پرش به محتوا

امامیه و حجیت سنت اهل‌بیت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'می‌فرماید'
جز (جایگزینی متن - 'می شوند' به 'می‌شوند')
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'می‌فرماید')
خط ۲۶: خط ۲۶:


پاسخ:  
پاسخ:  
مولف کتاب الاصول العامه در پاسخ این شبهه می فرماید:  از کلمه حصر انما به اهل بیت ع  در ایه شریفه استفاده می‌شود که  اراده  بکار رفته در ایه شریفه اراده تکوینی است.ایشان موید نکته مذکور را اهتمام پیامبر ص در تطبیق ایه بر اهل بیت می داند .: <ref>المصدر ص 150 -149</ref>   
مولف کتاب الاصول العامه در پاسخ این شبهه می‌فرماید:  از کلمه حصر انما به اهل بیت ع  در ایه شریفه استفاده می‌شود که  اراده  بکار رفته در ایه شریفه اراده تکوینی است.ایشان موید نکته مذکور را اهتمام پیامبر ص در تطبیق ایه بر اهل بیت می داند .: <ref>المصدر ص 150 -149</ref>   


    
    
خط ۶۶: خط ۶۶:
پاسخ:  
پاسخ:  


استاد محمد تقی حکیم در ابتدای پاسخ از شبهه، به نکته ظریفی اشاره کرده و می فرماید: از سخن عکرمه –  مبنی بر امادگی او جهت مباهله در اینکه مراد از اهل بیت درایه زنان پیامبر هستند – بدست می‌آید که درعصر عکرمه و مقاتل – که رایش  همانند عکرمه بود -  برداشت عرف جامعه اسلامی از اهل بیت درایه تطهیر خلاف رای عکرمه و مقاتل بوده است:  
استاد محمد تقی حکیم در ابتدای پاسخ از شبهه، به نکته ظریفی اشاره کرده و می‌فرماید: از سخن عکرمه –  مبنی بر امادگی او جهت مباهله در اینکه مراد از اهل بیت درایه زنان پیامبر هستند – بدست می‌آید که درعصر عکرمه و مقاتل – که رایش  همانند عکرمه بود -  برداشت عرف جامعه اسلامی از اهل بیت درایه تطهیر خلاف رای عکرمه و مقاتل بوده است:  




خط ۷۲: خط ۷۲:




ایشان در تبیین اشکال سوم  به گفتار عکرمه و امثال او در وحدت سیاق در ایه- که مراد از اهل بیت ازواج النبی می‌باشد -  اشاره کرده  و می فرماید :  
ایشان در تبیین اشکال سوم  به گفتار عکرمه و امثال او در وحدت سیاق در ایه- که مراد از اهل بیت ازواج النبی می‌باشد -  اشاره کرده  و می‌فرماید :  




خط ۷۸: خط ۷۸:




ایشان  در  تحلیلی عمیق  ضمن  بیان عواملی که سبب اتخاذ چنین موضعی از عکرمه و تبلیغ ان در سطح جامعه  گردید  می فرماید:  
ایشان  در  تحلیلی عمیق  ضمن  بیان عواملی که سبب اتخاذ چنین موضعی از عکرمه و تبلیغ ان در سطح جامعه  گردید  می‌فرماید:  




خط ۸۹: خط ۸۹:
فلو التزم بنزول الآیة فی أهل البیت بما فیهم علی، لکان علیه القول بعصمته ولأهار على نفسه أسس عقیدته التی سوغت لهم الخروج علیه ومقاتلته، وبررت لهم – أعنی الخوارج - قتله.   
فلو التزم بنزول الآیة فی أهل البیت بما فیهم علی، لکان علیه القول بعصمته ولأهار على نفسه أسس عقیدته التی سوغت لهم الخروج علیه ومقاتلته، وبررت لهم – أعنی الخوارج - قتله.   


ایشان اظهار علاقه ظاهری عکرمه به ابن عباس و  استناد روایت  خویش  - در اینکه مراد از اهل البیت در ایه نسا ء النبی می‌باشد -  به ابن عباس  را نوعی فریبکاری جهت تثبیت رای خویش دانسته و می فرماید:  
ایشان اظهار علاقه ظاهری عکرمه به ابن عباس و  استناد روایت  خویش  - در اینکه مراد از اهل البیت در ایه نسا ء النبی می‌باشد -  به ابن عباس  را نوعی فریبکاری جهت تثبیت رای خویش دانسته و می‌فرماید:  




خط ۹۸: خط ۹۸:


( دخلت على ابن عبدالله بن عباس وعکرمة موثق على باب کنیف، فقلت: أتفعلون هذا بمولاکم ؟ فقال: ان هذا یکذب على أبی،
( دخلت على ابن عبدالله بن عباس وعکرمة موثق على باب کنیف، فقلت: أتفعلون هذا بمولاکم ؟ فقال: ان هذا یکذب على أبی،
انگاه  در تبیین بیشتر کینه عکرمه نسبت به امام علی و همه مسلمانان بجز خوارج  می فرماید:             
انگاه  در تبیین بیشتر کینه عکرمه نسبت به امام علی و همه مسلمانان بجز خوارج  می‌فرماید:             


وحقده فیما یبدو لم یختص بأهل البیت وانما تجاوزهم إلى جمیع المسلمین عدا الخوارج، فعن خالد بن عمران قال:         
وحقده فیما یبدو لم یختص بأهل البیت وانما تجاوزهم إلى جمیع المسلمین عدا الخوارج، فعن خالد بن عمران قال:         
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:




مولف ارجمند کتاب الاصول العامه در ادامه این بحث توضیحی نیز درزمینه مقاتل که همانند عکرمه از مخالفین اهل بیت  بوده و رائی همانند عکرمه  نسبت به موضوع مورد بحث داشت  می فرماید:   
مولف ارجمند کتاب الاصول العامه در ادامه این بحث توضیحی نیز درزمینه مقاتل که همانند عکرمه از مخالفین اهل بیت  بوده و رائی همانند عکرمه  نسبت به موضوع مورد بحث داشت  می‌فرماید:   


وأما مقاتل فحسابه من حیث العداء لأمیر المؤمنین حساب عکرمة، ونسبة الکذب إلیه لا تقل عن نسبتها إلى زمیله عکرمة، حتى عده النسائی فی جملة الکذابین المعروفین بوضع الحدیث.   
وأما مقاتل فحسابه من حیث العداء لأمیر المؤمنین حساب عکرمة، ونسبة الکذب إلیه لا تقل عن نسبتها إلى زمیله عکرمة، حتى عده النسائی فی جملة الکذابین المعروفین بوضع الحدیث.   
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


    
    
ایشان در مقام نتیجه گیری از مباحثی که در نقد و بررسی شبهه سوم مطرح گردید می فرماید:     
ایشان در مقام نتیجه گیری از مباحثی که در نقد و بررسی شبهه سوم مطرح گردید می‌فرماید:     


وإذا کان کل من مقاتل وعکرمة بهذا المستوى لدى أرباب الجرح والتعدیل، فأمر روایتهما ورأیهما لا یحتاج إلى إطالة حدیث وبخاصة فی مثل هذه المسألة التی تمس مواقع العقیدة أو العاطفة من نفسیهما.- انتهی - <ref>المصدرالسابق152</ref>-  
وإذا کان کل من مقاتل وعکرمة بهذا المستوى لدى أرباب الجرح والتعدیل، فأمر روایتهما ورأیهما لا یحتاج إلى إطالة حدیث وبخاصة فی مثل هذه المسألة التی تمس مواقع العقیدة أو العاطفة من نفسیهما.- انتهی - <ref>المصدرالسابق152</ref>-  
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:


ثم قال: ( إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیرا  
ثم قال: ( إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیرا  
ایشان در تبیین بیشتر حدیث کساء و تطببق ان بر خمسه طیبه می فرماید:       
ایشان در تبیین بیشتر حدیث کساء و تطببق ان بر خمسه طیبه می‌فرماید:       


والذی یبدو ان الغرض من حصرهم تحت الکساء، وتطبیق الآیة علیهم، ومنع حتى أم سلمة من الدخول معهم، کما ورد فی روایات کثیرة، هو التأکید على اختصاصهم بالآیة، وقطع الطریق على کل ادعاء بشمولها لغیرهم.- انتهی -     
والذی یبدو ان الغرض من حصرهم تحت الکساء، وتطبیق الآیة علیهم، ومنع حتى أم سلمة من الدخول معهم، کما ورد فی روایات کثیرة، هو التأکید على اختصاصهم بالآیة، وقطع الطریق على کل ادعاء بشمولها لغیرهم.- انتهی -     


مولف ارجمند  کتاب الاصول العامه در ادامه به سیره مستمره حضرت  رسول  اکرم  ص در معرفی بیشتر اهل بیت خویش و نیز جهت رفع هر نوع ابهامی در این زمینه می فرماید:  
مولف ارجمند  کتاب الاصول العامه در ادامه به سیره مستمره حضرت  رسول  اکرم  ص در معرفی بیشتر اهل بیت خویش و نیز جهت رفع هر نوع ابهامی در این زمینه می‌فرماید:  
وکأن النبی ( صلى الله علیه وآله ) وقد خشی ان یستغل بعضهم قربه منه فیزعم شمول الآیة له، فحاول قطع السبیل علیهم بالتأکید على تطبیقها على هؤلاء بالخصوص،       
وکأن النبی ( صلى الله علیه وآله ) وقد خشی ان یستغل بعضهم قربه منه فیزعم شمول الآیة له، فحاول قطع السبیل علیهم بالتأکید على تطبیقها على هؤلاء بالخصوص،       


خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
      
      


مولف کتاب مذکور در رد شبهه برخی از اهل سنت - که مدعی هستند:  وحدت سیاق درایه تطهیر دلالت می‌کند که مراد از اهل البیت در ایه،  زنان پیامبر ص هستند - می فرماید :     
مولف کتاب مذکور در رد شبهه برخی از اهل سنت - که مدعی هستند:  وحدت سیاق درایه تطهیر دلالت می‌کند که مراد از اهل البیت در ایه،  زنان پیامبر ص هستند - می‌فرماید :     


أما ما یتصل بدعوى وحدة السیاق، فهی لو تمت لما کانت أکثر من کونها اجتهادا فی مقابلة النص، والنصوص السابقة کافیة لرفع الید عن کل اجتهاد جاء على خلافها، على أنها فی نفسها غیر تامة، لان من شرائط التمسک بوحدة السیاق ان یعلم وحدة الکلام لیکون بعضه قرینة على المراد من البعض الآخر، ومع احتمال التعدد فی الکلام لا مجال للتمسک بها بحال.     
أما ما یتصل بدعوى وحدة السیاق، فهی لو تمت لما کانت أکثر من کونها اجتهادا فی مقابلة النص، والنصوص السابقة کافیة لرفع الید عن کل اجتهاد جاء على خلافها، على أنها فی نفسها غیر تامة، لان من شرائط التمسک بوحدة السیاق ان یعلم وحدة الکلام لیکون بعضه قرینة على المراد من البعض الآخر، ومع احتمال التعدد فی الکلام لا مجال للتمسک بها بحال.     


ایشان در تبیین  اینکه وحدت سیاق ، مبتنی بر وحدت کلام  بوده و در ایات قرآن  خاصه در ایه مذکور احراز وحدت کلام  دشواراست  می فرماید:       
ایشان در تبیین  اینکه وحدت سیاق ، مبتنی بر وحدت کلام  بوده و در ایات قرآن  خاصه در ایه مذکور احراز وحدت کلام  دشواراست  می‌فرماید:       


ووقوع هذه الآیة أو هذا القسم منها ضمن ما نزل فی زوجات النبی، لا یدل على وحدة الکلام لما نعرف من أن نظم القرآن لم یجر على أساس  من التسلسل ألزمنی، فرب آیة مکیة وضعت بین آیات مدنیة وبالعکس فضلا عن اثبات ان الآیات المتسلسلة کان نزولها دفعة واحدة.
ووقوع هذه الآیة أو هذا القسم منها ضمن ما نزل فی زوجات النبی، لا یدل على وحدة الکلام لما نعرف من أن نظم القرآن لم یجر على أساس  من التسلسل ألزمنی، فرب آیة مکیة وضعت بین آیات مدنیة وبالعکس فضلا عن اثبات ان الآیات المتسلسلة کان نزولها دفعة واحدة.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
      
      


انگاه در اثبات اینکه فقره انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس با صدر و ذیلش تفاوت داشته و بصورت منفرد و جدا نازل شده است می فرماید:       
انگاه در اثبات اینکه فقره انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس با صدر و ذیلش تفاوت داشته و بصورت منفرد و جدا نازل شده است می‌فرماید:       


والظاهر من روایات أم سلمة، وهی التی نزلت فی بیتها هذه الآیة أنها نزلت منفردة کما توحی به مختلف الأجواء التی رسمتها روایاتها لما أحاط بها من جمع أهل البیت وادخالهم فی الکساء ومنعها من مشارکتهم فی الدخول إلى ما هنالک.<ref>المصدرالسابق  ص 158-159</ref>
والظاهر من روایات أم سلمة، وهی التی نزلت فی بیتها هذه الآیة أنها نزلت منفردة کما توحی به مختلف الأجواء التی رسمتها روایاتها لما أحاط بها من جمع أهل البیت وادخالهم فی الکساء ومنعها من مشارکتهم فی الدخول إلى ما هنالک.<ref>المصدرالسابق  ص 158-159</ref>
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:




ایشان در ادامه به بیان  گفتار فخر رازی  نسبت به مصادیق اولی الامر  می فرماید:       
ایشان در ادامه به بیان  گفتار فخر رازی  نسبت به مصادیق اولی الامر  می‌فرماید:       


ولکن الفخرالرازی خالف الشیعة فی دعواهم فی إرادة خصوص أئمتهم من هذه الآیة وقرب أن یکون المراد منها أهل الاجماع بالخصوص، واستدل على ذلک بقوله:     
ولکن الفخرالرازی خالف الشیعة فی دعواهم فی إرادة خصوص أئمتهم من هذه الآیة وقرب أن یکون المراد منها أهل الاجماع بالخصوص، واستدل على ذلک بقوله:     
خط ۲۸۱: خط ۲۸۱:
وعلى هذا فوجوب معرفة المتعلق للتکالیف، لا یمکن أخذه شرطا فیها بما هو متعلق لها لتأخره رتبة عنها، ویستحیل أخذ المتأخر فی المتقدم للزوم الخلف أو الدور.
وعلى هذا فوجوب معرفة المتعلق للتکالیف، لا یمکن أخذه شرطا فیها بما هو متعلق لها لتأخره رتبة عنها، ویستحیل أخذ المتأخر فی المتقدم للزوم الخلف أو الدور.


انگاه  علامه محمد تقی حکیم – بعد از اشکال حلی - ایراد نقضی  را به فخر رازی مطرح نموده و می فرماید: بر اساس گفتار شما اطاعت از اجماع اهل حل و عقد نیز  متوقف بر معرفت انان است که این بمراتب امرش سخت تر از معرفت اولی الامر است:
انگاه  علامه محمد تقی حکیم – بعد از اشکال حلی - ایراد نقضی  را به فخر رازی مطرح نموده و می‌فرماید: بر اساس گفتار شما اطاعت از اجماع اهل حل و عقد نیز  متوقف بر معرفت انان است که این بمراتب امرش سخت تر از معرفت اولی الامر است:




خط ۳۲۸: خط ۳۲۸:




علامه سید محمد تقی حکیم  در زمینه متواتر بودن این حدیث بین الفریقین می فرماید:
علامه سید محمد تقی حکیم  در زمینه متواتر بودن این حدیث بین الفریقین می‌فرماید:




خط ۳۳۴: خط ۳۳۴:




انگاه به ذکر نکاتی که از این حدیث  استفاده می‌شود پرداخته  و نسبت به  دلالت این حدیث بر عصمت اهل بیت ع  می فرماید:  
انگاه به ذکر نکاتی که از این حدیث  استفاده می‌شود پرداخته  و نسبت به  دلالت این حدیث بر عصمت اهل بیت ع  می‌فرماید:  


از انجا که در این حدیث نوعی ملازمه و عدم افتراق بین قرآن و عترت بیان گردیده است  بنابر این همانطور که قرآن کریم واجد عصمت  از هر نوع خطا بوده عترت نیز که عدل او قرار گرفته است معصوم از هر نوع خطا خواهد بود بعلاوه انکه فرض خطا و عدم عصمت نسبت به اهل بیت هر چند غیر عمدی سبب افتراق بین قرآن و عترت خواهد بود.  –<ref>المصدرالسابق ص 166-167</ref>
از انجا که در این حدیث نوعی ملازمه و عدم افتراق بین قرآن و عترت بیان گردیده است  بنابر این همانطور که قرآن کریم واجد عصمت  از هر نوع خطا بوده عترت نیز که عدل او قرار گرفته است معصوم از هر نوع خطا خواهد بود بعلاوه انکه فرض خطا و عدم عصمت نسبت به اهل بیت هر چند غیر عمدی سبب افتراق بین قرآن و عترت خواهد بود.  –<ref>المصدرالسابق ص 166-167</ref>
خط ۳۴۱: خط ۳۴۱:




ایشان درادامه نسبت به دلالت حدیث بر لزوم تمسک به مجموع  قرآن و عترت می فرماید: تمسک به قرآن  و عترت بمعنای اخذ تعالیم  و تبعیت از اندو می‌باشد بعلاوه انکه تمسک  به قرآن و عترت  - جمعا نه منفردا -  سبب نجات انسان از ضلالت خواهد بود. <ref>المصدر ص 166-167</ref>
ایشان درادامه نسبت به دلالت حدیث بر لزوم تمسک به مجموع  قرآن و عترت می‌فرماید: تمسک به قرآن  و عترت بمعنای اخذ تعالیم  و تبعیت از اندو می‌باشد بعلاوه انکه تمسک  به قرآن و عترت  - جمعا نه منفردا -  سبب نجات انسان از ضلالت خواهد بود. <ref>المصدر ص 166-167</ref>


===دلالت حدیث ثقلین بر بقاء و استمرار عترت بهمراه قرآن تا قیامت===  
===دلالت حدیث ثقلین بر بقاء و استمرار عترت بهمراه قرآن تا قیامت===  




علامه محمد تقی حکیم در دلالت حدیث ثقلین بر استمرار موجودیت قرآن و عترت تا قیامت  می فرماید:  
علامه محمد تقی حکیم در دلالت حدیث ثقلین بر استمرار موجودیت قرآن و عترت تا قیامت  می‌فرماید:  




خط ۳۵۵: خط ۳۵۵:
دلالت حدیث بر علم اهل بیت ع به همه علوم - علوم شرعی و غیر ان -:
دلالت حدیث بر علم اهل بیت ع به همه علوم - علوم شرعی و غیر ان -:


علامه حکیم نسبت به نکته چهارمی که از حدیث ثقلین برداشت می‌شود  می فرماید:  
علامه حکیم نسبت به نکته چهارمی که از حدیث ثقلین برداشت می‌شود  می‌فرماید:  


4 - دلالته على تمیزهم بالعلم بکل ما یتصل بالشریعة وغیره، کما یدل على ذلک اقترانهم بالکتاب الذی لا یغادر صغیرة ولا کبیرة، ولقوله ( صلى الله علیه وآله ): ولا تعلموهم فإنهم أعلم منکم.
4 - دلالته على تمیزهم بالعلم بکل ما یتصل بالشریعة وغیره، کما یدل على ذلک اقترانهم بالکتاب الذی لا یغادر صغیرة ولا کبیرة، ولقوله ( صلى الله علیه وآله ): ولا تعلموهم فإنهم أعلم منکم.
خط ۳۶۳: خط ۳۶۳:




ایشان در تبیین  اعلمیت اهل بیت ع می فرماید:  
ایشان در تبیین  اعلمیت اهل بیت ع می‌فرماید:  
ثم إن الذین وقع الحث علیهم منهم إنما هم العارفون بکتاب الله وسنة رسوله، إذ هم الذین لا یفارقون الکتاب إلى الحوض، ویؤیده الخبر السابق: ولا تعلموهم فإنهم أعلم منکم، وتمیزوا بذلک عن بقیة العلماء لان الله أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا، وشرفهم بالکرامات الباهرة، والمزایا المتکاثرة – انتهی – <ref>المصدر ص 168-169.</ref>
ثم إن الذین وقع الحث علیهم منهم إنما هم العارفون بکتاب الله وسنة رسوله، إذ هم الذین لا یفارقون الکتاب إلى الحوض، ویؤیده الخبر السابق: ولا تعلموهم فإنهم أعلم منکم، وتمیزوا بذلک عن بقیة العلماء لان الله أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا، وشرفهم بالکرامات الباهرة، والمزایا المتکاثرة – انتهی – <ref>المصدر ص 168-169.</ref>


خط ۳۹۹: خط ۳۹۹:




انگاه در مقام پاسخ از اشکال نخست ابوزهره – بعد از اثبات صحت و قوت  نسخه ای از حدیث ثقلین که مشتمل بر: کتاب الله وعترتی  است و بیان انکه در مهمترین کتب معتبر اهل سنت حدیث ثقلین بدین گونه ذکر شده و اثبات ضعف نسخه های دیگر  – به بررسی محتوائی روایت پرداخته ومی فرماید:  
انگاه در مقام پاسخ از اشکال نخست ابوزهره – بعد از اثبات صحت و قوت  نسخه ای از حدیث ثقلین که مشتمل بر: کتاب الله وعترتی  است و بیان انکه در مهمترین کتب معتبر اهل سنت حدیث ثقلین بدین گونه ذکر شده و اثبات ضعف نسخه های دیگر  – به بررسی محتوائی روایت پرداخته ومی‌فرماید:  




أما من حیث المضمون، فأنا - شخصیا - لا أکاد أفهم کیف یمکن أن تکون السنة مرجعا یطلب إلى المسلمین فی جمیع عصورهم أن یتمسکوا بها إلى جنب الکتاب، وهی غیر مجموعة على عهده ( صلى الله علیه وآله ) وفیها الناسخ والمنسوخ، والعام والخاص، والمطلق والمقید. ولقد کان رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) بالمدینة وأصحابه
أما من حیث المضمون، فأنا - شخصیا - لا أکاد أفهم کیف یمکن أن تکون السنة مرجعا یطلب إلى المسلمین فی جمیع عصورهم أن یتمسکوا بها إلى جنب الکتاب، وهی غیر مجموعة على عهده ( صلى الله علیه وآله ) وفیها الناسخ والمنسوخ، والعام والخاص، والمطلق والمقید. ولقد کان رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) بالمدینة وأصحابه


ایشان  در تبیین  عدم تدوین سنت در عهد پیامبر ص  به سخنان  ابن حزم اشاره کرده و می فرماید:
ایشان  در تبیین  عدم تدوین سنت در عهد پیامبر ص  به سخنان  ابن حزم اشاره کرده و می‌فرماید:




خط ۴۱۰: خط ۴۱۰:




ایشان در رد سخن  ابوزهره  و نیز عوارض  عدم  تدوین سنت در عهد پامبر ص  می فرماید:  
ایشان در رد سخن  ابوزهره  و نیز عوارض  عدم  تدوین سنت در عهد پامبر ص  می‌فرماید:  


أیظل یبحث عن جمیع الصحابة وفیهم الولاة والحکام، وفیهم القواد والجنود فی الثغور لیسألهم عن طبیعة ما یرید التعرف علیه من أحکام، أم یکتفی بالرجوع إلى الموجودین وهو لا یجزیه لاحتمال صدور الناسخ أو المقید أو المخصص أمام واحد أو اثنین ممن لم یکونوا بالمدینة ؟ والحجیة - کما یقول ابن حزم -: لا تتقوم إلا بهم  والعمل بالعام أو المطلق لا یجوز قبل الفحص عن مخصصه أو مقیده ما دمنا نعلم أن من طریقة النبی فی التبلیغ هو الاعتماد على القرائن المنفصلة، فالارجاع إلى شئ مشتت وغیر مدون تعجیز للأمة وتضییع للکثیر من أحکامها الواقعیة.
أیظل یبحث عن جمیع الصحابة وفیهم الولاة والحکام، وفیهم القواد والجنود فی الثغور لیسألهم عن طبیعة ما یرید التعرف علیه من أحکام، أم یکتفی بالرجوع إلى الموجودین وهو لا یجزیه لاحتمال صدور الناسخ أو المقید أو المخصص أمام واحد أو اثنین ممن لم یکونوا بالمدینة ؟ والحجیة - کما یقول ابن حزم -: لا تتقوم إلا بهم  والعمل بالعام أو المطلق لا یجوز قبل الفحص عن مخصصه أو مقیده ما دمنا نعلم أن من طریقة النبی فی التبلیغ هو الاعتماد على القرائن المنفصلة، فالارجاع إلى شئ مشتت وغیر مدون تعجیز للأمة وتضییع للکثیر من أحکامها الواقعیة.




انگاه در مقام نتیجه گیری از نقد بر سخنان نخست ابوزهره  در اوثق بودن نسخه  کتاب الله و سنتی می فرماید :
انگاه در مقام نتیجه گیری از نقد بر سخنان نخست ابوزهره  در اوثق بودن نسخه  کتاب الله و سنتی می‌فرماید :




خط ۴۳۹: خط ۴۳۹:




علامه محمد تقی حکیم  در تبیین اشکال دوم ابوزهره – عدم تعیین ائمه بعد از پیامبر ص و عدم استیضاح  مردم در این مساله از ان حضرت -  می فرماید:
علامه محمد تقی حکیم  در تبیین اشکال دوم ابوزهره – عدم تعیین ائمه بعد از پیامبر ص و عدم استیضاح  مردم در این مساله از ان حضرت -  می‌فرماید:




خط ۴۶۰: خط ۴۶۰:
وأحادیث الکساء التی سبقت الإشارة إلیها فیما سبق، بما فی بعضها من إقصاء حتى لزوجته أم سلمة، ما یغنی عن إطالة الحدیث معه فی التعرف على المراد من أهل البیت على عهده، وأحادیثه على اختلافها یفسر بعضها بعضا، ویعین بعضها المراد من البعض
وأحادیث الکساء التی سبقت الإشارة إلیها فیما سبق، بما فی بعضها من إقصاء حتى لزوجته أم سلمة، ما یغنی عن إطالة الحدیث معه فی التعرف على المراد من أهل البیت على عهده، وأحادیثه على اختلافها یفسر بعضها بعضا، ویعین بعضها المراد من البعض


ایشان در ادامه  نسبت به عدم  لزوم معرفی  تفصیلی ائمه بعد از معرفی نفرات نخست انها  می فرماید :
ایشان در ادامه  نسبت به عدم  لزوم معرفی  تفصیلی ائمه بعد از معرفی نفرات نخست انها  می‌فرماید :




خط ۴۶۶: خط ۴۶۶:




ایشان نسبت به  لزوم  معرفی  اهل بیت  بعنوان امامان معصوم  برای امت می فرماید:
ایشان نسبت به  لزوم  معرفی  اهل بیت  بعنوان امامان معصوم  برای امت می‌فرماید:




خط ۵۱۸: خط ۵۱۸:


   
   
علامه حکیم بعد از مباحثی که در نقد ایراد دوم ابوزهره مطرح کرده است می فرماید:   
علامه حکیم بعد از مباحثی که در نقد ایراد دوم ابوزهره مطرح کرده است می‌فرماید:   
   
   
   
   
خط ۵۳۰: خط ۵۳۰:




انگاه به تبیین  شخصیت  اهل بیت پرداخته و در اثبات افضلیت انان نسبت به دیگران می فرماید:  
انگاه به تبیین  شخصیت  اهل بیت پرداخته و در اثبات افضلیت انان نسبت به دیگران می‌فرماید:  




خط ۵۵۴: خط ۵۵۴:




ایشان درتبیین  ممتاز بودن  ائمه اثنی عشر نسبت به دیگران  می فرماید:  
ایشان درتبیین  ممتاز بودن  ائمه اثنی عشر نسبت به دیگران  می‌فرماید:  




خط ۵۷۴: خط ۵۷۴:




ایشان در پاسخ اشکال سوم  ابوزهره مبنی بر امامت فقهی و علمی اهل بیت منهای مرجعیت سیاسی انها می فرماید:
ایشان در پاسخ اشکال سوم  ابوزهره مبنی بر امامت فقهی و علمی اهل بیت منهای مرجعیت سیاسی انها می‌فرماید:




خط ۵۸۶: خط ۵۸۶:




علامه حکیم در بخش پایانی گفتارشان در یک جمعبندی از مجموعه ادله ای که در عصمت  اهل بیت علیهم السلام  بدان استناد کرده‌اند می فرماید:
علامه حکیم در بخش پایانی گفتارشان در یک جمعبندی از مجموعه ادله ای که در عصمت  اهل بیت علیهم السلام  بدان استناد کرده‌اند می‌فرماید:




Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش