۸۷٬۸۳۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داده اند' به 'دادهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'تلاش ها' به 'تلاشها') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
مذهب عمده مردم ماوراء النهر به خصوص در قرن ششم هجری قمری، سنی حنفی بود. البته به منزلت اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز اقرار داشتند. فخر رازی در کتاب انساب خود از حضور گروه عظیمی از سادات علوی در این منطقه را گزارش میکند؛ برخی دیگر با استناد به روایت حدیث در فضائل اهلبیت (علیهم السلام) در مجالس نقل حدیث ماوراء النهر و عزاداری در روز عاشورا، معتقدند که میتوان به حضور گسترده شیعیان در این منطقه پی برد؛ همانطور که میتوان به اشعاری که در مدح اهلبیت (علیهم السلام) که در آن دیار توسط شاعران معروفی چون سوزنی سمرقندی و صابونی کشی و... سروده شده و در متون ادبی آن زمان باقی مانده، استناد کرد. | مذهب عمده مردم ماوراء النهر به خصوص در قرن ششم هجری قمری، سنی حنفی بود. البته به منزلت اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز اقرار داشتند. فخر رازی در کتاب انساب خود از حضور گروه عظیمی از سادات علوی در این منطقه را گزارش میکند؛ برخی دیگر با استناد به روایت حدیث در فضائل اهلبیت (علیهم السلام) در مجالس نقل حدیث ماوراء النهر و عزاداری در روز عاشورا، معتقدند که میتوان به حضور گسترده شیعیان در این منطقه پی برد؛ همانطور که میتوان به اشعاری که در مدح اهلبیت (علیهم السلام) که در آن دیار توسط شاعران معروفی چون سوزنی سمرقندی و صابونی کشی و... سروده شده و در متون ادبی آن زمان باقی مانده، استناد کرد. | ||
یکی از مراکز مهم شیعیان در ماوراء النهر، شهر سمرقند بود. محمد بن مسعود عیاشی از عالمان برجسته شیعه حوزه علمیه فعالی را در این شهر تأسیس کرد. از دیگر شهرهای شیعه نشین این دیار میتوان به نیشابور، مشهد، بخارا، قوهستان، رَقه اشاره کرد به طوری که سادات علوی در این سرزمینها مقامی بس ارجمند داشتند. <ref>ابن الندیم، 1417 هـ - 1997 م، ج1، ص240</ref>. | یکی از مراکز مهم شیعیان در ماوراء النهر، شهر سمرقند بود. محمد بن مسعود عیاشی از عالمان برجسته شیعه حوزه علمیه فعالی را در این شهر تأسیس کرد. از دیگر شهرهای شیعه نشین این دیار میتوان به نیشابور، مشهد، بخارا، قوهستان، رَقه اشاره کرد به طوری که سادات علوی در این سرزمینها مقامی بس ارجمند داشتند. <ref>ابن الندیم، 1417 هـ - 1997 م، ج1، ص240</ref>. | ||
مسلمانان ماوراء النهر را در سالهاى پایانى قرن اول هجرى در دوران خلافت ولید بن عبدالملک اموى تحت فرماندهی قتیبة بن مسلم باهلى تصرف کردند. با گرایش روز افزون مردم به این دین آسمانی، ماوراء النهر پس از گذشت یک قرن به یک جامعه کاملاً دینی و مسلمان تبدیل شد، و مطالعات دینی در زمینههای حدیث و علوم قرآنی و فقه به صورتی جدی و پویا شکل گرفت به طوری که از قرن سوم هجری علمای بزرگی از آن دیار برآمدند، و تألیفات بسیاری که حاصل | مسلمانان ماوراء النهر را در سالهاى پایانى قرن اول هجرى در دوران خلافت ولید بن عبدالملک اموى تحت فرماندهی قتیبة بن مسلم باهلى تصرف کردند. با گرایش روز افزون مردم به این دین آسمانی، ماوراء النهر پس از گذشت یک قرن به یک جامعه کاملاً دینی و مسلمان تبدیل شد، و مطالعات دینی در زمینههای حدیث و علوم قرآنی و فقه به صورتی جدی و پویا شکل گرفت به طوری که از قرن سوم هجری علمای بزرگی از آن دیار برآمدند، و تألیفات بسیاری که حاصل تلاشهای علمی آنان بود از خود به یادگار گذاشتند. <ref>ابن خلیفة الشیبانی العصفری، 1397 ق، ج1، ص291ـ 301؛ البَلَاذُری، 1988 م، ج1، ص327</ref>. | ||
تاریخ فرهنگ و تمدن این دیار بعد از سقوط سامانیان به علت بى توجهى مورخان و محققان در هاله اى از ابهام مانده و کسى در این باره تحقیق یا تألیفى مستقل انجام نداده است. این بى توجهى، چنان جدى است که در یک نگاه سطحى تصور مى شود پس از سقوط سامانیان بر این سرزمین، بدویت حاکم شده و چرخ تمدن، فرهنگ، علم و دانش از حرکت باز ایستاده است. اما بررسی ها نشان میدهد که جریان فرهنگ و تمدن در ماوراء النهر پس از سقوط سامانیان تا آمدن مغولان تا حدودى ضعیف تر و کندتر از روزگار سامانیان ادامه داشته، و حیات فرهنگى و اجتماعى در آنجا بر اساس تعلیمات دینى و با توجه به شرایط سیاسى و اجتماعى غالب ادامه داشته است. | تاریخ فرهنگ و تمدن این دیار بعد از سقوط سامانیان به علت بى توجهى مورخان و محققان در هاله اى از ابهام مانده و کسى در این باره تحقیق یا تألیفى مستقل انجام نداده است. این بى توجهى، چنان جدى است که در یک نگاه سطحى تصور مى شود پس از سقوط سامانیان بر این سرزمین، بدویت حاکم شده و چرخ تمدن، فرهنگ، علم و دانش از حرکت باز ایستاده است. اما بررسی ها نشان میدهد که جریان فرهنگ و تمدن در ماوراء النهر پس از سقوط سامانیان تا آمدن مغولان تا حدودى ضعیف تر و کندتر از روزگار سامانیان ادامه داشته، و حیات فرهنگى و اجتماعى در آنجا بر اساس تعلیمات دینى و با توجه به شرایط سیاسى و اجتماعى غالب ادامه داشته است. | ||
در این دوران | در این دوران تلاشهاى پایانى براى گسترش اسلام و فرهنگ اسلامى در دورترین نقاط ماوراءالنهر و ترکستان در قرن هاى پنجم و ششم هجرى انجام گرفت و فرهنگ اسلامى در همین سده ها در ماوراء النهر به زبان ترکى تدوین و بازنویسى شد. گروههای زیادی از سادات علوی و شیعیان اسماعیلی، به سبب وجود شرائط خاص سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ماوراء النهر حضور یافته و مسکن گزیدهاند. در نتیجه مغولان در ماوراء النهر تحت تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامى دسته دسته مسلمان شدند. از اولین فرمانروایان جغتایى که مسلمان شد، براق خان بود. با مسلمان شدن مغولان در ماوراء النهر، خوى وحشیگرى آنان پایان یافت، و دایره نفوذ تمدن اسلامى به مرزهاى چین نیز رسید. ماوراء النهر از نظر فرهنگی بعد از سلطه مغول و در سده هاى هفتم، هشتم و نهم هجرى وضع قابل توجهى داشت و دوباره در دوره تیموریان به یکى از مهمترین مراکز تمدنى عالم اسلام تبدیل شده بود. <ref>رحمتی، 1393ش، شماره 21</ref>. | ||
==(ب) سوء استفاده از جایگاه سیادت در گذشته و معاصر== | ==(ب) سوء استفاده از جایگاه سیادت در گذشته و معاصر== | ||
===1. گذشته: انتساب خلفای عباسی به پیامبر=== | ===1. گذشته: انتساب خلفای عباسی به پیامبر=== |