۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') |
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
ایشان بعد از بیان پاسخهای چهارگانه ، وجه پنجمی را هم ذکر | ایشان بعد از بیان پاسخهای چهارگانه ، وجه پنجمی را هم ذکر میکند که از منظرشان نسبت به وجوه سابق قوی تر می باشد: | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
ایشان وجه دوم حکمت وجود متشابه درقرآن را اینگونه نقل | ایشان وجه دوم حکمت وجود متشابه درقرآن را اینگونه نقل میکند: | ||
گفتهاند قرآن بدُین جهت در بر دارنده آُیات متشابه است که تا عقل را به بحث و تفحص وا دارد و به اُین وسُیله عقلها ورزُیده و زنده گردند ، بدُیهى است که اگر سر و کار عقول تنها با مطالب روشن باشد ، و عامل فکر در آن مطالب به کار نُیفتد ، عقل مهمل و مهملتر گشته و در آخر بوته مرده اى مىشود ، و حال آنکه عقل عزُیزترُین قواى انسانى است ، که باُید با ورزش دادن تربُیتش کرد .<ref>المیزان ج 3ص 57 الثانی أن اشتماله على المتشابه إنما هو لبعث العقل على البحث والتنقیر لئلا یموت بإهماله بإلقاء الواضحات التی لا یعمل فیها عامل الفکر فإن العقل أعزالقوى الانسانیة التی یجب تربیتها بتربیة الانسان- ترجمه تفسیر المیزان ج 3ص 87</ref> | گفتهاند قرآن بدُین جهت در بر دارنده آُیات متشابه است که تا عقل را به بحث و تفحص وا دارد و به اُین وسُیله عقلها ورزُیده و زنده گردند ، بدُیهى است که اگر سر و کار عقول تنها با مطالب روشن باشد ، و عامل فکر در آن مطالب به کار نُیفتد ، عقل مهمل و مهملتر گشته و در آخر بوته مرده اى مىشود ، و حال آنکه عقل عزُیزترُین قواى انسانى است ، که باُید با ورزش دادن تربُیتش کرد .<ref>المیزان ج 3ص 57 الثانی أن اشتماله على المتشابه إنما هو لبعث العقل على البحث والتنقیر لئلا یموت بإهماله بإلقاء الواضحات التی لا یعمل فیها عامل الفکر فإن العقل أعزالقوى الانسانیة التی یجب تربیتها بتربیة الانسان- ترجمه تفسیر المیزان ج 3ص 87</ref> | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
و نُیز سفارش فرموده تا در زمُین سُیر نموده در احوال گذشتگان تفکر نماُیند و در آُیاتى بسُیار تعقل و تفکر را ستوده و علم را مدح کرده پس دُیگر احتُیاج نبود که با مغلق گوُیى و آوردن متشابهات عقول را به تفکر وا دارد و در عوض فهم و عقل مردم را دچار گمراهى سازد ، و در نتُیجه فهمها و افکار بلغزد و مذاهب مختلفى درست شود.<ref>همان: وفیه أن الله تعالى أمر الناس بإعمال العقل والفکر فی الآیات الآفاقیة والأنفسیة إجمالا فی موارد من کلامه وتفصیلا فی موارد أخرى کخلق السماوات والأرض والجبال والشجر والدواب والانسان واختلاف ألسنته وألوانه وندب إلى التعقل والتفکر والسیر فی الأرض والنظر فی أحوال الماضین وحرض على العقل والفکر ومدح العلم بأبلغ المدح وفی ذلک غنى عن البحث فی أمور لیس إلا مزالق للاقدام ومصارع للأفهام .- ترجمه تفسیر المیزان ج 3ص88</ref> | و نُیز سفارش فرموده تا در زمُین سُیر نموده در احوال گذشتگان تفکر نماُیند و در آُیاتى بسُیار تعقل و تفکر را ستوده و علم را مدح کرده پس دُیگر احتُیاج نبود که با مغلق گوُیى و آوردن متشابهات عقول را به تفکر وا دارد و در عوض فهم و عقل مردم را دچار گمراهى سازد ، و در نتُیجه فهمها و افکار بلغزد و مذاهب مختلفى درست شود.<ref>همان: وفیه أن الله تعالى أمر الناس بإعمال العقل والفکر فی الآیات الآفاقیة والأنفسیة إجمالا فی موارد من کلامه وتفصیلا فی موارد أخرى کخلق السماوات والأرض والجبال والشجر والدواب والانسان واختلاف ألسنته وألوانه وندب إلى التعقل والتفکر والسیر فی الأرض والنظر فی أحوال الماضین وحرض على العقل والفکر ومدح العلم بأبلغ المدح وفی ذلک غنى عن البحث فی أمور لیس إلا مزالق للاقدام ومصارع للأفهام .- ترجمه تفسیر المیزان ج 3ص88</ref> | ||
پاسخ سومی که علامه از قول برخی نقل | پاسخ سومی که علامه از قول برخی نقل میکند این است: | ||
گفتهاند انبُیا (ع) مبعوث شدهاند براى همه مردم ، و در بُین مردم همه رقم افراد وجود دارد هم انسان باهوش و هم کودن هم عالم و هم جاهل. | گفتهاند انبُیا (ع) مبعوث شدهاند براى همه مردم ، و در بُین مردم همه رقم افراد وجود دارد هم انسان باهوش و هم کودن هم عالم و هم جاهل. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
==دیدگاه نهائی علامه طباطبائی (ره)== | ==دیدگاه نهائی علامه طباطبائی (ره)== | ||
علامه بعد از نقد و بررسی پاسخ های داده شده دیدگاه خویش را در فلسفه وجود متشابه بیان | علامه بعد از نقد و بررسی پاسخ های داده شده دیدگاه خویش را در فلسفه وجود متشابه بیان میکند . | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
علامه در ادامه جهت تبیین بیشتر مطلب مذکور پنج نکته مهم را - درراستای پاسخ تفصیلی نسبت به حکمت وجود متشابه در قرآن- بیان | علامه در ادامه جهت تبیین بیشتر مطلب مذکور پنج نکته مهم را - درراستای پاسخ تفصیلی نسبت به حکمت وجود متشابه در قرآن- بیان میکند: | ||
نکته اول: خداى سبحان در کتاب مجُیدش فرموده: اُین کتاب تاوُیلى دارد که معارف و احکام و قوانُین و ساُیر محتوُیات آن دائر مدار آن تاوُیل است ، و اُین تاوُیلى که تمامى آن بُیانات متوجه آن است امرى است که فهم مردم معمولى چه تُیزهوش و چه کودن از درک آن عاجز است ، و کسى نمىتواند آن را درُیابد ، بجز نفوس پاکى که خداى عز و جل پلُیدى را از آنها دور کرده است ، | نکته اول: خداى سبحان در کتاب مجُیدش فرموده: اُین کتاب تاوُیلى دارد که معارف و احکام و قوانُین و ساُیر محتوُیات آن دائر مدار آن تاوُیل است ، و اُین تاوُیلى که تمامى آن بُیانات متوجه آن است امرى است که فهم مردم معمولى چه تُیزهوش و چه کودن از درک آن عاجز است ، و کسى نمىتواند آن را درُیابد ، بجز نفوس پاکى که خداى عز و جل پلُیدى را از آنها دور کرده است ، |