۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سازمانها' به 'سازمانها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|۷ آوریل ۱۹۴۷ | |۷ آوریل ۱۹۴۷ | ||
|- | |- | ||
|تاریخ انحلال | |تاریخ انحلال | ||
|فوریه ۱۹۶۶ | |فوریه ۱۹۶۶ | ||
|- | |- | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''حزب بَعْث'''، حزب عربی سوسیالیست (حزب البعث العربی الاشتراکی) که در 1326ش / 1947م به دست بعضی از روشنفکران عرب به رهبری [[میشل عفلق]] (د 1368ش / 1989م) و [[صلاحالدین بیطار]] (د 1359ش / 1980م) در [[سوریه]] تشکیل شد و سپس در دیگر کشورهای عربی من جمله [[کشور عراق]] نیز نفوذ یافت. | ||
=حزب بعث (Baath (Resurrection درلغت= | =حزب بعث (Baath (Resurrection درلغت= | ||
بعث در لغت به معنای «رستاخیز» و «برانگیختن» و از نظر سیاسی، عنوان نهضت فکری و حزب سیاسی، با شعار «وحدت اعراب، آزادی از سلطه خارجی، سوسیالیسم» است. | بعث در لغت به معنای «رستاخیز» و «برانگیختن» و از نظر سیاسی، عنوان نهضت فکری و حزب سیاسی، با شعار «وحدت اعراب، آزادی از سلطه خارجی، سوسیالیسم» است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۵: | ||
نظریۀ ملیتگرای بعث برپایۀ قومیت عربی، نه بهعنوان یک نژاد، بلکه بهعنوان یک واقعیت تاریخی، استوار گردیده است. این نظریه مبتنی بر 3 جزء است: | نظریۀ ملیتگرای بعث برپایۀ قومیت عربی، نه بهعنوان یک نژاد، بلکه بهعنوان یک واقعیت تاریخی، استوار گردیده است. این نظریه مبتنی بر 3 جزء است: | ||
# تاریخ عرب از کهنترین ایام تا عصر استعمار و [[امپریالیسم]] و استقرار [[دولت یهود]] در مرکز مشرق عربی؛ | #تاریخ عرب از کهنترین ایام تا عصر استعمار و [[امپریالیسم]] و استقرار [[دولت یهود]] در مرکز مشرق عربی؛ | ||
# زبان عربی که به گفتۀ ارسوزی «زبان طبیعی انسان» است؛ | #زبان عربی که به گفتۀ ارسوزی «زبان طبیعی انسان» است؛ | ||
# [[اسلام]]، نه به عنوان [[دین]]، زیرا بعث به آزادی دینی باور دارد، بلکه بهعنوان یک فرهنگ و یگانه تجربۀ معنوی مشترک اعراب از طریق زبان و وحی. از نظر عفلق که خود یک مسیحی ارتدکس بود، کلید هویت عربی در فرایند مقدس وحی [[قرآن]] به [[حضرت محمد (ص)]] [[پیامبر]] عربی نهفته است. | #[[اسلام]]، نه به عنوان [[دین]]، زیرا بعث به آزادی دینی باور دارد، بلکه بهعنوان یک فرهنگ و یگانه تجربۀ معنوی مشترک اعراب از طریق زبان و وحی. از نظر عفلق که خود یک مسیحی ارتدکس بود، کلید هویت عربی در فرایند مقدس وحی [[قرآن]] به [[حضرت محمد (ص)]] [[پیامبر]] عربی نهفته است. | ||
# | # | ||
بعث از آغاز، شیوۀ سوسیالیسم معتدلی در مقابل [[کمونیسم]] اتخاذ کرد. شیوهای که از ارائۀ تعاریف مشخص اجتماعی ـ اقتصادی پرهیز میکرد. اصلاحات ارضی، ملی کردن صنایع، برنامهریزی اقتصادی، ایجاد اقتصاد مختلط دولتی ـ خصوصی و اجرای خدمات اجتماعی <ref>«دائرةالمعارف...»، I / 203-204؛ پرتز، 410؛ شیمونی، 114 </ref> از اهداف اساسی آنهاست؛ اما بعثیهای بنیادگرا موسوم به بعث جدید که در 1345ش / 1966م جناح میانهرو را در سوریه برکنار کردند، تغییرات اساسی اجتماعی را بر سوسیالیسم اصلاحطلب ترجیح میدهند <ref>«دائرة المعارف»، I / 204؛ پرتز، همانجا</ref>، <ref>نیز421</ref> بنیادگراها پس از نفی سرمایهداری، برآنند که انقلاب سوسیالیستی فقط با کوشش مشترک کارگران و دهقانان و روشنفکران انقلابی و خرده سرمایهداران از طریق ایجاد مزارع دسته جمعی و کنترل وسایل تولید به وسیلۀ کارگران تحقق مییابد <ref>(هیرو134</ref>بعث جدید به برنامۀ وسیع ملی کردن صنایع و زمین معتقد است و در سیاست جهانی مصالح منطقهای را بر پان عربیسم ترجیح میدهد. (یورک،.(103 | بعث از آغاز، شیوۀ سوسیالیسم معتدلی در مقابل [[کمونیسم]] اتخاذ کرد. شیوهای که از ارائۀ تعاریف مشخص اجتماعی ـ اقتصادی پرهیز میکرد. اصلاحات ارضی، ملی کردن صنایع، برنامهریزی اقتصادی، ایجاد اقتصاد مختلط دولتی ـ خصوصی و اجرای خدمات اجتماعی <ref>«دائرةالمعارف...»، I / 203-204؛ پرتز، 410؛ شیمونی، 114 </ref> از اهداف اساسی آنهاست؛ اما بعثیهای بنیادگرا موسوم به بعث جدید که در 1345ش / 1966م جناح میانهرو را در سوریه برکنار کردند، تغییرات اساسی اجتماعی را بر سوسیالیسم اصلاحطلب ترجیح میدهند <ref>«دائرة المعارف»، I / 204؛ پرتز، همانجا</ref>، <ref>نیز421</ref> بنیادگراها پس از نفی سرمایهداری، برآنند که انقلاب سوسیالیستی فقط با کوشش مشترک کارگران و دهقانان و روشنفکران انقلابی و خرده سرمایهداران از طریق ایجاد مزارع دسته جمعی و کنترل وسایل تولید به وسیلۀ کارگران تحقق مییابد <ref>(هیرو134</ref>بعث جدید به برنامۀ وسیع ملی کردن صنایع و زمین معتقد است و در سیاست جهانی مصالح منطقهای را بر پان عربیسم ترجیح میدهد. (یورک،.(103 | ||
بعث تقسیمات جغرافیای سیاسی مشرق عربی را تقسیمی سطحی میداند که با بیداری ملی و وحدت از میان خواهد رفت. از نظر عفلق پیشرفت و وحدت تفکیک ناپذیرند (پرتز،.(410بعد از 1334ش / 1955م که جمال عبدالناصر منادی نظریۀ آزادی عرب شد، بعثیها اتحاد با مصر را قدم اول وحدت سراسری اعراب خواندند. <ref>همانجا، نیز.415 | بعث تقسیمات جغرافیای سیاسی مشرق عربی را تقسیمی سطحی میداند که با بیداری ملی و وحدت از میان خواهد رفت. از نظر عفلق پیشرفت و وحدت تفکیک ناپذیرند (پرتز،.(410بعد از 1334ش / 1955م که جمال عبدالناصر منادی نظریۀ آزادی عرب شد، بعثیها اتحاد با مصر را قدم اول وحدت سراسری اعراب خواندند. <ref>همانجا، نیز.415 | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
بعث از آغاز سازمانی زیرزمینی، و معتقد به تمرکزگرایی دموکراتیک بود که هشتمین کنگرۀ ملی در 1344ش / 1965م آن را رسمیت بخشید. سازمان حزب متشکل از دو مجموعه است: | بعث از آغاز سازمانی زیرزمینی، و معتقد به تمرکزگرایی دموکراتیک بود که هشتمین کنگرۀ ملی در 1344ش / 1965م آن را رسمیت بخشید. سازمان حزب متشکل از دو مجموعه است: | ||
# سازمان ملی، شامل اعضای حزب سرزمین بزرگ عربی، | #سازمان ملی، شامل اعضای حزب سرزمین بزرگ عربی، | ||
# سازمان منطقهای، شامل اعضای حزب در یک کشور. | #سازمان منطقهای، شامل اعضای حزب در یک کشور. | ||
کنگرۀ حزب رهبری را انتخاب میکند و رهبری خط مشی حزب را تعیین مینماید <ref>«دائرة المعارف»، همانجا؛ «احزاب...»، 289-288حزب تا قبل از کنگره تأسیسی 1326ش / 1947م</ref> نظام داخلی معینی نداشت. کمیته رهبری حزب در 1333ش / 1954م، یعنی 7 سال پس از تأسیس آن، شامل 3 عضو از سوریه، دو عضو از اردن، یک عضو از عراق و یک عضو از لبنان بود <ref>عیسمی، 74- 75</ref>. کنگره ملی سوم در 1338ش / 1959م تشکیل شد <ref>رزاز، 82</ref> و انحلال حزب بعث سوریه را به سبب ادغام این کشور در جمهوری متحده عربی تصویب کرد. | کنگرۀ حزب رهبری را انتخاب میکند و رهبری خط مشی حزب را تعیین مینماید <ref>«دائرة المعارف»، همانجا؛ «احزاب...»، 289-288حزب تا قبل از کنگره تأسیسی 1326ش / 1947م</ref> نظام داخلی معینی نداشت. کمیته رهبری حزب در 1333ش / 1954م، یعنی 7 سال پس از تأسیس آن، شامل 3 عضو از سوریه، دو عضو از اردن، یک عضو از عراق و یک عضو از لبنان بود <ref>عیسمی، 74- 75</ref>. کنگره ملی سوم در 1338ش / 1959م تشکیل شد <ref>رزاز، 82</ref> و انحلال حزب بعث سوریه را به سبب ادغام این کشور در جمهوری متحده عربی تصویب کرد. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در 1963م در سوریه 3 جناح اصلی در حزب وجود داشت: | در 1963م در سوریه 3 جناح اصلی در حزب وجود داشت: | ||
# جناح ضدمارکسیسم به رهبری عفلق؛ | #جناح ضدمارکسیسم به رهبری عفلق؛ | ||
# جناح مارکسیست به رهبری حمود شوفی؛ | #جناح مارکسیست به رهبری حمود شوفی؛ | ||
# جناح رادیکال با تمایلات نظامی به رهبری ژنرال صلاح جدید. | #جناح رادیکال با تمایلات نظامی به رهبری ژنرال صلاح جدید. | ||
در عراق نیز یک جناح راست ضدمارکسیسم و یک جناح ملیت گرای چپ فعالیت میکرد. رهبری حزب در آغاز در اختیار جناح نخست بود <ref>هیرو، 133</ref> بعث عراق در 19 بهمن 1341ش / 8 فوریۀ 1963م با کودتا حکومت را به دست گرفت. <ref>لنچوفسکی، 299</ref> بعث سوریه نیز یک ماه بعد در مارس 1963 حکومت را واژگون کرد و دولت را نه از طریق آراء مردم، آنگونه که عفلق و بیطار پیشبینی کرده بودند، بلکه از راه کودتا در اختیار گرفت.<ref>هاپوود89</ref> وقتی عفلق در کنگرۀ ملی پنجم طرفداران و عاملان جدایی از اتحاد سوریه و مصر را موردحمله قرار داد، آشکار بود که اختلافات دیگری هم در درون رهبری بعث وجود دارد <ref>فکیکی، 194</ref>. | در عراق نیز یک جناح راست ضدمارکسیسم و یک جناح ملیت گرای چپ فعالیت میکرد. رهبری حزب در آغاز در اختیار جناح نخست بود <ref>هیرو، 133</ref> بعث عراق در 19 بهمن 1341ش / 8 فوریۀ 1963م با کودتا حکومت را به دست گرفت. <ref>لنچوفسکی، 299</ref> بعث سوریه نیز یک ماه بعد در مارس 1963 حکومت را واژگون کرد و دولت را نه از طریق آراء مردم، آنگونه که عفلق و بیطار پیشبینی کرده بودند، بلکه از راه کودتا در اختیار گرفت.<ref>هاپوود89</ref> وقتی عفلق در کنگرۀ ملی پنجم طرفداران و عاملان جدایی از اتحاد سوریه و مصر را موردحمله قرار داد، آشکار بود که اختلافات دیگری هم در درون رهبری بعث وجود دارد <ref>فکیکی، 194</ref>. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
رهبران نظامی سوریه به نوبۀ خود به دو گروه تقسیم میشدند: | رهبران نظامی سوریه به نوبۀ خود به دو گروه تقسیم میشدند: | ||
# گروهی به رهبری [[حافظ اسد]] که با افراط گرایی | |||
# گروه دیگر به رهبری صلاح جدید که سوریه را به انزوا کشانده بود، مخالفت میکرد <ref>شیمونی، همانجا</ref>. | #گروهی به رهبری [[حافظ اسد]] که با افراط گرایی | ||
#گروه دیگر به رهبری صلاح جدید که سوریه را به انزوا کشانده بود، مخالفت میکرد <ref>شیمونی، همانجا</ref>. | |||
شکست اعراب از [[صهیونیستها]] در 1346ش / 1967م موجب تشدید اختلاف میان این دو گروه نظامی شد <ref>هاپوود،91-92</ref> و سرانجام، در 1970م جناح حافظ اسد کنترل کامل حکومت را به دست گرفت. اسد از 1971م علاوه بر ریاست جمهوری، دبیرکلی و رهبری ملی و منطقهای شاخۀ بعث سوریه را هم برعهده داشت <ref>شیمونی، همانجا</ref>. در عراق، [[حسن البکر]]، رهبر کودتای 1968م که در آغاز میانهروی میکرد، اندکی پس از کودتا یاران میانهرو را کنار زد و دولتی از بنیادگرایان تشکیل داد. | شکست اعراب از [[صهیونیستها]] در 1346ش / 1967م موجب تشدید اختلاف میان این دو گروه نظامی شد <ref>هاپوود،91-92</ref> و سرانجام، در 1970م جناح حافظ اسد کنترل کامل حکومت را به دست گرفت. اسد از 1971م علاوه بر ریاست جمهوری، دبیرکلی و رهبری ملی و منطقهای شاخۀ بعث سوریه را هم برعهده داشت <ref>شیمونی، همانجا</ref>. در عراق، [[حسن البکر]]، رهبر کودتای 1968م که در آغاز میانهروی میکرد، اندکی پس از کودتا یاران میانهرو را کنار زد و دولتی از بنیادگرایان تشکیل داد. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۲: | ||
از آنجا که یکی از اهداف حزب بعث توسعه ارتباط میان کشورهای عربی و بلکه ایجاد وحدتی سراسری در تمام سرزمینهای عربی بود، حزب بعث نزدیکی با [[جمال عبدالناصر]] را پی گرفت و در بهمن 1336 / فوریۀ 1958 مصر و سوریۀ بعثی متحد شدند و اندکی بعد عراق هم خواستار پیوستن به جمهوری متحده عربی شد <ref>جرجس،125,90؛پرتز،415</ref>، ولی وقایع بعدی این اتفاق را به هم ریخت و تلاشهای سوریه، عراق و مصر برای تجدید اتحاد به جایی نرسید <ref>جرجس،169-163</ref>؛ بهویژه که عراق از 1354ش / 1975م میکوشید رهبری جهان عرب را در دست گیرد <ref>منسفیلد، 431</ref>؛ بعضی از ناظران معتقدند که حمله عراق به ایران یکی از روشهای تحقق این هدف بود <ref>پرتز، 455 </ref>که البته با شکست روبهرو شد. پس از جنگ ایران و عراق حزب بعث سوریه که با بعث عراق اختلافهای بنیادین داشت، به دلیل تمایل به همکاری با کشورهای عربی، کوشید به رفع اختلاف با عراق بپردازد، ولی حمله عراق به کویت، موجب رویگردانی سوریه از این دولت گردید <ref>دیاب، 87 - 88؛ پرادس، 59</ref>. | از آنجا که یکی از اهداف حزب بعث توسعه ارتباط میان کشورهای عربی و بلکه ایجاد وحدتی سراسری در تمام سرزمینهای عربی بود، حزب بعث نزدیکی با [[جمال عبدالناصر]] را پی گرفت و در بهمن 1336 / فوریۀ 1958 مصر و سوریۀ بعثی متحد شدند و اندکی بعد عراق هم خواستار پیوستن به جمهوری متحده عربی شد <ref>جرجس،125,90؛پرتز،415</ref>، ولی وقایع بعدی این اتفاق را به هم ریخت و تلاشهای سوریه، عراق و مصر برای تجدید اتحاد به جایی نرسید <ref>جرجس،169-163</ref>؛ بهویژه که عراق از 1354ش / 1975م میکوشید رهبری جهان عرب را در دست گیرد <ref>منسفیلد، 431</ref>؛ بعضی از ناظران معتقدند که حمله عراق به ایران یکی از روشهای تحقق این هدف بود <ref>پرتز، 455 </ref>که البته با شکست روبهرو شد. پس از جنگ ایران و عراق حزب بعث سوریه که با بعث عراق اختلافهای بنیادین داشت، به دلیل تمایل به همکاری با کشورهای عربی، کوشید به رفع اختلاف با عراق بپردازد، ولی حمله عراق به کویت، موجب رویگردانی سوریه از این دولت گردید <ref>دیاب، 87 - 88؛ پرادس، 59</ref>. | ||
=حزب بعث و | =حزب بعث و فلسطین= | ||
حزب بعث در 1326ش / 1947م با پیشنهاد تقسیم فلسطین مخالفت کرد و در 1948م در کنار نیروی عربی به جنگ با صهیونیستها برخاست <ref>حورانی، 50 -51؛ عیسمی، 29، 45</ref>. با آنکـه گفتهاند حزب بعث نقش مستقل و متمایزی برای ملت فلسطین در مبارزه با صهیونیسم قائل نبود <ref>منظمة...، 47</ref>، ولی در 1340ش / 1961م ضرورت سازماندهی ملت فلسطین را مطرح کرد و خواهان تشکیل کشور فلسطین، در کنگرۀ 1343ش / 1964م [[قدس]] شد <ref>همان، 48؛ علوش، 911</ref>. | حزب بعث در 1326ش / 1947م با پیشنهاد تقسیم فلسطین مخالفت کرد و در 1948م در کنار نیروی عربی به جنگ با صهیونیستها برخاست <ref>حورانی، 50 -51؛ عیسمی، 29، 45</ref>. با آنکـه گفتهاند حزب بعث نقش مستقل و متمایزی برای ملت فلسطین در مبارزه با صهیونیسم قائل نبود <ref>منظمة...، 47</ref>، ولی در 1340ش / 1961م ضرورت سازماندهی ملت فلسطین را مطرح کرد و خواهان تشکیل کشور فلسطین، در کنگرۀ 1343ش / 1964م [[قدس]] شد <ref>همان، 48؛ علوش، 911</ref>. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۶: | ||
=منابع= | =منابع= | ||
# [http://pajoohe.ir/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A8%D8%B9%D8%AB__a-10893.aspx برگرفته از سایت حزب بعث دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم] | #[http://pajoohe.ir/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A8%D8%B9%D8%AB__a-10893.aspx برگرفته از سایت حزب بعث دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم] | ||
# | # | ||
# [https://lib.eshia.ir/12293/4/929 برگرفته از سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی - کتابخانه مدرسه فقاهت] | #[https://lib.eshia.ir/12293/4/929 برگرفته از سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی - کتابخانه مدرسه فقاهت] | ||
=پانویس= | =پانویس= |