۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میدهد' به 'میدهد') |
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
==نقد شهید مطهری به دیدگاه وهابیت و منکرین شفاعت== | ==نقد شهید مطهری به دیدگاه وهابیت و منکرین شفاعت== | ||
شهید مطهری در بیان ایراد وهابیت نسبت به شفاعت | شهید مطهری در بیان ایراد وهابیت نسبت به شفاعت میفرماید: این همان اشکالى است که وهّابیها مطرح مىکنند و جمعى وهّابى مسلک در میان شیعه نیز فریفته آن شده اند.<ref>مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج1، ص: 243</ref> | ||
ایشان نخست به تبیین شفاعت از منظر دین پرداخته و انرا جزئی از قانون الهی و نظام اسباب و مسببات می داند. | ایشان نخست به تبیین شفاعت از منظر دین پرداخته و انرا جزئی از قانون الهی و نظام اسباب و مسببات می داند. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
ایشان در ادامه به عقلانی بودن شفاعت اشاره نموده و | ایشان در ادامه به عقلانی بودن شفاعت اشاره نموده و میفرماید: | ||
اگر فرضا هیچ دلیل نقلى بر شفاعت در دست نبود ناچار بودیم از راه عقل و براهین قاطعى از قبیل برهان امکان اشرف و نظام داشتن هستى به آن قائل شویم. | اگر فرضا هیچ دلیل نقلى بر شفاعت در دست نبود ناچار بودیم از راه عقل و براهین قاطعى از قبیل برهان امکان اشرف و نظام داشتن هستى به آن قائل شویم. | ||
وقتى کسى وجود مغفرت خدا را بپذیرد، مبانى محکم عقلى، او را ناچار مىسازد که بگوید جریان مغفرت باید از مجراى یک عقل کلّى یا یک نفس کلّى یعنى عقل و نفسى که داراى مقام ولایت کلیه الهیه است صورت گیرد؛ امکان ندارد که فیض الهى بیرون از قانون و حساب به موجودات برسد. | وقتى کسى وجود مغفرت خدا را بپذیرد، مبانى محکم عقلى، او را ناچار مىسازد که بگوید جریان مغفرت باید از مجراى یک عقل کلّى یا یک نفس کلّى یعنى عقل و نفسى که داراى مقام ولایت کلیه الهیه است صورت گیرد؛ امکان ندارد که فیض الهى بیرون از قانون و حساب به موجودات برسد. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
ایشان در زمینه شرایط شفاعت | ایشان در زمینه شرایط شفاعت میفرماید: | ||
با توجه به اینکه شفاعت همان مغفرت الهى است که وقتى به خداوند که منبع و صاحب خیرها و رحمتهاست نسبت داده مىشود با نام «مغفرت» خوانده مىشود و هنگامى که به وسائط و مجارى رحمت منسوب مىگردد نام «شفاعت» به خود مىگیرد، واضح مىگردد که هر شرطى براى شمول مغفرت هست براى شمول شفاعت نیز هست....قرآن کریم سعه رحمت پروردگار را از زبان حاملین عرش چنین بیان میکند: | با توجه به اینکه شفاعت همان مغفرت الهى است که وقتى به خداوند که منبع و صاحب خیرها و رحمتهاست نسبت داده مىشود با نام «مغفرت» خوانده مىشود و هنگامى که به وسائط و مجارى رحمت منسوب مىگردد نام «شفاعت» به خود مىگیرد، واضح مىگردد که هر شرطى براى شمول مغفرت هست براى شمول شفاعت نیز هست....قرآن کریم سعه رحمت پروردگار را از زبان حاملین عرش چنین بیان میکند: | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
ایشان در ادامه به دیدگاه وهابیت در زمینه شفاعت پرداخته و | ایشان در ادامه به دیدگاه وهابیت در زمینه شفاعت پرداخته و میفرماید: | ||
اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بتهایى که شریک خداوند قرار مىدادند... مىگفتند که آفرینش، منحصرا در دست خداست و کسى با او در این کار شریک نیست، ولى در اداره جهان، بتها با او شرکت دارند. شرک اعراب جاهلیت، شرک در «خالق» نبود، شرک در «رب» بود. | اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بتهایى که شریک خداوند قرار مىدادند... مىگفتند که آفرینش، منحصرا در دست خداست و کسى با او در این کار شریک نیست، ولى در اداره جهان، بتها با او شرکت دارند. شرک اعراب جاهلیت، شرک در «خالق» نبود، شرک در «رب» بود. | ||
مىدانیم که در میان افراد بشر گاهى کسى مؤسسهاى را بوجود مىآورد ولى اداره آن را به دیگرى واگذار مىنماید، یا در اداره آن مؤسسه، خودش با دیگران بطور مشترک دست درکار مىشود. عقیده مشرکین درباره خدا و جهان و در اداره جهان به این شکل بود. قرآن کریم بسختى با آن مبارزه کرد و مکرّر اعلام نمود که براى خدا شریکى نیست نه در خالقیّت و نه در ربوبیّت؛ او به تنهایى، هم پدید آورنده جهان است و هم تدبیر کننده آن؛ ملک و پادشاهى جهان اختصاص به او دارد و او ربّ العالمین است. | مىدانیم که در میان افراد بشر گاهى کسى مؤسسهاى را بوجود مىآورد ولى اداره آن را به دیگرى واگذار مىنماید، یا در اداره آن مؤسسه، خودش با دیگران بطور مشترک دست درکار مىشود. عقیده مشرکین درباره خدا و جهان و در اداره جهان به این شکل بود. قرآن کریم بسختى با آن مبارزه کرد و مکرّر اعلام نمود که براى خدا شریکى نیست نه در خالقیّت و نه در ربوبیّت؛ او به تنهایى، هم پدید آورنده جهان است و هم تدبیر کننده آن؛ ملک و پادشاهى جهان اختصاص به او دارد و او ربّ العالمین است. | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
از دقت در گفتار ایشان در این زمینه بخوبی فرق بین شفاعت مشروع و حقیقی از شفاعت باطل و نیز ضعف دیدگاه وهابیت در انکار شفاعت غیر خداوند روشن میگردد. | از دقت در گفتار ایشان در این زمینه بخوبی فرق بین شفاعت مشروع و حقیقی از شفاعت باطل و نیز ضعف دیدگاه وهابیت در انکار شفاعت غیر خداوند روشن میگردد. | ||
ایشان تحت عنوان «شفاعت از آن خدا است» | ایشان تحت عنوان «شفاعت از آن خدا است» میفرماید: | ||