جمله ذخیره آن در مخازن و جمع آوری آب باران، سواحل سنگی جدّه، تهیه و نصب دستگاههای آب شیرین کن برای اهالی و حجاج به همت دولتهای ترکیه و عربستان سعودی، آثار بارویی پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر و مجموعاً به طول ۸۸۰، ۲ متر، با نُه دروازه (شش دروازه به سمت دریاو سه دروازه در جهات دیگر) و کوچه های تنگ و نامنظم آنجا، مطالبی ذکر کرده است. <ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۱، پانویس ۱.</ref><ref>عمررضا کحّاله، جغرافیه شبه جزیره العرب، ج۱، ص۲۰۳ـ ۲۰۵.</ref> | ||
=جمعیت در پنجاه سال اخیر= | =جمعیت در پنجاه سال اخیر= |