۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'داده اند' به 'دادهاند') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
احمد بن یوسف به روستای خود رأس الماء، واقع در نزدیکی وادی فارقوق، بین قله بنی راشد و معسکر بازگشت و کلبه ای از چوب ساخت و آنجا ماند تا کسی او را نشناسد. سپس در بازار شهر معسکر رفت و آمد کرد و با مردم به عبادت و تبلیغ روش زروقی پرداخت و شهرتش آشکار شد و مردم او را تحسین کردند و بر پیروانش افزوده شد. در آغاز برخی از فقها با او مخالفت کردند و دعوت او را بدعت توصیف کردند، مانند عمرو بن احمد مشرفی تراری که بعداً نظر خود را نسبت به او تغییر داد و ملیانی با دخترش ازدواج کرد. برخی دیگر مانند شیخ عبدالرحمن القلامی و عثمان بن عمر با او مناظره کردند و او را امتحان نمودند و او از آنها ناکام ماند و به علم او اعتراف کردند<ref>التعریف بمخطوط بستان الأزهار فی مناقب زمزم الأخیار ومعدن الأنوار سیدی أحمد بن یوسف الراشدی النسب والدار الشیخ أبی عبدالله محمد الصباغ القلعی. زناقی فتحی، جامعة وهران 1. المجلة الجزائریة للمخطوطات. المجلد 11، العدد 13، جوان 2015 ص30</ref>. پس از شهرت او و بسیاری از پیروانش به فراخوانی راه او پرداختند و به تبلیغ تعالیم زروقیه پرداختند. احمد بن یوسف پس از مرگ پدرش از روستای راس الماء به شهر قلعه که یکی از کلان شهرهای مهم منطقه بود نقل مکان کرد و در آنجا گوشه یا خانقاه خود را تأسیس کرد و در مورد آن گفت: خانقاه ما مانند کشتی [[نوح]] است و هر که در آن وارد شود از ترس در امان است. وی با وجود افزایش تعداد مریدان و شاگردانش، با مخالفت شدید فقها و علمای نخبه شهر قلعه مواجه شد. | احمد بن یوسف به روستای خود رأس الماء، واقع در نزدیکی وادی فارقوق، بین قله بنی راشد و معسکر بازگشت و کلبه ای از چوب ساخت و آنجا ماند تا کسی او را نشناسد. سپس در بازار شهر معسکر رفت و آمد کرد و با مردم به عبادت و تبلیغ روش زروقی پرداخت و شهرتش آشکار شد و مردم او را تحسین کردند و بر پیروانش افزوده شد. در آغاز برخی از فقها با او مخالفت کردند و دعوت او را بدعت توصیف کردند، مانند عمرو بن احمد مشرفی تراری که بعداً نظر خود را نسبت به او تغییر داد و ملیانی با دخترش ازدواج کرد. برخی دیگر مانند شیخ عبدالرحمن القلامی و عثمان بن عمر با او مناظره کردند و او را امتحان نمودند و او از آنها ناکام ماند و به علم او اعتراف کردند<ref>التعریف بمخطوط بستان الأزهار فی مناقب زمزم الأخیار ومعدن الأنوار سیدی أحمد بن یوسف الراشدی النسب والدار الشیخ أبی عبدالله محمد الصباغ القلعی. زناقی فتحی، جامعة وهران 1. المجلة الجزائریة للمخطوطات. المجلد 11، العدد 13، جوان 2015 ص30</ref>. پس از شهرت او و بسیاری از پیروانش به فراخوانی راه او پرداختند و به تبلیغ تعالیم زروقیه پرداختند. احمد بن یوسف پس از مرگ پدرش از روستای راس الماء به شهر قلعه که یکی از کلان شهرهای مهم منطقه بود نقل مکان کرد و در آنجا گوشه یا خانقاه خود را تأسیس کرد و در مورد آن گفت: خانقاه ما مانند کشتی [[نوح]] است و هر که در آن وارد شود از ترس در امان است. وی با وجود افزایش تعداد مریدان و شاگردانش، با مخالفت شدید فقها و علمای نخبه شهر قلعه مواجه شد. | ||
شهرت او به جایی رسید که ابوعبدالله الصباغ القلعی که نخستین تراجم نگار احمد بن یوسف بود در کتابش «بستان الأزهار فی مناقب زمزم الأبرار ومعدن الأنوار سیدی أحمد بن یوسف الرّاشدی النسب والدّار» که عمدهترین اثری است که به زندگی احمد بن یوسف، سیره دینی و سیره صوفیانه او که پس از او بسیار گسترش یافت پرداخته است و همچنین ابوالقاسم سعدالله می گوید: شاید احمد بن یوسف الملیانی بزرگترین شخصیت صوفی باشد که مؤلفان آن را حتی مختصرا به دلیل تألیفات و اشعار برگزیده اش مورد توجه قرار | شهرت او به جایی رسید که ابوعبدالله الصباغ القلعی که نخستین تراجم نگار احمد بن یوسف بود در کتابش «بستان الأزهار فی مناقب زمزم الأبرار ومعدن الأنوار سیدی أحمد بن یوسف الرّاشدی النسب والدّار» که عمدهترین اثری است که به زندگی احمد بن یوسف، سیره دینی و سیره صوفیانه او که پس از او بسیار گسترش یافت پرداخته است و همچنین ابوالقاسم سعدالله می گوید: شاید احمد بن یوسف الملیانی بزرگترین شخصیت صوفی باشد که مؤلفان آن را حتی مختصرا به دلیل تألیفات و اشعار برگزیده اش مورد توجه قرار دادهاند. | ||
به سختی میتوان اثری در [[تصوف]] پیدا کرد که به شخصیت الملیانی و زندگی معنوی او اشاره نداشته باشد. کتاب بستان الازهر منشأ اکثر اخبار و اقوال درباره ی احمد بن یوسف است<ref>مخطوط بستان الأزهار فی مناقب زمزم الأبرار ومعدن الأنوار مقاربة منهجیة وتاریخیة. أحمد الحمدی، جامعة وهران. المجلة الجزائریة للمخطوطات. المجلد 5، العدد 6، 2009 ص6</ref>.او پیروان و شاگردانش را «فقیر» می نامید و آنها مظاهر احترام، تکریم و وفاداری را به او نشان میدادند و بر آنها اقتدار زیادی داشت تا جایی که در راه حمایت از او کشتارها شد. و پس از بدتر شدن روابطش با زیانیة با او همراهی کردند و گوشه خود را از نواحی بنی راشد به منطقه دشت شلف نقل مکان کرد. | به سختی میتوان اثری در [[تصوف]] پیدا کرد که به شخصیت الملیانی و زندگی معنوی او اشاره نداشته باشد. کتاب بستان الازهر منشأ اکثر اخبار و اقوال درباره ی احمد بن یوسف است<ref>مخطوط بستان الأزهار فی مناقب زمزم الأبرار ومعدن الأنوار مقاربة منهجیة وتاریخیة. أحمد الحمدی، جامعة وهران. المجلة الجزائریة للمخطوطات. المجلد 5، العدد 6، 2009 ص6</ref>.او پیروان و شاگردانش را «فقیر» می نامید و آنها مظاهر احترام، تکریم و وفاداری را به او نشان میدادند و بر آنها اقتدار زیادی داشت تا جایی که در راه حمایت از او کشتارها شد. و پس از بدتر شدن روابطش با زیانیة با او همراهی کردند و گوشه خود را از نواحی بنی راشد به منطقه دشت شلف نقل مکان کرد. | ||
احمد بن یوسف طرفدارانی از فقهای استان بنی راشد داشت و ابن الصباغ ذکر میکند که امام سنوسی (1426-1490) به کسانی که از احمد بن یوسف غیبت میکردند میگفت:در مورد سلسلة الذهب، سیدی احمد بن یوسف حرف می زنید. | احمد بن یوسف طرفدارانی از فقهای استان بنی راشد داشت و ابن الصباغ ذکر میکند که امام سنوسی (1426-1490) به کسانی که از احمد بن یوسف غیبت میکردند میگفت:در مورد سلسلة الذهب، سیدی احمد بن یوسف حرف می زنید. |