۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شدهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
همه اين کشورها، به رغم وجود فاصلههاى گاه زياد بين مرزهاى آنان يا همجوارى آنها با يکديگر، بحمدالله به اين درک قطعى رسيده اند که اسلام دين تجزبه پذيرى نيست و اصول و فروع آن و مواضع نظرى، تاريخى، جغرافيايى، فرهنگى و تربيتى آن يکى است و آيين وحدت فکرى و عملى آنها رويّه متداول و حاکم بر عرصه اسلامى است؛ هر چند گروهها و گرايشهاى فرقهاى شکست خوردهاى يافت شود که سعى در گسترش تفرقه ميان پيروان مذاهب، برانگيختن جنگهاى مذهبى و افتادن در ورطه خونريزى يا تهمت زدن يا انفعال آميخته به احساسات هوچى گرانه و چيزهايى که اى بسا به ريختن خونهاى عزيز يا ويرانى يا به آتش کشيدن اماکن يا مساجد اسلامى نيز بينجامد. منشأ اين گرايش خطرناک، پردستانداز و تيره و تاريک يا نظريههاى برخى علماى خام يا مواضع منحرف برخى عوام يا همراهىِ [غافلانه] سمپاشىها و بدخواهىهاى خاورشناسان و سياستهاى کشورهاى گمراه، کافر و شرور غرب يا شرق به منظور تضعيف بنيه مسلمانان و تسهيل سلطه خود بر کشور، ثروت و سرنوشت مسلمانان و باقى نگهداشتن آنها گاهى در حالت آتش زير خاکستر و گاهى آماده انفجار براى اجراى برنامههاى اردوگاه ستم گرى، استعمار و طغيان است.<br> | همه اين کشورها، به رغم وجود فاصلههاى گاه زياد بين مرزهاى آنان يا همجوارى آنها با يکديگر، بحمدالله به اين درک قطعى رسيده اند که اسلام دين تجزبه پذيرى نيست و اصول و فروع آن و مواضع نظرى، تاريخى، جغرافيايى، فرهنگى و تربيتى آن يکى است و آيين وحدت فکرى و عملى آنها رويّه متداول و حاکم بر عرصه اسلامى است؛ هر چند گروهها و گرايشهاى فرقهاى شکست خوردهاى يافت شود که سعى در گسترش تفرقه ميان پيروان مذاهب، برانگيختن جنگهاى مذهبى و افتادن در ورطه خونريزى يا تهمت زدن يا انفعال آميخته به احساسات هوچى گرانه و چيزهايى که اى بسا به ريختن خونهاى عزيز يا ويرانى يا به آتش کشيدن اماکن يا مساجد اسلامى نيز بينجامد. منشأ اين گرايش خطرناک، پردستانداز و تيره و تاريک يا نظريههاى برخى علماى خام يا مواضع منحرف برخى عوام يا همراهىِ [غافلانه] سمپاشىها و بدخواهىهاى خاورشناسان و سياستهاى کشورهاى گمراه، کافر و شرور غرب يا شرق به منظور تضعيف بنيه مسلمانان و تسهيل سلطه خود بر کشور، ثروت و سرنوشت مسلمانان و باقى نگهداشتن آنها گاهى در حالت آتش زير خاکستر و گاهى آماده انفجار براى اجراى برنامههاى اردوگاه ستم گرى، استعمار و طغيان است.<br> | ||
متأسفانه پديده تفرقه، پراکندگىِ مذهبى، تهمت زنى و تصنيفها يا تأليفهاى مبتذل يا مسموم در پنجاه يا چهل سال گذشته جو غالب يا رايج محيط هاى اسلامى بود. چگونگى فرو غلطيدن در لغزش گاه تکفير يا ملعنه (ناسزاگويى) و نيرنگ يا فحاشى و توهين يا بى ادبى به ستارگان عالم اسلام در دهههاى گذشته [به خوبى ]ديده مىشود، به صورتى که اگر مردان بزرگ، مخلص، از جان گذشته و ايثارگر در اين دوران وجود نداشتند، اسلام مقام واقعى خود را، چه بزرگ چه کوچک نمىيافت و از اسلام اثرى در مشرق يا مغرب يا مرکز دنيا ديده نمىشد.<br> | متأسفانه پديده تفرقه، پراکندگىِ مذهبى، تهمت زنى و تصنيفها يا تأليفهاى مبتذل يا مسموم در پنجاه يا چهل سال گذشته جو غالب يا رايج محيط هاى اسلامى بود. چگونگى فرو غلطيدن در لغزش گاه تکفير يا ملعنه (ناسزاگويى) و نيرنگ يا فحاشى و توهين يا بى ادبى به ستارگان عالم اسلام در دهههاى گذشته [به خوبى ]ديده مىشود، به صورتى که اگر مردان بزرگ، مخلص، از جان گذشته و ايثارگر در اين دوران وجود نداشتند، اسلام مقام واقعى خود را، چه بزرگ چه کوچک نمىيافت و از اسلام اثرى در مشرق يا مغرب يا مرکز دنيا ديده نمىشد.<br> | ||
به نظر من اين پديده اينک کم رنگ شده و رو به افول گذارده است و جاى آن را شعور آگاهى بخشى گرفته که در پرتو خيزش اسلامى سى سال گذشته روندى رو به رشد و نمو دارد و کسانى از علما و برخى يا اغلب عامه مردم متوجه شدهاند که اين گرايش، خطرناک بلکه بيهوده است، به عقيده، عبادات و اخلاق اسلامى لطمه مىزند، مصلحت عاليه اسلامى را تهديد مىکند، تمام امت اسلامى را به ويرانى، تباهى، نيستى و سقوط سوق مىدهد، مسلمانان را از يکديگر دور مىسازد و بذر تفرقه، جدايى، نفرت مىپاشد و تمام کارهاى مثبت يا برنامههاى آنان را بر باد مىدهد اين چيزى است که دشمنان جنايت کار در آن طمع | به نظر من اين پديده اينک کم رنگ شده و رو به افول گذارده است و جاى آن را شعور آگاهى بخشى گرفته که در پرتو خيزش اسلامى سى سال گذشته روندى رو به رشد و نمو دارد و کسانى از علما و برخى يا اغلب عامه مردم متوجه شدهاند که اين گرايش، خطرناک بلکه بيهوده است، به عقيده، عبادات و اخلاق اسلامى لطمه مىزند، مصلحت عاليه اسلامى را تهديد مىکند، تمام امت اسلامى را به ويرانى، تباهى، نيستى و سقوط سوق مىدهد، مسلمانان را از يکديگر دور مىسازد و بذر تفرقه، جدايى، نفرت مىپاشد و تمام کارهاى مثبت يا برنامههاى آنان را بر باد مىدهد اين چيزى است که دشمنان جنايت کار در آن طمع کردهاند؛ کسانى که در تلاشند تا امت اسلامى را هرچه بيشتر تجزيه کنند و رشته وحدت کشورهاى اسلامى را يکى پس از ديگرى، بدون استثنا بگسلند. اين حرکت در راستاى سياست جداسازى و سوء استفاده از برخى جنبههاى منفى يا انواع عقب ماندگىها و کوتاهىها، به ويژه تحريک گروههاى غير مسلمان در سرزمينهاى اسلامى و نيز نفوذ در ميان گروههاى اسلامى براى برانگيختن مشکلات و اختلافها ميان آنان است، بر اساس قاعده «تفرقه بينداز و حکومت کن» و اين که تفرقه باعث ضعف و منجر به تباهى مىشود.<br> | ||
در مورد سرزمين شام، به ويژه سوريه، [مردم] اين کشور به اين توطئههاى جنايت کارانه استعمارى آگاهى دارند. سوريه در طول تاريخ نوين خود، ديدگاهى عميق تر، درکى بيشتر و آيندهنگرى دورترى نسبت به مسئله وحدت ملى خود، ضرورت پاسدارى از آن و پشت سر گذاردن تمام جنبههاى منفى، لغزش گاهها و به طورى که شهروندان سورى از آغاز استقلال و رهايى از استعمار فرانسه در هفدهم آوريل 1946 (29 فروردين 1325) تاکنون، هيچ تفاوتى ميان پيروان اديان، مذاهب و طوايف مختلف نمىگذارند و اين افتخارى براى سوريه نوين، آزاد و سرفراز است.<br> | در مورد سرزمين شام، به ويژه سوريه، [مردم] اين کشور به اين توطئههاى جنايت کارانه استعمارى آگاهى دارند. سوريه در طول تاريخ نوين خود، ديدگاهى عميق تر، درکى بيشتر و آيندهنگرى دورترى نسبت به مسئله وحدت ملى خود، ضرورت پاسدارى از آن و پشت سر گذاردن تمام جنبههاى منفى، لغزش گاهها و به طورى که شهروندان سورى از آغاز استقلال و رهايى از استعمار فرانسه در هفدهم آوريل 1946 (29 فروردين 1325) تاکنون، هيچ تفاوتى ميان پيروان اديان، مذاهب و طوايف مختلف نمىگذارند و اين افتخارى براى سوريه نوين، آزاد و سرفراز است.<br> | ||
به عنوان مثال ما در سوريه هيچ تفاوتى در حقوق و وظايف ميان مسلمانان و غير مسلمانان و ميان پيروان مذاهب سنى يا شيعه نمىبينيم و شاهد حذف آثار تفرقه و پيامدهاى آن در هر دو گروه هستيم. اين رشد و بلوغ سياسىِ رهبران خردمند، احساس دينى گروههاى مختلف مردم و شعور مدنى ـ اجتماعى قاطبه شهروندان، سوريه و ديگر کشورهاى شام را ـ به استثناى برخى مواضع شبهه آميز طرف داران استعمار در لبنان ـ پيشاپيش کشورهاى عربىِ فاقد هر گونه مشکل طايفهاى، مذهبى، يا نژادى قرار داده است.<br> | به عنوان مثال ما در سوريه هيچ تفاوتى در حقوق و وظايف ميان مسلمانان و غير مسلمانان و ميان پيروان مذاهب سنى يا شيعه نمىبينيم و شاهد حذف آثار تفرقه و پيامدهاى آن در هر دو گروه هستيم. اين رشد و بلوغ سياسىِ رهبران خردمند، احساس دينى گروههاى مختلف مردم و شعور مدنى ـ اجتماعى قاطبه شهروندان، سوريه و ديگر کشورهاى شام را ـ به استثناى برخى مواضع شبهه آميز طرف داران استعمار در لبنان ـ پيشاپيش کشورهاى عربىِ فاقد هر گونه مشکل طايفهاى، مذهبى، يا نژادى قرار داده است.<br> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
* 2ـ بايد علماى تقريب داراى مواضع عملى و مراکز و شعبى در سرزمينها و کشورهاى اسلامى به منظور تعميم انديشههاى تقريب باشند. [هم چنين] بايد از گذشتهها ـ هر چه که بود ـ درگذشت و طرفين نسبت به همديگر «کوتاه» بيايند تا بدين ترتيب احکام شرعى نزديک تر به روح شرع و هدفهاى عمومى آن باشد و مانع شهرت مسلمانان به هر گونه اعمال زشت يا آلودگى به انديشههاى مستهجن گردد، با توجه به اين که از طرف اهل سنت، که به خاستگاههاى فکرى شيعه احترام مىگذارند در اين مورد هيچ گونه مشکلى وجود ندارد. اصرار در برگزارى کنفرانس ها و گردهمايى هاى تقريب با موضوع هاى انتخابى و مفيد به طور ساليانه براى گفتوگو در مسائل مطرح شده مفيد است. <br> | * 2ـ بايد علماى تقريب داراى مواضع عملى و مراکز و شعبى در سرزمينها و کشورهاى اسلامى به منظور تعميم انديشههاى تقريب باشند. [هم چنين] بايد از گذشتهها ـ هر چه که بود ـ درگذشت و طرفين نسبت به همديگر «کوتاه» بيايند تا بدين ترتيب احکام شرعى نزديک تر به روح شرع و هدفهاى عمومى آن باشد و مانع شهرت مسلمانان به هر گونه اعمال زشت يا آلودگى به انديشههاى مستهجن گردد، با توجه به اين که از طرف اهل سنت، که به خاستگاههاى فکرى شيعه احترام مىگذارند در اين مورد هيچ گونه مشکلى وجود ندارد. اصرار در برگزارى کنفرانس ها و گردهمايى هاى تقريب با موضوع هاى انتخابى و مفيد به طور ساليانه براى گفتوگو در مسائل مطرح شده مفيد است. <br> | ||
* 3ـ مجله تقريب بين مذاهب (التقريب) نياز به گسترش دامنه انتشار و پخش و نيز ايجاد دريچه اى براى مناقشه در مسائل مختلف و دادن آزادى بيان به گوينده و منتقد، بدون تحميل ديدگاه معينى است. من خود تجربه همکارى با سردبيران برخى مجلات شيعى را داشته ام. آنها هر نظرى را که مخالف نظر خودشان يا مذهبشان يا گرايششان باشد، رد مىکنند و به تخطئه نويسنده اش مىپردازند؛ کارى که باعث ايجاد عقده، اجحاف و عدم مشارکت [ديگران] در ارائه مقالات يا مباحث ديگر مىشود. علاوه بر اين دست اندرکاران مجلات شيعى از سخنان سخن رانانى که با نظرشان مخالف باشند، خوششان نمىآيد، [در حالى که] منبر قلم و سخن امتيازش به همين آزادگى است. <br> | * 3ـ مجله تقريب بين مذاهب (التقريب) نياز به گسترش دامنه انتشار و پخش و نيز ايجاد دريچه اى براى مناقشه در مسائل مختلف و دادن آزادى بيان به گوينده و منتقد، بدون تحميل ديدگاه معينى است. من خود تجربه همکارى با سردبيران برخى مجلات شيعى را داشته ام. آنها هر نظرى را که مخالف نظر خودشان يا مذهبشان يا گرايششان باشد، رد مىکنند و به تخطئه نويسنده اش مىپردازند؛ کارى که باعث ايجاد عقده، اجحاف و عدم مشارکت [ديگران] در ارائه مقالات يا مباحث ديگر مىشود. علاوه بر اين دست اندرکاران مجلات شيعى از سخنان سخن رانانى که با نظرشان مخالف باشند، خوششان نمىآيد، [در حالى که] منبر قلم و سخن امتيازش به همين آزادگى است. <br> | ||
* 4ـ بايد به هر آن چه به تحقق وحدت امت و پاسدارى از آن مىانجامد، عزت و کرامت امت را صيانت مىبخشد و تمام امکانات و توان امت براى پاسخ به تجاوز به کار گرفته مىگيرد، اولويت داد. بايد همه نيروها درگير ريشه کن سازى تجاوز متجاوزان مستکبر، کافران و ستم گرانى شوند که در قتل گروه گروه از مسلمانان عزم خود را جزم | * 4ـ بايد به هر آن چه به تحقق وحدت امت و پاسدارى از آن مىانجامد، عزت و کرامت امت را صيانت مىبخشد و تمام امکانات و توان امت براى پاسخ به تجاوز به کار گرفته مىگيرد، اولويت داد. بايد همه نيروها درگير ريشه کن سازى تجاوز متجاوزان مستکبر، کافران و ستم گرانى شوند که در قتل گروه گروه از مسلمانان عزم خود را جزم کردهاند، هم چنان که همه جا، به ويژه در عراق، افغانستان و جاهاى ديگر [اين قتل عام] اتفاق مىافتد. <br> | ||
ما بايد به سربازان مقاومت و دفاع از کشورها به هر وسيله ممکن، از جمله پول، سلاح، نيرو، توجيه [سربازان]، برنامه ريزى و همکارى براى حمايت از آنان در برابر نيروهاى شر يارى رسانيم و اجازه انتشار يا انتقال اين بلاى خانمان سوز به ديگر ملل اسلامى يکى پس از ديگرى را ندهيم و اعلام کنيم به مردم ]دنيا] که مسلمانان نه شيعه و سنى، بلکه عملا امت واحدى هستند. | ما بايد به سربازان مقاومت و دفاع از کشورها به هر وسيله ممکن، از جمله پول، سلاح، نيرو، توجيه [سربازان]، برنامه ريزى و همکارى براى حمايت از آنان در برابر نيروهاى شر يارى رسانيم و اجازه انتشار يا انتقال اين بلاى خانمان سوز به ديگر ملل اسلامى يکى پس از ديگرى را ندهيم و اعلام کنيم به مردم ]دنيا] که مسلمانان نه شيعه و سنى، بلکه عملا امت واحدى هستند. | ||
هم چنان که بايد برخى فتواهاى گمراه کننده را، مانند اين که عمليات فدايى را عمليات انتحارى و نه شهادت طلبانه مىخوانند و رزم در کنار نيروهاى مقاومت در عراق را تحريم مىکنند، به شدت محکوم کرد. چه هديه اى بهتر از اين [فتواها براى ]تقديم کردن به نيروهاى اشغالگر و سران ظالم، جنايتکار و سرکش آنان. هم چنين بايد فتواهاى تکفيرِ ديگران را نيز کنار بگذاريم. <br> | هم چنان که بايد برخى فتواهاى گمراه کننده را، مانند اين که عمليات فدايى را عمليات انتحارى و نه شهادت طلبانه مىخوانند و رزم در کنار نيروهاى مقاومت در عراق را تحريم مىکنند، به شدت محکوم کرد. چه هديه اى بهتر از اين [فتواها براى ]تقديم کردن به نيروهاى اشغالگر و سران ظالم، جنايتکار و سرکش آنان. هم چنين بايد فتواهاى تکفيرِ ديگران را نيز کنار بگذاريم. <br> |