پرش به محتوا

تاریخچه دانش انساب از منظر اسلام و مسلمانان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مهم ترین' به 'مهم‌ترین'
جز (جایگزینی متن - 'تلاش ها' به 'تلاش‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'مهم ترین' به 'مهم‌ترین')
خط ۷: خط ۷:
در دوره ی اموی که مسئله امامت، خلافت و تشکیل گروه های سیاسی مخالف حکومت اموی ، مطرح بود، امویان به گونه‌ای از سیاست توازن قوا متمایل شدند و از سویی دیگر ، رایحه ی تعصب قبیلگی که در نتیجه‌ی تفاضل و برتری جویی به واسطه ی نسب و قومیت در دوره ی عثمان به وجود آمده بود، در دوره‌ی اموی نیز فزونی یافت ودولت عربی اموی که حافظ بقایای فرهنگی و جاهلی عرب‌ها بود ، کوشید به علم انساب توجه کرده ، بیشتر آن را به سیاقی که پیش از اسلام و در دوره ی جاهلیت بود ، برگردانند و همان مسائل فخر به قبیله و نسب را دوباره پروبال بخشند.
در دوره ی اموی که مسئله امامت، خلافت و تشکیل گروه های سیاسی مخالف حکومت اموی ، مطرح بود، امویان به گونه‌ای از سیاست توازن قوا متمایل شدند و از سویی دیگر ، رایحه ی تعصب قبیلگی که در نتیجه‌ی تفاضل و برتری جویی به واسطه ی نسب و قومیت در دوره ی عثمان به وجود آمده بود، در دوره‌ی اموی نیز فزونی یافت ودولت عربی اموی که حافظ بقایای فرهنگی و جاهلی عرب‌ها بود ، کوشید به علم انساب توجه کرده ، بیشتر آن را به سیاقی که پیش از اسلام و در دوره ی جاهلیت بود ، برگردانند و همان مسائل فخر به قبیله و نسب را دوباره پروبال بخشند.
این مسائل در چند امر قابل لمس است ؛ یکی از این امور نزدیکی خلفای اموی با نسابه ها و گوش دادن به سخنان آنان است.
این مسائل در چند امر قابل لمس است ؛ یکی از این امور نزدیکی خلفای اموی با نسابه ها و گوش دادن به سخنان آنان است.
در دوره ی عباسی وضعیت جدیدی به وجود آمد که به انتقال انساب از روایت ، به تدوین منجر شد که مهم ترین شاخص این تحول ، گسترش سرزمین های اسلامی و اختلاط عربها با غیر عرب‌ها (مانند فارس ها، نصرانی ها و یهودی ها) که هر کدام کوشیدند تا در مقابل یکدیگر برای خود از طریق تدوین کتابهایی در انساب ومفاخر، مجد و عظمت خود را به رخ یکدیگر بکشند.
در دوره ی عباسی وضعیت جدیدی به وجود آمد که به انتقال انساب از روایت ، به تدوین منجر شد که مهم‌ترین شاخص این تحول ، گسترش سرزمین های اسلامی و اختلاط عربها با غیر عرب‌ها (مانند فارس ها، نصرانی ها و یهودی ها) که هر کدام کوشیدند تا در مقابل یکدیگر برای خود از طریق تدوین کتابهایی در انساب ومفاخر، مجد و عظمت خود را به رخ یکدیگر بکشند.
انساب نگاری شیعیان، خود جزئی از کل انساب نگاری مسلمانان است که در حد بسیار، به ویژه در قرن های آغازین اسلام ، با انساب نگاری اهل سنت ، به واسطه جایگاه، عوامل رشد، کارکرد ها، روشها و اصطلاحات مشترک ، تفاوتی چندانی ندارد.
انساب نگاری شیعیان، خود جزئی از کل انساب نگاری مسلمانان است که در حد بسیار، به ویژه در قرن های آغازین اسلام ، با انساب نگاری اهل سنت ، به واسطه جایگاه، عوامل رشد، کارکرد ها، روشها و اصطلاحات مشترک ، تفاوتی چندانی ندارد.
شیعیان در طول تاریخ درتولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بوده¬اند و علم انساب یا نسب شناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده‌ی نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابی‌طالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را می¬توان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامى‌دانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقش مهمی را در سده های بعدی ایفا. نموده¬اند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهره¬گیری از منابع شفاهی مانند نقل قول¬ها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفت¬وگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبه¬ها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان می¬توان به آثار عالم نسب¬شناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگی¬های فوق بوده اشاره کرد. او دانش انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر(الجمهرة) » و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسب¬نگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسب¬شناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسب¬شناسی با سبک شجره نگاری قبیله¬ای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب ها» دارد؛ و نشان‌دهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است.  
شیعیان در طول تاریخ درتولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بوده¬اند و علم انساب یا نسب شناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده‌ی نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابی‌طالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را می¬توان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامى‌دانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقش مهمی را در سده های بعدی ایفا. نموده¬اند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهره¬گیری از منابع شفاهی مانند نقل قول¬ها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفت¬وگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبه¬ها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان می¬توان به آثار عالم نسب¬شناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگی¬های فوق بوده اشاره کرد. او دانش انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر(الجمهرة) » و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسب¬نگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسب¬شناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسب¬شناسی با سبک شجره نگاری قبیله¬ای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب ها» دارد؛ و نشان‌دهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۶۱

ویرایش