۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونهای') |
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
نگاهی به تاریخ صدر اسلام بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین بزرگترین صدمه را بر پیکره دین وارد نمود . نمونه بارز چنین اندیشه های انحرافی را میتوان در جریان خوارج عصر حاکمیت امام علی علیه السلام مشاهده نمود. | نگاهی به تاریخ صدر اسلام بخوبی گویای این است که تحجر و جمود برخی از مسلمانان در فهم عمیق دین بزرگترین صدمه را بر پیکره دین وارد نمود . نمونه بارز چنین اندیشه های انحرافی را میتوان در جریان خوارج عصر حاکمیت امام علی علیه السلام مشاهده نمود. | ||
شهید مطهری در زمینه رکود و تحجر فکری خوارج | شهید مطهری در زمینه رکود و تحجر فکری خوارج میفرماید: | ||
خوارج درست در مقابل این طرز تعلیم قرآنى که مىخواست فقه اسلامى براى همیشه متحرک و زنده بماند، جمود و رکود را آغاز کردند، معارف اسلامى را مرده و ساکن درک کردند و شکل و صورتها را نیز به داخل اسلام کشاندند. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى ج16 327 ؛ ممیزات خوارج ..... ص: 316</ref> | خوارج درست در مقابل این طرز تعلیم قرآنى که مىخواست فقه اسلامى براى همیشه متحرک و زنده بماند، جمود و رکود را آغاز کردند، معارف اسلامى را مرده و ساکن درک کردند و شکل و صورتها را نیز به داخل اسلام کشاندند. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى ج16 327 ؛ ممیزات خوارج ..... ص: 316</ref> | ||
ایشان در تبیین نکته مذکور | ایشان در تبیین نکته مذکور میفرماید: | ||
اسلام هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگى نپرداخته است. تعلیمات اسلامى همه متوجه روح و معنى و راهى است که بشر را به آن هدفها و معانى مىرساند. | اسلام هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگى نپرداخته است. تعلیمات اسلامى همه متوجه روح و معنى و راهى است که بشر را به آن هدفها و معانى مىرساند. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
طبیعت آدمى دزد است و معاشرتها این دزدى را آسان کرده است.همواره عدهاى خارجى مسلک بوده و هستند که شعارشان مبارزه با هر شئ جدید است. حتى وسایل زندگى را- که گفتیم هیچ وسیله مادى و شکل ظاهرى در اسلام رنگ تقدس ندارد- رنگ تقدس مىدهند و استفاده از هر وسیله نو را کفر و زندقه مىپندارند. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج16، ص: 331</ref> | طبیعت آدمى دزد است و معاشرتها این دزدى را آسان کرده است.همواره عدهاى خارجى مسلک بوده و هستند که شعارشان مبارزه با هر شئ جدید است. حتى وسایل زندگى را- که گفتیم هیچ وسیله مادى و شکل ظاهرى در اسلام رنگ تقدس ندارد- رنگ تقدس مىدهند و استفاده از هر وسیله نو را کفر و زندقه مىپندارند. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج16، ص: 331</ref> | ||
ایشان درادامه به مکاتب فقهی و اعتقادی که مولود اندیشه تفکیک تعقل از تدین است پرداخته و | ایشان درادامه به مکاتب فقهی و اعتقادی که مولود اندیشه تفکیک تعقل از تدین است پرداخته و میفرماید: | ||
در بین مکتبهاى اعتقادى و علمى اسلامى و همچنین فقهى نیز مکتبهایى را مىبینیم که مولود روح تفکیک تعقل از تدین است و درست مکتبشان جلوه گاه اندیشه خارجیگرى است ؛ عقل در راه کشف حقیقت و یا استخراج قانون فرعى بهطور کلى طرد شده است ، پیروى از آن را بدعت و بىدینى خواندهاند و حال اینکه قرآن در آیاتى بسیار بشر را به سوى عقل خوانده و بصیرت انسانى را پشتوانه دعوت الهى قرار داده است. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج16، ص: 332</ref> | در بین مکتبهاى اعتقادى و علمى اسلامى و همچنین فقهى نیز مکتبهایى را مىبینیم که مولود روح تفکیک تعقل از تدین است و درست مکتبشان جلوه گاه اندیشه خارجیگرى است ؛ عقل در راه کشف حقیقت و یا استخراج قانون فرعى بهطور کلى طرد شده است ، پیروى از آن را بدعت و بىدینى خواندهاند و حال اینکه قرآن در آیاتى بسیار بشر را به سوى عقل خوانده و بصیرت انسانى را پشتوانه دعوت الهى قرار داده است. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج16، ص: 332</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
ایشان در تحلیل مخالفت اخباریین با اصولیین و نیز مخالفت اهل حدیث با جریان اعتزالی که روش عقلی در فهم اصول دین داشتند | ایشان در تحلیل مخالفت اخباریین با اصولیین و نیز مخالفت اهل حدیث با جریان اعتزالی که روش عقلی در فهم اصول دین داشتند میفرماید: | ||
...عامّه مردم که اهل تعقّل و تفکّر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدیّن» را مساوى با «تعبّد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث- و مخصوصاً احادیث- میدانند و هر تفکّر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقّى مىنمایند خصوصاً اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالأخص اگر برخى از علماى دین و مذهب این طرز تفکّر را تبلیغ نمایند و بالأخص اگر این علما خود واقعا به ظاهر گرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملًا تعصّب و تصلّب بورزند. | ...عامّه مردم که اهل تعقّل و تفکّر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدیّن» را مساوى با «تعبّد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث- و مخصوصاً احادیث- میدانند و هر تفکّر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقّى مىنمایند خصوصاً اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالأخص اگر برخى از علماى دین و مذهب این طرز تفکّر را تبلیغ نمایند و بالأخص اگر این علما خود واقعا به ظاهر گرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملًا تعصّب و تصلّب بورزند. | ||
ایشان در ادامه | ایشان در ادامه میفرماید: | ||
حملات اخباریّین علیه اصولیّین و مجتهدین، و حملات برخى از فقها و محدّثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مىگیرد. | حملات اخباریّین علیه اصولیّین و مجتهدین، و حملات برخى از فقها و محدّثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مىگیرد. | ||
ایشان در زمینه مخالفت اهل حدیث با معتزله | ایشان در زمینه مخالفت اهل حدیث با معتزله میفرماید: | ||
معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریّین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلّغینى تربیت مىکردند و به اطراف و اکناف مىفرستادند. در همان حال از داخل حوزه اسلام وسیله ظاهر گرایان که خود را «اهل الحدیث» و «اهل السنّة» مىنامیدند تهدید مىشدند و بالأخره از پشت خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجاً منقرض گشتند. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج3، ص: 87 | معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریّین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلّغینى تربیت مىکردند و به اطراف و اکناف مىفرستادند. در همان حال از داخل حوزه اسلام وسیله ظاهر گرایان که خود را «اهل الحدیث» و «اهل السنّة» مىنامیدند تهدید مىشدند و بالأخره از پشت خنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجاً منقرض گشتند. <ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج3، ص: 87 | ||
</ref> | </ref> |