۸۷٬۱۶۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سنت ها' به 'سنتها') |
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
فیض کاشانی ایشان با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیتهای برجسته اخباری یاد میشود در مساله امکان فهم پذیری قرآن دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قرآن منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان میتواند از قرآن بهره گیرند. ایشان معتقد است عدم جواز تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قرآن و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد. ایشان در اثبات جواز و امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات: القرآن هدى من الضلالة، وتبیان من العمى، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضیاء من الأجداث، وعصمة من الهلکة، ورشد من الغوایة، وبیان من الفتن، وبلاغ من الدنیا إلى الآخرة، وفیه کمال دینکم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار میباشد استنادمیکند. | فیض کاشانی ایشان با برغم انکه از او بعنوان یکی از شخصیتهای برجسته اخباری یاد میشود در مساله امکان فهم پذیری قرآن دیدگاهش متفاوت از انان بوده و معتقد است که فهم قرآن منحصر به معصومین ع نبوده بلکه دیگران نیز به تناسب ظرفیت شان میتواند از قرآن بهره گیرند. ایشان معتقد است عدم جواز تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم جواز تفسیر کلام معصومین نیز بوده و در نتیجه قرآن و سنت از دسترس بشر خارج خواهد شد. ایشان در اثبات جواز و امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین به روایاتی نظیر: حدیث ثقلین و حدیث، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ونیز احادیثی که مشتمل بر کلمات: القرآن هدى من الضلالة، وتبیان من العمى، واستقالة من العثرة، ونور من الظلمة، وضیاء من الأجداث، وعصمة من الهلکة، ورشد من الغوایة، وبیان من الفتن، وبلاغ من الدنیا إلى الآخرة، وفیه کمال دینکم، و ما عدل أحد من القرآن الا إلى النار میباشد استنادمیکند. | ||
ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می داند | ایشان در رد گفتار ملا امین استر ابادی که با تمسک به حدیث ثقلین فهم قرآن را منحصر به اهل بیت می داند میفرماید لازمه این گفتار عدم انتفاع از قرآن و عترت خواهد بود: | ||
برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی - بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع میدانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین میباشد- تحقق خواهد یافت. بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند. | برخی از فضلاء – ملا امین استرابادی - بر اساس حدیث ثقلین، فهم قرآن را مبتنی بر لزوم تمسک به کلام اهل بیت ع میدانند چون تنها در این صورت تمسک به مجموع قرآن و سنت – که مفاد حدیث ثقلین میباشد- تحقق خواهد یافت. بدلیل انکه بدون تمسک به انان - اهل بیت ع- فهم مراد الهی ممکن نیست چون فقط انان اگاهی جامع به قرآن داشته و دیگران لازم است در این جهت به انان مراجعه نمایند. | ||
ایشان در رد سخنان | ایشان در رد سخنان مذکورمیفرماید: | ||
لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز میتوان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت ناممکن خواهد بود. | لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز میتوان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت ناممکن خواهد بود. | ||
فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم نیز | فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم نیز میفرماید:بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان - امری ثابت و قطعی بوده بگونهای که صاحبان اندیشه های متعالی میتوانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قرآن نائل گردند بنابر این کسانی که فهم قرآن را منحصر در فهم ظاهر ان دانسته و درک معانی عمیق ان را ناممکن میدانند از سطح ناچیز علمی درونشان خبر داده و حکم ناصوابی نسبت به دیگران ابراز داشته اند. | ||
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه گیری مینویسد: | ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه گیری مینویسد: | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
جامع ترین گفتار در زمینه امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن را میتوان در کلمات علامه طباطبائی مشاهده نمود که از جهات گوناگون به این مساله مهم پرداخته و به شبهات قائلین به منحصر نمودن فهم قرآن بوسیله روایات معصومین، پاسخ گفته است. ایشان در اثبات فهم پذیر بودن قرآن تحت عنوان "القرآن مستقل فی دلالته "مینویسد: | جامع ترین گفتار در زمینه امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن را میتوان در کلمات علامه طباطبائی مشاهده نمود که از جهات گوناگون به این مساله مهم پرداخته و به شبهات قائلین به منحصر نمودن فهم قرآن بوسیله روایات معصومین، پاسخ گفته است. ایشان در اثبات فهم پذیر بودن قرآن تحت عنوان "القرآن مستقل فی دلالته "مینویسد: | ||
قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان میباشد وجود ندارد. | قرآن همانند محاورات مردم دلالتش بر معانی واضح بوده و هیچ نوع خفائی دران وجود ندارد و دلیلی بر اینکه مراد جدی خداوند در ایات غیر از مدلول ظاهری شان میباشد وجود ندارد. | ||
ایشان در تبیین نکته فوق | ایشان در تبیین نکته فوق میفرماید: | ||
کلمات قرآن بگونهای است که اگاه به زبان عربی بخوبی میتواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از ایات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با انان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج میکند. بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که انان معانی ایات را درک میکردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی فهمند بی معنا خواهد بود. | کلمات قرآن بگونهای است که اگاه به زبان عربی بخوبی میتواند معانی انرا درک نماید همانگونه که مخاطب بسیاری از ایات طوائف خاصی از مردم بوده و قرآن با انان در مسائل گوناگون تکلم و احتجاج میکند. بدیهی است مفهوم این مخاطبات ان است که انان معانی ایات را درک میکردند چون تکلم با افرادی که زبان قرآن را نمی فهمند بی معنا خواهد بود. | ||
ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و مینویسد: | ایشان در ادامه به ایاتی از قرآن اشاره نموده و مینویسد: | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
گفتار امام علی علیه السلام در مراتب فهم پذیری قرآن | گفتار امام علی علیه السلام در مراتب فهم پذیری قرآن | ||
اما م علی ع در گفتاری مراتب سه گانه ای را برای فهم و درک قرآن مطرح نموده | اما م علی ع در گفتاری مراتب سه گانه ای را برای فهم و درک قرآن مطرح نموده میفرماید: | ||
بخشی از معارف قرآن برای عالم و جاهل قابل فهم است. برخی دیگر از معارف الهی تنها برای کسانی قابل فهم است که از ذهنی صاف و قلبی مهذب برخوردار باشند و برخی معارف الهی در قرآن نیز فقط برای خداوند، ملائکه الهی و راسخان در علم، معلوم میباشد. | بخشی از معارف قرآن برای عالم و جاهل قابل فهم است. برخی دیگر از معارف الهی تنها برای کسانی قابل فهم است که از ذهنی صاف و قلبی مهذب برخوردار باشند و برخی معارف الهی در قرآن نیز فقط برای خداوند، ملائکه الهی و راسخان در علم، معلوم میباشد. | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
امام صادق ع به نقل از رسول اکرم ص | امام صادق ع به نقل از رسول اکرم ص میفرماید: | ||
....فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن...وله ظهر وبطن فظاهره حکم وباطنه علم، ظاهره أنیق وباطنه عمیق، له نجوم... | ....فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن...وله ظهر وبطن فظاهره حکم وباطنه علم، ظاهره أنیق وباطنه عمیق، له نجوم... | ||
مفاد حدیث مذکوران است که ظاهر قرآن از سنخ حکم بوده و باطنش از مقوله علم است بعلاوه اینکه ظاهرش زیبا و باطنش بسیار عمیق است. | مفاد حدیث مذکوران است که ظاهر قرآن از سنخ حکم بوده و باطنش از مقوله علم است بعلاوه اینکه ظاهرش زیبا و باطنش بسیار عمیق است. | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
علامه طباطبائی در القرآن فی الاسلام | علامه طباطبائی در القرآن فی الاسلام | ||
ایشان در تحقیقی جامع به معانی ظاهر و باطنی قرآن پرداخته و مطالب ارزشمندی را در حکمت بکارگیری چنین شیوه ای در قرآن بیان نموده است. | ایشان در تحقیقی جامع به معانی ظاهر و باطنی قرآن پرداخته و مطالب ارزشمندی را در حکمت بکارگیری چنین شیوه ای در قرآن بیان نموده است. | ||
ایشان در بخش نخست کلامشان ذیل عنوان" للقرآن ظاهر وباطن" | ایشان در بخش نخست کلامشان ذیل عنوان" للقرآن ظاهر وباطن" میفرماید: | ||
مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قرآن میتوان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد بگونهای که ان معانی هم بعد از تدبر بعنوان ظواهر تلقی خواهد شد بعبارت دیگر ظواهر معانی قرآن از لایه های مختلفی برخوردار است که در سلسله طولی قرار داشته بگونهای که با تدبر قابل دسترسی میباشد. ایشان نکته مذکور را در قالب بیان شواهدی از قرآن توضیح میدهند . | مراد از معانی باطنی امور غیرقابل ادراک نیست بلکه مراد ان است که با تدبر و تعمق در قرآن میتوان به لایه های عمیق معانی ایات پی برد بگونهای که ان معانی هم بعد از تدبر بعنوان ظواهر تلقی خواهد شد بعبارت دیگر ظواهر معانی قرآن از لایه های مختلفی برخوردار است که در سلسله طولی قرار داشته بگونهای که با تدبر قابل دسترسی میباشد. ایشان نکته مذکور را در قالب بیان شواهدی از قرآن توضیح میدهند . | ||
خط ۲۳۵: | خط ۲۳۵: | ||
گفتارعلامه طباطبائی در زمینه علت بکار گیری معانی باطنی وظاهر ی در قرآن | گفتارعلامه طباطبائی در زمینه علت بکار گیری معانی باطنی وظاهر ی در قرآن | ||
ایشان تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن بعد از بیان سه مقدمه | ایشان تحت عنوان: لماذا تکلم القرآن بأسلوب الظاهر والباطن بعد از بیان سه مقدمه میفرماید: | ||
از انجا که تعالیم عالی قرآن ناظر به مقام والای انسانیت بوده و او را قابل سیر در مدارج کمال می داند و از طرفی استعداد انسانها در فهم امور معنوی با یکدیگر متفاوت بوده و نمیتوان مسائل عالی را در یک سطح ارائه داد به همین دلیل قرآن کریم مسائل را بصورت ساده در اختیار بشریت گذاشته اما در باطن این معانی بظاهر ساده معارف عمیقی نهاده است که تنها اهل معرفت قادر به درک انها میباشند. | از انجا که تعالیم عالی قرآن ناظر به مقام والای انسانیت بوده و او را قابل سیر در مدارج کمال می داند و از طرفی استعداد انسانها در فهم امور معنوی با یکدیگر متفاوت بوده و نمیتوان مسائل عالی را در یک سطح ارائه داد به همین دلیل قرآن کریم مسائل را بصورت ساده در اختیار بشریت گذاشته اما در باطن این معانی بظاهر ساده معارف عمیقی نهاده است که تنها اهل معرفت قادر به درک انها میباشند. | ||
بعبارت دیگر عمق معارف قرآن و نیز تفاوت ظرفیت انسانها مقتضی ان بود که ایات قرآن بگونهای تنظیم گردد تا همگان در هر سطحی که هستند بتوانند مراتبی از معانی عالیه ان را درک کنند به همین جهت ظواهر ایات در قرآن کریم دارای سلسله مراتبی هستند که سطوح مختلف متدبرین در ان میتوانند معرفت خویش را ارتقا بخشد. | بعبارت دیگر عمق معارف قرآن و نیز تفاوت ظرفیت انسانها مقتضی ان بود که ایات قرآن بگونهای تنظیم گردد تا همگان در هر سطحی که هستند بتوانند مراتبی از معانی عالیه ان را درک کنند به همین جهت ظواهر ایات در قرآن کریم دارای سلسله مراتبی هستند که سطوح مختلف متدبرین در ان میتوانند معرفت خویش را ارتقا بخشد. |