۸۸٬۱۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') |
جز (جایگزینی متن - 'شهاب الدین' به 'شهابالدین') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اسم اصلی هاجر معلوم نیست. هاجر به فتح جیم است و از باب 21 توراة، سفر تکوین این گونه استفاده می شود که: این اسم پس از فرار از حضور ساره به بیابان به او گذارده شده است و «هاجر» به معنی فرار است چنانکه در قاموس مقدس گفته است. <ref>حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، جلد1،ص 184</ref> | اسم اصلی هاجر معلوم نیست. هاجر به فتح جیم است و از باب 21 توراة، سفر تکوین این گونه استفاده می شود که: این اسم پس از فرار از حضور ساره به بیابان به او گذارده شده است و «هاجر» به معنی فرار است چنانکه در قاموس مقدس گفته است. <ref>حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، جلد1،ص 184</ref> | ||
حضرت ابراهیم(ع) هنگام ورود به [[مصر]] همسرش [[ساره]] را به عنوان خواهر خود معرفی کرده و پادشاه مصر که نیت بدی نسبت به ساره داشت مورد مجازات الهی واقع و سپس بخشیده شد. آن پادشاه پس از نشانههایى که از [[خداوند]] دید ساره را رها کرد و علاوه بر اعطای جوایز کنیزکى را که نزد ایشان بود به ساره بخشید. آن کنیزک هاجر نام داشت. <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 52، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بیتا؛ ابن عماد حنبلی دمشقی، | حضرت ابراهیم(ع) هنگام ورود به [[مصر]] همسرش [[ساره]] را به عنوان خواهر خود معرفی کرده و پادشاه مصر که نیت بدی نسبت به ساره داشت مورد مجازات الهی واقع و سپس بخشیده شد. آن پادشاه پس از نشانههایى که از [[خداوند]] دید ساره را رها کرد و علاوه بر اعطای جوایز کنیزکى را که نزد ایشان بود به ساره بخشید. آن کنیزک هاجر نام داشت. <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 52، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بیتا؛ ابن عماد حنبلی دمشقی، شهابالدین، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق الأرنؤوط، شعیب، ج 3، ص 131، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406ش</ref> | ||
به مصری بودن هاجر در منابع تاریخی فراوانی اشاره شده است. <ref>ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1407ق؛ یاقوت حموی، | به مصری بودن هاجر در منابع تاریخی فراوانی اشاره شده است. <ref>ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1407ق؛ یاقوت حموی، شهابالدین ابو عبدالله، معجم البلدان، ج 5، ص 139، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م</ref> | ||
روایتی از [[پیامبر(ص)]] نیز وجود دارد که برخی آنرا به مصری بودن هاجر مرتبط دانستهاند: «هرگاه مصر را گشودید با اهل آن به نیکى رفتار کنید ... چرا که ایشان "رحم" و "ذمّه" دارند». <ref>شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، محقق، الأرنؤوط شعیب، عادل مرشد، ... ج 35، ص 409، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ بیهقی، أحمد بن حسین، السنن الکبرى، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 9، ص 346، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق</ref> شارحان، مقصود از «رحم» را «هاجر» و مراد از «ذمّه» را «ماریه» همسر پیامبر(ص) میدانند. <ref>أبوالحسن قشیری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله(ص) (صحیح مسلم)، محقق، عبدالباقی، محمد فؤاد، ج 4، پاورقی ص 1970، بیروت، دار إحیاء التراث العرب، بیتا؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 7، ص 376، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> | روایتی از [[پیامبر(ص)]] نیز وجود دارد که برخی آنرا به مصری بودن هاجر مرتبط دانستهاند: «هرگاه مصر را گشودید با اهل آن به نیکى رفتار کنید ... چرا که ایشان "رحم" و "ذمّه" دارند». <ref>شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، محقق، الأرنؤوط شعیب، عادل مرشد، ... ج 35، ص 409، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ بیهقی، أحمد بن حسین، السنن الکبرى، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 9، ص 346، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق</ref> شارحان، مقصود از «رحم» را «هاجر» و مراد از «ذمّه» را «ماریه» همسر پیامبر(ص) میدانند. <ref>أبوالحسن قشیری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله(ص) (صحیح مسلم)، محقق، عبدالباقی، محمد فؤاد، ج 4، پاورقی ص 1970، بیروت، دار إحیاء التراث العرب، بیتا؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 7، ص 376، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> |