۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داده اند' به 'دادهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'میدهد') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نیت''' عنصری است که در زمینه و مسائل متعدد مباحث علمی و اسلامی مطرح می شود. علمای علم اصول در یک تقسیم [[احکام شرعیه]] را به دو دسته «تعبدیات» و «توصلیات» تقسیم میکنند و در این تقسیم فارق اصلی بین این دو قسم را عنصر «نیت» میدانند. | '''نیت''' عنصری است که در زمینه و مسائل متعدد مباحث علمی و اسلامی مطرح می شود. علمای علم اصول در یک تقسیم [[احکام شرعیه]] را به دو دسته «تعبدیات» و «توصلیات» تقسیم میکنند و در این تقسیم فارق اصلی بین این دو قسم را عنصر «نیت» میدانند. | ||
در مبحث [[معاد]] و چگونگی پاداش و کیفر الهی در روز رستاخیز نیز که از مباحث علم کلام است مساله نیت مطرح می شود. فلسفه اخلاق نیز مساله «نیت» را در ارزش گذاری اخلاقی مورد ملاحظه قرار | در مبحث [[معاد]] و چگونگی پاداش و کیفر الهی در روز رستاخیز نیز که از مباحث علم کلام است مساله نیت مطرح می شود. فلسفه اخلاق نیز مساله «نیت» را در ارزش گذاری اخلاقی مورد ملاحظه قرار میدهد. | ||
«نیت» از دیدگاه خاصی از مسائل علم النفس فلسفی و علم روان شناسی نیز محسوب می شود. «قصد و نیت» گاه به معنای توجه و التفات گرفته می شود و با توجه به این معنا می توان گفت که مساله «نیت» در مسائل حقوقی و جزائی نیز به شکل خاصی مطرح گردیده است. | «نیت» از دیدگاه خاصی از مسائل علم النفس فلسفی و علم روان شناسی نیز محسوب می شود. «قصد و نیت» گاه به معنای توجه و التفات گرفته می شود و با توجه به این معنا می توان گفت که مساله «نیت» در مسائل حقوقی و جزائی نیز به شکل خاصی مطرح گردیده است. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادیی که در آن ها «نیت» وجود دارد مثالی طرح می کنیم: هنگامی که به شخصی سلام می کنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنهابرای ماوخداوند معلوم است.فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در این جا گفته می شود که این «سلام» به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت دراین سلام حقیقتا به چه معناست و از چه مقوله ای است و یا منشا انتزاع آن چیست؟ | برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادیی که در آن ها «نیت» وجود دارد مثالی طرح می کنیم: هنگامی که به شخصی سلام می کنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنهابرای ماوخداوند معلوم است.فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در این جا گفته می شود که این «سلام» به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت دراین سلام حقیقتا به چه معناست و از چه مقوله ای است و یا منشا انتزاع آن چیست؟ | ||
برای این منظور، به تجزیه و تحلیل عناصری که در صدور این فعل یعنی «سلام کردن» دخیل اند می پردازیم: در واقع قبل از بیان سلام، برای ما تصوراتی حاصل می شود. در بین خود این تصورات نیز، منطقا ترتیبی وجود دارد. نخست تصوری از مطلوب، یعنی ریاست و مقام در ذهن ما حاصل می شود. سپس، تصور «سلام» به عنوان وسیله ای برای رسیدن به مطلوب برای ما حاصل می شود. و سرانجام، تصدیق به مفید بودن «سلام» صورت نمیگیرد که این ها همه از مقوله علم اند. این علم - چنانکه گفتیم - هر چند خود، میل آفرین نیست، اما شرط جوشش میل به انجام عمل، یعنی سلام کردن است. این میل نیز وقتی شدید شد، نفس دستور انجام عمل را به اعضاء مربوطه یعنی دهان و لب و زبان و... | برای این منظور، به تجزیه و تحلیل عناصری که در صدور این فعل یعنی «سلام کردن» دخیل اند می پردازیم: در واقع قبل از بیان سلام، برای ما تصوراتی حاصل می شود. در بین خود این تصورات نیز، منطقا ترتیبی وجود دارد. نخست تصوری از مطلوب، یعنی ریاست و مقام در ذهن ما حاصل می شود. سپس، تصور «سلام» به عنوان وسیله ای برای رسیدن به مطلوب برای ما حاصل می شود. و سرانجام، تصدیق به مفید بودن «سلام» صورت نمیگیرد که این ها همه از مقوله علم اند. این علم - چنانکه گفتیم - هر چند خود، میل آفرین نیست، اما شرط جوشش میل به انجام عمل، یعنی سلام کردن است. این میل نیز وقتی شدید شد، نفس دستور انجام عمل را به اعضاء مربوطه یعنی دهان و لب و زبان و... میدهد که این همان مرحله اراده نفس است. | ||
در این جا، نکاتی چند قابل توجه و دقت است و برای تبیین مفهوم حقیقی نیت بایستی مورد ملاحظه قرار گیرند: | در این جا، نکاتی چند قابل توجه و دقت است و برای تبیین مفهوم حقیقی نیت بایستی مورد ملاحظه قرار گیرند: | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
=تجرد نفس= | =تجرد نفس= | ||
نفس و روح انسان موجودی است که ذاتا مجرد و برای انجام کارهایش محتاج ماده است. هر فعلی که از انسان صادر می شود، در حقیقت فاعل آن، نفس انسان است. حتی افعالی که ظاهرا و مستقیما به وسیله اعضاء مادی بدن ما انجام می شوند، در حقیقت افعال نفس ما هستند، که نفس، آن ها را به وسیله ابزار مادی و اعضای جسمانی ما، که مسخر او هستند، انجام | نفس و روح انسان موجودی است که ذاتا مجرد و برای انجام کارهایش محتاج ماده است. هر فعلی که از انسان صادر می شود، در حقیقت فاعل آن، نفس انسان است. حتی افعالی که ظاهرا و مستقیما به وسیله اعضاء مادی بدن ما انجام می شوند، در حقیقت افعال نفس ما هستند، که نفس، آن ها را به وسیله ابزار مادی و اعضای جسمانی ما، که مسخر او هستند، انجام میدهد. بعضی از امور هستند که با اعضاء ظاهری بدن ما ارتباطی ندارند، مانند عمل «تخیل» و «توهم». وقتی ما بدون ارتباط مستقیم حسی با چیزی، تصویر آن را در ذهن خود می سازیم و صورت خیالی آن را می آفرینیم، در خود این عمل،هیچ عنصر حسی ظاهری مستقیما شرکت نمی کند، هر چند که مغز به عنوان یک عنصر مادی ادراک، در آن سهم دارد، اما از اعضای ظاهری هیچ یک در آن شرکت ندارند. پیدایش مفاهیم کلی عقلی و به اصطلاح «معقولات ثانیه»، فعلی از افعال نفس ما محسوب می شوند که فی حد نفسه امر مادی و محسوس نبوده، با حواس ظاهری ارتباطی ندارند. همان گونه که رشد جسمانی و تکامل مادی بدن ما از طریق انجام افعال خاصی صورت نمیگیرد مانند: تغذیه مادی و... و یا عوامل و افعال خاصی در تضعیف قوای جسمانی و مادی ما نقش مهم و حیاتی دارند، رشد و تکامل و یا سقوطنفس و روح نیز از طریق افعال نفسانی خاصی که با خود روح سنخیت وجودی دارند و پدیده های مجردی هستند حاصل می شود. | ||
=رشد و کمال علمی نفس= | =رشد و کمال علمی نفس= | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
نیت و مساله خلود اخروی | نیت و مساله خلود اخروی | ||
گفته شد که ملاک ارزشیابی و خوبی و بدی عمل از نظر اخلاقی، نیت عمل است و نیز مساله جزا و پاداش عمل مبتنی بر مساله نیت است. بنابراین، باید گفت که اصلا چنین سؤالی، از نظر منطقی بی پایه و سست است! چرا که مقایسه مدت زمان مادی یک عمل دنیوی با جزا و پاداش جاودانه و نامحدودی که در رابطه با نیت عمل طرح شود، یک مقایسه بیجا و غیر منطقی است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیت های محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به طور کلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمیتوان کسری برای آن در نظر گرفت. بنابراین، با توجه به این که نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مساله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است و اشکال مذکور به نظر ما، اشکالی بیجا و غیرمنطقی است.<ref>در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی | گفته شد که ملاک ارزشیابی و خوبی و بدی عمل از نظر اخلاقی، نیت عمل است و نیز مساله جزا و پاداش عمل مبتنی بر مساله نیت است. بنابراین، باید گفت که اصلا چنین سؤالی، از نظر منطقی بی پایه و سست است! چرا که مقایسه مدت زمان مادی یک عمل دنیوی با جزا و پاداش جاودانه و نامحدودی که در رابطه با نیت عمل طرح شود، یک مقایسه بیجا و غیر منطقی است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیت های محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به طور کلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمیتوان کسری برای آن در نظر گرفت. بنابراین، با توجه به این که نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مساله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است و اشکال مذکور به نظر ما، اشکالی بیجا و غیرمنطقی است.<ref>در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی میدهد، با فضل خویش معامله کرده است نه با عدل! | ||
</ref> استاد مصباح (دام عزه) نوشته اند: «آیا وجود نیت در نفس قابل اندازه گیری زمانی هست یا نه؟ در صورتی که جواب مثبت باشد - که البته هست - اشکال مزبور چندان غیر منطقی نخواهد بود» پاسخی که به نظر میرسد این است که جزا و پاداش اخروی، بعنوان معادل زمان وجود نیت در نفس نیست، بلکه معادل خود نیت است که امری است مجرد (و الله اعلم). | </ref> استاد مصباح (دام عزه) نوشته اند: «آیا وجود نیت در نفس قابل اندازه گیری زمانی هست یا نه؟ در صورتی که جواب مثبت باشد - که البته هست - اشکال مزبور چندان غیر منطقی نخواهد بود» پاسخی که به نظر میرسد این است که جزا و پاداش اخروی، بعنوان معادل زمان وجود نیت در نفس نیست، بلکه معادل خود نیت است که امری است مجرد (و الله اعلم). | ||