۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىباشند' به 'میباشند') |
جز (جایگزینی متن - 'مىگفتند' به 'میگفتند') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
2- آنها | 2- آنها میگفتند: توجه ما به بتها و عبادت ما از آنها تنها بخاطر طلب قرب و شفاعت مىباشد،" و یقولون هؤلاء شفعاؤنا عند الله": (یونس- 18). | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
بت پرستان از پرستش خداى یگانه وحشت داشتند و | بت پرستان از پرستش خداى یگانه وحشت داشتند و میگفتند:" أجعل الآلهة إلها واحدا إن هذا لشیء عجاب" (سوره ص آیه 5). | ||
بت پرستان بتها را از نظر عبادت در ردیف خداوند میدانستند و | بت پرستان بتها را از نظر عبادت در ردیف خداوند میدانستند و میگفتند:" تالله إن کنا لفی ضلال مبین إذ نسویکم برب العالمین" (شعراء آیه 98). | ||
بت پرستان همانطور که تواریخ به روشنى گواهى مىدهد اعتقاد به تاثیر بتها در سرنوشت خود داشتند و مبدئیت تاثیر براى آنها قائل بودند، در حالى که مسلمانان معتقد به شفاعت، تمام تاثیر را از خدا میدانند، و براى هیچ موجودى استقلال در تاثیر قائل نیستند.مقایسه این دو با یکدیگر بسیار جاهلانه و دور از منطق است. | بت پرستان همانطور که تواریخ به روشنى گواهى مىدهد اعتقاد به تاثیر بتها در سرنوشت خود داشتند و مبدئیت تاثیر براى آنها قائل بودند، در حالى که مسلمانان معتقد به شفاعت، تمام تاثیر را از خدا میدانند، و براى هیچ موجودى استقلال در تاثیر قائل نیستند.مقایسه این دو با یکدیگر بسیار جاهلانه و دور از منطق است. | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
ایشان در ادامه به دیدگاه وهابیت در زمینه شفاعت پرداخته و میفرماید: | ایشان در ادامه به دیدگاه وهابیت در زمینه شفاعت پرداخته و میفرماید: | ||
اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بتهایى که شریک خداوند قرار مىدادند... | اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بتهایى که شریک خداوند قرار مىدادند... میگفتند که آفرینش، منحصرا در دست خداست و کسى با او در این کار شریک نیست، ولى در اداره جهان، بتها با او شرکت دارند. شرک اعراب جاهلیت، شرک در «خالق» نبود، شرک در «رب» بود. | ||
مىدانیم که در میان افراد بشر گاهى کسى مؤسسهاى را بوجود مىآورد ولى اداره آن را به دیگرى واگذار مىنماید، یا در اداره آن مؤسسه، خودش با دیگران بطور مشترک دست درکار مىشود. عقیده مشرکین درباره خدا و جهان و در اداره جهان به این شکل بود. قرآن کریم بسختى با آن مبارزه کرد و مکرّر اعلام نمود که براى خدا شریکى نیست نه در خالقیّت و نه در ربوبیّت؛ او به تنهایى، هم پدید آورنده جهان است و هم تدبیر کننده آن؛ ملک و پادشاهى جهان اختصاص به او دارد و او ربّ العالمین است. | مىدانیم که در میان افراد بشر گاهى کسى مؤسسهاى را بوجود مىآورد ولى اداره آن را به دیگرى واگذار مىنماید، یا در اداره آن مؤسسه، خودش با دیگران بطور مشترک دست درکار مىشود. عقیده مشرکین درباره خدا و جهان و در اداره جهان به این شکل بود. قرآن کریم بسختى با آن مبارزه کرد و مکرّر اعلام نمود که براى خدا شریکى نیست نه در خالقیّت و نه در ربوبیّت؛ او به تنهایى، هم پدید آورنده جهان است و هم تدبیر کننده آن؛ ملک و پادشاهى جهان اختصاص به او دارد و او ربّ العالمین است. | ||
مشرکین که مىپنداشتند ربوبیت جهان بین خدا و غیر خدا تقسیم شده است بر خود لازم نمیدانستند که در صدد جلب رضا و خشنودى «اللّه» باشند؛ | مشرکین که مىپنداشتند ربوبیت جهان بین خدا و غیر خدا تقسیم شده است بر خود لازم نمیدانستند که در صدد جلب رضا و خشنودى «اللّه» باشند؛ میگفتند مىتوان با قربانیها و پرستشهایى که در برابر بتها انجام مىدهیم، رضایت «رب» هاى دیگر را بدست آوریم و نظر موافق آنها را جلب کنیم هر چند مخالف رضاى «اللّه» باشد؛ اگر رضایت اینها را کسب کنیم آنها خودشان بنحوى کار را در نزد «اللّه» حل مىکنند. | ||